ماجرای فیلم ارتش مردگان (Army Of The Dead) از این قرار است که زامبیها به لاسوگاس حمله کردهاند و هیچ موجود زندهای در شهر باقی نمانده است. در این میان، عدهآی می خواند تا به هر طریق ممکن وارد شهر شوند و مقدار چشمگیری پول نقد بدزدند.
ماجرای فیلم ارتش مردگان (Army Of The Dead) از این قرار است که زامبیها به لاسوگاس حمله کردهاند و هیچ موجود زندهای در شهر باقی نمانده است. اسکات وارد (با بازی دیوید باتیستا) مأمور میشود جمعی از افراد متخصص و حرفهای را سازماندهی کند تا به هر طریق ممکن، وارد شهر شوند و از زیر طاق سقف یک کازینو مقدار چشمگیری پول نقد بدزدند. غافل از اینکه ارواح مردگانی که کنترل شهر را به دست دارند آنقدرها هم بیدستوپا نیستند! برای نقد و بررسی فیلم ارتش مردگان با فیلیمو شات همراه باشید.
از گذشته تا به امروز، زامبیها تغییرات بسیاری کردهاند و البته زک اسنایدر نیز به نسبت گذشته عملکرد متفاوتی را در پیشگرفته است. اولین فیلم اسنایدر در سال ۲۰۰۴ به نام طلوع مردگان (Dawn Of The Dead) ادای احترامی به فیلمی با همین نام، ساختۀ جرج رومرو بود که بسیار موردتوجه قرار گرفت. این فیلم نویدبخش ظهور صدایی جدید و پرفروش در دنیای ارواح ناآرام و بیخواب توصیف شد که سالها بود کسی سراغی از آنها نمیگرفت؛ در این فیلم، ارواح میتوانستند دوباره به پا خیزند! اسنایدر سالها در حیطۀ دنیای توسعهیافتۀ دیسی و ابرقهرمانان افسانهایاش مشغول فعالیت و فیلمسازی بود. به همین دلیل، اکنون پس از سالها، بازگشت دوبارۀ او به علاقۀ قدیمیاش، آنهم با همان شیوۀ پرسروصدا و افراطآمیز، لذتبخش و هیجانانگیز است.
بهترین فیلم های زامبی تاریخ سینما
اسنایدر در فیلم ارتش مردگان از زمان به خوبی استفاده میکند و به حاشیه نمیرود؛ اولین انفجار در حدود ۳ دقیقۀ ابتدایی فیلم رخ میدهد و از همانجا به بعد، مبارزات تنبهتن یا مسلحانه یکی پس از دیگری با تصاویری خیرهکننده اتفاق میافتند. درصحنۀ آغازین فیلم، شلیکهایی با حرکت آهسته هیجان فیلم را به مخاطب منتقل میکنند؛ دقیقاً با همان دقت و آهستگی که خصیصههایی آشنا در اسنایدر به شمار میآیند.

زامبیها شهر را گرفتهاند؛ همۀ لاسوگاس از رقصندهها و مشتریهای کلابهایش گرفته تا الویس پریسلیهای قلابی، خوانندههای سبکهای جدید و عجیب و حتی یک ببر، به زامبیهایی تبدیلشدهاند که تا ابد به دنبال شکار مغزهای زندگان هستند.
داستان فیلم ارتش مردگان شباهتهایی به فیلم فرار از نیویورک (Escape From New York) دارد و به این دلیل، نمیتوان آن را داستانی خاص و جدید دانست. سال گذشته نیز فیلم شبهجزیره (Peninsula) به نمایش عمومی درآمد که در اصل دنبالهای بر فیلم قطار بوسان (Train To Busan) محسوب میشد؛ چون در فیلم شبهجزیره نیز داستانی با مضمون سرقت و حضور زامبیها روایت میشود. علاوه بر موارد فوق و سوژۀ تکراری داستان فیلم، مدتزمان دو ساعت و نیمۀ آن نیز میتواند ترسناک باشد! البته این زمان با توجه به نسخۀ چهارساعتۀ فیلم لیگ عدالت (Justice League Cut) چندان هم غیرمنتظره نیست. باوجود همۀ اینها، روایت فیلم سرعت خوبی دارد. البته پس از صحنۀ آغازین فیلم که بسیار پرانرژی و هیجانانگیز است، کارگردان برای معرفی داستان و شخصیتهایش بهسرعت دستبهکار میشود و همین شیوه نیز حالوهوای فیلم را کمی تحت تأثیر قرار داده است.
نقد و بررسی فیلم لیگ عدالت زک اسنایدر
تعداد زیاد کاراکترهای فیلم باعث شده است که به همۀ آنها مجال کافی برای ارائۀ نمایشی کامل داده نشود؛ طبق آنچه در دنیای آثار ژانر وحشت مرسوم است نباید به هیچ شخصیتی بیشازاندازه احساس نزدیکی کرد. باوجوداین، باید اذعان داشت دیوید باتیستا با بازی در نقش اسکات به زیبایی میدرخشد. او مبارزی است که از مبارزه وحشت دارد؛ جنگجویی شوخطبع که در ابتدای فیلم میگوید: «البته… احتمالاً همۀ ما خواهیم مرد!»
باتیستا همراه با رائول کاستیلو و عمری هاردویک موفق شدهاند فضای مردانۀ مدنظر اسنایدر را خلق کنند. علاوه بر این، نباید بازی جذاب تیگ نوتارو را فراموش کرد. او خلبان هلیکوپتری است که مدام سیگارش را میجود.
هرگاه زک اسنایدر به جنبۀ سرگرمی و طنز داستان بیشتر توجه میکند و اجازه میدهد فضایی سادهلوحانه و صمیمی بر فیلم غلبه کند، فیلم ارتش مردگان بیشازپیش میدرخشد.

فیلم ارتش مردگان اصلاً نگران این موضوع نیست که شخصیتهایش را از دیگر ساختههای این ژانر به عاریت گرفته است. در حقیقت، بسیاری از کاراکترها مشابه شخصیتهای فیلم بیگانه (Alien) هستند؛ از سرباز قویهیکل گرفته تا عضو خائن گروه و حتی شخصیت لیلی (با بازی نورا آرنزدر) که بهشدت شبیه قهرمان فیلم واسکز (Vasquez) است؛ حتی صحنههای اکشن فیلم نیز شخصیت دنی اوشن در فیلمهای یاران اوشن (Ocean’s) را در ذهن تداعی میکنند. باوجوداین، گاه همین شخصیتهای وام گرفتهشده بهترین بخش ماجرا هستند.
علاوه بر اینها، برخی ویژگیها و صحنهها فیلمهای کارگردانی همچون جان وو را به خاطر بیننده میآورند؛ از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد: تدوین یک ساعت درخشان از فیلم با انرژی و سرعتی فزاینده، نمایی از جلد زیبای آلبوم موسیقی Bad Moon Rising یا تصاویر خارج کازینو درحالیکه اسکناسهای دلار همچون آبشاری با حرکت آهسته در پسزمینه فرومیریزند.
هرگاه زک اسنایدر به جنبۀ سرگرمی و طنز داستان بیشتر توجه میکند و اجازه میدهد فضایی سادهلوحانه و صمیمی بر فیلم غلبه کند، فیلم ارتش مردگان بیشازپیش میدرخشد. از سوی دیگر، او گاه به قلمرو احساسات سرک میکشد. اما در این صحنهها، بیننده به خوبی سنگینی موضوع زمان را درک میکند و درمییابد که هرلحظه چگونه از دست میرود. در میان چنین صحنههایی، رابطۀ پرنوسان اسکات و دخترش گاه مبتذل به نظر میرسد؛ رابطهای که طیف وسیعی از احساسات از گناه تا رستگاری را دربر میگیرد. نقش دختر اسکات را الا پورنل ایفا میکند.

داستان فیلم جزئیات چندانی برای ارائه ندارد و مفهومی فراتر ازآنچه به نمایش درمیآید، در لایههای زیرین فیلمنامه گنجانده نشده است؛ همچنین در قیاس با زامبیهای فیلم طلوع مردگان ساختۀ رومرو، بار شوخطبعی زامبیهای فیلم اسنایدر کمتر است. درنهایت، وقتی گلولهها شلیکشده، بدن زامبیها متلاشی میشوند، به نظر میرسد که اسنایدر آنچه را در ذهن میپرورانده، کاملاً به تصویر کشیده است؛ گویی آنچه در سال ۲۰۰۴، در فیلم طلوع مردگان دیده بودیم دوباره موردتوجه او قرارگرفته است و تکمیل میشود.
زک اسنایدر در ساختۀ اخیر خود از قید حضور ابرقهرمانان افسانهای رهاشده است و حالا تمام نقاط ضعف و قوت او روی پردۀ سینما نمایان است. او داستانی پرسروصدا و جذاب از زامبیها ساخته که هم سادهلوحانه است و هم سرگرمکننده.
منبع: EmpireOnline