اکران آنلاین فیلم «پسرکشی» ساخته جدید محمدهادی کریمی با بازیگرانی چون آرمان درویش، ژاله صامتی، نسیم ادبی، لیلا زارع، لیلا اوتادی و بهاره کیان افشار در سینمای آنلاین فیلیمو آغاز شده است.
فیلم پسرکشی ششمین اثر محمدهادی کریمی در مقام کارگردان است. فیلمسازی که در مقام کارگردان و فیلمنامهنویس، دو هویت سینمایی جداگانه دارد و حالا پس از چند سال غیبت، بهعنوان مولف به سینما بازگشته است. در ادامه، برای بررسی پسرکشی و جایگاه آن در کارنامه محمدهادی کریمی با فیلیمو شات همراه باشید.
کریمی که به خاطر فیلمنامههای ملتهب اجتماعی و پرداختن به سوژههایی خاص در میانه دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد به نویسندهای پُرکار و تأثیرگذار تبدیل شده بود، از نیمه دوم دهه هشتاد به کارگردانی روی آورد. «غیرمنتظره» (۱۳۸۵) و «امشب شب مهتابه» (۱۳۸۷) با استفاده از چهرهها و خطوط داستانی جوانپسند، آثاری موفق در گیشه بودند و هرچند سودایِ ارائه تحلیلهای روانشناسانه از رفتار شخصیتها را داشتند اما از غنایِ آثاری مثل «مارال» (۱۳۷۹) که کریمی را بهعنوان فیلمنامهنویسی صاحباندیشه معرفی میکردند، بهرهای آنچنانی نبرده بودند.
اکران تابستانی ۲۰۱۹: باز هم تابستون اومد!
«برف روی شیروانی داغ» (۱۳۸۹) با دوری گزیدن از داستانی بر پایه عشقهای دختر پسری، سرگذشت انسانهایِ تنها و سرگشته را روایت میکرد که پس از مرگِ “استاد” به دنبال یافتن هویت مستقل خود هستند. «برف…» با اقبالِ دو فیلم قبلیِ کریمی مواجه نشد اما نشان داد که او میتواند از تسلطش در فیلمنامهنویسی برایِ خلق و به تصویر کشیدن شخصیتهایی چندلایه بهره ببرد.
در سالهای ساخت آثار معناگرا، کریمی «بشارت به یک شهروند هزاره سوم» (۱۳۹۱) را ساخت. فیلمی که تفاوتهای آشکار با آثار پیشینِ او داشت و به موضوعِ نفوذِ فرقههای ضاله در میانِ نوجوانان میپرداخت. چند سال بعد، کریمی با «کمدی انسانی» (۱۳۹۵) به دنیای آشنای خود بازگشت؛ دنیایی که شخصیتهای داستانی در آن گذشتهای مجهول دارند و فیلم میکوشد از طریق روایت گذشته نامعلوم به چرایی وقایعی بپردازد که در زمان حال اتفاق میاُفتند.
شخصیتهایِ پسرکشی به جای اسم با نسبتهایِ خانوادگیشان به جا آورده میشوند و از سوی دیگر، زمان و مکان وقوع داستان تعمداً جوری انتخاب شده که تداعیکننده بیزمان و مکان بودنِ وقایع باشد.
«پسرکشی» ادامه منطقیِ «کمدی انسانی» است. با این تفاوت که اگر در «کمدی انسانی» سرگذشت غمبارِ شخصیتی اصلی و زندگی مصیبتبارش در قالب تراژیکمدی (Tragicomedy) مورد واکاوی قرار میگرفت، در «پسرکشی» این سرنوشت شکلی هراسانگیز به خود گرفته و واجد معانی فرامتنی شدهاست. شخصیتهایِ «پسرکشی» به جای اسم با نسبتهایِ خانوادگیشان به جا آورده میشوند: زن اول، شوهر، مادرشوهر، هوو، پسر، دختر، برادر و خواهر ناتنی و… از سوی دیگر زمان و مکان وقوع داستان تعمداً جوری انتخاب شده که تداعیکننده بیزمان و مکان بودنِ وقایع باشد. در جایی از ایران و در بازه زمانی حدودا سی-چهلساله، ماجراهایی میانِ این زن و شوهر و هوو و خواهر و برادر اتفاق اُفتاده و «پسرکشی» میکوشد از طریقِ رفت و برگشتهای زمانی نشان دهد این حوادث چطور تکمیلکننده هم هستند تا در نهایت تصویری نمادین از این موقعیت خلق کرده و به بیننده ارائه دهد. از اینرو موقعیتهای داستانی «پسرکشی» شکلی نمایشی دارند و شخصیتها تیپیکال هستند. طراحی صحنه، چهرهپردازی، نوع بیان دیالوگها و شکل استفاده از موسیقی، همگی در خدمت ساخته شدنِ این تصویر نمایشی قرار گرفتهاند تا در نهایت آنچه اهمیت مییابد تصویری کلی باشد که فیلم از یک واقعیت تاریخی ارائه میدهد نه صرفاً داستانی که برای شخصیتهایی مشخص، در زمانی مشخص و مکانی شناخته شده اتفاق میاُفتد. از این منظر، «پسرکشی» در نقطه مقابلِ «خانه پدری» قرار میگیرد که همه چیز را با مشخص کردنِ زمان، مکان و ویژگیهای شخصیتیِ آدمهای داستان محدود میکرد.

در خانهای قدیمی زنی (با بازیِ ژاله صامتی) چهار دختر به دنیا آورده و شوهرش (با بازیِ سهیل قاصدی) از اینکه پسردار نشده راضی نیست. کریمی این موقعیت را نه از طریق دیالوگهای میان زن و شوهر یا نمایش رابطه میان زن و مادر شوهرش (چنان که در «لیلا» محصول ۱۳۷۵دیدهایم)، بلکه با مونولوگهای زن و نمایش تلاش او برای پسردار شدن به تصویر میکشد. داستان به شکلی پیش میرود که بیننده بپذیرد با زنی بیپناه مواجه است که تنها راه نجات زندگیاش این است که هر جور شده پسردار شود. در مقابل، مادر شوهر (با بازیِ نسیم ادبی) دنبال پیدا کردنِ همسری تازه برای پسرش است که پسرزا باشد. یک سوم ابتدایی «پسرکشی» نمایشِ ستمی پذیرفتهشده از جانب عرف و جامعه است که سالها بر زنان روا داشته میشده و هنوز هم نشانههایی از آن را میتوان در میانِ اخبار رسمی و غیررسمی مشاهده کرد.
کریمی اما پا را فراتر میگذارد و با پرشی ناگهانی داستانش را در یک سوم میانی سی-چهل سال به جلو میبرد تا به مرور پرده از خشونت پنهان و آشکاری بردارد که در چنین موقعیتهایی پیش میآید. همسر اول که پس زده میشود، هوو که با به دنیا آوردنِ پسر محبوب قلب شوهر و مادرشوهر میشود و بچههایی که به جای مهر مادر و محبت پدر از کینه لبریز شدهاند. سالها پس از این ماجراها که عرف با توصیفِ خاله زنکی از کنار اهمیت آنها عبور میکند، پسر (با بازیِ آرمان درویش) زندگی پُرمهر و محبتی در کنار همان زن دارد و بیتوجه به عداوت خواهرهای ناتنیاش(با بازیِ لیلا زارع و لیلا اوتادی) در پی شکل دادن به رابطهای محبت آمیز با دختری عکاس (با بازی بهاره کیانافشار) است. ولی درست مثل وقایع ظالمانه و خشونت بار یک سوم ابتدایی، پشت تمامی این روابط به ظاهر حسنه و محترمانه، زخمی چرکین در حال سر باز کردن است. زخمی که با پیدا شدن دو اسکلت در عمارتی قدیمی، شکلی عمومی به خود میگیرد.

برخلاف نیمه نخست فیلم که بر روابط انسانی و پیچیدگیهای رفتاری میان آنها در میزانسنهایی پُر جمعیت استوار است، در نیمه دوم شاهد موقعیتهای دو نفره و میزانسنهای خلوت هستیم که میانِ زن، دختر عکاس و پسر شکل میگیرد. موقعیتهایی هراسانگیز که انسانهای باقی مانده از وقایع هولناک گذشته را درون عمارتهای باقی مانده از دورانی نه چندان دور به تصویر میکشد؛ مکانهایی ظاهرا زیبا و اصیل که در دل خود رازهای جنایتهایی مخوف را پنهان نگه داشتهاند اما قرار است به مکانهایی فرهنگی تبدیل شوند که شادی و امید را به جامعه تزریق میکنند.
خط داستانیِ فیلم «پسرکشی» این امکان را داشته که به سریالی پرسوز و گداز تبدیل شود. اما کریمی با انتخاب بخشهای مهم داستان و ترکیب کردن دو بازه زمانی در هم، روایتی موجز از ماجرایی تلخ ارائه میدهد. روایتی که در آن هر دو سوی ماجرا به یک میزان مقصر هستند و در کنار هم باعث شکلگیری سوءتفاهم تاریخی بزرگی شدهاند که سالهاست در ذهن ما نقش بسته. داستان وقتی شکلی نمادین به خود میگیرد که در انتهای کار میفهمیم آنهایی که قرار است حقیقت را برای نسل آینده بازگو کنند در واقع مسبب اصلی جنایتاند؛ پس واقعیت همیشه پنهان نگه داشته میشود تا تاریخ این مرز و بوم شاهد تکرار این فرزندکشیها باشد.
اکران آنلاین فیلم «پسرکشی» ساخته جدید محمدهادی کریمی با بازیگرانی چون آرمان درویش، ژاله صامتی، نسیم ادبی، لیلا زارع، لیلا اوتادی و بهاره کیان افشار آغاز شده است و این فیلم هماکنون در سینمای آنلاین فیلیمو قابل تماشاست.
