اما استون در یک کمدی علمی تخیلی به سبک فرانکنشتاین!

فیلم بیچارگان؛ معرفی، نقد و مصاحبه

لانتیموس و اما استون دوباره در فیلم Poor Things یک بازآفرینی موفق انجام داده‌اند

نوبت صحبت درباره جدیدترین اثر فیلمساز مولف یونانی «یورگوس لانتیموس» رسیده است. یک عاشقانه علمی تخیلی گوتیک که در آخرین روزهای سال ۲۰۲۳ نمایش خود را در سینماها آغاز کرد. بیچارگان یا چیزهای بیچاره که اقتباسی از رمانی به همین نام از نویسنده سرشناس اسکاتلندی «آلاسدایر گری» است، داستان زنی با هویت و خاطرات مبهم را را روایت می‌کند که درگیر یک ماجراجویی عاشقانه گوتیک می‌شود. در این مطلب به معرفی و نقد فیلم پیچارگان پرداخته‌ایم.

فهرست بهترین فیلم های علمی تخیلی سینما

داستان فیلم بیچارگان

اگرچه داستان فیلم بیچارگان Poor Things ممکن است کاملا به رمان سال ۱۹۹۲ آلاسدایر گری وفادار نباشد، اما تریلرها و طرح داستانی فیلم نشان می‌دهد که چندان از آن دور نخواهد بود. بیچارگان در واقع بازآفرینی‌ای از داستان فرانکنشتاین است. فیلم داستان زن جوانی به نام بلا باکستر را روایت می‌کند که پس از سرنوشتی تراژیک، توسط دانشمندی نابغه و دیوانه به نام دکتر گادوین باکستر دوباره زنده می‌شود. اما مغز او با مغز یک نوزاد جایگزین شده است. بلا نسبت به هویت خود و همچنین دنیای پیرامونش سردرگم است و تحت راهنمایی‌های دکتر گادوین سعی می‌کند که دوباره راه‌های زندگی را بیاموزد.

اما او که نمی‌تواند بر احساس اسارت و به دام افتادن خود غلبه کند، با وکیلی مرموز به نام دانکن ودربرن از دست گادوین می‌گریزد تا راهی یک سفر ماجراجویانه بزرگ بشود. او در طول سفرش به بلوغ می‌رسد و سعی می‌کند فارغ از تعصبات زمانه به رهایی و برابری دست یابد. رمان آلاسدایر گری، از دریچه‌ طنزی سیاه و با در هم آمیزی وقایع تاریخی و ژانر‌های مختلف به به مضامینی مانند هویت، نابرابری‌های اجتماعی، فمینیسم، روابط انسانی و حافظه‌، می‌پردازد. دیدن اینکه ساختار منحصربفرد کتاب آلاسدایر چگونه به فیلم منتقل می‌شود، کنجکاوبرانگیز و جذاب است.

فیلم بیچارگان

تاریخ اکران و پخش فیلم Poor Things

فیلمبرداری فیلم بیچارگان در اوت ۲۰۲۱ در مجارستان آغاز شد و قبل از شروع سال ۲۰۲۲ به پایان رسید. در ابتدا قرار بود در ۸ سپتامبر ۲۰۲۳ روی پرده سینماها برود، اما بخاطر اعتصابات انجمن نویسندگان آمریکا و انجمن بازیگران سینما و فدراسیون هنرمندان تلویزیون و رادیو آمریکا، تاریخ اکران آن ۳ ماه به تعویق افتاد. به این ترتیب این فیلم سرانجام از ۸ دسامبر ۲۰۲۳ اکران اکران خود را در سینماهای آمریکا آغاز کرد.

فیلم تازه یورگوس لانتیموس اولین نمایش جهانی خود را در هشتادمین دوره جشنواره فیلم ونیز در ماه سپتامبر پشت‌سر گذاشت. جایی‌که نمایش فیلم با تمجیدهای گسترده‌ای از جانب مخاطبان و منتقدان همراه بود و از همان زمان به عنوان یکی از بخت‌های اصلی فصل جوایز مطرح شد. همچنین این فیلم اخیرا در مراسم گلدن گلوب جایزه بهترین فیلم کمدی را از آن خود کرد. بنابراین تاخیر پیش آمده در اکران فیلم به نفع آن تمام شده و انتظارها و کنجکاوی‌ها را نسبت به آن افزایش داده است. باتوجه به اینکه سرچلایت پیکچرز که اکنون یک شرکت تابعه دیزنی است، حق توزیع بیچارگان را به عهده دارد، فیلم پس از اکران در نیمه اسفند ۱۴۰۲ از طریق دیزنی پلاس برای تماشا در دسترس مخاطبان قرار گرفت.

پشت صحنه فیلم بیچارگان
پشت صحنه فیلم Poor Things

بازیگران و عوامل فیلم بیچارگان

دومین همکاری اما استون با لانتیموس در فیلم بیچارگان

اما استون در نقش بلا باکستر، در راس گروه بازیگران بیچارگان قرار دارد. این دومین همکاری استون با لانتیموس بعد از فیلم سوگلی است که سومین نامزدی اسکار را برای این بازیگر به ارمغان آورد. استون که یک جایزه اسکار بخاطر نقش‌آفرینی‌ درخشانش در موزیکال عاشقانه لا لا لند La La Land در کارنامه دارد، نخستین بار با فیلم بردمن Birdman الخاندرو گونسالس اینیاریتو، نامزد کسب این جایزه شد.

به‌نظر می‌رسد که همکاری‌های این کارگردان و بازیگر ادامه خواهد داشت، زیرا استون در فیلم بعدی لانتیموس یک نوع مهربانی Kind of Kindness نیز حضور دارد. لانتیموس در این فیلم که در مرحله پس از تولید قرار دارد، دوباره با برخی دیگر از بازیگران بیچارگان از جمله ویلم دفو همکاری کرده است. از دیگر آثار شناخته شده استون می‌توان به سرزمین زامبی‌ها Zombieland، مرد عنکبوتی شگفت‌انگیز The Amazing Spider-Man، کروئلا Cruella و جادو در مهتاب Magic in the Moonlight و مرد بی‌منطق Irrational Man هر دو به کارگردانی وودی آلن، اشاره کرد.

مارک رافلو و ویلم دفو در بیچارگان حضور دارند

۲ بازیگر مطرح نامزد اسکار، مارک رافلو و ویلم دفو، در کنار استون در بیچارگان هنرنمایی کرده‌اند. دفو در نقش دکتر گادوین باکستر، دانشمند عجیب و غریبی که آزمایش را روی بلا انجام می‌دهد، نقش مهمی در فیلم دارد. رافلو نیز وکیلی به نام دانکن ودربرن را به تصویر کشیده است. مخاطبان رافلو را بیش‌تر بخاطر بازی در نقش بروس بنر/هالک در دنیای سینمایی مارول و همچنین بازی‌های برجسته‌اش در فیلم‌هایی مانند زودیاک Zodiac، جزیره شاتر Shutter Island، مارگارت Margaret و دوباره شروع کن Begin Again، می‌شناسند. همچنین این بازیگر برنده جایزه امی، سه نامزدی اسکار در بخش بهترین بازیگر نقش مکمل برای بازی در فیلم‌های بچه‌ها حالشان خوب است The Kids Are All Right، فاکس‌کچر Foxcatcher و اسپات‌لایت Spotlight، در کارنامه دارد.

دفو نیز یکی از دانش‌آموخته‌های دنیای سینمایی مارول است. چراکه بسیاری از مخاطبان او را با بازی در نقش گرین گابلین در مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست Spider-Man: No Way Home (و همچنین در فیلم‌های مرد عنبکوتی توبی مگوایر) می‌شناسند. همچنین چهار نامزدی اسکار برای بازی در فیلم‌های جوخه Platoon، سایه خون‌آشام Shadow of the Vampire، پروژه فلوریدا The Florida Project و بر دروازه ابدیت At Eternity’s Gate، در کارنامه این بازیگر کهنه‌کار دیده می‌شود.

فیلم بیچارگان

سایر بازیگران بیچارگان

فهرست بازیگران مطرح بیچارگان به همینجا ختم نمی‌شود. دو کمدین مطرح آمریکایی، رامی یوسف و جراد کارمایکل، در کنار کریستوفر ابوت و مارگارت کوالی، از دیگر بازیگران برجسته بیچارگان هستند. علاوه بر این اسامی، باید به بازیگر بزرگ آلمانی هانا شیگولا اشاره کنیم. شیگولا که شریک زندگی راینر ورنر فاسبیندر بوده است، بیش‌تر بخاطر همکاری‌های متعددش با این چهره کلیدی تاریخ سینمای آلمان شناخته می‌شود.

درباره یورگوس لانتیموس کارگردان فیلم Poor Things

یورگن لانتیموس یونانی یکی از هیجان‌انگیزترین فیلمسازان یک دهه گذشته است که طرفداران پرشماری در سراسر جهان دارد. اگر تاکنون فیلمی از لانتیموس دیده باشید، احتمالا می‌دانید که با چه فیلمساز ویژه‌ای روبرو هستیم. او استاد روایت قصه‌های عجیب و غریب و سورئال است. بنابراین انتظار می‌رود که بیچارگان نیز در ادامه جهان سینمایی منحصربفرد این فیلمساز قرار داشته باشد. در بیچارگان به‌نظر می‌رسد که لانتیموس فضای علمی تخیلی نامتعارف خرچنگ The Lobster را با طنز گزنده درام تاریخی سوگلی The Favourite در داستانی شبه فرانکنشتاینی ترکیب کرده است.

لانتیموس پیش از اینکه با فیلم خرچنگ به هالیوود نقل مکان کند، با فیلم‌هایی مانند دندان نیش Dogtooth و آلپ Alps، خود را به عنوان فیلمسازی صاحب سبک به مخاطبان شناساند. دندان نیش یک درام ابزورد روانشناختی بود که جایزه نوعی نگاه جشنواره کن را از آن خود کرد و همچنین در رشته بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان نامزد جایزه اسکار شد. البته او قبل از دندان نیش، دو فیلم بهترین دوست من My Best Friend و کینه‌تا Kinetta را ساخته بود.

پنجمین فیلم لانتیموس، خرچنگ با بازی کالین فارل و ریچل وایس، جایزه هیئت داوران جشنواره فیلم کن را کسب کرد و همچنین در بخش بهترین فیلمنامه اورجینال نامزد کسب جایزه اسکار در سال ۲۰۱۶ شد. فیلم بعدی لانتیموس، تریلر دلهره‌آور کشتن گوزن مقدس The Killing of a Sacred Deer با بازی کالین فارل و نیکول کیدمن، جایزه بهترین فیلنامه جشنواره کن را به‌طور مشترک با لین رمزی برای فیلم تو هرگز واقعا اینجا نبودی You Were Never Really Here تصاحب کرد.

آخرین فیلم لانتیموس، کمدی سیاه تاریخی سوگلی که جایزه بزرگ هیئت داوران جشنواره فیلم ونیز و جام ولپی بهترین بازیگر زن این جشنواره را برای الیویا کلمن به دست آورد، موفق‌ترین فیلم لانتیموس تا به امروز محسوب می‌شود. این فیلم در ۱۰ رشته، از جمله بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمبرداری، نامزد اسکار شد و یک جایزه بهترین بازیگر زن را برای کلمن به ارمغان آورد.

اما استون در پشت صحنه فیلم بیچارگان

عوامل سازنده فیلم

لانتیموس، بیچارگان را براساس فیلمنامه‌ای از تونی مک‌نامارا کارگردانی کرده است. نامارا پیش از این فیلمنامه سوگلی را به همراه دبورا دیویس برای لانیتموس نوشت. او همچنین برای نگارش فیلمنامه کروئلا به همراه دانا فاکس و همچنین نویسندگی اپیزودهایی از سریال‌هایی مانند کبیر The Great و دکتر دکتر Doctor Doctor، شناخته می‌شود.

روبی رایان، فیلمبردار ایرلندی پرکار که در کارنامه‌اش همکاری با فیلمسازان شناخته شده‌ای مانند مایک میلز، نوآ بامباک، استیون فریزر، کن لوچ و آندریا آرنولد، دیده می‌شود، بعد از سوگلی که یک نامزدی اسکار برایش به همراه داشت،‌ برای دومین بار با لانتیموس در بیچارگان همکاری کرده است. بلوط پیر The Old Oak، زود باش زود باش C’mon C’mon و داستان ازدواج Marriage Story، تنها برخی از فعالیت‌های اخیر رایان را شامل می‌شوند.

یورگوس ماوروپساریدیس که همه فیلم‌های لانتیموس را تدوین کرده است و یک نامزدی اسکار برای فیلم سوگلی در کارنامه دارد، در اینجا دوباره در کنار لانتیموس حضور داشته است. جرسکین فندریس نیز در اولین تجربه سینمایی خود، آهنگسازی بیچارگان را انجام داده و همچنین نقشی کوتاه در فیلم به عهده داشته است.

 

نقد و بررسی منتقدان درباره فیلم بیچارگان

ای. وی. کلاب | امتیاز: ۱۰۰ از ۱۰۰

لی مونسون | بیچارگان تلفیقی نادر از عوامل بااستعدادی است که همگی عملکردی عالی دارند، به‌طوری که به سختی می‌توان آن را چیزی جز یک فیلم استادانه توصیف کرد.

Slash Film | امتیاز: ۹۵ از ۱۰۰

مایک شات | یورگوس لانتیموس در بیچارگان با اعتماد به نفس با هر چالشی که فکر کنید روبرو می‌شود. تقریبا هر ثانیه از فیلم از لحاظ لحن، تم، شخصیت و دامنه، کاملا سنجیده به‌نظر می‌رسد.

انترتینمنت ویکلی | امتیاز: ۹۱ از ۱۰۰

مورین لی لنکر | بیچارگان فیلمی پرشور، فوق‌العاده جذاب، به‌طرز دیوانه‌واری خنده‌دار و پر از دیالوگ‌های وقیحانه است. داستانی عاشقانه‌ درباره زنی که یاد می‌گیرد عاشق خودش شود، صرف نظر از اینکه دیگران فکر می‌کنند او چگونه باید باشد.

تایم | امتیاز: ۹۰ از ۱۰۰

استفانی زاکارک | بیچارگان شاید از برخی از جلوه‌های فریبنده خود سود برده باشد، اما این بهترین فیلم لانتیموس تا به امروز است. فیلمی عجیب و مجلل که هم نسبت به شخصیت‌هایش و هم مخاطبان سخاوتمندانه عمل می‌کند. و استون که در سوگلی نیز بسیار خیره‌کننده بود، در اینجا نبض و منبع اصلی قدرت فیلم است.

شیکاگو سان تایمز | امتیاز: ۸۸ از ۱۰۰

ریچارد روپر | همیشه مجالی برای داستان‌های کاملا بدیع و منحصربفرد وجود دارد، همانطور که دو فیلم موفق اکران تابستان، باربی و اوپنهایمر را می‌توان به عنوان شاهدی بر این دعا در نظر گرفت. اکنون می‌توانیم فیلم زیبا، پرزرق و برق، فوق‌العاده عجیب و غریب و به شکل جسورانه‌ای وقیحانه یورگوس لانتیموس را به این فهرست اضافه کنیم. اگرچه ممکن است این گزاره که هرگز چنین فیلمی را ندیده‌اید کلیشه‌ای به‌نظر برسد، اما به من اعتماد کنید: شما هرگز فیلمی مانند بیچارگان ندیده‌اید.

اسلیت | امتیاز: ۸۰ از ۱۰۰

دانا استیونز | بیچارگان یک بازنگری فمینیستی از اسطوره فرانکنشتاین است. فیلمی با فضایی فوق‌العاده مجلل که اما استون در نقش اصلی آن می‌درخشد. این نه تنها فیلم مورد علاقه‌ام از لانتیموس تا به امروز است، بلکه شاید تنها فیلمی از او باشد که واقعا دوستش داشتم.

مجله اسلنت | امتیاز: ۷۵ از ۱۰۰

کایل ترنر | اگرچه کمدی فیلم می‌تواند بسیار خلاقانه و نامتعارف باشد، اما بزرگ‌ترین دارایی آن توانایی اما استون در به تصویر کشیدن بلا باکستر در ابتدا به عنوان یک دلقک و سپس به عنوان مبنای احساسی‌ای است که کل فیلم حول آن ساخته می‌شود.

LarsenOnFilm | امتیاز: ۶۳ از ۱۰۰

جاش لارسن | این یک دستاورد ویژه و کاملا طاقت‌فرسا است.

نیویورک تایمز | امتیاز: ۵۰ از ۱۰۰

منولا دارگیس | مدت زیادی از بیچارگان نمی‌گذرد که احساس می‌کنید انگار تحت فشار و آزار قرار گرفته‌اید تا فیلمی را دوست داشته باشید که عمیقا خودپسند است.

Vulture | امتیاز: ۳۰ از ۱۰۰

آنجلیکا جید باستین | بیچارگان در نهایت هم از لحاظ قصه و هم حال و هوا فیلمی ناخوشایند و زننده است که حتی شکوه زیبایی‌شناختی آن را خنثی می‌کند.

آبزرور | امتیاز: ۲۵ از ۱۰۰

رکس رید | من از آن متنفرم، اما با اکراه یک ستاره بخاطر طراحی صحنه و لباس عجیب و غریب آن می‌دهم. در حالی‌که فیلم در نهایت هیچ نقطه‌نظر و دیدگاهی ارائه نمی‌دهد،به میزان بسیار کمی هیجان و جذابیت دارد.

فیلم بیچارگان

نقد فیلم بیچارگان برگرفته از سایت امپایر

جان نیوجنت | رمان اصلی سال ۱۹۹۲ آلاسدایر گری که بیچارگان براساس آن ساخته شده است، تا پیش از آنکه نام یورگوس لانتیموس به میان بیاید، هرگز به‌طور جدی به عنوان دست مایه‌ای مناسب برای یک اقتباس سینمایی در نظر گرفته نشده بود. این یک کتاب سنگین پرطمطراق و نامتعارف است که حداقل توسط چهار روای با درجات مختلف اطمینان‌پذیری بازگو می‌شود و برداشتی منحصر بفرد از اسطوره فرانکنشتاین را ثبت می‌کند: داستان به بلوغ رسیدن زن جوانی به نام بلا باکستر که از مغز بچه خودش بهره می‌برد و در گلاسگو عصر ویکتویا مفاهیمی مانند فمینیسم، عدالت اجتماعی و آداب جنسی را می‌آموزد.

لانتیموس مانند یک پسر عموی نزدیک حساسیت‌هایی مشابه گری دارد. این فیلمساز یونانی که شاید بتوان به او لقب بهترین پوچ گرای سینما را داد، از کشتن گوزن مقدس تا سوگلی، همیشه توانسته است در مرزی ظریف میان کمدی سیاه مضحک و حقایق احساسی و سیاسی عمیق، گام بردارد. او و فیلمنامه‌نویسش تونی مک‌نامارا در اینجا یک استیم‌پانک سورئال خارق‌العاده (یا بخارپانک یک زیر-سبک از علمی-تخیلی، ادبیات گمانه‌زن تاریخ متناوب است که در اواخر ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ مطرح شد)، و یک کالبد شکافی لگام‌گسیخته از مناسبات جنسیتی، ارائه کرده‌اند. فیلمی که شاید بتوان از آن به عنوان صریح‌ترین و گزنده‌ترین فیلم در کارنامه فیلمسازی فوق‌العاده موفق لانتیموس، نام برد.

فیلم لانتیموس از رمان گری خنده‌دارتر، رکیک‌تر و صریح‌تر است؛ که اگرچه در جاهایی متعادل‌تر عمل می‌کند، اما در بقیه جاها شدت می‌یابد. بخش پایانی کتاب که افسار راوی را به بلا می‌سپارد و همه چیزهایی که قبل آن بود را کاملا از نو بازنگری می‌کند، به شکل جسورانه‌ای حذف شده است. در عوض، فیلم نظرگاه و تمرکز را از آرچیبالد مک‌کندلس (که در اینجا به مکس مک‌کندلز تغییر نام داده) به خود بلا منتقل می‌کند و به این ترتیب مضامین مردسالاری و عاملیت زنانه را پررنگ‌تر می‌سازد.

عکس‌های فیلم چیزهای کوچک

این تصمیم کانون توجه داستان را به بلا می‌دهد و اما استون در نقش او بیش‌ترین بهره را از آن می‌برد. استون که هنوز از همکاری خود با لانتیموس در سوگلی به وضوح سرمست به‌نظر می‌رسد، شاید غنی‌ترین، دلچسب‌ترین و جسورانه‌ترین بازی خود تا به امروز را ارائه داده است. او به معنای واقعی کلمه مثل یک کودک شروع می‌کند، یک چالش بازیگری که با انتخاب فردی نامناسب می‌توانست شبیه یک تمرین مدرسه‌ای باشد. اما با حضور استون، اجرایی عمیقا هوشمندانه و غیرمنتظره و سرشار از جزئیات و پختگی را شاهد هستیم. پیشرفت بلا هم گام به گام و هم سریع است؛ او با اجرایی بدون کلام شروع می‌کند و به آرامی صاحب زبان و واژگان می‌شود و در نهایت فیلم را به عنوان یک آدم همه چیز دان پرگو که گنجینه‌ای از اطلاعات است، به پایان می‌رساند. کسی که از غیرعادی بودن خود خشنود است و جسورانه هر چه می‌خواهد به زبان می‌آورد. تماشای کار استون شور و هیجانی مداوم و غیرقابل پیش‌بینی به همراه دارد.

این یک نقش آگاهانه احمقانه و مضحک است و به مقدار زیادی صراحت نیاز دارد، هرچند استون همیشه هم در ارائه نت‌های احساسی و شهودی و هم در ارائه نت‌های بزرگ و قبیحانه، به یک اندازه خوب بوده است. همانطور که بلا یاد می‌گیرد چگونه باشد، استون نیز بر بدن خود مانند یک ابزار، کنترل کامل دارد و با دقت یک جراح در طول سفر روشنگرانه خود آن را بکار می‌گیرد.

اما استون در فیلم بیچارگان

این سفر توسط مردان زندگی‌اش شکل گرفته است که به‌نظر می‌رسد هر کدام نشان‌دهنده حالت‌های مختلفی از مردانگی هستند: از جمله پدر نیابتی او گادوین، با بازی یک ویلم دفو سرسخت، باوقار و مثل همیشه درخشان، که بلا از او به عنوان خدا یاد می‌کند. همچنین شوهر آینده و مهربان او مکس را داریم (با حضور رامی یوسف که در اولین نقش سینمایی مهم خود حضوری چشمگیر نشان می‌دهد). و در نهایت به اولین معشوق او، دانکن ودربرن با بازی مارک رافلو می‌رسیم. دانکن مانند برداشتی سینمایی از سیزدهمین دوک وایبورن سریال نمایش سریع (یا د فست شو The Fast Show)، تعریفی از آدم فرومایه و دغلبار است. رافلو با طنز همیشگی‌ و لهجه مضحک انگلیسی‌اش، در حالی‌که ابرویی بالا انداخته و سبیل خود را تاب می‌دهد، دیالوگ‌های بامزه‌ای به زبان می‌آورد.

همانطورکه بلا و دانکن یک سفر سیاحتی پرزرق و برق به سراسر جهان را شروع می‌کنند، تصویرسازی‌های شگفت‌انگیز فیلمبردار باتجربه ایرلندی روبی رایان از سیاه و سفید گوتیک به یک پالت رنگی اشباع شده هایپررئال (نوعی واقعی گرایی افراطی) تغییر می‌کنند که به نوعی به موازات گسترش پالت فرهنگی و اجتماعی خود بلا قرار می‌گیرند. لحن ناموزون فیلم نیز با موسیقی به‌طرز ماهرانه‌ای عجیب و غریب و ناهنجار جرسکین فندریکس تقویت می‌شود، گویی که میکا لیوی موسیقی متن یک برنامه تلویزیونی سی‌بی‌بی‌سی (CBBC) را ساخته باشد (شبکه‌ای بریتانیایی برای کودکان).

همه این‌ها در کنار هم به یک کمال سینمایی سرگیجه‌آور ختم می‌شوند؛ مانند خوردن تعداد زیادی خوراکی که آغشته به مواد توهم‌زا هستند. با اینحال لانتیموس عملا دوباره نوعی حال و هوای پوچ گرایانه را تزریق می‌کند. او، مک‌نامارا و استون، در نهایت به بلا خودمختاری و عاملیت می‌بخشند و همراه آن عجیب‌ترین پایان خوش تاریخ سینما را رقم می‌زنند. به سختی می‌توان مشخص کرد که با چه معجونی روبرو هستیم، اما همان چیزی است که از آن انتظار داریم. فیلمی مطلقا دیوانه‌وار، کاملا قبیح و یک اثر اورجنیال واقعی: بیچارگان به همان اندازه که همیشه از لانتیموس و استون انتظار می‌رود، فیلمی خوب است.

پشت صحنه فیلم بیچارگان
پشت صحنه فیلم بیچارگان

امتیاز سایت های سینمایی به فیلم بیچارگان

تا زمان آماده سازی مطلب

وبسایت میانگین امتیاز
IMDB ۸.۵ از ۱۰
کاربران متاکریتیک ۷.۷ از ۱۰۰
منتقدان راتن تومیتوز ۹۳ درصد بر اساس ۲۸۶ نقد
کاربران راتن تومیتوز ۸۲ درصد
منتقدان متاکریتیک ۸۶ درصد بر اساس ۵۸ نقد

مصاحبه با کارگردان فیلم بیچارگان Poor Things

یورگوس لانتیموس: «بلا» شبیه هیچ شخصیت دیگری نیست

  • حضور آلاسدایر الهام‌بخش بود. او فوق‌العاده پرشور و پرانرژی بود و شخصیت عجیب و غریب خاصی داشت. او بدون آنکه تلاشی کند، فوق‌العاده آدم جذابی بود. فکر کنم در آن زمان او ۸۰ سال داشت، اما انرژی یک کودک را از خود نشان می‌داد. هنگام دویدن در اطراف گلاسگو، مجبور بودم گام‌هایم را با او هماهنگ کنم! من او را نه تنها به عنوان یک نویسنده، بلکه به عنوان یک هنرمند دوست دارم. من عاشق طرح‌ها، نقاشی‌ها و تصویرسازی‌های او هستم.
  • ما سعی کردیم از طریق شخصیت گادوین ویلم دفو به او ادای احترام کنیم، زیرا او به نوعی همزاد آلاسدایر در رمان است. من چند ویدئو از او با ویلم تماشا کردم و به او گفتم:«او آدم خیلی ویژه‌ای بود. اگر راهی باشد که بتوانیم شخصیت او را تجسم کنیم، عالی می‌شود». به همین دلیل ویلم در فیلم با لهجه اسکاتلندی صحبت می‌کند. البته خود رمان نیز منبایی عظیم و نقطه شروعی قدرتمند برای اقتباس فراهم کرد.
  • بلا به هیچ شخصیت دیگری که تابحال دیده‌ام، شبیه نیست، بنابراین پیدا کردن یک مرجع ساده نبود. فکر کنم از معدود مرجع‌های فیلمی‌ای که به ذهنم رسید، معمای کاسپار هاوزر The Enigma of Kaspar Hauser ورنر هرتسوک بود. اما باز هم، لزوما ربط مستقیمی به آن نداشت، اما یک اجرای الهام‌بخش برای‌ ما محسوب می‌شد. هرچند پیدا کردن چیزی که به همین شکل انجام شده باشد، سخت بود. در نتیجه من و اما باید چالش‌های آن را پیدا می‌کردیم و می‌فهمیدیم که چه کاری می‌خواهیم انجام بدهیم. سپس به تمرین پرداختیم و گفت‌وگوهای ویژه‌ای درباره تکامل فیزیکی بلا، سیر تحول آوایی او و نحوه رشد زبانش، انجام دادیم. و نقشه‌ای از سیر تکامل او در سراسر فیلمنامه و همچنین در اجرا و مقابل دوربین، طراحی کردیم.

 

پوستر فیلم بیچارگان یا چیزهای بیچاره

پوستر فیلم بیچارگان پوستر فیلم بیچارگان

پوسترهای فیلم چیزهای کوچک

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

11 نظر
  1. علی می‌نویسد

    این فیلم یه شاهکاره:
    یه فیلم فرمالیستی که زن-کودک از زبان و زاویه دید خود تا بزرگسالی به گونه ای طبیعی و در همین حال آشنایی زدایانه و نیز در عین حال فراتر از آشنایی زدایی (فورگراندینگ) حرف میزنه چون آشنایی زدایی ش به خودکاری و تکرار نینجامیده
    یه فیلم فانتزی و رئالیستی جادویی که که مخاطب خاص به درون واقعیت تازه پرتاب میشه و چیزی ساختگی توش نمیبینه.
    یه فیلم فمینیستی که میگوید: تاکنون مردها تجربه میکردن و اکنون دور زنهاست با توجه به اینکه تجربه در کشورهای شرقی یعنی رسیدن به بزرگی و حقایقه اما در غرب یعنی گناهه (ویلیام بلیک ترانه های تجربه رو در برابر ترانه های معصومیت خودش سرود تا بگه تجربه در برابر بیگناهیه)
    یه فیلم آنارشیستی موقعیتی کههمه سیاستها و احزاب ظاهرن انسانی ولی به شدت سرکوبگر رو بی پایه می کنهو شرایط دیگری رو پیش روی مخاطب رقم میزنه
    یه فیلم نئو اومانیستی که دیگه میحواد انسان رو جانشین خدا کنه و انسان خالق چیزای تازه بشه که خدا نتونسته. فیلم معترض خداگرایان ضد انسانه. اونایی که تابحال به انسان ظلم کردن باید مسخ بشن. (مونده بودم که فیلم چجوری باید تموم بشه که استادانه با بز شدن مرد (ژنرال- قدرت) به پایانی پیش بینی نشده میرسه. (بز شدن یعنی قربانی شدن. پس نوبت مردان و خدایانه که باید قربانی بشن
    در پایان ترجمه این فیلم (poor things ) به بیچارگان خوب نیست باید به اشیاء بیچاره یا چیزهای بیچاره ترجمه می شد تا دیگه انسان و بویژه زنان که به شیء وارگی بدل شدن آزاد بشن

  2. علی می‌نویسد

    سطر ۵ و ۶ رو فکر کردم حذف شده که اشتباهن در پایان دوباره گفتم

  3. علی می‌نویسد

    این فیلم یه شاهکاره:
    یه فیلم فرمالیستی که زن-کودک از زبان و زاویه دید خود تا بزرگسالی به گونه ای طبیعی و در همین حال آشنایی زدایانه و در عین حال فورگراندینگی فراتر از آشنایی زدایی حرف می زنه. چون آشنایی زدایی اش به خودکاری و تکرار نینجامیده.
    یه فیلم فانتزی _ رئالیسم جادویی که مخاطب خاص به درون واقعیت تازه ای پرتاب می شه و چیزی ساختگی توش نمیبینه.
    یه فیلم اگزیستانسیالیستی که ترجمه ی فیلم به بیچارگان و موجودات بیچاره جالب نیست: باید گفت که «اشیاء بیچاره» تا به شیء وارگی یا چیز وارگی انسان به ویژه زنان که متن اون رو تأیید میکنه، رسیده باشیم.
    یه فیلم فمینیستی که میگوید، تاکنون مردها تجربه میکردند و اکنون زمان زنهاست، با توجه به اینکه تجربه در کشورهای شرقی به معنی رسیدن به حقایقه اما در غرب به معنی گناهه. (ویلیام بلیک ترانه های تجربه رو در برابر ترانه های معصومیت خود سرود تا بگوید تجربه در برابر بی گناهیه)
    یه فیلم آنارشیستی موقعیتی که همه ی سیاستها و احزاب ظاهرن انسانی ولی به شدت سرکوبگر رو بی پایه میکنه و و شرایط دیگری برای مخاطب به تصویر می کشه.
    یه فیلم نئو اومانیستی که دیگر انسان رو میخواد به جای خدا بنشونه و انسان خالق چیزای تازه بشه و معترض خداگرایان ضد انسانه. آنهایی که تاکنون به انسان ظلم کردن، باید مسخ بشن ( مونده بودم که فیلم چطور تموم میشه که استادانه با بز شدن مرد (ژنرال- قدرت) تموم میشه. بز شدن یعنی قربانی شدن. پس نوبت قدرت و خدایانه که باید قربانی بشن.
    در پایان ترجمه ی این فیلم به بیچارگان و موجودات بیچاره درست نیست. بلکه درستش «اشیاء بیچاره» درسته تا بگه انسان بویژه زنان به شیء وارگی دچار شده بودند. چیزی که مارکس و سارتر … به آن اشاره کرده بودند.

  4. آزاده می‌نویسد

    می تونست خیلی بهتر باشه. مفهوم تجربه و شناخت رو فقط به رابطه جنسی خلاصه کرده بود. دنیا چیز دیگه ای برای کشف کردن نداره؟ بنظرم اول و آخر داستان جذاب بود اما قسمت میانی که باید بهترین می بود مبتذل بود و اتفاقا سطح و شان ی زن رو پایین می آورد.

  5. رهگذر می‌نویسد

    شوهرش رو زندانی نکرد بلکه یک فرد جنایتکار که قصد سلاخی کردنش رو داشت رو زندانی کرد. افراد جنایتکار باید به سزای اعمالشون برسن

  6. امید می‌نویسد

    به نظرم فیلم دوتا پیام مهم داشت: ۱_ این بود که اگه با یه ذهن باز و صاف و بی آلایش (مثل یک کودک) به جهان و مردمش نگاه کنید می‌بینید که جهان چیزی جز شهوت و لذت خواهی و پوچی نداره. (با این پیام موافقم)
    ۲_ انتهای فیلم هم یه چیزی رو میخواست بفهمونه که از دیدگاه یک آتئیست باید بهشت (خوشبختی بلا) و جهنم (تبدیل شدن همسر بلا به بز) رو در همین دنیا محقق کرد و آخرتی وجود ندارد.(با این پیام موافق نیستم)

  7. مرد ایرانی مسلمان می‌نویسد

    یک فیلم فمینیستی سراسر کفر و شرک و الحاد.

    حضرت امیرالمونین علی علیه السلام:
    به خدا سوگند، قلب را مى میراند و غم و اندوه را (به روح انسان) سرازیر مى کند که آنها (کافران و ملحدان) در مسیر باطل خود، چنین متّحدند و شما، در طریق حقّ تان، این گونه پراکنده و متفرّق.
    «فَیَا عَجَباً! عَجَباً ـ وَ اللهِ ـ یُمِیتُ القَلْبَ وَ یَجْلِبُ الْهَمَّ مِنِ اجْتِمَاعِ هؤُلاَءِ القَوْمِ عَلَى بَاطِلِهمْ، وَ تَفَرُّقِکُمْ عَنْ حَقِّکُمْ!»

  8. فاطمه می‌نویسد

    من حقیقتش اعصابم از پایان فیلم خورد شد . بله بلا به ازادی رسید ولی به جه قیمتی ؟ به ازای آزاد شدن خودش شوهر قبلیشو زندانی کرد . از همه بدترم که اون دختر جدیده بود . خدا بخیر کنه اون چه سرنوشتی میخواد داشته باشه .

  9. ماهان مهیار می‌نویسد

    یک فیلم استادانه و خاص، ولی با پس زمینه تفکر فمینیستی…!
    چیزی که داره توی دنیای امروزی خودشو نشون میده.
    بازیگر نقش اول زن (اما استون) ، برای پختگی و رشد فکری نیاز داشت به حدی آزاد باشه که تبدیل به فاحشه بشه و بعدش دوباره مثل یه انسان روشنفکر به زندگی معمولی برگرده و ادامه بده. اما اولین شریک جنسش (مارک رافالو) که اون هم درگیر سکس و شهوت بود نمیتونه به روال عادی برگرده و به تباهی میره.
    در آخر هم با مردی (رمی یوسف) ازدواج‌میکنه که حتی رابطه جنسی هم نداشته.
    یعنی چی؟
    یعنی اینکه یک زن برای پختگی نیاز داره همه چیزو تجربه کنه (به اصطلاح عامیانه تر دنیا رو آباد کنه) ، اما یک مرد خوب باید از همان ابتدا خوب باقی بمونه.
    یاد جمله ویکتور هوگو افتادم که باید با طلا نوشت:
    مردهای خوب هرگز نصیب زن های خوب نمی شوند. چرا که زن ها عاشق مردهای بد می شوند و با مردهای خوب درد و دل می کنند. (نمونه این جمله رو فکر کنم همه ما از کسایی که توی مسیر زندگیمون دیدیم میتونیم تصور کنیم)
    خلاصه اینکه نمیشه هنر فیلمسازی یورگوس لانتیموس رو انکار کرد ، اما بذر این تفکر تلخ از همین فیلم توی تفکر مردم کاشته میشه.

  10. دختری در کوهستان می‌نویسد

    خیلی فیلم خوبیه. شاهکار جدید لانتیموس👌
    دیالوگ ها. طراحی صحنه و لباس عالی بود
    شخصیت بلا خیلی خاص و پر از نکته بود

    1. فیلیمو‌شات می‌نویسد

      ممنون که نظرتون رو با ما در میون گذاشتید

fosil