بهترین فیلم های زامبی سینما
هشدار! این 21 فیلم وحشتناک و زامبی دار را در شب نبینید
فیلم های زامبی مسیر خیرهکنندهای را برای قرار گرفتن جزو آثار جریان بدنه سینما طی کردهاند. برای چند دهه، حضور زامبیها جز در حیطه افسانههای جادویی، انساننماهای رادیواکتیو و هنر فراموشنشدنی داستانهای مصور ایسی کامیکس (EC Comics) نبود. آنها به ندرت در فیلمهای سینمایی به تصویر کشیده میشدند و حتی در همین فیلمهای معدود نیز فاصله زیادی با موجودات آدمخوار و مردگان متحرکی که حالا مجذوبشان هستیم داشتند. اما با ظهور کارگردانان نوآور، فیلم های ژانر زامبی جهش بینظیری را تجربه کردهاند. در این مطلب سعی داریم علاوه بر توضیح چگونگی وقوع این جهش، بهترین فیلم های زامبی تاریخ سینما را برایتان معرفی کنیم.
فهرست بهترین فیلم های زامبی بر اساس تاریخ انتشار مرتب شده است
فهرست ترسناک ترین و وحشتاک ترین فیلم های جهان
فیلم قطار بوسان | Train to Busan | 2016
پس از آنکه ژانر فیلم های زامبی در دهه ۲۰۱۰ رونق گرفت، مردگان متحرک به تلویزیون راه یافتند و برای چند سال خبری از آنها در سینما نبود. فیلم قطار بوسان (با عنوان اصلی Train to Busan) بازگشتی مناسب به این ژانر بود؛ یک درام ترسناک به سبک و سیاق قدیمی، لبریز از احساسات قبلی و معنوی، فضای ساده اما هوشمندانه و چند زامبی ترسناک. فیلم قطار بوسان داستان مردی را روایت میکند که از همسرش جدا شده و حالا میخواهد دختر کوچکش را برای دیدن مادرش به بوسان ببرد. سفر آنها با قطار در ابتدا آرام آغاز میشود، اما با پخش شدن سریع زامبیها در کره، رویای شیرین دختر به کابوسی ترسناک تبدیل میشود.
قطار پر از شخصیتهایی است که شما آنها را در زندگی روزمره میبینید؛ برخی ها آدمهای خوب قصه هستند و برخی دیگر، نفرت شما را برمیانگیزند. فضای تنگ و محدود قطار نهتنها کار کارگردان را سخت نکرده، بلکه یان سنگ هو از همین محدودیت فضا برای خلق جلوههای مهیج بهره برده است. پس از سالها تماشای نجات کاراکترها از دست زامبیها، قطار بوسان پایانی تلخ و واقعی ارائه داده است. این موضوع، و در کنار آن، بازی باورپذیر گونگ یو، ما دونگ-سیوک، جیونگ یو-می و کیم سو-آن، باعث شده تا قطار بوسان یکی از بهترین فیلم های زامبی در تاریخ سینمای جهان محسوب شود.
فیلم پارانورمن | ParaNorman | 2012
در طول تاریخ سینما، به ندرت دیدهایم که زامبیها در قالب یک فیلم انیمیشنی، و حتی نادرتر از آن، یک فیلم استاپموشن عرضه شوند. حتی اگر این اتفاق افتاده باشد، آنها زامبیها را به طور سنتی موجوداتی شرور در نظر گرفتهاند. اما شرکت لایکا از آن دسته فیلمسازانی است که خود را مقیّد به اصول مرسوم نمیکند. به همین دلیل، آثار آنها بسیار دوستداشتنی، بینظیر و بهیادماندنی هستند.
انیمیشن پارانورمن (با عنوان اصلی ParaNorman) یکی از معدود فیلمهای اصیل این استودیو به شمار میرود. علاوه بر پویانمایی اجساد واقعاً ترسناک و منزجرکننده، سازندگان با در نظر گرفتن داستانها و صداهای جذاب (با صداپیشگی کدی اسمیت-مکفی، جودل فرلاند، برنارد هیل، تاکر البریزی و الین استریچ) برای شخصیتها، شما را درگیر فیلم میکنند. این ویژگیهای مثبت شاید حتی در اکثر فیلمهای لایواکشن هم وجود نداشته باشد.
آنچه انیمیشن پارانورمن را به یکی از بهترین فیلم های زامبی تبدیل میکند این است که زامبیها چیزی فراتر از بخش فرعی داستان هستند؛ آنها از همان مشکلات اجتماعی به تصویر کشیده شده در آثار اصیل جرج رومرو رنج میبرند. اگر نخواهیم داستان را اسپویل کنیم، مردگان متحرک به خطاهای خود پی بردهاند اما آنها نمیتوانند کار درست را انجام دهند چرا که جادوگری بدجنس آنها را طلسم کرده است. آنها نمیتوانند ارتباط برقرار کنند و همین موضوع باعث شده تا به مردم حمله کنند. در حالی که انتظار دارید این اتفاقات شما را به یک فیلم هیولایی کلیشهای دعوت کند، پیچشهای داستانی فیلم پارانورمن پیام آن را غنیتر میکند. کریس باتلر و سم فل سعی داشتهاند طوری قصه را روایت کنند که شما بتوانید با کودکانتان از تماشای یک فیلم زامبی لذت ببرید.
فیلم سرزمین زامبیها | Zombieland | 2009
یکی از بزرگترین لذتهای سینمای ژانر وحشت در چند دهه اخیر تماشای آثار فیلمسازانی بوده که با شناخت اصولی و اساسی این ژانر، راههای جدید و مهیجی برای نوآوری پیدا کردهاند. شان میمیرد (Shaun of the Dead) یکی از درخشانترین نمونههای این مسئله بود اما در کنار آن میتوان به فیلم سرزمین زامبیها (با عنوان اصلی Zombieland) ساخته روبن فلیشر اشاره کرد؛ اثری که در نوع خود یک کمدی وحشتناک به شدت سرگرمکننده است.
فیلم سرزمین زامبیها سال ۲۰۰۹ در سینماها اکران شد. در آخرین سالهای شکوفایی مجدد فیلمهای زامبی، زامبیلند برای کسانی ساخته شد که قوانین این ژانر را میشناسند و میخواهند ساعاتی خندهدار را با آن سپری کنند. متن فیلمنامه توسط نویسندگان فیلم ددپول (با عنوان اصلی Deadpool)، رت ریس و پال ورنیک نوشته شده است. هر دو نویسنده استعداد ساختارشکنی در ژانرهای مختلف و روایت داستان با مضمون طنزآمیز را دارند. علاوه بر فیلمنامه خوب که شما را مدام درگیر ضرب و شتمهای لفظی و نهایتاً فیزیکی میکند، بازی جسی آیزنبرگ، وودی هرلسون، اما استون و ابیگیل برسلین نیز کمک زیادی به جذابیت فیلم کرده است. حتی اگر این نقاط قوت را هم در نظر نگیریم، سرزمین زامبیها هنوز هم یک فیلم ترسناک اکشن است که شایسته حضور در فهرست بهترین فیلم های زامبی تاریخ سینماست.
فیلم برف مرده | Dead Snow | 2009
زمانی که تعداد فیلمهای زامبی ساختهشده در یک دوره کوتاه زیاد شد، راههای نوآوری در ژانرهای فرعی بسیار محدود شدند. در این برهه، تومی ویرکولا، فیلمساز نروژی، تصمیم گرفت ژانر فیلم های کمدی زامبی را با چیزی ترسناک در دنیای واقعی ترکیب کند. زامبیها به خودی خود موجوداتی وحشتناک هستند، اما اگر آنها زامبیهای نازی باشند، سطح ترس و شرارت دو برابر خواهد شد.
فیلم برف مرده (با عنوان انگلیسی Dead Snow) با الهام از یک افسانه نروژی، داستان چند دانشجو را روایت میکند که برای تعطیلات به منطقهای پوشیده از برف رفتهاند تا با تفریحات زمستانی خود را سرگرم کنند. اما اتفاقاتی هولناک انتظار آنها را میکشد. در زمان جنگ جهانی دوم، این منطقه توسط نیروهای نازی اشغال شده و به مدت سه سال، مردم آنجا مورد شکنجه قرار میگرفتند. در اواخر جنگ، زمانی که نیروهای آلمان در حال شکست بودند، مردم به نیروهای اشغالگر حمله کردند و بسیاری را کشتند اما برخی از آنها به سمت کوهستان فرار کردند و تا مدتها این تصور وجود داشت که آنها از سرما یخ زدهاند. اما حالا شایعاتی مطرح شده که موجوداتی ترسناک در لباس نازیها دیده شدهاند.
فیلم برف مرده داستانی تازه را در قالبی سرگرمکننده، دلخراش و خشن روایت میکند. تومی ویرکولا و استیگ فروده هنریکسن با اقتباس از فیلمهایی مثل مرده شریر (با عنوان اصلی The Evil Dead محصول ۱۹۸۱) و آثار ژانر اسلشر توانستند رضایت تماشاگران و منتقدان را جلب کنند. همین موضوع باعث شد تا دنباله آن، فیلم برف مرده ۲ (با عنوان اصلی Dead Snow 2: Red vs. Dead) نیز در سال ۲۰۱۴ ساخته شود.
فیلم ۲۸ هفته بعد | Weeks Later 28 | 2007
فیلم ۲۸ هفته بعد (با عنوان اصلی ۲۸ Weeks Later) از جمله دنبالههای نادری است که باعث افتخار فیلم اصلی شدهاند. این موضوع زمان اهمیت پیدا میکند که بدانیم قسمت اول این فیلم، اثر تحسینشده و موفق ۲۸ روز بعد (با عنوان اصلی ۲۸ Days Later) است. خوان کارلوس فرسنادیو در اولین تجربه خود در مقام کارگردان یک فیلم بلند سینمایی انگلیسیزبان، جا پای دنی بویل، کارگردان قسمت اول این فرنچایز گذاشت. او به خوبی توانسته با شیوه مخصوص خود در تدوین، این فرنچایز را تکامل داده و به آن شکوه بصری اضافه کند.
۲۸ روز بعد با در هم شکستن ساختارهای مرسوم، به الگویی هوشمندانه و باورپذیر برای فیلمهای زامبی مدرن تبدیل شد. سازندگان فیلم ۲۸ هفته بعد آنقدر باهوش بودند که از طرحهای تکراری پیروی نکنند. آنها پیچشی ناگهانی به فیلمنامه دادند و تلاش دولت بریتانیا برای بازسازی جامعه پس از شیوع ویروس را به تصویر کشیدند. ما در قسمت دوم شاهد نسخهای کوچک از آخرالزمانی هستیم که در قسمت اول رخ داد. فیلم ۲۸ هفته بعد چیزی بیشتر از یک فیلم زامبی معمولی است. نمایش سقوط جامعه و شکستن مرزها در زمانی که وحشت همهجا حکمفرماست، باعث شده تا این اثر یکی از بهترین فیلمهای زامبی تاریخ سینما باشد. فیلم فرسنادیو از هر لحاظ عملکرد خوبی دارد اما فراز و نشیب درام خانوادگی فیلم با بازی باورپذیر رابرت کارلایل، رز بیرن، جرمی رنر و کاترین مککورمک در هر لحظه قلب شما را تسخیر میکند.
فیلم سیاره وحشت | Planet Terror | 2007
با پیروی از سنتی که جرج رومرو بنیان نهاد، فیلم های زامبی مدرن خانهای برای تفسیرهای اجتماعی بیپرده و انسانگرایی آیندهنگرانه شدند. با این حال، شما هیچ یک از این ویژگیها را در فیلم سیاره وحشت (با عنوان اصلی Planet Terror) پیدا نخواهید کرد. این فیلم در ابتدا به عنوان نیمه دوم فیلم ضد مرگ (با عنوان اصلی Death Proof) ساخته کوئنتین تارانتینو تحت عنوان گرایندهاوس (Grindhouse) در سینماها اکران شد. منتقدان آن دوره نظر مثبتی نسبت به فیلم سیاره وحشت نداشتند اما زمان اثبات کرد که با سازندگان، اثری پر جنب و جوش و تماشایی خلق کردهاند. سیاره وحشت، به نویسندگی و کارگردانی رابرت رودریگز ساخته شده اما مصاحبههایی که بعدها منتشر شد نشان داد کوئنتین تارانتینو نیز روی آن تأثیر مستقیم داشته است. ترکیب رودریگز و تارانتینو ما را با فیلمی بیپروا روبرو کرده که ابایی از به تصویر کشیدن تابوهای ترسناک، از مرگ کودکان تا خشونت بیشازحد ندارد.
فیلم سیاره وحشت داستان یک رقاص گو-گو به نام چری دارلینگ (با بازی رز مکگوآن) را روایت میکند که پس از وقوع آخرالزمان، باید با گروه بازماندگان برای نجات تلاش کند. تیم بازیگران فیلم پر از هنرپیشگان مستعد اما ناشناخته است که با بازی در سیاره وحشت، بالاخره به نقشهایی که شایستهاش بودند دست یافتند. جهشیافتههای انساننما در شهر پرسه میزنند و همه جا پر از گوشت و اعضای خونین بدن است. ماجرا زمانی جالب میشود که چری در عوض پای قطعشده خود، یک مسلسل قوی را به بدنش پیوند میزند و همین موضوع صحنههای پر از شلیک گلوله را خلق میکند. رابرت رودریگز از قسمتهای کسلکننده فیلم های زامبی صرف نظر کرده و خیلی زود سراغ بخشهای اکشن و ترسناک میرود.
فیلم طلوع مردگان | Dawn of the Dead | 2004
اینروزها همه ما زک اسنایدر را به عنوان معمار دنیای فیلمهای لایواکشن دیسی کامیکس استودیو برادران وارنر میشناسیم. اما قبل از آثاری همچون مرد پولادین (با عنوان اصلی Man of Steel)، نگهبانان (با عنوان اصلی Watchmen)، یا فیلم جنجالی ۳۰۰، زک اسنایدر در اولین تجربه خود به عنوان کارگردان یک فیلم بلند، سراغ بازسازی اثر محبوب جرج رومرو رفت. او با تکیه بر قدرت نویسندگی جیمز گان، فیلم طلوع مردگان (با عنوان اصلی Dawn of the Dead) را برای یونیورسال پیکچرز ساخت.
مهمترین جنبه نسخه اسنایدر زامبیهایی بود سریع حرکت میکردند. آنها وحشتناک بودند و زمانی که فیلم در سینماها اکران شد، هواداران فیلم های زامبی فکر میکردند که با دیدن فیلم طلوع مردگان، حالا آماده رویارویی با آخرالزمان زامبیها هستند. داستان حول محور یک پرستار، یک افسر پلیس، یک زوج جوان، یک فروشنده و دیگر بازماندگان نوعی طاعون جهانی روایت میشود؛ طاعونی که باعث شده زامبیهای آدمخوار به مردم حمله کنند. حالا کاراکترهای اصلی ما، با بازی سارا پلی، وینگ ریمز، جیک وبر، کوین زیگرز، تای بورل، لویی فرهرا و جین ایستوود، در یک مرکز خرید بزرگ پناه گرفتهاند و باید جان خود را نجات دهند.
اگر هنوز این فیلم را ندیدهاید، تماشای آن را بهشدت توصیه میکنیم. چرا که زک اسنایدر و سرویس استریمینگ نتفلیکس قصد دارند در سال ۲۰۲۱ فیلم ارتش مردگان (با عنوان اصلی Army of the Dead) را منتشر کنند، که دنبالهای بر فیلم طلوع مردگان خواهد بود.
فیلم شان میمیرد | Shaun of the Dead | 2004
زمانی که بحث پیشرفت ژانر فیلم های زامبی در میان باشد، فیلم شان میمیرد یا شان مردگان (با عنوان اصلی Shaun of the Dead) خودنمایی میکند. فیلم را میتوان از دو جنبه نگاه کرد: نامهای عاشقانه و صمیمی به تاریخچه فیلمهای زامبی و نقدی هجوآمیز به همان فیلمها. همکاری ادگار رایت و سایمون پگ در سریال کمدی آیا او بیل بیلی است (با عنوان اصلی Is It Bill Bailey?) نقش مهمی در خلق بهترین فیلم زامبی کمدی ایفا کرده است.
فیلم شان میمیرد نگاهی طنزآمیز به مضامین غیرمنطقی فیلمهای زامبی دارد. توجه موشکافانه ادگار رایت به جزئیات و شوخطبعی سایمون پگ در بازی بینظیرش باعث شده تا با اصری خوشساخت روبرو باشیم. معمولاً اکثر مردم هر فیلم زامبی را تنها یکبار تماشا میکنند، اما شان مردگان فیلمی است که بارها و بارها ارزش تماشا دارد؛ چرا که هر بار متوجه چیز جدیدی خواهید شد که قبلاً به آن توجه نکرده بودید.
فیلم ۲۸ روز بعد | Days Later 28 | 2002
فیلم ۲۸ روز بعد (با عنوان اصلی ۲۸ Days Later) تعریف جدیدی از زیباییشناسی فیلم های زامبی را برای فیلمسازان ارائه داد. دنی بویل، کارگردان تحسینشده انگلیسی، از فیلمنامه درخشان الکس گارلند اثری ساخت که علاوه بر موفقیت بینظیر در گیشه و محبوبیت میان تماشاگران، تحسین منتقدان را نیز برانگیخت. زامبیهای فیلم ۲۸ روز بعد از لحاظ فنی زامبی نیستند، آنها انسانهایی هستند که به ویروسی مهلک آلوده شدهاند و در نتیجه، حالا بسیار سریع حرکت میکنند. عده معدودی که ذهنشان محدود به اصول بدوی ژانر زامبی بود، این موضوع را دستآویز تمسخر کردند اما مخاطبان سرتاسر جهان، شاهد رویکردی تازه به ژانری محبوب بودند که به یکی از مدرنترین و بهترین فیلم های زامبی تبدیل شد.
دنی بویل تصویر جدیدی از آخرالزمان ویروسی ارائه داد. گروهی از فعالان حقوق حیوانات شامپانزههایی که به ویروسی وحشی و خونخوار آلوده هستند را در شهر رها میکنند. ویروس خیلی زود مردم را آلوده میکند و بریتانیا رو به فروپاشی میرود. زمانی که جیم (با بازی کیلین مورفی) از کما بیدار میشود، شهر به ویرانه تبدیل شده و حالا او و دوستانش باید جان خود را نجات دهند.
دنی بویل هرج و مرج و وحشت جهانی را با سبک خاص خود به تصویر کشیده است؛ تدوینهای سریع و پالتهای رنگی درهمآمیخته که ترس ناشی از آدرنالین را در همان دقایق اولیه به مخاطب القا میکند. در پرده دوم، فیلم به یک درام شخصیتمحور صمیمی تبدیل میشود که در پسزمینه جامعۀ ازهمپاشیده باید نمایشی از عادی بودن ارائه دهد. فیلم ۲۸ روز بعد به همان اندازه که ترسناک و دلهرهآور است، عملکرد موفقی دارد. این لحظههای وحشتناک به خوبی با تفسیر فیلم از انسانیت تطابق پیدا کرده و همین موضوع، تماشاگر را جذب میکند.
فیلم نگهبان گورستان | Cemetery Man | 1994
فیلم نگهبان گورستان (با عنوان انگلیسی Cemetery Man) به کارگردانی میکله سواوی در ایتالیا ساخته شده است. سواوی ما را به سفری عجیب و وحشیانه دعوت کرده است که در آن، زامبیها علاوه بر تهدید، موجوداتی آزاردهنده هستند. فیلم بر اساس یک مجموعه کمیک ایتالیایی به نام دایلن داگ (Dylan Dog)، داستان یک نگهبان گورستان به نام فرانچسکو دلامورته (با بازی روپرت اورت) را روایت میکند که حضور در میان مردگان را به حضور در میان زندگان ترجیح میدهد. اما چرا؟ چون زندهها احمقهایی هستند که مدام شایعاتی مبنی بر ناتوانی او پخش میکنند.
ماجرا زمانی جالب میشود که متوجه میشویم مردگان گورستان فرانچسکو تفاوت زیادی با مردگان دیگر دارند؛ آنها یک بار دیگر زنده میشوند. زمانی که فرانچسکو یک بیوه زیبا (با بازی آنا فالکی) را در مراسم ختم شوهرش میبیند، عاشق او میشود. عشق آنها درست بالای سر جنازه شوهر سابق زن شکل میگیرد و همین باعث شروع چیزهای ترسناک میشود. فرانچسکو دیوانه میشود و هر چه جنون او بیشتر میشود، فیلم نگهبان گورستان تهدیدآمیزتر میشود و به مرور، روانپریشی جای منطق را میگیرد. نتیجه این امر فیلمی است که شاید بیش از حد درهم و برهم و بدون برنامه شده اما میتوان آن را یک پریشانی باشکوه نامید.
فیلم نگهبان گورستان از مضامین فلسفی و شوخطبعی بینظیر اشباع شده و کارگردان سعی داشته مسائلی همچون رابطههای عشقی، مرگ، دوستی و فریب را کندوکاو کند. این فیلم یک ماجراجویی سورئال، هجوآمیز و منحصر به فرد، با تصاویر پر زرق و برق و بازی زیبای روپرت اورت است که او از یک قهرمان ضعیف به روانپریشی ترسناک تبدیل میکند.
فیلم مختعطیل | Braindead | 1992
تنها کسی که میتواند کارگردانی یک فیلم زامبی باشکوه همچون مختعطیل (با عنوان اصلی Braindead) را بر عهده بگیرد، پیتر جکسون است. اگرچه او در آن زمان هنوز مجموعه فیلمهای ارباب حلقهها (با عنوان اصلی The Lord of the Rings) را نساخته بود اما این فیلم اثبات کرد که کارگردانی برای تبدیل شدن به پادشاه افسانهها ظهور کرده است. مختعطیل آشکارا با یکی از محبوبترین مفاهیم فیلمهای ژانر وحشت، یعنی سرکوب، بازی میکند. زمانی که عشق لیونل (با بازی تیم بالم) به یک دختر مورد مخالفت مادرش (با بازی الیزابت مودی) قرار میگیرد، حس کنترل و سرکوب مادر در قالب یک زامبی همه چیز را نابود میکند. مادر لیونل توسط موشی چندشناک گاز گرفته میشود و چند روز بعد میمیرد. اما وقتی دوباره زنده میشود، شروع به کشتن و خوردن سگها، پرستاران، دوستان و همسایگانش میکند.
درست همانند آثار برجسته توبی هوپر و استوارت گوردن در دهه ۱۹۸۰، مختعطیل (که در آمریکا با عنوان Dead Alive شناخته میشود) تلاش میکند به چیزی دست یابد که هوپر آن را «طنز سرخ» نامیده بود؛ ترکیبی از کمدی احمقانه با وحشت که نتیجهاش نهتنها یکی از بهترین فیلم های زامبی سینما بلکه یکی از جسورانهترین آثار پیتر جکسون شد.
شب مردگان زنده | Night of the Living Dead | 1990
شب مردگان زنده (با عنوان اصلی Night of the Living Dead) نخستین فیلم زامبی تاریخ سینما نیست اما اولین فیلمی است که ریشههای سنتی را پشت سر میگذارد و پایش را فراتر از تابشهای رادیواکتیو میگذارد. اینبار حملات بیگانههای فضایی ما را با نسخهای مدرن از زامبیها روبرو ساخته که قصد دارند گوشت تازه بدنمان را بخورند. طی ۵۰ سال اخیر، فیلم جرج رومرو روی بسیاری از فیلم های ژانر زامبی تأثیر گذاشته است. با این حال، هنوز هم فیلم شب مردگان زنده نوعی حس تازگی و اصالت را به مخاطب منتقل میکند.
نقطه قوت فیلم شب مردگان زنده تنها جلوههای ویژه خیرهکننده یا بازی باورنکردنی دوین جونز و جودیت اودی نیست، بلکه مضامین اجتماعی فیلم باعث شده تا اثری بهیادماندنی خلق شود. جریانهای فرعی تعصبات نژادی، عدالتخواهی خودسرانه، ذهنیت اوباشگرایانه و بزدلی جامعه در برابر مشکلات آن دوران، که شاید ما در حال حاضر هم درگیر آنها باشیم، مسائلی هستند که در طول تاریخ با صفات ذاتی انسان در ارتباط بودهاند. رومرو با ساختارشکنی در هرچیزی که به عنوان زندگی یک انسان تعریف شده، کندوکاوی در انسانیت ارائه داده است.
فیلم مار و رنگینکمان | The Serpent and the Rainbow | 1988
وس کریون، کارگردان صاحبسبک ژانر وحشت، در فیلم مار و رنگینکمان (با عنوان اصلی The Serpent and the Rainbow) ما را به یک ماجراجویی پرمخاطره در هائیتی دعوت کرده است. داستان فیلم بر اساس کتابی به همین نام، نوشته وید دیویس، محقق و انسانشناس کانادایی روایت میشود. هفت سال پس از مرگ مرموز مردی در هائیتی، شایعاتی مبنی بر وجود دارویی که انسانها را به زامبی تبدیل میکند پخش میشود. دنیس الن (با بازی بیل پولمن) از یک شرکت دارویی مأموریت پیدا میکند تا به آنجا سفر کند و راز این دارو را کشف کند.
کریون با فاصله گرفتن از آثار قبلی خود، کابوس در خیابان الم (با عنوان اصلی A Nightmare on Elm Street) و دوست ویرانگر (با عنوان اصلی Deadly Friend)، طعمی سمعی و بصری جدیدی از وحشت را برای ذائقه مخاطبانش تدارک دیده است. او با استعداد کمنظیرش در کارگردانی، صحنههای بهشدت ناراحتکننده کفن و دفن را به تصویر کشیده است. کریون از فضای غریب هائیتی تنها به عنوان مکانی برای نشئت گرفتن نیروهای عرفانی خطرناک استفاده نکرده، بلکه او ما را مجذوب محیط، مردم و تاریخ این کشور کرده است. فیلم مار و رنگینکمان به طور خلاصه روایتگر داستان کلاسیک روبرو شدن انسانها با وحشت و شکوه ایمان است.
فیلم شب چندشها | Night of the Creeps | 1986
اولین تجربه کارگردانی فرد دکر در یک فیلم بلند شب چندشها (با عنوان اصلی Night of the Creeps) نام داشت. این فیلم در ابتدای ادای احترامی عاشقانه به ژانر فیلم های زامبی بود اما با گذشت سالها، حالا خود به یک اثر کلاسیک و تأثیرگذار تبدیل شده است. داستان با تلاش دو دانشجو به نامهای کریس (با بازی جیسون لایولی) و جی.سی. (با نقشآفرینی استیو مارشال) برای ورود به انجمن برادری آغاز میشود. آنها برای این کار باید مخفیانه وارد مرکز پزشکی دانشگاه شوند و یک جنازه را بدزدند. اما در آنجا جسد منجمدشده مردی مرموز را پیدا میکنند. زمانی که کریس و جی.سی. آن مرد را از محفظه نگهداری خارج میکنند، موجوداتی چندشناک همچون انگل از دهانش بیرون میآیند. این انگلها در تمام محیط دانشگاه پخش میشوند و میزبان خود را به زامبی تبدیل میکنند.
شب چندشها نمایشی بیپرده از ظرافتهای فرد دکر است. این فیلم ترکیبی موفق از المانهای ژانر زامبی و فیلمهای علمی-تخیلی قدیمی را ارائه میدهد؛ گویی داستان فیلم مریخ حمله میکند (Mars Attacks) را به روش فیلم شب مردگان زنده (Night of the Living Dead) روایت کرده باشند. دکر اولین فیلم خود را با ارجاعاتی عاشقانه به این ژانر ساخته است. بارزترین نمونه این ارجاعات، اسامی کاراکترهای فیلم است که به شخصیتهای بزرگ سینمای وحشت اشاره دارند: رومرو، ریمی، کارپنتر، کراننبرگ، کامرون، لندیس و هوپر. به نظر میرسد دکر در فیلم Night of the Creeps عصارهای مورمورکننده از تمام فیلمهای محبوبش ارائه داده است. اگرچه ممکن است این کار احمقانه به نظر برسد اما فیلم او به پرستش آثار کلاسیک ژانر وحشت همچون بت افتخار میکند. صرف نظر از این موضوع، این خلاقیت کارگردان فیلم است که باعث شده تا اثری جمع و جور، پیوسته و سرگرمکننده ساخته شود.
فیلم احیاگر | Re-Animator | 1985
کتابهای اچ پی لاوکرفت، نویسنده آمریکایی، بارها در سینمای ژانر وحشت مورد اقتباس قرار گرفتهاند اما تعداد انگشتشماری از آنها آثاری باکیفیت تلقی میشوند. یکی از این آثار باکیفیت، فیلم احیاگر (با عنوان اصلی Re-Animator) است. استوارت گوردون با اقتباس از داستان کوتاه هربرت وست-احیاگر که در اوایل دهه ۱۹۲۰ توسط لاوکرفت نوشته شده بود، داستان یک دانشجوی پزشکی عجیب و غریب را روایت میکند که طی آزمایشی موفق به احیای مردگان میشود. احیاگر تحسین منتقدان زیادی را دریافت کرد و همین باعث شد تا تهیهکنندگان ساخت یک سهگانه را آغاز کنند.
هربرت وست (با بازی جفری کمبس) شخصیت اصلی داستان است. او به کمک دوستدخترش (باربارا کرامپتون) محلولی ساخته که میتواند مردگان را دوباره به حرکت دربیاورد. احیاگر فراتر از مرزهای آن دوره بود. گربههای زامبی، سر بریدهشده اما زنده، تجاوز به مردهها در سردخانه، مرگهای وحشتناک با قطع سر و بریدن استخوانها، تعرض جنسی توسط زامبی و یک نبرد نهایی خونآلود، همه و همه چیزهایی هستند که این فیلم را منحصربهفرد میکنند. اگرچه احیاگر یکی از بهترین فیلم های زامبی دهه ۸۰ است اما هر کسی توان دیدن نسخه اصلی آن را ندارد؛ بنابراین تنها اگر عاشق این ژانر هستید، آن را تماشا کنید. البته نسخهای تعدیلشده برای نمایشهای ویدئویی این فیلم وجود دارد که میتوانید با خیالی آسودهتر آن را تماشا کنید.
فیلم روز مردگان | Day of the Dead | 1985
قسمت نهایی سهگانه مردگان، ساخته جرج رومرو، فیلم روز مردگان (با عنوان اصلی Day of the Dead) بود. رومرو این فیلم را یک تراژدی در مورد این که چطور فقدان ارتباط انسانی موجب آشوب و فروپاشی حتی در برشی بسیار کوچک از جامعه میشود، توصیف کرده است. فیلم روز مردگان اگرچه در گیشه موفق بود و در سالهای بعد دو بار مورد اقتباس و بازسازی قرار گرفت، اما هیچگاه نتوانست محبوبیت دو قسمت قبلی سهگانه مردگان، یعنی شب مردگان زنده (Night of the Living Dead) و طلوع مردگان (Dawn of the Dead) را بدست آورد.
متأسفانه فیلم روز مردگان نقدهای خوبی از منتقدان دریافت نکرد اما به جرئت میتوان آن را یکی از بهترین فیلم های زامبی سینما دانست. داستان فیلم در مورد گروهی کوچک از مأموران نظامی و دانشمندان است که در یک پناهگاه زیرزمینی زندگی میکنند؛ در حالی که جهان توسط زامبیها تسخیر شده است. رومرو در این فیلم ایده زامبیهای حساس و آگاه را به واسطه کاراکتر باب (با بازی شرمان هاوارد)، یک زامبی دوستداشتنی که به انسانها کمک میکند برجسته ساخت. شاید این موضوع و شاید هم انتقادات تند فرهنگی رومرو باعث شده بود تا منتقدان نتوانند حس یک فیلم زامبی کلیشهای را دریافت کنند.
در حالی که اکثر فیلمسازان میخواهند فرمول موفق قبلی خود را در آثار جدیدشان تکرار کنند، جرج رومرو فیلمهایش را تکامل بخشید و روز مردگان برجستهترین آنهاست. او از یک پایگاه نظامی برای روایت قصه استفاده کرد تا کنایههایی به موضوعات سیاسی بزند و سؤالات مهمی در مورد میزان مجاز قدرت در یک سازمان بپرسد. این فیلم نه به اندازه شب مردگان زنده بدوی است و نه به اندازه طلوع مردگان خندهدار و بامزه. روند روایت داستان کند پیش میرود اما اگر برای تماشای یک فیلم زامبی آمادهاید، باید گفت سکانسهای فیلم روز مردگان به خوبی میتواند شما را بترساند چرا که در پایان، پایگاه نظامی عملاً لبریز از خون شده است.
فیلم بازگشت مردگان زنده | The Return of the Living Dead | 1985
فیلم بازگشت مردگان زنده (با عنوان اصلی The Return of the Living Dead) از جمله آثاری است که مضامین علمی تخیلی طنزآمیز را با ژانر زامبی ترکیب کرده است. به همین دلیل، تماشای آن قطعاً اوقات خوشی را با زامبیها برایتان رقم خواهد زد. پس از آنکه دو کارگر انبار مواد دارویی تصادفاً گازی مهلک را در هوا پخش میکنند، مردهها بار دیگر در قالب زامبی زنده میشوند.
دان اوبانون، نویسنده فیلمهایی همچون بیگانه (با عنوان اصلی Alien) و یادآوری کامل (با عنوان اصلی Total Recall)، در اولین تجربه کارگردانی خود فیلم بازگشت مردگان زنده را ساخت. اثر او را میتوان یک کمدی ناخوشایند توصیف کرد چرا که اغلب مردم دوست ندارند در حال خنده، خوردن مغز انسانهای زنده توسط زامبیها را تماشا کنند. فیلم بازگشت مردگان زنده از ابتدا تا انتها اثری شوکهکننده است؛ پس قبل از تماشای آن خود را برای دیدن صحنههایی بسیار عجیب و غریب آماده کنید.
فیلم شب دنبالهدار | Night of the Comet | 1984
فیلم شب دنبالهدار در سال ۱۹۸۴ به نویسندگی و کارگردانی تام ایبرهارت ساخته شده است. داستان فیلم با تبدیل شدن اکثر مردم زمین به زامبی، پس از عبور یک ستاره دنبالهدار از کنار زمین آغاز میشود. چهار نوجوان از این اتفاق جان سالم به در بردهاند اما خبری از حضور زامبیهای قاتل ندارند. همین باعث میشود یکی از آنها خیلی زود کشته شود و حالا، رجی، سم و هکتور باید از دست این زامبیها فرار کنند.
اگر در دهه ۱۹۸۰ چند نوجوان بخواهند پس از آخرالزمان جان خود را حفظ کنند، چه کار میکنند؟ مسلماً رفتن به مرکز خرید به ذهن شما خطور نمیکند اما این ایده بامزه فیلم کمدی ترسناک شب دنبالهدار است. کاترین ماری استوارت، کلی مارونی و رابرت بلتران، سه بازیگر اصلی فیلم هستند. آنها به خوبی توانستهاند سادهلوحی چند نوجوان سفیدپوست متمول در تلاش برای زنده ماندن را به تصویر بکشند. داستان زمانی جالب میشود که متوجه میشویم پای چند دانشمند شرور هم در میان است و کارکترهای خوب قصه، علاوه بر زامبیها، باید با این افراد خبیث هم مبارزه کنند. تام ایبرهارت در انتقال حس تهدید و تعلیق سکانسهای ترسناک رویارویی با زامبیها به مخاطب موفق بوده است. روایت سرگرمکننده این فیلم کمبود اصالت و نوآوری آن را جبران کرده اما اگر بخواهیم صادقانه نظر دهیم، موسیقی متن فیلم شب دنبالهدار یکی از دلایل اصلی ما برای معرفی آن در فهرست بهترین فیلم های زامبی تاریخ سینما بود.
فیلم ماوراء | The Beyond | 1981
لوچو فولچی پس از ادای دین به سینمای رومرو با فیلم زامبی ۲، سراغ ساخت سهگانه غیررسمی دروازههای جهنم رفت: شهر مردگان زنده (با عنوان انگلیسی City of the Living Dead محصول ۱۹۸۰)، ماوراء (با عنوان انگلیسی The Beyond محصول ۱۹۸۱) و خانه کنار گورستان (با عنوان انگلیسی The House by the Cemetery محصول ۱۹۸۱). فیلم ماوراء ماندگارترین اثر این سهگانه است و به مرور زمان به یک فیلم کالت تبدیل شده است.
فیلم ماوراء که در ایتالیا با عنوان … و تو در وحشت زندگی خواهی کرد! – پس از مرگ اکران شد، داستان یک زن جوان (با بازی کاتریونا مککول) را روایت میکند که هتلی قدیمی را به ارث میبرد و حالا میخواهد آن را دوباره بازگشایی کند. بازسازیهای او باعث میشود دروازههای جهنم باز شوند و حوادثی عجیب روی دهند. صحنههای هولناک این فیلم از جمله ذوبشدن صورت با اسید و خونریزی های شدید مناسب هر بینندهای نیست؛ با این حال، این سکانسها به اندازه فیلم زامبی ۲ دلخراش نیستند اما شباهت زیادی به آن دارند. علاوه بر این لحظههای منزجرکننده، فیلم ماوراء نوعی ترس متافیزیکی را به مخاطب القاء میکند؛ گویی حسی از زندگی در حبابهایی که هر لحظه ممکن است بترکند در سرتاسر فیلم موج میزند.
فیلم زامبی ۲ | Zombi 2 | 1979
یکی دیگر از آثار لوچو فولچی در فهرست بهترین فیلم های زامبی تاریخ سینما، زامبی ۲ (با عنوان انگلیسی Zombi 2) است. اگرچه از نام فیلم اینطور برمیآید که شاهد یک دنباله از اثر قبلی فولچی هستیم اما اینطور نیست و حتی فیلم در آمریکا با عنوان زامبی اکران شد. تهیهکنندگان فیلم سعی داشتند با این حقه، هواداران ایتالیایی فیلم طلوع مردگان اثر جرج رومرو را بار دیگر به سینماها بکشانند چرا که آن فیلم در ایتالیا با عنوان زامبی اکران شده بود. اما صرف نظر از نمایش جذاب زامبیها، این دو فیلم شباهت زیادی به هم ندارند.
فیلم زامبی ۲ داستان زن جوانی به نام اَنه بولز (با بازی تیسا فارو) را روایت میکند که برای کمک به پدر بیمارش راهی جزیرهای دورافتاده میشود. اما او خبر ندارد که آن جزیره نفرین شده و مردمش پس از مرگ، به زامبی تبدیل میشوند. فولچی در اثر خود هیچ نمایشی از تفاسیر اجتماعی یا شخصیتپردازی درام فیلم جرج رومرو ارائه نمیدهد اما تمام کمبودهایش را با سبک منحصربهفرد و اکشن درجه یک زامبیهایش جبران میکند. فولچی با ژانر زامبی غریبه نیست اما فیلم زامبی ۲ رویکرد متعارف او نسبت به مردگان زنده است قبل از تغییر جهت به سوی آنچه در سهگانه غیر رسمی شهر مردگان زنده، ماوراء و خانه کنار گورستان شاهدش بودیم.
فیلم زامبی ۲ طراحی صحنه و جلوههای عملی کمنظیری دارد و در هیچ لحظهای خود را به آثار ضعیف این ژانر نزدیک نمیکند. علاوه بر این نقاط قوت، فولچی با نمایش نبرد بین زامبی و کوسه، یکی از مبتکرانهترین سکانسهای فیلم های زامبی را خلق کرده است. او نمیخواهد ما درگیر مباحث فلسفی عمیق شویم، بلکه میخواهد به شکلی شگفتانگیز در سطح شنا کنیم.
فیلم طلوع مردگان | Dawn of the Dead | 1978
همانطور که گفتیم، جرج رومرو ژانر فیلم های زامبی را ابداع نکرده، اما او به تنهایی الگویی برای فیلمهای زامبی مدرن خلق کرده است. این موضوع، با فیلم شب مردگان زنده مطرح شده بود اما با فیلم طلوع مردگان به اثبات رسید. مردم ایالاتمتحده بهواسطه پدیدهای مرموز که مردگان را به زامبیهای آدمخوار تبدیل میکند، باید همیشه در تلاش برای نجات جانشان باشند. سه هفته بعد از شروع بحران، نظم اجتماعی در حال فروپاشی است. در این میان، کارکنان یک استودیوی تلویزیونی، استفن (دیوید امج) و فرانسین (گیلن راس) قصد دارند با دزدیدن هلیکوپتر ایستگاه ترافیک، از شهر فرار کنند اما معلوم نیست آنها میتوانند صحیح و سالم به هلیکوپتر برسند یا نه.
رومرو میتوانست از المانهای موفقیتآمیز فیلم قبلیاش بهره برده و اثری مشابه ارائه دهد اما او ترجیح داد باز هم مبتکرانه عمل کند. او محدوده امن خانه را در قالب یک مرکز خرید بزرگ به تصویر کشید و در عوض تصویربرداری سیاه و سفید، از پالت رنگی اشباع استفاده کرد. همین مسائل باعث شد فیلمی مستقل که طی چهار ماه با بودجه ۱.۵ میلیون دلاری ساخته شده بود، به فروشی بیش از ۶۶ میلیون دلار دست پیدا کند.
فیلم طلوع مردگان از هر لحاظ دنبالهای بزرگتر، ترسناکتر و خونینتر از اثر قبلی رومرو بود. اما او تعهدش نسبت به تفسیرهای اجتماعی را حفظ کرد و این بار شهوت سیریناپذیر مصرفگرایی آمریکاییها را برجسته ساخت. او با بهرهگیری از استعداد تام ساوینی در چهرهپردازی و جلوههای ویژه آرایشی، خشونتی را به تصویر کشید که پیشتر شاهدش نبودیم. همانند اکثر شاهکارهای رومرو، او به زیبایی از بستر خونین ماجراهای وحشتناک برای درام شخصیتی جذاب فیلم در قالب گروهی که حین تلاش برای نجات، درگیر اختلافات فردی میشوند استفاده کرده است. رومرو تمام این نقاط قوت را با زیرکی و نگاهی هوشمندانه کارگردانی کرده است و همین باعث شده تا او را پدر ژانر زامبی بنامیم.
سلام دوستان یه فیلم چند سال پیش دیدم اسمشو یادم نیست فیلم مربوط میشه به یه معدن دور افتاده که یه تلگراف کمک ارسال میشه به جایه دیگه وقتی چند نفر داخل معدن میشن میبینن همشون تبدیل به زامبی شدن ……خیلی فیلم خوبی بود ادمین عزیز اگه میدونی اسمشو بگو
سلام
شاید طرفداران این صفحه و فیلمهای زامبی، بهتر بتونن کمک کنند…
مسیر اشتباهه اسم فیلمشه
ارتش مردگان و قطار بوستان به شدت هیجان ادم رو بالا میبره حتما نگاش کنید. و ما همه مرده ایم گرچه سریال ولی خیلی خوبه
ارتش مردگان و قطار بوستان به شدت هیجان ادم رو بالا میبره حتما نگاش کنید
بسیار سر گرم کننده
از ۱۹۸۵ (که سال تولدمه ) به اونطرف ،یعنی تا الان، همه اینا را دیدم اما… هیچ کدوم مثل من افسانه امد تو ذهنم جای نگرفته واقعا دوست داشتنی بود این فیلم .ترکیب ویل اسمیت با زامبی هایی که به نور حساسن در پسارستاخیز جالب بود .
اقا فقط بهترین فیلم زامبی فقط فقط قطار بوسان و ما همه مرده ایم تمام
Alive3 و قطار بوسان رو به دوستانی که عاشق هیجان اند حتما پیشنهاد میکنم😉👍چرت و پرت نشونت نمی دن که فقط ۴ تا زامبی بپرن رو ادما،بلکه داستان یه تایتل مناسب داره و میدونی برای چی داری نگاه میکنی،، از هیجانش که نگم براتون! امتحانش کنید هدر نره🙃♥️خلاصه دیگه
Alive3 و قطار بوسان رو به دوستانی که عاشق هیجان اند حتما پیشنهاد میکنم😉👍چرت و پرت نشونت نمی دن که فقط ۴ تا زامبی بپرن رو ادما،بلکه داستان یه تایتل مناسب داره و میدونی برای چی داری نگاه میکنی،، از هیجانش که نگم براتون! امتحانش کنید هدر نره🙃♥️
این فهرست اگه هزار تا فیلمم داشته باشه بدون رزیدنت اویل و سریال مردگان متحرک بدرد نمیخوره
هیچ کدوم اینا به مردگان متحرک و رزیدنت اویل نمیرسن❤
فقط این سه تا و تمام
World war z
The walking dead
Train to busan
اینا همش به دود اگزوز«مردگان متحرک»هم نمیرسه،،فقط واکینگ دد
دیگه رزیدنت اویل و جنگ جهانی زد ک مشهوره فک نکنم کسی باشهه ک فیلم زامبی محور دوست داره و این دوتارو ندیده باشه
رزیدنت اویل نبود عجیبه و از اون عجیب تر اینه که چرا world war z نبود؟؟؟؟؟؟؟!
اونایی که دیدنش میفهمن چی میگم،فیلمش خداس
دنبال ی فیلم زامبی خیلی قدیمی هستم ک تو دستگاه ویدیو نگاش کردم اون زمان دختره همرو میخورد جز دوست پسرش هروقت وسکسه میشد دکست پسرش و بخوره دستو پاهای خودشو زخمی میکرد با فنرو سوزون و اینا خونای خودشو میریخت میخورد ک پسره رو نخوره بعد اینک کل شهر درگیر این ویروس شدن فهمیدن ک با اتیش زدن این زامبی ها از بین میرن وقتی دختره رفت وسط اتیش ک بسوزونه خودشو پسره هم ک سالم بودو درگیر نشده بود همراه عشقش رفت ت اتیشا لطفا اگ کسی اسمشو بلده بگ
سلام دوستان من دنباله فیلمی میگردم که یه زنو مرد ماشینشون کنار مزرعه خراب میشه واونجا رعیس میزرعه زنو زامبی میکنه لطفا هرکی اسم این فیلمو میدونه بگه
خیلی عجیب رزیدنت اویل توی این لیست نبود و بهترین فیلم توی این لیست قطلر بوسان هستش
train to busan – قطار بوسان هم خیلی جالبه پر از صحنه های هیجان انگیزه
فقط world war z
قطار بوسان
planet terror
سلام
من دنبال فیلمی هستم که موجوداتی شبیه ادم خوار با صورت های حالت تاول تاول بودن،پای ی دختر رو توی جنگل میخورن و اون دختر تو پاش بجای پای مصنوعی اسلحه میذاره و …
سلام دوستان..یه فیلم زامبی قبلا دیدم ولی هرچی میگردم پیداش نمیکنم..اولش بایه ماشین فورد هستش فکر کنم..بایه ماشین فورد شروع میشه که تمامش اهن کاری شده برای جلوگیری از شکسته شدن به دست زامبیا…بعد یک مرد ازش بیرون میاد میره توی یه اتاق و یک جعبه رو باز میکنه یه زن که داره جیغ میکشه و زامبی شده…اون مرده جعبه رو میبنده به ماشین و سوار میشه میره و فیلم شروع میشه..خیلی قشنگه اسمش یادم رفته..زیادم قدیمی نیست.فول اچ دی بود.باتشکر از ادمین عزیز
world war z که ترسناک نیست
درسته
کلبه در جنگل ۲۰۱۱
این لیست اصلا به درد نمیخوره چون که نه resident evil توش بود نه world war z
این فیلم خیلی عالی بود
هیچ فیلم ترسناک به دلم ترس ننداخته بود ولی ای انداخت واقعه دستان درد نکنه واقعه زحمت کشیدین
این فیلمی که چند نفر ادم هستند دو زن و دوشوهر که دو زن از خانه محافظت می کنند و مردها می روند به دنبال غذا کسی اسم این فیلم رو میدونه
اسم فیلم باید کلبه در جنگل باشه سال۲۰۱۱
سلام من دنبال یه فیلم هستم فکر کنم دودختر و دوپسربودن رفته بودن به یه خونه تویه جنگل هر کدوم از اونا که از اب خونه می خورد به زامبی تبدیل می شودند وبعد چند لحظه خوب می شودو اخرش هم همشون میمیرند یکی از دخترا تو فیلم اسمش کریستین بود وتو اتوبوس یکی از دوستاشونو کشتند کسی اسم این فیلم رو میدونه؟
جایی که زامبی باشه باید رزیدنت اویل هم باشه
عجیب بود رزیدنت اویل رو ندیدم!
بالا بری پایین بیای رزیدنت اویل با اختلاف از همشون سره
ولی توی این لیست هم با ۲۸ روز بعد و طلوع مردگان خیلی حال کردم. برف مرده هم بد نبود در مورد نازی های زامبی بود