نقد سریال فالکون و سرباز زمستان یا The Falcon and the Winter Soldier
سریال فالکون و سرباز زمستان پر از طعنه‌هایی به مسائل سیاسی و اجتماعی است.
سریال فالکون و سرباز زمستان (The Falcon and the Winter Soldier) با مقدمه‌ای آرام و در عین حال مردد شروع می‌شود. اما همین که قهرمانان سریال گرد هم جمع می‌شوند، اعتماد‌به‌نفس بیشتری پیدا می‌کند. این سریال روی مسائلی جذاب دست می‌گذارد، هرچند تاکنون روندی معمولی داشته است. برای نقد و بررسی سریال فالکون و سرباز زمستان با فیلیمو شات همراه باشید.
۳۵ نمونه از بهترین سریال های خارجی ۲۰۲۱
سم ویلسون (با بازی آنتونی مکی) و باکی بارنز (با بازی سباستین استن) بهترین دوستان هم بودند. اما حال پس از مرگ استیو راجرز و تونی استارک، با جهان پس از بلیپ (Blip) دست‌وپنجه نرم می‌کنند. آن‌ها در برابر مشکلات جدیدی قرار دارند: گروهی از غارتگران معروف به فلگ اسمشر و ابرقهرمانی جدید که کت‌وشلواری آشنا به تن دارد.
شروع تلویزیونی مارول شما را وادار می‌کند که شبه‌سریال‌های شبکۀ نتفلیکس را فراموش کنید. (مشت آهنین (Iron Fist)؟ آن را فراموش کنید. اینجا مشت ویبرانیوم داریم!) پیش از این ماجراهای حماسی ابرقهرمانی ثابت کردند که می‌توانند برای دو ساعت روی پردۀ بزرگ قرار بگیرند. اما مارول ثابت می‌کند که این ماجراها با همان کیفیت می‌توانند در مدت زمان شش ساعت روی صفحۀ کوچک بسط پیدا کنند. در واقع، این سریال‌ها بخش بسیار زیادی از کیفیت سینمایی این داستان‌ها را به قاب رایانۀ شخصی شما می‌آورند. البته به لطف کووید ۱۹ برنامه تغییر کرد. برای همین هم می‌توانیم بلافاصله پس از پایان سریال وانداویژن یا سرگردانی (WandaVision) به تماشای فالکون و سرباز زمستان بنشینیم.
پس از دیدن قسمت پایانی قدرتمند و سرشار از جلوه‌های بصری وانداویژن و مواجهه با تأثیر احساسی شگفت‌انگیز آن، احتمالاً تماشای دو قسمت اول فالکون و سرباز زمستان کمی خسته‌کننده خواهد بود. هر قسمت سریال، سکانسی از مبارزه‌ای بسیار بزرگ و پرهزینه را به تصویر می‌کشد. در عین حال، این اثر داستانی به سبک مارول است که عناصر طرح داستانی خود را به‌آرامی در جای مناسب قرار می‌دهد.
البته، سریال فالکون و سرباز زمستان شروعی خیره‌کننده دارد. لحظات اکشن افتتاحیۀ سریال به‌دقت طراحی شده است. این بدان معناست که هرآنچه انتقام‌جویان (Avengers) سینمایی قادر به انجامش است، انتقام‌جویان تلویزیونی نیز به همان خوبی می‌تواند اجرا کند و خوشبختانه، سریال این کار را با موفقیت انجام می‌دهد. در فضای هوایی تونس هستیم؛ جایی که آنتونی مکی به سبک ایندیانا جونز در هواپیمایی بدون خلبان گیر افتاده و به سمت بیابان سقوط می‌کند. البته ایندیانا جونز بال‌هایی مکانیکی با طراحی نظامی، تپانچه‌‌های مسلسل تاشو و هواپیمایی بدون سرنشین به شکل شاهین ندارد. هشت دقیقۀ نفس‌گیر بعدی یک سکانس نبرد هوایی با آدم‌کش‌هایی با لباس‌های بال‌دار، هلیکوپتر‌های تهاجمی متعدد، موشک‌های آشیانۀاب فروش سرخ و موارد دیگر را در بر می‌گیرد.
۱۰ تا بهترین فیلم های ماجراجویی تا سال ۲۰۲۱
سریال پس از این مقدمۀ هیجان‌انگیر، مشکلات خاص کاراکترهای اصلی‌اش را به تصویر می‌کشد و از سرعت خود کم می‌کند. در نتیجه، حس‌و‌حال سینمایی آن نیز بسیار کمتر می‌شود. سم/فالکون به بانک می‌رود و ما متوجه می‌شویم که حتی یک ابرقهرمان هم ممکن است امنیت مالی نداشته باشد؛ به‌ویژه اگر ابرقهرمانی سیاه‌پوست باشد و از یک مؤسسه کمک بخواهد. البته ناامیدی او دلیل دیگری هم دارد. او به‌تازگی سپر و لباس کاپیتان آمریکا را رد کرده و فرصت بهره‌بردن از میراث بزرگ مرشد خود را نادیده گرفته است. در همین زمان، سرباز زمستان/باکی تحت درمان قرار دارد. او چندین دهه است که با احساس گناهش دست‌وپنجه نرم می‌کند؛ زیرا آدم‌های بسیاری را از دهۀ ۱۹۴۰ به بعد قتل‌عام کرده است.
سریال فالکون و باکی در دو قسمت اول در دو مسیر مجزا قرار دارند؛ انتخاب جسورانه‌ای از مارول که نشان می‌دهد سریال به‌زودی اوج می‌گیرد. این دو تن در قسمت دوم به‌شکلی غیرمنتظره در یک آشیانۀ هواپیما با یکدیگر روبه‌رو می‌شوند و بلافاصله رابطۀ فوق‌العاده شوخ و صمیمانۀ ابرقهرمانی را شروع می‌کنند؛ مثل گفتن لطیفه‌ای دربارۀ تالکین و انواع توهین‌ها و نام‌های مستعاری که روی یکدیگر می‌گذارند. (حدس بزنید که کدام‌یک از این دو عنوان ماگوی عجیب‌وغریب را می‌گیرد!) این‌ها جزئیات سرگرم‌کنندۀ سریال را تشکیل می‌دهند که می‌تواند آن را به فضای شوخ مجموعۀ اسلحۀ مرگبار (Lethal Weapon) نزدیک کند، فقط به شرط آنکه سریال از بستر اصلی خود خارج نشود.
فالکوم و سرباز زمستان، بعد از قسمت دوم، به‌سرعت وارد مسیر اصلی خود می‌شود و جزئیاتی که پیش از این دیدیم به شکلی سریع و کارآمد به نتیجه می‌رسند. البته همچنان به‌سختی می‌توانیم آن را در کنار شکوه نفس‌گیر حماسه‌های مارول مانند کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان (Captain America: The Winter Soldier) یا قصه‌گویی بی‌نظیر و جهان ویژۀ مندلورین (The Mandalorian) در دیزنی پلاس قرار دهیم. در مجموع، می‌توان گفت طرح داستانی سریال کمی آشفته است. گروه فلگ اسمشر، که باکی و سم را به دنبال خود می‌کشاند، ظاهراً سریال را به مسیر اشتباهی هدایت می‌کنند. سریال پر از طعنه‌هایی به مسائل سیاسی و اجتماعی است؛ مواردی همچون واکسن‌ها و برخوردهای نژادپرستانۀ پلیس، اما از هریک به‌سرعت می‌گذرد تا به کنایۀ بعدی برسد.
سطح تعلیق سریال فالکون و سرباز زمستان نسبتاً پایین است. در عین حال، جذاب‌ترین جنبۀ آن به مالک جدید این سپر قرمز و سفید و آبی تعلق دارد. جان واکر (با بازی وایت راسل)، دارندۀ آمریکایی‌ترین نام ممکن، به‌تازگی به عنوان کاپیتان جدید آمریکا استخدام شده است. راسل این شخصیت را با ترکیبی کاملاً متعادل از جدیت و خودنمایی آزاردهنده به تصویر می‌کشد؛ اما برای اینکه بفهمیم واکر در مسیر درست قرار دارد یا فقط ابرشروری با رفتاری تحقیرآمیز به سبک هوملندر در پسر‌ها (The Boys) است، باید منتظر بمانیم.
منبع: IndieWire