از خاطره بازی «بابا لنگ دراز» تا مدرنیته «بچه رئیس»
کمتر کسی است که از نقش، اهمیت و تاثیرگذاری فوقالعاده انیمیشن و کارتون در شکلگیری هویت یا تقویت آن در میان کودکان و نوجوانان اطلاع نداشته باشد. این امر حتی تنها به کودکان محدود نمیشود، که بزرگسالان را نیز به صورت ناخودآگاه تحتتاثیر قرار میدهد. اتفاقا از منظر روانشناسی میتوان گفت تاثیری که کودک از انیمیشن و قهرمان محبوب روبهرویش میگیرد، آگاهانهتر از تاثیری است که پدر و مادر یا دیگر بزرگترهایش میگیرند.
با اینکه ذهن کودک و نوجوان نسبت به بزرگترها خام و خالی و بازتر است، اما او از فرصت و ظرفیت بیشتری برای «انتخاب» برخوردار است و به نوعی انتخاب میکند که شبیه فلان شخصیت و پدیده باشد یا نباشد.
درحالیکه ذهن بزرگسالان که پیش از این بیشتر انتخابهای خود را داشتهاند و حال با نگاه منتقدانه و تحلیلگرانه یا صرفا برای لذت و گذران اوقات فراغت به تصویر مینگرند، کمتر بصورت خودآگاه و آگاهانه مفاهیم و الگوهای درون انیمیشن را درونفکنی میکنند و غالبا این امر به صورت ناهشیار صورت میگیرد. پس حساسیت در این زمینه تنها معطوف به قشر کودک و نوجوان نیست.
البته هدف ما در این پست نگاه تحلیلی به تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم انیمیشن بر ذهن و روان افراد نیست که این امر باید به صورت جداگانه و به صورت جدی موردمطالعه قرار گیرد – بلکه تنها از یک فکت و حقیقت انکارناشدنی سخن گفتیم تا لزوم تمرکز بر تماشای انیمه و انیمیشن یا هر قالب هنر دیگری و باکیفیت و قابل قبول چه از نظر فنی و چه محتوایی، چه ایرانی و چه خارجی، بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
آیا سریال جیبیات ارزش تماشا کردن دارد؟
در این پست قصد داریم فهرستی کوتاه و مختصر از محبوبترین و بهترین انیمیشنهای سریالی برای کودکان که تاکنون در دنیا ساخته شدهاند را برای شما همراهان همیشگی فیلیموشات معرفی کنیم. همانطور که میدانید انیمیشنهای سریالی، انیمیشنهایی هستند که در فصول جدا و قسمتهای متعدد در طول چند سال تولید میشوند و به نمایش درمیآیند. بنابراین، کارتونها و انیمیشنهای موفق و محبوبی چون «داستان اسباب بازیها»، «شگفتانگیزان»، «عصر یخبندان» و… جزو این دسته قرار نمیگیرند و در این پست به معرفی آنها نمیپردازیم.
با ما همراه باشید با فهرستی از جذابترین و مشهورترین انیمیشنهای سریالی تاریخ جهان از گذشته تا به امروز، از خاطرهبازی با انسانیت، سادگی، نجابت و معصومیت مواج در «بابا لنگ دراز» گرفته تا نگاه پست مدرنیته پاسبانی حیوانات از هستی در «سگهای نگهبان».
سیمپسونها، وقایع آینده جهان در داخل یک خانواده عجیب رخ میدهند!

یکی از طولانیترین و در عین حال جذابترین و پرافتخارترین انیمیشنهای سریالی که تاکنون در دنیا ساخته شدهاست، متعلق به تهیه کننده و کارتونیست مشهور آمریکایی به نام «مت گرینیگ» میباشد. مجموعه همیشه پرطرفدار «سیمپسونها» یا «خانواده سیمپسونها».
این سریال که به طور رسمی از سال ۱۹۸۹ پخش و انتشار قسمتهای آن تا سال ۲۰۱۷ ادامه یافت، با تولید مجموعا ۳۰ فصل و بیش از ۶۰۰ قسمت، تبدیل به طولانیترین مجموعه و سریالهای پخش شده در ایالات متحده شدهاست. مجله تایم این سریال را بهترین و موفقترین مجموعه تلویزیونی قرن بیستم معرفی کرد.
داستان این مجموعه، داستان گردهم آمدن خانواده «سیمسپونها» در یک شهر به نام «اسپرینگفیلد» میباشد که روابطی خاص و منحصر به فرد با یکدیگر دارند و در یک کلام، عجیبوغریبترین افرادی هستند که دور یکدیگر جمع شدهاند و میتوان اسم خانواده را بر رویشان گذاشت! پدر خانواده در نقش «هومر» و«مارج» در نقش همسر هومر و مادر خانواده، دارای سه فرزند به نامهای «بارت»، «لیسا» و «مگی» هستند. هر یک از این افراد، به عنوان نماد قشر یا طرز تفکری خاص در فرهنگ آمریکایی هستند. هومر یک کارمند بیدقت و حواسپرت است که اتفاقا به عنوان نگهبان یک نیروگاه اتمی باید دقت و وسواس کاری زیادی داشته باشد، یک پدر نهچندان سیاس، بانفوذ و قدرتمند اما مهربان و سادهدل. مارج یک زن خانهدار سنتی که بینش و طرز تفکری غالبا کلیشهای و قدیمی دارد اما از قدرت تجزیه و تحلیل بیشتری نسبت به شوهرش برخوردار است و بهنوعی حلقه اتحاد و قلب تپنده خانواده است. بارت فرزند ارشد خانواده، پسرک کلهشق و تنبلی است که علیرغم هوش و استعداد بالا، به درس و مدرسه علاقهای ندارد و از قدرت تخیل و نیروی کودکیاش غالبا در جهت اهداف شوم و شیطانی استفاده میکند. به همین دلیل یکی از محبوبترین شخصیتهای این مجموعه در نزد کودکان و نوجوانان است!
او یک خرابکار به تمام معناست! «لیسا» به عنوان عضو روشنفکر خانواده، رفتارها و نگرشهای خاص خود را دارد و با اینکه تنها ۸ ساله است، اما تماشای او ما را به یاد جوانان مستقل امروزی میاندازد که رفتارهایشان خیلی برای خانوادهشان قابل درک نیست اما مورد احترام است. او دختری مستقل، بااراده و قدرتمند است که برخلاف برادر بزرگترش از عزت نفس بالایی برخوردار میباشد. یک اومانیست طبیعتگرا که با هرگونه ظلم و ستم بشری و تخریب و آسیب رساندن به محیط زیست به مخالفت می پردازد. فرزند آخر خانواده نیز «مگی» دختر حدودا یک سالهای است که مدام پستانک میخورد و علاقه چندانی به حرف زدن ندارد! او شاید نماد کودکان جسور و خودمحور امروزی باشد که تا زمانی که نیاز نباشد خود را درگیر کارهای بزرگترها نمیکنند و تنها برای خود و دل خود زندگی میکنند اما با این حال هرگز بیفایده نیستند و گاه سادگی و نبوغشان، برای خانواده و پدر و مادر نیز باعث نجات از دردسرها و مشکلات بیشتر است. همانطور که مشخص است، سریال سیمپسونها هرگز یک مجموعه صرفا سرگرم کننده و خندهدار برای تماشا نبوده و در پس تک تک صحنهها و دیالوگها، فکر و اندیشه نهفتهاست.
یکی از مهمترین نکات جالب توجه درمورد این مجموعه، فرضیه پیشبینی بسیاری از وقایع آینده است که تاکنون بسیاری از آنها به وقوع پیوستهاند! از پیشبینی ریاست جمهوری دونالد ترامپ گرفته تا شیوع ویروس کرونا و بسیاری از پدیدههای سیاسی و اجتماعی دیگر! با این حال، سازندگان این مجموعه و طرفداران آن، هرگونه ادعای سیاسی بودن آن را ردکرده اند. اما همچنان پرونده معماگونه این سریال باز و اتفاقاتی که واقعا رخ میدهند و شباهتهایی زیادی که با وقایع رخ داده در سریال دارند، ذهن تحلیلگران و منتقدین را خالی از مشغله نمیکند.
سگهای نگهبان، مراقبانی خنگ و دوستداشتنی

در سالهای گوناگون ساخت انیمیشنهای کمدی همواره یکی از اصلیترین اهداف کمپانیهای ساخت انیمیشن و کارتونهای سینمایی بودهاست. نمونههای موفقی از چندگانه «عصر یخبندان» گرفته تا «ابری با احتمال بارش کوفته قلقلی» و «بالا» بودهاند که بتوانند نظر مثبت مخاطبین و منتقدین را در مقاطعی که تولید میشوند جلب کنند اما اینکه یک انیمیشن سریالی بتواند در سریها و فصلهای دنبالهدار خود موفق باشد و مخاطب کودک و نوجوانش را در سالهای بعدی تولید با خود همراه سازد، مسئله دیگری است.
یکی از موفقترین و جالبترین این مجموعهها، انیمیشن «سگهای نگهبان» یا «گشت پنجهای» به تهیهکنندگی «کیت چپمن» است که از سال ۲۰۱۳ در حال تولید و پخش از شبکه تلویزیون خانگی است. «جمی وایتنی» تا سال ۲۰۱۶ کارگردانی این انیمیشن را به عهده داشت اما از آن سال به بعد، «چارلز. ای. بستین» این مسئولیت را به دوش گرفتهاست. این انیمیشن محبوب کانادایی، داستان همراهی ۶ سگ دوست داشتنی و بامزه به نام های «مارشال»، «رابل»، «چیس»، «راکی»، «زوما» و «اسکای» با یک پسربچه ۱۰ ساله به نام «رایدر» است که به عنوان رهبر گروه، در تلاش برای مراقبت و پاسبانی از موجودات و محیط زیست در برابر تهدیدات و خطرهای احتمالی فعالیت میکند. بله، درست در خاطرتان مانده. رایدر نیز همانند بن ۱۰، در ده سالگی است که به عنوان قهرمان و مبارز در انیمیشنهای خارجی به ما معرفی می شود. فارغ از فرضیه القای انگیزههای پنهان سیاسی یا فرهنگی، این که علت تمرکز و توجه شرکتهای ساخت انیمیشن بر روی این سن خاص چه می تواند باشد، شاید خیلی دقیق مشخص نباشد اما به طور کلی، نشان دهنده توجه و هدفگزینی دقیق این کمپانیها، استودیوها و هنرمندان گرداننده آنها در ایجاد هویتی برونگرایانه، اکتیو و غیرمنفعلانه در میان کودکان و نوجوانان است.
هرکدام از سگهای نگهبان داستان، دارای کار و قدرتی خاص در مواجهه با رویدادها هستند. «مارشال»، آتشنشان و پزشک گروه که دیوانهبازی و دست و پاچلفتگی های مخصوص به خود را دارد! «رابل» معمار و مهندس تیم که خوراکش شخمزنی و زیر و رو کردن و به هم ریختن و سر هم کردن است! «چیس» باهوش و باذکاوت که نقش پلیس گروه را به عهده دارد و شم قدرتمند پلیسیاش، علاقه به جاسوسبازی را در او تقویت میکند. «راکی» آچارفرانسه گروه که کافی است آشغال و زباله تحویلش دهید و در چشم به هم زدنی ابزار صحیح و سالم و بهدردبخور تحویل بگیرید! «زوما» وظیفه نجات حیوانات آبزی از موقعیتهای خطرناک و غیرممکن را دارد و نهایتا «اسکای» شاد، جذاب، خندان و عشق پرواز که با هلیکوپتر بامزه اش، در آسمانها مشغول کار خود است. اسکای به نوعی ما را یاد شخصیت «شادی» در انیمیشن تحسین شده «درون بیرون» میاندازد.
«سگهای نگهبان» توسط استودیو گورو کانادا تاکنون در ۷ فصل و بیش از ۱۸۰ قسمت تولید و پخش شده و ساخت موفقیتآمیز فصول بعدی آن نیز کماکان ادامه دارد.
بن ۱۰، کودک قهرمانی که روز به روز قدرتمندتر میشود

شاید بهجرات بتوان گفت «بن ۱۰» محبوبترین یا حداقل یکی از محبوبترین کاراکترهای انیمیشنهای خارجی درمیان کودکان و نوجوانان ایرانی به خصوص پسرهاست. سریال «بن ۱۰» که به سرعت تبدیل به یکی از برترین و پرمخاطبترین انیمیشنهای سریالی تلویزیونی چند دهه اخیر شد، محصول سال ۲۰۰۵ آمریکاست که سری اول آن با همین نام در ۴ فصل ۱۳ قسمتی تا سال ۲۰۰۸ پخش شد و بهدنبال موفقیت آن، تولیدش متوقف نگردید و بلافاصله و تنها چند روز پس از پایان فصل اول، با نام «بن ۱۰، نیروی بیگانگان» سنگر را به عنوان پرچمدار هنر انیمیشنسازی در آن زمان حفظ کرد. اما این پایان کار نبود و ساخت و نمایش آن در سال های ۲۰۱۰، ۲۰۱۲ و ۲۰۱۶ نیز ادامه یافت.
آخرین سری این مجموعه پرطرفدار اکشن و ماجراجویی در سال ۲۰۲۰ هنوز در حال پخش است. از افتخارات بن ۱۰، کسب دو جایزه امی است. در این مقاله به سبب محدودیت فضا تنها به معرفی و ذکر نکاتی پیرامون سری اول که موفقترین سری این انیمیشن جذاب نیز میباشد میپردازیم.
«بنجامین تنیسون»، کودک ۱۰ ساله پرجنبوجوش و کنجکاوی است که در تلاش برای طرحریزی برنامهای تفریحی برای سپری کردن تعطیلاتی هیجانانگیز با پدربزرگش، با اتفاقات عجیب وغریبی مواجه میشود. او در میانه راه از پدربزرگ جدا شده و به تنهایی در جنگل شروع به پیشروی میکند که ناگهان شیئی بزرگ شبیه شهابسنگ از آسمان جلوی پای او فرود میآید. کنجکاوی بنجامین و سعی او برای تماشا و بررسی عمیق و دقیقتر سنگ مرموز، زمینهساز اتفاقات عجیب و هیجانانگیزی میشود. بنجامین در ادامه بررسی محتوای شی فرودآمده و به کار بستن تجهیزات داخل آن، درمییابد دارای قدرتی ماورائی از جنس تبدیل شدن به ده موجود فضایی و بسیار قدرتمند شده تا بتواند به مقابله با نیروهای شر و بیگانه بپردازد و علیرغم سن کمش، قهرمانی کوچک اما پرقدرت شود.
شرکت انیمیشنسازی کارتون نتورک استودیوز که یکی از معتبرترین و بزرگترین شرکتهای ساخت انیمیشن در جهان میباشد، ساخت و تولید بن ۱۰ را بهعنوان یکی از درخشانترین تجربیات خود برعهدهداشتهاست. موفقیت این انیمیشن سریالی جذاب باعث ساخت بازی ویدیوئی آن در سالهای گوناگون شده تا کودکان و نوجوانان علاقه مند، بیش از پیش با کاراکتر محبوب خود وقت بگذرانند و با قهرمانبازیهای او، همذاتپنداری کنند! خوب یا بد، محبوبیت بن ۱۰ درمیان پسربچههای ایرانی به قدری زیاد است که هر ساله در جشنوارههای گوناگون پوشاک، لوازمالتحریر و…، جزو پرفروش ترین و پرتقاضاترین طراحیهای فانتزی به شمار میرود.
بچه رئیس، کتوشلواری که ریاست میکند

بچه رئیس، بامزهترین شخصیت انیمیشنی این روزهای کمپانی دریمورکس، کمپانی که خالق انیمیشنهای بزرگی چون“شرک”،“ماداگاسکار” و “آن سوی پرچین ها” است. موفقیتهای بزرگ این کمپانی باعث شدهاست که همیشه انتظار انیمیشنهایی را از آنها داشتهباشیم که علاوه بر کودکان و خردسالان به مزاق بزرگترها هم خوش بیاید اما این بار این کمپانی دست به تولید اثری زدهاست که صرفا کودکان و خردسالان از آن لذت میبرند چون پر است از محیطهای رنگارنگ کودکانه و جذابیتهای بصری که برای ساعاتی میتواند فرزند شما را پای تلویزیون میخکوب کند و آرام نگه دارد.
این انیمیشن در ۲ فصل ۱۳ قسمتی ساخته شده و تاکنون با استقبال زیادی روبهرو بودهاست.
ماجرا از این قرار است که شرکت بزرگی به اسم شرکت نوزادان در میان ابرها وجود دارد که نوزادان را تولید و از آنجا راهی خانوادههایشان میکند اما در این بین نوزادانی هستند که با بقیه متفاوتاند، نوزادانی که از بقیه آگاهتر هستند و توانایی مدیریت دارند. بچههایی که کتوشلوار به تن میکنند و برای انجام ماموریتهای سری و غیرممکن راهی زمین میشوند. بچههایی که میشوند: بچه رئیس! قصه از ورود بچه رئیس به خانواده تیم هفت ساله آغاز میشود. تیم که تا قبل از این تمام توجه پدرومادر را برای خود داشته و زندگی رویایی را تجربه کرده اکنون با ورود ناگهانی این بچه رئیس ناخوانده به خانواده احساس خطر میکند و سعی میکند به رقابت با او بپردازد.
بچه رئیس شاید به اندازه دیگر آثار کمپانی دریمورکس قوی نباشد اما اثری است که به خوبی عواطف و احساسات کودکانه را به تصویر میکشد و نمایی کلی از احساسات و تجربیات فرزند اول خانواده هنگام ورود فرزند دوم را به نمایش میگذارد.
نقد انیمیشن بچه رئیس : بازگشت به کار | دنبالۀ فیلم سینمایی محبوب شبکۀ نتفلیکس
باب اسفنجی، اسفنجی غرق نشدنی

باب اسفنجی شلوارمکعبی یک انیمیشن سریالی آمریکایی محصول شبکه نیکلودین است که اولین قسمت آن در سال ۱۹۹۹ منتشر شد و یکی از محبوبترین و موفقترین کارتونهای تاریخ به شمار میآید. این انیمیشن سریالی که در ۱۲ فصل با ۲۴۶ قسمت ۲۰ دقیقیهای ساخته شده و فصل سیزدهم آن درحال ساخت است برنده ۵۰ جایزه از جشنوارههای گوناگون انیمیشن در سرتاسر دنیا شده و استقبال شدیدی که از این کارتون در کشوهای مختلف شدهاست، سازندگان آن را ترغیب کرده که فصل جدیدی برای این انیمیشن جذاب و دوستداشتنی بسازند و پایانی برای آن درنظر نگیرند.
باب یک اسفنج دریایی زردرنگ دوستداشتنی که از آشپزی در رستوران آقای خرچنگ لذت میبرد همراه با دوستان خود در شهر دریایی بیکینی باتم در اقیانوس آرام زندگی میکند. شخصیتهای مختلف این داستان و ویژگیهای مختلف هرکدام باعث خلق داستانی جذاب و دلنشین شدهاست.
باب اسفنجی که بسیار شاد و پرانرژی است به گونهای رفتار میکند که با رفتارهای ساده و بی آلایش کودکان کاملا مطابقت دارد. پاتریک دوست صمیمی باب اسفنجی که ازهوش و خلاقیت بهرهی چندانی نبرده باعث خلق لحظاتی شاد و مفرح برای کودکان میشود. اختاپوس شخصیتی بیحوصله و خودخواه که از مزاحمتها و دردسرهای باب و پاتریک به ستوه آمده و تنها شخصیت عاقل داستان به نظر میرسد! و درنهایت آقای خرچنگ شخصیتی خسیس و پولدوست که صاحب رستورانی است که باب در آن کار میکند و قسمت جالب ماجرا این جاست که دختری دارد که یک نهنگ است! روایت زندگی یک اسفنج در دریا و نحوه تعامل و برخوردی که او با دوستانش دارد انیمیشن جذابی را رقم زدهاست که باعث شده فیلم های مختلفی با الهام از باب اسفنجیشلوارمکعبی ساخته شود.
بابا لنگ دراز، سایهای فراموش نشدنی

بابا لنگ دراز، جودی ابوت و سالی اسامی آشنایی که برای یکبار هم که شده به گوش خیلیها خوردهاست و یادآور دختری است با موهایی قرمز رنگ و شجاعتی مثال زدنی. انیمیشن سریالی “بابا لنگ دراز” که توسط کمپانی ژاپنی نیپون در ۴۰ قسمت ۳۰ دقیقهای در سال ۱۹۹۰ ساختهشده اقتباسی است هوشمندانه و دلنشین از رمانی با همین نام اثر “جین وبستر”، نویسندهای روان نویس که آثارش با محبوبیتی از طرف ردههای سنی مختلف همراه بودهاست.
جودی دختری شاد، باهوش با تخیل بسیار قوی که پدر و مادر خود را در کودکی از دست داده و در یک نوانخانه با شرایطی سخت زندگی میکند اما وقتی این استعداد و تخیل او توسط یکی از خیرین نوانخانه شناسایی میشود،او را به کالج فرستاده و داستان اصلی سریال از ورود جودی به دبیرستان آغاز می شود و سه سال از زندگی جودی از ترک نوانخانه تا پایان دبیرستان را به تصویر میکشد.
جین وبستر با خلق کاراکتر جودی به خوبی ظرافتهای دنیای دخترانه را به تصویر کشیدهاست. دنیایی که در عین داشتن رنگولعابهای صورتی،ذوق زدگیها و زود رنجیها از استقلال و آزادی صحبت میکند. از دختری صحبت میکند که روزها به تلاش برای حفظ هویت خود و شبها به داستانسرایی میپردازد. بابا لنگ دراز با داستانی زیبا و گرافیکی خوب علاوه بر داشتن جنبه های سرگرم کننده به عواطف انسانی مانند نوع دوستی و بخشش پرداخته و داستان به گونه ای روایت شده است که هر فردی در هر سن و سالی به خوبی می تواند با ان ارتباط برقرار کند.
بابا لنگ دراز اثری است که علاوه بر انیمه های ژاپنی به دنیای سینما و تئاتر هم وارد شده و روایتی است که پس از سال ها هنوز بر سر زبان هاست و همچنان دوست داشتنی و فراموش نشدنی است.
آنه شرلی، دختری با تخیل بی حد و مرز

«آنه! تکرار غریبانه روزهایت چگونه گذشت، وقتی روشنی چشمهایت در پشت پردههای مه آلود اندوه، پنهان بود…».
قطعا این دکلمه دلانگیز و نوستالژیک با گویندگی نصرالله مدقالچی برای همه کودکان دهه ۶۰ و ۷۰ تداعیکننده فرازونشیبهای زندگی دختری است با موهای قرمز به نام آنه شرلی. آنه، دختری است کک و مکی با موهای قرمز که در یتیمخانه بزرگ شدهاست. او باهوش است، قوه تخیل بی حدومرزی دارد و با امید و مهربانی و پشتکار سعی دارد زندگی جدیدی را آغاز کند و به گونهای متفاوت با دیگران برخورد کند. او که میپندارد هیچکس دوستش ندارد صاحب خانواده میشود، دوست پیدا میکند، مدرسه میرود و در یکی از بهترین کالجهای دنیا به تحصیل میپردازد و استعدادهایش را شکوفا میکند.
«آنه شرلی، دختری با موهای قرمز» یک انیمه ژاپنی ۵۰ قسمتی است برگرفته از رمان “آن شرلی در گرین گیبلز” اثر “لوسیمادمونتگومری” که در سال ۱۹۷۹ توسط کمپانی نیپون به نمایش درآمد. مونتگومری شخصیت آنه شرلی را به شکلی کاملا ملموس و واقعی به تصویر کشیدهاست. دختری که خیالپرداز و وفادار است و به همان میزان سر به هوا، یکدنده و گاهی هم پرخاشگر!
لطفا دخترکفشدوزکی یا همان میراکلس هم اضافه کنید با سرچ کردن در اپارات عشق فقط دخترکفشدوزکی می فهمید که ۵ میلیارد ساعت بازدید داشته و بهترین انیمیشن جهان شده
سلام
حتما به نویسنده منتقل میشه تا بررسی کنه.
سلام لطفا به این لیست آبشار جاذبه و دیجیمون و ناروتو رو هم اضافه کنید ممنون
آبشار جاذبه رو فراموش نکنین، از بهتریناس
واقعا که افتضاحه
موافقم
میراکلس خیلی عالیه و یکی از بهترین های دنیاست حتما نگاه کنید