هرکسی میداند که ابرقهرمانها ریشه در اسطورههای باستانی یونان و روم و سایر امپراطوریهای قدیمی دارند.
چطور لیگ عدالت مثل خدایان یونانی است؟
هرکسی میداند که ابرقهرمانها ریشه در اسطورههای باستانی یونان و روم و سایر امپراطوریهای قدیمی دارند. اما هرچقدر هم که متغیر به نظر برسند، همچنان یکسان باقی میمانند. همانطور که روزی خدایان را میپرستیدیم امروزه ما ابرقهرمانها را میپرستیم. درست است که در مراسم قربانی باستانی شرکت نمیکنیم، اما میتوان ادعا کرد که «جشنواره کامیک کان» برای عدهای درست مانند یک «تجربه مذهبی» است. اگر دقیقتر نگاه کنید شباهتهای بیشتری میان لیگ عدالت و خدایان یونانی میبینید. و این فقط محدود به موارد شاخص نمیشود، تمامی دوازده خدای اصلی المپ، یک «همتا» در برج مراقبت لیگ عدالت دارند. حالا دقیقا چطور میتوان این دو پانتئون را مقایسه کرد؟
۱۲. زئوس = سوپرمن
فرمانروای آسمان با قدرتی تقریبا نامحدود
شاید یکی از واضحترین موارد در لیست است که البته این نکته چیزی از تناسب این مقایسه کم نمیکند. «زئوس» و «سوپرمن» هردو قهرمان زاده شدهاند و قدرتمندترین فرد در گروه مربوط به خود هستند. سوپرمن معمولا مانند یک خدا به ذهن میآید؛ خدای بیگانهای که به طرزی باورنکردنی محافظ خانه انتخابیاش است. مانند زئوس، سوپرمن لباس مبدل به تن میکند تا بتواند در میان انسانهای فانی راه برود و ببیند زندگی روی زمین چگونه است. البته هردو بیشتر در خانه خود در آسمان به سر برده و مانند خدایانی هستند که بر ما سروری میکنند.

۱۱. هادس = بتمن
شاهزاده تاریکی با ثروتی غیرقابلتصور که مقری زیرزمینی را ترجیح میدهد.
مانند «هادس» که برادر تاریک «زئوس» است «بتمن» هم همتای تاریک «سوپرمن» است. مانند هادس، بتمن خانهاش را در زیرزمین ساخته است و بخش اعظم قدرتش از ثروت زیاد او میآید. این جنبه خصوصا باعث میشود که بتمن بیشتر شبیه «پلوتو»، نسخه رومی هادس باشد، اما ما این نکته را فعلا کنار میگذاریم. بهسختی بتوان بتمن را بهعنوان حاکم عالم زیرین دنیای DC در نظر نگرفت، حاکمی که سرنوشت محتوم ارواح نفرینشده را تعیین میکند. علاوه بر این، بتمن اغلب خارج از دایره لیگ عدالت قرار دارد، عضوی که هیچکس کاملا به او اعتماد ندارد، بسیار شبیه هادس و خانواده المپی او.
نقد سریال شبح نویسنده | در مسیر جذاب سازی ادبیات، هر بار یک داستان

۱۰. پُسیدون = آکوامن
فرمانروای هفت دریا که اقیانوس و ساکنانش از او دستور میگیرند.
خب، شما میدانستید این یکی داستان پیدا میکند؛ درواقع، یافتن تفاوتهای بین «پوسیدون» و «آکوامن» سختتر است؛ با توجه به اینکه اولی اصلیترین الهامبخش برای دومی است. آنها هر دو حتی سلاح انتخابی یکسانی دارند: نیزهی سه شاخ. شاید تفاوت اصلی بین آنها این باشد: درحالیکه پوسیدون یکی از سه خدای قدرتمند المپ است، آکوامن چیزی شبیه به شوخی است. من حدس میزنم این نشان میدهد که یونانیهای باستان فکر میکردند که توانایی صحبت کردن با ماهیها بسیار باحال تر از چیزی است که ما فکر میکنیم.
مروری کوتاه بر فیلم میکاپ محصول ۲۰۲۰

۹. هرا = واندروُمن
محافظ خانواده و سنتها
خب، اگر اینکه «واندرومن» بهطور کلی یکی از جنگجویان آمازون است را موقتا کنار بگذاریم، درواقع مهمترین نکته برای او سنتهای مردمش است. او با قدرت از خانه و خانوادهاش دفاع میکند. شاید تفاوت او و «هرا» در این باشد که واندرومن همیشه به یک «مرد خوب» نیاز دارد. اگرچه با سوپرمن هم بهاندازهی «استیو ترور» جفتوجور میشود. درهرصورت میتوان گفت هردوی آنها بهطور موثری «مادر» گروه مربوط به خود هستند و اگر کسی به اعضای گروهشان حمله کند با قدرت واکنش نشان میدهند.

۸. آرتمیس = آرتمیس
دوشیزه و شکارچی جوان که تیرکمان و شب را ترجیح میدهد.
این یکی خیلی مشخص است. حتی نامی که بهصورت کاملا عمدی برای این کاراکتر انتخابشده هم گویاست؛ اما در این انتخاب، این نکته که «آرتمیس»، خدای یونانی، معمولا در سیمای جوانی به تصویر درمیآید حائز اهمیت است. هیچکدام از اعضای بزرگسال لیگ عدالت بهدرستی در این موقعیت جای نمیگیرند. و اصلا چرا باید به فرد دیگری فکر کنیم وقتی موضوع تا این روشن است؟

۷. آرس = هاوکمن
فقط جنگ را میشناسد و سرش درد میکند برای دعوا!
از میان همهی اعضای لیگ عدالت، شاید «هاوکمن» تنها کسی باشد که تمایلات جنگطلبانه دارد. او بسیار بیشتر از دیگران میل به مبارزه دارد. با گرز مرگبارش تعجبی ندارد که بیشتر یک جنگجو باشد تا صلحطلب. علاوه بر این هم «آرس» و هم هاوکمن درزمینه عشق و عاشقی اوضاع پیچیدهای دارند (البته به دلایلی بسیار متفاوت). اما دور از واقعیت نیست اگر بگوییم هردوی آنها علیرغم سرشت ستیزهجویشان عشقی جاودان دارند.

۶. هفائستوس = گرین لنترن (فانوس سبز)
ابزار و سلاحهایی فراتر از حد تصور میسازد.
«هفائستوس» خصوصا آن طوری که در کتابهای «پرسی جکسون» توصیفشده، مبتکر خدایان است؛ آن که عجایبی مانند نیزه نورانی، گاو طلایی و آن ربات عنکبوتهای باحال را میسازد. بله درست است که عنکبوتها در اساطیر ذکر نشدهاند، اما بههرحال. مانند هفائستوس، تنها محدودیت «گرین لنترن» قوهی تخیل اوست؛ اگر بتواند به چیزی بیندیشد حتما میتواند آن را بسازد. گرچه ممکن است لنترن نقش تامینکننده تسلیحات را مانند هفائستوس ایفا نکند اما کاملا درست است اگر ادعا کنیم بهترین شمشیر را او میسازد.

۵. آپولو = گرین ارو (کماندار سبز)
کمانداری دارای مهارت بینظیر با کمی تمایل به عصیانگری و عشقی به خنیاگری.
ارتباط واضح کماندار بودن این جفت به کنار، هردوی آنها به گاهی عمل کردن برخلاف طبیعت ذاتیشان مشهورند؛ «آپولو» هیچوقت از حیث مسائل تربیتی، بهترین فرزند «زئوس» نبوده است و معمولا سروگوشش جاهایی که نباید میجنبد. «گرین ارو» از طرف دیگر، بهعنوان یک آنارشیست و در مواقعی یک کمونیست شهرتی برای خود دستوپا کرده است. اما همچنان مهمترین نکته در شباهتشان این است که هر دو کمانهایشان را با دقتی بدون نقص بکار میبندند و همچنان میتوان الیور را خوانندهای قابلقبول تصور کرد.

۴. آتنا = اُرکل
یک متخصص تاکتیک که ترجیح میدهد با استفاده از خرد مبارزه کند، نه قدرت.
آنجا که «آرس» در مبارزه خشم و غضب نشان میدهد، «آتنا» جنگجویی آرام و دارای استراتژی است. هم آتنا و هم «اراکل» ترجیح میدهند که از هوش و آگاهی خود برای برتری در جنگهایشان استفاده کنند. درست است که همچنان امکان دارد آتنا را در خط مقدم بیابیم، اما اراکل هم در صورت امکان کنار او حضور خواهد داشت. همچنین هیچ ارزشی ندارد که باربارا گوردن در نقش «بتگرل» بسیار کمتر همانند آتناست تا زمانی که در نقش اراکل است. برای اینکه تنها زمانی که اراکل است تواناییهایش بهدرستی بکار گرفته میشوند.

۳. آفرودیت = بلک کنری (قناری سیاه)
زیبایی برای او یک اسلحه است و فقط با شنیدن صدایش مردان بهزانو در میآیند.
«قناری سیاه» بهوضوح از زیباییاش بهعنوان یک عامل برای پرت کردن حواس دیگران استفاده میکند؛ کسی که لباسهای تورتوری او را دیده باشد این نکته را تایید میکند. همچنین در زمان خودش بهعنوان زنی اغواگر شناختهشده، گرچه نهایتا با «گرین ارو» روی هم میریزند. درحالیکه شاید نتوان قدرت او را مستقیما به ویژگیهای واقعی «آفرودیت» وصل کرد اما در بین اعضای زن گروه، او همواره زنانهترینشان است.

۲. هرمس = فلش
یک پیامرسان و یک حیلهگر با پاهایی که مانند بذلهگوییاش بسیار سریعاند.
«هرمس» و «فلش» هردو به خاطر سرعتشان شناخته شده هستند، طوری که هرکدام میتواند سریعتر از دیگری بدود. تندپای یونانی بهشدت بر لباس اصلی فلش تاثیر گذاشته و حتی بالهای متصل به گوش و پاهای او در شکل امروزی فلش بهنوعی وجود دارند. علاوه بر این فلش و هرمس هردو مستعد کمی شیطنت و در طنازی سریعتر از هر کار دیگری هستند.

۱. دیونسوس = شکارچی مریخی
عاشق شراب و بزم که بدون لبخند و نوشیدنی دیده نمیشود.
هرکسی میداند که منهانتر مریخی دیوانهی جشن و پایکوبی در میان اعضای لیگ عدالت است. منظورم این است که شما را به خدا یک نگاهی به قیافهی او بیندازید. نمیتوانم تعداد دفعاتی که منهانتر به خاطر اینکه با رفقای مریخیاش در حال مشروب خوردن بوده و دیر به یک صحنهی جرم رسیده را بشمردم. وقتهایی که ادعا میکند یک ستارهی راک مریخی است و کلهاش را به شکل میکیماوس درمیآورد و …
اوه، صبر کنید. یاد چارلی شین افتادم. حدس میزنم معادل خیلی خوبی برای دیونسوس در لیگ عدالت وجود نداشته باشد. اما حقیقتا این یکجورهایی خوب نیست؟ شما نمیخواهید که یک مست برای نجات دنیا تلاش کند، میخواهید؟
