نقد و بررسی فیلم برادرم خسرو | جور دیگر باید دید

در فیلیمو شات نگاهی عمیق‌تر خواهیم داشت به فیلم «برادرم خسرو» و به بحث الگوی روایی و شخصیت‌پردازی آن می‌پردازیم.

«غریبه‌ای وارد فضایی با نظمی ظاهراً محکم و خدشه‌ناپذیر می‌شود و آن نظم را بر هم می‌زند. ممکن است آن فرد در اوایل کار، وصله ناجوری به نظر برسد که مخل آرامش اهالی آن مکان شده است اما به‌تدریج تردیدهای ما جدی‌تر می‌شود و آن‌چه زیر سؤال می‌رود، خودِ آن نظم آهنین است.»
این، الگوی آشنا و بارها تکرار شده‌ای در تاریخ سینما است. یکی از مشهورترین نمونه‌های استفاده از این الگو در تاریخ سینما، «پرواز بر فراز آشیانه فاخته/ دیوانه از قفس پرید» ساخته میلوش فورمن (۱۹۷۵) است. «برادرم خسرو» ساخته احسان بیگلری، بر اساس این الگو روایت می‌شود. در این‌جا، عنصری که نظم را بر هم می‌زند، خسرو (با بازی شهاب حسینی) است: فردی که دچار اختلال دوقطبی است و چند روزی، بالاجبار، میهمان برادرش، ناصر (با بازی ناصر هاشمی) و همسر ناصر، میترا (با بازی هنگامه قاضیانی) می‌شود.
در ادامه، نگاهی عمیق‌تر خواهیم داشت به فیلم برادرم خسرو و در فیلیمو شات به بحث الگوی روایی و شخصیت‌پردازی آن می‌پردازیم.


«برادرم خسرو» تقریباً به‌تمامی طبق الگوی مطرح‌شده حرکت می‌کند اما برگ برنده‌ای که فیلم را به اثری دیدنی تبدیل می‌کند، به شخصیت‌پردازی اثر –معضل بسیاری از فیلم‌های ایرانی– برمی‌گردد. از همان اوایل فیلم، کُدهایی را مشاهده می‌کنیم که به شناخت تقابل اصلی کمک می‌کنند. به‌عنوان مثال، ممکن است زندگی حرفه‌ای و خانوادگی ناصر در ابتدا بسیار مرتب و بی‌نقص به نظر برسد اما عناصری وجود دارد که همدلی ما را بیشتر به سمت خسرو جلب می‌کند تا ناصر. یکی از این نمونه‌ها را در گفت‌وگوی میان دو برادر در اتاق کار ناصر مشاهده می‌کنیم: جایی که متوجه میل درونی ناصر برای مدیریت و تحت کنترل داشتنِ همه‌چیز می‌شویم. همچنین رگه‌هایی از نگاه بالا به پایین او را نسبت به خسرو مشاهده می‌کنیم. از جمله جایی که خسرو را نصیحت می‌کند یا جملاتی دهان‌پرکُن بر زبان می‌آورد: «موفقیت هزینه داره.». از طرف دیگر شاهد این هستیم که خسرو، پس از آگاهی از این که ناصر سیگار [یا، آن‌طور که خسرو می‌گوید، «همان روزی یک نخ»] را ترک کرده است، با موفقیت او را ترغیب به این می‌کند که یک کام سیگار بگیرد. این، اولین نشانه از شکافی است که با ورود خسرو در زندگی ناصر ایجاد می‌شود.


نقد فیلم معکوس؛ نشانی از کیمیایی پسر از پدر


تمایز خسرو با دیگر شخصیت‌های ظاهراً “موجه”تر، نه‌فقط در کنش‌ها و دیالوگ‌ها، که همچنین در میزانسن‌های حساب‌شده بیگلری هم دیده می‌شود. یک نمونه‌اش، سکانس میهمانی در خانه مرتضی (با بازی سید جواد یحیوی) است. در این صحنه، همه مردها با تیپ‌هایی کاملاً رسمی نشسته‌اند و خسرو با سر و ظاهری آشکارا رهاتر و بی‌قیدتر از دیگران، در گوشه‌ای از قاب کنار پنجره ایستاده، تقارن چینش آدم‌ها را در قاب بر هم زده و سیگار می‌کشد. در همین صحنه البته شاهد کنش مهمی هم هستیم که خسرو را شخصیتی [از نظر فکر] جلوتر از دیگران نشان می‌دهد: وقتی همه اصرار دارند که نوازندگی شایان (پسر میترا و ناصر) را ببینند اما شایان خواهش می‌کند که بعداً ساز بزند، تنها خسرو است که شرایط شایان و معذب بودن او را در آن لحظه درک می‌کند. اما جدا از این کنش‌های فیلمنامه‌ای، شکل حضور خسرو در قاب هم نقش مهمی در شناخت بیشتر جایگاه او در دنیای انسان‌های “شق‌ورق” و درگیر قیدوبندهای فراوان ایفا می‌کند.

نقد فیلم برادرم خسرو

با این وجود، هیچ‌کدام از این تأکیدها به یک فیلم قابل‌قبول منجر نمی‌شدند اگر به شکلی اغراق‌شده به نمایش گذاشته می‌شدند. ما قرار نیست از ابتدا با خسرو به‌عنوان یک فرشته و با ناصر به‌عنوان یک هیولا روبه‌رو شویم. وقتی – به‌عنوان‌مثال – ناصر از خسرو می‌خواهد برای سیگار کشیدن به گوشه دیگر اتاق برود تا دود سیگار در اتاق نپیچد، درواقع دارد رگه‌ای از همان میل همیشگی‌اش به کنترل شرایط را بازتاب می‌دهد؛ همان میلی که به بروز نوعی دیکتاتوری از سوی او منجر می‌شود. اما این دستور، درعین‌حال رفتاری طبیعی و منطقی محسوب می‌شود. درواقع رفتار ناصر در این لحظه، شباهتی به یک فرد “سرکوبگر” ندارد. به‌تدریج و در طول فیلم است که تصویر شکل‌گرفته در ذهن ما از شخصیت‌ها تکمیل و تثبیت می‌شود. اگر بیگلری سعی می‌کرد تقابل دو شخصیت اصلی را با عجله و از همان ابتدا به شکلی یک‌طرفه (و بدون مقدمه‌چینی مناسب) به ما منتقل کند، چه‌بسا تمام رشته‌های فیلم پنبه می‌شد. به‌خاطر همین طمأنینه فیلمساز است که جایگاه خسرو در دنیای ناصر و اطرافیانش را نه‌تنها می‌فهمیم، بلکه حس هم می‌کنیم.


نقد و بررسی مستند خانه ای برای تو ؛ پریشان‌بازی‌های سینمایی


درنهایت، «برادرم خسرو» می‌تواند دیدگاه قابل‌تأملی برای تماشاگرانش به ارمغان بیاورد. آنچه فیلم به ما نشان می‌دهد، این است که مهم‌ترین نکته، “سلامت فکر” آدم‌هاست و این هیچ ربطی به ثبات ظاهری و موفقیت‌های کاری ندارد. فردی سالم‌تر است که افق ذهنی بازتری داشته باشد. بیمار اصلی کسی است که دچار خودشیفتگی است و چهارچوب زندگی‌اش آن‌قدر محدود شده که هیچ‌چیز را خارج از این محدود درک و تحمل نمی‌کند، نه آن‌کس که رفتارش از سوی افرادی دارای چنین محدودیت‌هایی درک نمی‌شود.


نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

2 نظر
  1. ی کسی می‌نویسد

    فیلم خوبی بود. و نتیجه گیری نهایی شما در رابطه با نقد فیلم عالی….
    بازی شهاب حسینی خیلی خوب بود…
    امیدوارم این فیلم تاثیری که باید رو در افکار عمومی بگذاره….

  2. رضا وکیل نژاد می‌نویسد

    شهاب حسینی تازگیا خیلی مغرور شده و این باعث شده تو نقشاش اونطور که قبلا بود نقش آفرینی نکنه قبول دارم بازگیر خوبی هست ولی دیگه غرور هم حدی داره

fosil