مرور کارنامه محمدحسین مهدویان
از مستندها و فیلمها تا سریالسازی در نمایش خانگی
محمدحسین مهدویان به گواه کارنامه کاریاش موفقترین و تاثیرگذارترین فیلمساز دهه ۹۰ ماست. او که فیلمسازی را با سینمای مستند آغاز کرد به تدریج با ساخت فیلمهای سینمایی در حوزه داکیو درام تلاش کرد نوع دیگری از فیلمسازی در قالب فرم و روایت را در مقابل دیدگان مخاطب قرار دهد. آثاری که نشان میدهد او توانسته است مخاطب را نسبت به فضایی که ترسیم میکند با خودش همراه کند. نگاهی داریم به کارنامه کاری محمدحسین مهدویان.
آثار متنوع کارنامه محمدحسین مهدویان بر اساس سال انتشار مرتب شدهاند
مستندهای محمدحسین مهدویان | پراکنده تا ۱۳۹۶
محمدحسین مهدویان فیلمسازی را با ساخت آثار مستند آغاز کرد. شاید همین رویکرد و علاقه او به سینمای مستند باعث شد تا ورود جدیاش به سینما نیز با ساخت فیلمهایی باشد که نگاهی مستند به رخدادهای مهم سالهای پیروزی انقلاب دارد. مستندهای مهدویان در دوران شروع کارش بیشتر حول محور مقاومت و نشان دادن ابعاد این موضوع است. مستندهایی که گاه به سفارش برخی از سازمانها و نهادهای فرهنگی اتفاق افتاده و گاه از دغدغههای شخصی فیلمساز برآمده است.
مستند ترور سرچشمه که منشا مشترکی با فیلم ماجرای نیمروز دارد و نشان میدهد مهدویان به ماجرای ترورهای سال ۶۰ که توسط منافقین انجام شد و شهادت آیتالله بهشتی و یارانش نگاه ویژهای دارد.
مستند استخوان لای زخم با نگاهی ویژه به جنگ ایران و عراق تلاش میکند کارشکنیهای صدام حسین دیکتاتور مخلوع عراق را در ماجرای قرارداد الجزایر و بهانههای او برای آغاز جنگ تحمیلی را بررسی کند.
مستند دیکتاتور بزرگ نگاهی مختصر به زندگی صدام حسین دیکتاتور مخلوع رژیم بعث دارد. نگاه ویژه مهدویان به رخدادهای جنگ تحمیلی باعث شده است او به سراغ ساخت این مستند برود.
مستند سه سوی میدان جنگ روایت نبرد سنگین نیروهای مقاومت با سربازان اسرائیلی در دشت خیام است که در آخرین روزهای جنگ ۳۳ روزه اتفاق افتاد. یک سوی میدان جنگ همان جایی است که ارتش اسرائیل قصد دارد با تانک های پیشرفته اش وارد شود. ضلع دیگر، روستای مسیحی نشینی است که از قضا دو خبرنگار مسیحی در آنجا زندگی می کنند و شاهد اتفاقات هستند. ضلع آخر هم سنگر رزمندگان حزب الله است که منتظرند تانک های اسرائیلی وارد دشت خیام شوند. مستند سه سوی میدان جنگ از نگاه دو خبرنگار مسیحی و رزمندگان حزب الله به روایت دقیق نبرد در دشت خیام می پردازد. همان جنگی که تیر خلاص مقاومت رزمندگان حزب الله در جنگ ۳۳ روزه را روایت می کند. صحنه ای که در آن چهار رزمنده مقاومت با گردانی از ارتش اسرائیل تن به تن جنگیدند.
مستند سریالی آخرین روزهای زمستان | ۱۳۹۱
سینمای داکیو درام در ایران چند سالی است به لطف ورود به برخی از پروندههای سیاسی شرایط تازهای را تجربه میکند. پیش از آغاز دهه ۹۰ نیز سینمای ایران به فراخور برخی از موضوعات آثاری در حوزه سینمای داکیودرام ساخته است. با رشد سینمای مستند و ورود به ساخت برخی از آثار سیاسی در حوزه سینمای مستند، سینمای داستانی نیز این جرات را پیدا کرد تا بتواند به سراغ برخی از ناگفتههای دورانهای سیاسی برود.
شاید بتوان محمدحسین مهدویان را جدیترین فیلمساز در این زمینه دانست. او که با ساخت یک مجموعه مستند داستانی با نام «آخرین روزهای زمستان» به سراغ زندگی شهید باقری رفت و به بهانه آن تاریخ جنگ را مرور کرد. آخرین روزهای زمستان به لحاظ بصری یک دستاورد ویژه در سینما و تلویزیون ایران به حساب میآید و آنقدر فضاسازی مهدویان در این سریال حرفهای است که گاه مخاطب گمان میکرد فیلمهای کشف شده از دوران دفاع مقدس را برای اولین بار میبیند.
فیلم ایستاده در غبار | ۱۳۹۴
مهدویان در نخستین تجربه ساخت فیلم سینمایی داستانی نیز به سراغ شهید احمد متوسلیان رفت و روایتی ویژه از مرموزترین پرونده سیاسی و جنگی ایران را روایت کرد. چگونگی فرماندهی احمد متوسلیان در جبهه و نحوه ربوده شدن آنها توسط رژیم غاصب صهیونیستی باعث شد شکل تازهای از داکیو درام را در سینمای ایران تجربه کنیم. فیلم در جشنواره فیلم فجر در کنار ابد و یک روز روستایی به عنوان پدیدههای جشنواره معرفی شدند و جوایز آن سال را درو کردند. مهدویان تازه نفس با این فیلم قدم بزرگی برای فیلمسازی در ایران برداشت و این جسارت را پیدا کرد که به سراغ آثار مهمتر و عظیمتر برود.
فیلم ماجرای نیمروز | ۱۳۹۵
مهدویان بعد از ایستاده در غبار کاملترین فیلمش را در حوزه تاریخ معاصر ایران ساخت. او در ماجرای نیمروز به خوبی رخدادهای ترورهای منافقین در سال ۱۳۶۰ را به تصویر کشید به نحوی که میتوان به بسیاری از جزئیات آن به عنوان یک سند تصویری تکیه کرد. شاید به همین دلیل بتوان گفت دیگر فیلمساز جوان دهه شصتی ایران به یک بلوغ کامل در فیلمسازی رسیده است و اعتماد به نفس آن را دارد که به سراغ سوژههای متفاوتتر و ملتهبتر هم برود.
فیلم لاتاری | ۱۳۹۶
مهدویان در «لاتاری» سعی کرد با تکیه بر همان فرم همیشگی به جای روایت از تاریخ معاصر یک قصه روز را دستمایه کارش قرار دهد و به سراغ موضوع ملتهبی برود که در دهه ۸۰ تیتر رسانهها بود. او در لاتاری روایت مهاجرت دختران ایرانی به کشورهای حاشیه خیلج فارس و قاچاق آنها توسط شیخ نشینان کشورهای عرب زبان را با زبانی گزنده و انتقادی مطرح میکند. لاتاری عاشقانهای متفاوت در سینمای ایران است که سرنوشت تلخ شخصیتهای آن باعث میشود مخاطب تا همیشه بخشی از ذهنش درگیر روایت آنها شود.
فیلم ماجرای نیمروز؛ رد خون | ۱۳۹۷
رد خون روایتی متفاوت از ماجرای عملیات فروغ جاویدان سازمان منافقین بود که رزمندگان ایرانی در همان عملیات و با نام مرصاد در تابستان سال ۶۷ توانستند منافقین را که تا شهرهای مرزی ایران نفوذ کرده بودند تار و مار کنند. مهدویان با ساخت رد خون نشان داد تسلط او فارغ از ساخت فیلمهای داکیودرام در ساخت فیلمهای با پروداکشن عظیم نیست بالاست و میتواند بهترین نوع فیلمهای جنگی را به تصویر بکشد.
فیلم درخت گردو | ۱۳۹۸
مهدویان در «درخت گردو» بار دیگر به سراغ داکیودرام رفت. او روایت بمباران شیمیایی سردشت و جنایت صدام حسین نسبت به مردم کرد ایران را با روایتی زیبا و تاثیرگذار پیش روی مخاطب گذاشته است. مهدویان در «درخت گردو» با بازی گرفتن از پیمان معادی یکی از بهترین بازیهای او را در سینمای ایران ثبت کرد و ثابت کرد تخصص او در ثبت تاریخ شفاهی برخی از رخدادهای ناگفته این سرزمین میتواند جایگاه او را به یکی از فیلمسازان جریانساز سینمای ایران ارتقا ببخشد.
فیلم شیشلیک | ۱۳۹۹
شیشلیک که تا امروز تنها فیلم کارنامه فیلمسازی مهدویان است که به نمایش درنیامده، یکی از متفاوتترین آثار او نیز هست. مهدویان در شیشلیک با فیلمنامهای از امیرمهدی ژوله به سراغ طنزی تلخ و گزنده اجتماعی رفت و روایتی از یک خانواده حاشیهنشین را دستمایه ساخت فیلمش قرار داد. حضور رضا عطاران و پژمان جمشیدی در این فیلم باعث شد مخاطب بازیهای چشمگیری را از آنها ببیند. فیلم اگرچه به دلیل برخی بدسلیقگیهای مدیران سینمایی تا امروز اکران نشده است اما شیشلیک میتواند به نقطه عطف کارنامه کاری مهدویان تبدیل شود.
سریال زخم کاری | ۱۴۰۰
بعد از ساخت چندین فیلم سینمایی و ساخت آثار مستند، محمدحسین مهدویان نخستین تجربه سریال سازی کارنامه کاریاش را با اقتباس از یک رمان ایرانی و با سرمایه گذاری فیلیمو جلوی دوربین برد. سریال زخم کاری اقتباسی از کتابی با نام «بیست زخم کاری» است که مهدویان خودش فیلمنامه را نوشته است. او در این سریال به سراغ یک داستان نوآر و روایتی متفاوت از کارنامه سینماییاش رفته است. تجربه سریالسازی مهدویان در نمایش خانگی باعث شد او به دنبال کسب تجربههای جدید در فضاهای جدید باشد و برای همین استفاده از ژانر نوآر و یک روایت پرخون در زخم کاری مهدویان را به فضای فیلمسازی جدیدی وارد کرد.
فیلم مرد بازنده | ۱۴۰۰
مهدویان در همان سالی که زخم کاری را برای فیلیمو تولید کرد بعد از پایان فیلمبرداری به سراغ ساخت فیلمی رفت که به گفته خودش مدتها بود دغدغه ساخت آن را داشت. یک فیلم پلیسی در ژانر نوآر که داستانی معمایی از یک قتل را روایت میکند. فیلم در جشنواره آن سال به نمایش درآمد و در اکران عمومی هم با استقبال مخاطبان همراه بود. مهدویان اگرچه بعد از مرد بازنده نتوانست باز هم فیلم بسازد اما در ساخت فصل دوم زخم کاری میخواهد باز هم نفس به نفس مخاطب بازخوردهای متفاوتی از فیلمسازیاش دریافت کند. او در دهه ۱۴۰۰ سعی کرده است سبک فیلمسازیاش را تغییر دهد و حاصل این تغییر تا امروز دو فصل از یک سریال و یک فیلم سینمایی است.
سریال زخم کاری ۲ | ۱۴۰۲
وقتی از سریالی اینقدر استقبال میشود که لول نمایش خانگی را بالا میبرد، معلوم است که فصل دوم آن هم باید ساخته شود. با همین جمله ساده، فصل دوم سریال زخم کاری با عنوان «بازگشت» در فیلیمو پخش میشود. سریالی که باید منتظر بمانیم و ببینیم مخاطبان با روند داستانی آن (که دیگر مبتنی بر اقتباس از کتابی نیست) چه برخوردی میکنند و آیا با استقبال مواجه میشوند یا نه؟ اینجا اطلاعات بیشتری درباره سریال زخم کاری؛ بازگشت میخوانید: