برای اولین بار در تاریخ، فیلمی غیر انگلیسیزبان برنده جایزه اسکار بهترین فیلم شده است.
زمانی که جین فوندا در نودودومین مراسم اسکار، درست قبل از اعلام نام برنده مهمترین جایزه لبخند زد و لحظهای مکث به خرج داد، شاید میشد حدس زد که اتفاقی تاریخی رخ داده است. بله، فیلم «پاراسایت» برنده جایزه بهترین فیلم سال شده بود. کافی است یکبار دیگر این صحنه و لبخند جین فوندا را تماشا کنید تا اهمیت موضوعی که از آن صحبت میکنیم را درک کنید. برای اولین بار در تاریخ، فیلمی غیر انگلیسیزبان برنده جایزه اسکار بهترین فیلم شده است. با فیلیمو شات همراه باشید تا این رویداد تاریخی را بررسی کنیم.
پیش از برگزاری نود و دومین مراسم سالانه اسکار، تقریباً قابل پیشبینی بود که چه کسانی برنده جایزه خواهند شد؛ برای مثال در بخش بازیگری، مشخص بود که برد پیت، لورا درن، واکین فینیکس و رنی زلوگر شانسهای مسلم دریافت جایزه هستند. نکته جالب این بود که سخنرانی این بازیگران پس از دریافت اسکار در کنار جذابیت و الهامبخشی، یک نقطه اشتراک داشت: طعنه به مسائل سیاسی. برای کسانی که فصل جوایز را با دقت بیشتری دنبال کرده بودند، حتی این صحبتها هم قابل پیشبینی بود.
مراسم اسکار ۲۰۲۰ با ترانهخوانی جنل مونی پرحاشیه آغاز شد. در میانه مراسم هم آهنگهایی اجرا شد که طیف وسیعی از سبکها را شامل میشد. نکته جالب، حضور امینم (رپر مشهور برنده اسکار)، برای خواندن ترانه «خودتو غرق کن» با عنوان اصلی «Lose Yourself» روی صحنه بود. اهداکنندگان جوایز با دقت انتخاب شده بودند تا خلاء نبود مجری به نحوی جبران شود. جولیا لوئی درایفوس در کنار ویل فرل برای اهدای جایزه بهترین فیلمبرداری روی صحنه آمدند و اسکار را به راجر دیکینز برای فیلم «۱۹۱۷» تقدیم کردند. مایا رودولف و کریستن ویگ نیز با طنزپردازی خود مراسم را گرمتر کردند. اما تمام اینها تنها حواشی یک اتفاق مهم بودند. اتفاقی تاریخی که تقریباً یک قرن طول کشید تا شاهد آن باشیم.

ده فیلم برنده اسکار که بهتر از تصور ما هستند
زمانی که «انگل» جایزه بهترین فیلم بینالمللی (که قبلاً بهترین فیلم خارجیزبان نامیده میشد) را تصاحب کرد، هیچکس شگفتزده نشد. سال گذشته، وقتی فیلم «رما» با عنوان اصلی «Roma» برنده این جایزه شد، بسیاری از ما یقین حاصل کردیم که این جایزه درواقع پیامی با این مضمون است: «ما عاشق فیلم شما شدیم اما لطفاً از حدتان عبور نکنید.». حتی هنگامی که بونگ جون-هو و هان جین-وون برای دریافت جایزه بهترین فیلمنامه به روی صحنه دعوت شدند باز هم کسی تعجب نکرد. مدت زیادی است که داوران اسکار این دو جایزه را با اطمینان خاطر به استعدادهای پیشگام و آثار خیرهکننده اهدا میکنند اما جایزههای بزرگ را برای پروژههایی با ایدئولوژی منطبق بر رویکردهای آکادمی نگه میدارند.
همهچیز زمانی تغییر کرد که نوبت به اهدای جایزه بهترین کارگردانی رسید. اسپایک لی، که سال گذشته برای فیلم «بلکککلنزمن» با عنوان اصلی «BlacKkKlansman» جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی را دریافت کرده بود با کتی بنفش وارد صحنه شد. تاد فیلیپس، سم مندس، کوئنتین تارانتینو و مارتین اسکورسیزی بزرگ کارگردانهای بودند که غلبه بر آنها برای دریافت اسکار بهترین کارگردانی کاری بسیار دشوار بود اما بونگ جون هو توانست این کار را انجام دهد. زمانی که نام او خوانده شد، بونگ بهتزده بود. لحظاتی طول کشید تا باور کند چنین جایزه بزرگی را تصاحب کرده است.

سخنان بونگ در قدردانی از مارتین اسکورسیزی و تأثیری که از او پذیرفته بود، لحظهای احساسی برای افراد حاضر در مراسم و بینندگان تلویزیونی رقم زد. اسکورسیزی زمانی گفته بود که «فیلمها هر چه شخصیتر باشند، خلاقانهتر هستند.» و این جمله، در اعماق قلب بونگ جون هو حک شده بود. پس از دریافت این جایزه، حسی مبهم در دل بسیاری از هواداران فیلم «پاراسایت» ایجاد شد که شاید، فقط شاید، این فیلم کرهای با برنده شدن بزرگترین جایزه اسکار تاریخ را تغییر دهد. اتفاقی که سال گذشته برای آلفونسو کوارون و فیلم «رما» رخ نداد، حالا میتوانست برای بونگ جون هو و «انگل» رخ دهد؛ حالا بارقههای امید در قلب تکتک کرهایها روشن شده بود.
«هیچچیز مهمتر از آگاهیبخشی نیست.»
پس از اهدای جایزه بهترین بازیگر نقش اصلی مرد به واکین فینیکس و جایزه بهترین بازیگر نقش اصلی زن به رنی زلوگر، تنها چند دقیقه به پایان مراسم مانده بود. جین فوندا با لباسی قرمز وارد صحنه شد و حضار مراسم به افتخارش از جا بلند شدند. «هیچچیز مهمتر از آگاهیبخشی نیست.» این جملهای بود که بر زبان جین فوندا، برنده دو جایزه اسکار جاری شد؛ جملهای که تقریباً تمام فیلمهای نامزد شده در رشته بهترین فیلم را شامل میشد. پس از پخش معرفی کوتاهی از فیلمها، فوندا پاکت را باز کرد، مکثی کوتاه و یک لبخند: اسکار اهدا میشود به «پاراسایت».
شنیدن این که فیلم «انگل» به عنوان بهترین فیلم سال انتخاب شده است، احساس سعادتمندی را به معنای واقعی کلمه نصیب هوادارانش میکند. فیلمهای خارقالعاده و ارزشمندی نامزد دریافت این جایزه شده بودند اما برخلاف پیشبینیها، داوران اسکار تصمیم گرفتند تاج را روی سر فیلمی غیر انگلیسیزبان بگذارند که به اختلافات طبقاتی میپردازد. «پاراسایت» در این رقابت توانست فیلمی هالیوودی درباره هالیوود، اقتباسی ادبی از یک رمان آمریکایی، یک بلاکباستر محبوب و برجسته و درامی با ویترین پر شده از اسطورههای بازیگری را شکست دهد و تاریخساز شود.

حس هیجان ناشی از برنده شدن این فیلم، از هیجان ناشی از برنده شدن دیگر فیلمها متمایز بود؛ احساسی بینظیر و منحصربهفرد تمام وجود بینندگان را در بر گرفته بود. تابهحال هیچ فیلمی نتوانسته بود با زبانی غیر از انگلیسی برنده جایزه بهترین فیلم شود. (اگرچه برخی از خورههای سینما اشاره کرده بودند که فیلم فرانسوی «آرتیست» با عنوان اصلی «The Artist» به کارگردانی میشل آزاناویسوس توانسته بود این اسکار را در سال ۲۰۱۱ تصاحب کند اما چون فیلم صامت بود اجازه دهید آن را در نظر نگیریم).
برای کسانی از ما که مدت زیادی است سینما را بهعنوان نمادی از هویت تماشا میکنیم، برنده شدن فیلم «انگل» در چهار رشته مهم مراسم اسکار، نوعی اعتراف جمعی بود که نشان میداد سینما از حلقه استودیوهای آمریکایی و پردههای نقرهای ایالاتمتحده خارج شده است و همه میتوانند از نگاه به فرهنگهای متنوع لذت ببرند. تماشای «پاراسایت»، دیدن کار هنرمندی است که آثار بزرگان سینما، از هیچکاک گرفته تا اسکورسیزی را تحلیل کرده و از آنها الهام گرفته است. تماشای این اثر درواقع تجربهای هیجانانگیز است که نهفقط به فرهنگ کشور کره جنوبی میپردازد، بلکه مسائلی جهانی را مطرح میکند. «Parasite» تلفیقی غیر قابلطبقهبندی از چند سبک و ژانر است اما به نحوی باورنکردنی منسجم و قابلدرک از آب در آمده است.
فیلم «انگل»، مسائل را بهقدری در لحظه و شفاف بیان میکند که مخاطب گذر زمان را حس نمیکند. از همان ثانیهای که فیلم آغاز میشود، چیزی که به نظر میرسید تماشایش دشوار باشد، چنان موانع ناشی از زبان و زیرنویس را از بین میبرد که گویی در حال تماشای فیلمی به زبان مادری خود هستیم. زمانی که این فیلم را با دختر نوجوان و مادر هفتادسالهتان تماشا کنید و به نظراتشان درباره فیلم گوش دهید، خواهید دانست که «پاراسایت» علاوه بر مطرح کردن مضامین هنری و سیاسی عمیق، در قلب و جان عموم مردم نفوذ کرده و آگاهی آنان را ارتقا داده است.
آیا برنده شدن فیلم «انگل» در چهار رشته مهم اسکار بدین معنا خواهد بود که مردم بیشتری آخرین فیلم بونگ جون هو را تماشا خواهند کرد؟ آیا آنها سراغ دیگر آثار کشور کره جنوبی خواهند رفت؟ آیا سینمای آسیا طرفدار بیشتری پیدا خواهد کرد؟ آیا فیلمهای غیر انگلیسیزبان نقل محافل خواهند شد؟ «پاراسایت» با برنده شدن اسکار این فرصت را پیدا کرده که نهتنها بیشازپیش دیده شود، بلکه راه را برای آثار مشابه خود هموار کند. شاید این فیلم باعث شود حس بهتری نسبت به دیگر آثار بینالمللی پیدا کنیم. شاید حالا دیگر فیلمهای غیر انگلیسیزبان برایمان عجیبوغریب نباشند. شاید حالا دیگر دیدن چهرههای آسیایی که به روی صحنه میآیند تا جوایز بینالمللی را دریافت کنند ما را کمتر شگفتزده کند.
مراسم اسکار دیگر یک رویداد محلی و مختص به آمریکا نیست، این مراسم حالا کمی بیشتر به دنیا توجه میکند. حالا مردم دنیا با فرهنگهای مختلف میتوانند از دریچه نگاه خود جهان را نظاره کنند و با خلق فیلمهایی نوآورانه، نهتنها سینماهای جهان را فتح کنند، بلکه افراد بیشتری را تحتتأثیر قرار دهند. پس از این رویداد تاریخی، حداقل کاری که هرکس میتواند انجام دهد پروراندن چنین رویایی در ذهنش است. اما مگر این هدف فیلمها نیست؛ این که الهامبخش شما برای رویاپردازی شوند؟
منبع: Rolling Stone
این فیلم فیلم خوبی بود ولی دوست داشتم جوکر اسکار بگیره