فیلم ستاره بازی ساخته جدید هاتف علیمردانی درباره بحرانهای پس از مهاجرت است و در خارج از کشور فیلمبرداری شده و کیفیت بصری چشمگیری دارد.
فیلم ستاره بازی ساخته جدید هاتف علیمردانی درباره بحرانهای پس از مهاجرت است و در خارج از کشور فیلمبرداری شده. برای نقد و بررسی این فیلم با فیلیمو شات همراه باشید.
برندگان جشنواره فجر ۹۹ اعلام شدند
در پایان این مطلب تیزر فیلم ستاره بازی برای شما عزیزان قرار داده شده است.
همه چیز درباره جشنواره فیلم فجر ۹۹
عوامل فیلم سینمایی ستاره بازی
نویسنده و کارگردان: هاتف علیمردانی، تهیهکننده: علی سرتیپی، مدیر فیلمبرداری: معین مطلبی، تدوین: امیر ادیبپرور، موسیقی: بامداد افشار، بازیگران: فرهاد اصلانی، مایکل مدسن، شبنم مقدمی، علی مصفا، هستی جوادی، مارشال منش و ملیسا ذاکری، طراح پوستر: محمد موحدنیا، ساخت تیزر: محمد واحد
فیلم ستاره بازی در جشنواره فجر ۹۹

یکی از تلخترین پدیدههایی که شاید کسی تجربه کند، غربت است؛ شکلی از گمشدگی و تنهایی که گاه راه بازگشتی هم برای آن پیدا نمیشود. بدتر اینکه غربت میتواند هر درد و رنجی را چند برابر کند. این موضوعی است که هاتف علیمردانی در آخرین ساخته خود ستاره بازی به سراغ آن رفته است.
علیمردانی در دهه گذشته تبدیل شد به یکی از فیلمسازان پرکار سینمای اجتماعی ایران که البته برخلاف عموم فیلمسازانی که اصطلاحا دغدغه پرداختن به معضلات اجتماعی را دارند، این کارگردان مسیر دیگری را دنبال میکند. مهمترین امتیاز علیمردانی پیدا کردن سوژهها و موقعیتهایی است که زیر پوست جامعه و در جریان زندگی روزمره اتفاق میافتند؛ برای همین میتواند ستارگان سینمای ایران را به آدمهای کوچه و بازار و کسانی که شاید هرروز دور و برمان میبینیم، نزدیک کند و با نمایش جنبههای تاریک و مگوی شخصیتها، بین آنها و عرف و شعارهای رایج سینمای ایران فاصله بیندازد. تقریبا با مرور فیلمهای او، شخصیتی را پیدا نمیکنید که گرفتار همین جنبههای تاریک انسانی نباشد؛ حتی در صورت پرداخت نصفه و نیمه.
نقد فیلم شیشلیک در سی و نهمین جشنواره فجر

در مقابل این امتیاز مهم که برشمردیم و میتواند آثار او را به فیلمهایی قابل اعتنا تبدیل کند، نکات و جنبههای دیگری هم هست که خیلی وقتها به کارش ضربه زده. علیمردانی آنقدر که تمرکزش روی خلق موقعیتهای جذاب نزدیک به زندگی است و برای هدایت بازیگرها تلاش میکند، در ساختار بخشیدن به فیلمنامه و پیش بردن پیرنگ کمی عقب میماند؛ در اجرا هم مشکل مشابهی را در زمینهی تصویرسازی و بافت بصری مشاهده میکنیم. با این وجود، علیمردانی در آثار اخیرش روند رو به رشدی را طی کرده که موجب امیدواری عموم منتقدان نسبت به ساخته جدید او شده است.

نقد فیلم ابلق در سی و نهمین جشنواره فجر
بعد از کلمبوس که درباره مهاجرت بود، فیلم ستاره بازی درباره بحرانهای پس از مهاجرت است و دختر جوان و معتادی (با نقشآفرینی ملیسا ذاکری) و تقابل او با آشنایان و غریبهها به محور درام تبدیل میشود. علیمردانی فیلم را تماما در خارج از کشور جلوی دوربین برده. حضور بازیگران نامآشنایی مانند فرهاد اصلانی و شبنم مقدمی، که قبلا با او همکاری کردهاند، در کنار بازیگران خارجی، که مشهورترینشان مایکل مدسن است، ترکیب جالب و کنجاویبرانگیزی را به وجود آورده. اما نکات جدید و قابل توجه درباره ستاره بازی یکی حضور معین مطلبی فیلمبردار جوان و خلاق در مقام مدیر فیلمبرداری است که کمک قابلتوجهی به علیمردانی رسانده و کیفیت بصری چشمگیری را رقم زده و دیگری فضای تازه فیلم که این فرصت را در اختیار فیلمساز قرار داده تا باز هم از دل مناسبات متفاوت مردم در این جغرافیا، موقعیتهای ویژهای را بیرون بکشد.
علیمردانی در دهه گذشته موفق شده کارهای خودش را به سطح کیفی قابلقبول و مشخصی برساند که شاید منتقدان را غافلگیر نکند اما بعید است که موجب ناامیدی کامل هم بشود. این را هم باید در نظر داشت که معمولا مخاطب عام در مقایسه با منتقدان، واکنش مهربانانهتری نسبت به فیلمهای او داشته است. ستاره بازی هم فیلمی است که بیشتر برای طیف مخاطبان سینمای بدنه ساخته شده، مخاطبانی که شاید مشتریان همیشگی جشنواره فجر را هم به طور کامل در بر نگیرد.
ستاره بازی | واکنش منتقدان به فیلم
بعد از اولین نمایش ستاره بازی در سینمای مطبوعات، واکنشها به فیلم تقریبا همان بود که انتظار میرفت. فیلمی که در ابعاد سینمای ایران حداقلهای را رعایت میکند، با انتظارات تماشاگر کنار میآید و جاهطلبی چندانی هم ندارد. از نظر بصری، فیلم و سروشکل بهتری پیدا کرده اما فیلمنامه و پرداخت با کارهای قبلی علیمردانی تفاوت چندانی ندارد.
در اجرا نیز علیمردانی سعی کرده از همان پیشفرضهای همیشگی درباره جهان بیرحم غرب و خطرات مهاجرت استفاده کند و در این زمینه فیلم حرف تازه یا دستاورد ویژهای ندارد و به دنبال عمق و پیچیدگی هم در مضمون و فرم نمیرود و هدفش تاثیرگذاری حداکثری است.
آنچه که بعد از نمایش فیلم در میان منتقدان و خبرنگاران و حتی مخاطبان فیلم بارها و بارها پرسیده شده و هنوز به جواب قانعکنندهای نرسیده، این است که علیمردانی فیلمش را هشداری جدی درباره روند رو به رشد مهاجرت به مثابه یک غده خطرناک میدادند و سعی داشته از آثار سوء فرهنگ منحط غرب بر خانوادههای ایرانی بگوید، در حالی که خودش چند سال است مهاجرت کرده و همراه با خانوادهاش در آمریکا اقامت دارد!
همین تناقض به کلیت اثر هم راه پیدا کرده و احتمالا مهمترین عاملی است که میان مخاطب و اثر فاصله میاندازد.