مصاحبه با هان یه-ری بازیگر فیلم میناری | درباره خانواده، عشق و زندگی

هان یه-ری در مصاحبۀ اخیرش با ایندی‌وایر دربارۀ فیلم میناری و جلسه گفت‌وگویش با ایزاک چانگ می‌گوید؛ با فیلیمو شات همراه باشید.

فیلم میناری (با عنوان اصلی Minari) درام انسانی لی ایزاک چانگ است که بر مبنای خاطرات کودکی‌ او ساخته شده است. درحالی‌که هان یه-ری برای دستیابی به حقیقت داستان چانگ می‌بایست در زندگی خانوادگی خود به کاوش می‌پرداخت. با فیلیمو شات همراه باشید تا ببینیم زندگی خانوادگی ستارۀ میناری چگونه الهام‌بخش خلق داستان چانگ شد.


نقد فیلم میناری
ماجرای مردی که سمفونی طبیعت را می‌نوازد!
میناری در میان برندگان گلدن گلوب ۲۰۲۱
اسکار ۲۰۲۱ و هر آنچه باید در مورد آن بدانید


در اولین دیدار، هان یه-ری قرار بود با لی ایزاک چانگ فیلم‌ساز دربارۀ امکان همکاری مشترکشان در چهارمین فیلم چانگ یعنی میناری صحبت کنند. اما این دو آدم خجالتی چندان مفصل دربارۀ این موضوع حرف نزدند. در این گفت‌وگو، آن دو بر تجربه‌های خانواده‌هایشان و مسائل مربوط به دوران بلوغ تمرکز کردند؛ در‌حالی‌که کودکی خود چانگ الهام‌بخش داستان بود، هان بلافاصله با داستان او ارتباط برقرار کرد.

هان یه-ری در مصاحبۀ اخیرش با ایندی‌وایر دربارۀ این جلسه می‌گوید:
«من دربارۀ بزرگ شدنم، والدینم و مادر و پدرم صحبت کردم. بعدها، هنگام فیلم‌برداری متوجه شدم که آن مکالمه چقدر مهم بود. احساس کردم که تفاوت چندانی با ایزاک ندارم و آن مکالمه برای درک و به‌تصویر‌کشیدن شخصیت من چقدر حیاتی بوده است.»

چانگ در فیلم دهۀ هشتادی میناری، برای ترسیم داستانی کاملاً آمریکایی از خانواده، جاه‌طلبی و امید، از تجربه‌های واقعی خود بهره برده است. چانگ فرزند خانواده‌ای کره‌ای و مهاجر بود که زمان زیادی از سال‌های ابتدایی کودکی و نوجوانی‌اش را در مزرعه‌ای در آرکانزاس همراه خانوادۀ سخت‌کوش خود سپری کرد. آن‌ها قصد داشتند به رؤیای آمریکایی‌ای که مدت‌ها برای خود تصور می‌کردند، جامۀ عمل بپوشانند. میناری یک فیلم نیمه‌زندگی‌نامه‌ای است، اما جزئیات مهم آن مانند تلاش برای ایجاد یک مرزعۀ خانوادگی، تریلر کوچک محل زندگی‌ اعضای خانواده و تعاملات میان آن‌ها از تجربیات واقعی چانگ می‌آید.

بازیگران فیلم میناری

تمام آنچه گفتیم بدین معنا نبود که چانگ از هان بخواهد هنوز به آمریکا نرسیده، شخصیت مادرش را تقلید کند. هان در کرۀ جنوبی بازیگری ستایش‌شده است و ثابت کرده توانایی بازی در هر نقشی را دارد: از بازی در نقش ستارۀ تنیس روی میز کرۀ شمالی یو سون-بوک در فیلم زندگی‌نامه‌ای As One گرفته تا حضور در فیلم‌های اکشن چشمگیری مانند دریای مه آلود (Haemoo) و  کمدی رمانتیک مستقل بدترین زن (Worst Woman).

تا قبل از میناری، شاید هان برای اغلب مخاطبان آمریکایی چهره‌ای ناشناخته بود. اما این موضوع باعث نشد که چانگ او را برای ایفای نقش پیچیده‌ترین شخصیت فیلمش انتخاب نکند. کاراکتر مونیکا ستون فقرات و قلب خانوادۀ میناری در داستان است و خوشبختانه، هان به‌سرعت با او ارتباط برقرار می‌کند. در نتیجه، وی متقاعد می‌شود که این پیشنهاد غیرمنتظره را بپذیرد؛ نقش شخصیتی که فقط به اندازه‌ای محدود انگلیسی صحبت می‌کند.

هان یه-ری در همین رابطه اشاره می‌کند:

«من به صورت مستقیم برنامه‌ای برای حضور در جریان سینمای آمریکا نداشتم، اما هنگامی‌که برای اولین‌بار با این پروژه مواجه شدم، احساس کردم عاشق شخصیت مونیکا هستم. من فکر می‌کردم که او شخصیتی واقعاً کره‌ای است و بنابراین می‌توانستم از طریق او چیزهای زیادی دربارۀ کره بگویم. اگر ایزاک از من می‌خواست که واقعاً مادرش را به تصویر بکشم، آن‌وقت مسئولیت بسیار سنگینی بر دوش خود احساس می‌کردم. اما مونیکایی که من مجبور بودم به تصویر بکشم باید شخص دیگری می‌بود؛ زیرا من مادر ایزاک را اصلاً نمی‌شناختم. در نتیجه سعی کردم میان مونیکایی که او مجسم کرده بود و مونیکایی که خودم می‌خواستم به تصویر بکشم، نقاط اشتراکی پیدا کنم.»

هان یه-ری برای یافتن هم‌پوشانی میان مونیکای چانگ و مونیکای خودش، به خانوادۀ خود رجوع می‌کند تا از آن‌ها الهام بگیرد. او می‌گوید: «من از شهری کوچک می‌آیم و شش عمه دارم. بنابراین می‌توانید بگویید که من طیف گسترده‌ای از مادران کره‌ای گوناگون داشته‌ام. این مسئله برای من کمک بزرگی بود تا بتوانم شخصیت مونیکا را به تصویر بکشم. عمه‌های من زندگی راحتی نداشتند. از نزدیک خودم هم شاهد بودم که چگونه برای مقابله با مشکلاتشان تلاش می‌کردند. برای همین تصور می‌کردم که می‌توانم از این تجربه‌ برای تجسم‌بخشیدن به کاراکتر مونیکا بهره ببرم.»

هان یه-ری در ادامه به پیوندی قدرتمند میان اعضای خانوادۀ خودش و چانگ اشاره می‌کند:
«آنچه آن‌ها را به درون سختی‌ها و تنش‌های جزئی و بزرگ کشانده، همان عشق است. انرژی عظیمی که عشق نامیده می‌شود و من دربارۀ کاراکتر مونیکا خیلی به این مسئله فکر می‌کردم.»

در فیلم میناری، داستان مونیکا، همسرش جیکوب (استیون ین)، دو فرزند کوچکشان (آلن کیم و نوئل کیت چو) و مادرش سون جا (یون-یو جانگ) دنبال می‌شود؛ افرادی که تلاش می‌کنند در منطقه‌ای روستایی در آرکانزاس زندگی آرامی برای خودشان بسازند. البته هیچ‌چیزی دربارۀ رؤیای آن‌ها ساده نیست: از سختی‌ها برای پرورش محصول گرفته تا احساس بیگانگی‌ای که در قبال خوش‌قلب‌ترین همسایگانشان در خود حس می‌کنند. اگر جیکوب را خیال‌باف‌ترین عضو خانواده در نظر بگیریم، این مونیکاست که وظیفه دارد سایر افراد را از نگرانی‌ها و مسائل پیرامونی در امان نگه دارد.

نمایی از فیلم میناری

در میناری هیچ آدم بدی وجود ندارد. آن‌ها فقط شخصیت‌هایی هستند که تلاش می‌کنند بر اساس دانسته‌هایشان بهترین اقدام را برای خانوادۀ خود انجام دهند. البته این بدین معنا نیست که هیچ تنش و اصطکاکی میان شخصیت‌های فیلم وجود نخواهد داشت. از جمله اینکه به‌راحتی می‌توانیم مونیکا را شخصیتی واقع‌بین و نقطۀ مقابل جیکوب در نظر بگیریم؛ دو کاراکتری که اختلافات زیادی با یکدیگر دارند و این عنصر دیگری از داستان بود که هان را یاد زندگی واقعی خودش می‌انداخت.

«پدر و مادر من زمانی ازدواج کردند که بسیار جوان بودند. بنابراین در دوران کودکی و نوجوانی‌ من دعوا و مشاجرۀ زیادی داشتند. به نظرم، هنگامی‌که شما در سنین پایین ازدواج می‌کنید و خانواده تشکیل می‌دهید، در حقیقت همراه با فرزندتان با سختی‌ها و مصائب بزرگ‌شدن روبه‌رو می‌شوید.»

شاید این گفته بهترین توصیف برای پویایی جهان میناری باشد: خانواده‌ای که گاه با هم و گاه جدا از یکدیگر در مسیر بلوغ پیش می‌روند.

البته به گفتۀ هان یه-ری، این پویایی خارج از قاب دوربین نیز جریان داشته است. بازیگران و عوامل فیلم، در فصل تابستان، هنگام فیلم‌برداری در تالسا، رابطه‌ای نزدیک و متعهدانه با هم داشتند. در همین رابطه هان می‌گوید:
«در سیستم فیلم‌سازی کرۀ جنوبی چندان مرسوم نیست که زمان زیادی را با بازیگران سپری کنید، اما ما در تالسا بیشتر وقتمان را با یکدیگر می‌گذراندیم. ما همیشه دربارۀ فیلم صحبت می‌کردیم، با یکدیگر غذا می‌خوردیم و اولین افرادی بودیم که صبح بیدار می‌شدیم. در نتیجه، این مدت برای ما مانند یک تجربۀ واقعی خانوادگی بود.»

هان یه-ری با علاقه از این پروژه یاد می‌کند:
«آدم‌هایی که در این پروژه دور هم جمع شده بودند واقعاً به آن علاقۀ زیادی داشتند. همۀ ما در یک قایق بودیم و احساس و علاقۀ یکسانی به فیلم داشتیم؛ عشق پر‌شور و حرارتی که حدس می‌زنم واقعاً به جهان فیلم نیز نفوذ کرده است. همین هم باعث شد که در نهایت میناری پروژه‌ای جذاب و صمیمانه باشد.»

این فیلم نخستین‌بار در جشنوارۀ ساندنس سال۲۰۲۰ به نمایش درآمد و از طرف مخاطبان و منتقدان با استقبالی گسترده روبه‌رو شد. این اثر توانست دو جایزۀ بزرگ هیئت داوران و جایزۀ مخاطبان را در بخش بهترین فیلم درام آمریکایی از آن خود کند. تا حدی که به نظر می‌رسید میناری آمادۀ تبدیل‌شدن به یکی از بزرگ‌ترین شگفتی‌های فصل جوایز است. البته موانعی هم سر راه میناری قرار داشت: مشکل پاندمی کرونا، نمایش فیلم را چندین‌بار به تعویق انداخت و از سوی دیگر، بعضی قواعد منسوخ مانع ورود این فیلم به رقابت‌های اصلی شدند. (برای مثال، به دلیل قانون زبان، از رقابت در بخش بهترین فیلم گلدن گلوب بازماند.) با وجود این‌ها، وقتی‌که فیلم برای نمایش در سینماها و اکران آنلاین آماده می‌شد، دوباره در مرکز نگاه‌‌ها قرار گرفت.

در این مدت، میناری افتخارات بسیاری کسب کرد؛ از جمله انستیتوی فیلم آمریکا و هیئت ملی بازبینی فیلم این اثر را به عنوان یکی از ۱۰ فیلم برتر سال ۲۰۲۰ انتخاب کرد؛ همچنین در مراسم جایزۀ انجمن منتقدان در ۱۰ رشته از جمله بخش بهترین فیلم نامزد شد. انجمن بازیگران آمریکا استیون ین و یون-یو جانگ را برای اجراهای فردی‌شان و از سوی دیگر، تیم بازیگری میناری را در بخش بهترین گروه بازیگران در یک فیلم سینمایی نامزد جایزه کرد. در حقیقت، جامعۀ فیلم مستقل بود که چانگ را به عنوان یک فیلم‌ساز پرورش داد و سبب پیشرفت او شد. در نتیجه، این گروه نیز میناری را از یاد نبردند و ایندیپندنت اسپیریت (یا همان اسکار سینمای مستقل) فیلم را در شش بخش از جمله بهترین نقش مکمل زن برای یون و هان کاندید جایزه کرد.

هان یه-ری دربارۀ اسپیریت می‌گوید:

«من شنیدم که این مراسم یکی از مهم‌ترین و بزرگ‌ترین رویدادهای سینمایی در آمریکاست و بسیاری از کارگردانان و بازیگران آرزوی نامزد‌شدن در آن را دارند.»

سپس با خنده اضافه می‌کند:

ما مدام خبرهای خوبی دربارۀ فیلم می‌شنویم و به همین دلیل، به‌تازگی احساس بسیار خوبی دارم.

آیا موقعیت کنونی هان در نزد مخاطبان آمریکایی و شناخته ‌شدنش، در آینده، او را به همکاری با دیگر فیلم‌سازان آمریکایی ترغیب می‌کند؟ هان پیش از پاسخ‌دادن به این سؤال کمی به فکر فرو می‌رود:
«کارگردانان زیادی وجود دارند که می‌توانم از آن‌ها نام ببرم. اما فکر می‌کنم نکتۀ اصلی اینجاست که آن‌ها دربارۀ ‌بازیگران کره‌ای و همکاری با ما کنجکاو باشند و از همه مهم‌تر، به بازیگری که می‌خواهند با او کار کنند، علاقه‌مند باشند.»

هان یه-ری به این فکر می‌کند که حتی شاید برای چند سال به آمریکا برود؛ در عین حال امیدوار است موفقیت‌های سینمای کره، از فیلم میناری گرفته تا فیلم انگل (Parasite)، رؤیای هالیوود را برای او و بسیاری از بازیگران ممکن سازد. در این باره می‌گوید:
«به عقیدۀ من، هرچه کنجکاوی و اشتیاق به سینمای کره بیشتر می‌شود، به همان میزان در سال‌های آینده شانس‌ بیشتری برای فعالیت بازیگران کره‌ای در سینمای آمریکا ایجاد خواهد شد؛ همچنین بازار فیلم کره‌ای نیز گسترش بیشتری پیدا خواهد کرد.»

او در ادامه دربارۀ خودش این سؤال را مطرح می‌کند:

من امیدها و انتظارات بزرگی برای سال‌های آینده دارم و از سوی دیگر، به این فکر می‌کنم که آیا برای این تغییر آماده هستم؟

با وجود تمام این‌ گفته‌ها، هرگاه هان یه-ری به میناری فکر می‌کند، نمی‌تواند احساس خوشبختی‌اش را از تغییراتی که این فیلم در زندگی شخصی و شغلی‌اش ایجاد کرده، نادیده بگیرد:
«این فیلم خیلی بیشتر از آنچه من پیش‌بینی می‌کردم یا انتظار داشتم برایم موفقیت به همراه داشت. اکنون فکر می‌کنم که اگر در میناری بازی نمی‌کردم چه می‌شد؟ حتی نمی‌توانم چنین چیزی را تصور کنم.»

تماشای فیلم میناری

منبع: IndieWir

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم