واکنش اولیه تعدادی از منتقدان به «کشتارگاه» را در فیلیمو شات مرور میکنیم.
سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر از نیمه گذشته و فضای امروز پردیس ملت بیش از هر چیز تحت تاثیر یک رویداد کاملا غیرسینمایی قرار دارد: بازی دربی!
قبل از آن که منتقدان و خبرنگاران بنشینند پای فوتبال، سانس اول به نمایش «کشتارگاه» اختصاص یافت. فیلمی از عباس امینی، کارگردان سرشناس آثار تجربی که قبلا در جشنوارههای متعدد بینالمللی هم حضور پیدا کرده اما چون هیچکدام از کارهای قبلیاش پروانه ساخت سینمایی نداشتهاند، امسال با چهارمین فیلم بلندش در بخش نگاه نو (رقابت فیلمهای اول) حضور پیدا کرده است. واکنش کلی منتقدان به «کشتارگاه» نسبتا مثبت بود.
برخلاف ساختههای قبلی امینی، «کشتارگاه» فیلم جریان اصلی است و فضایی جنایی دارد و امیرحسین فتحی، باران کوثری، مانی حقیقی و حسن پورشیرازی در آن ایفای نقش میکنند.
واکنش اولیه تعدادی از منتقدان به «کشتارگاه» را در فیلیمو شات مرور میکنیم.
علی نعیمی: «کشتارگاه» عباس امینی فیلم، زمانه خویش است؛ روایت یک جنایت در لابهلای زرقوبرق دلار و جامعه ای که در زیر پوست شهرش انسانیت را میان حوالههای ارزی خریدوفروش میکنند. به نظر میرسد تماشای «کشتارگاه» میتواند یک هشدار جدی به مردمان دیاری باشد که روزگاری است جز خودشان و سایه وحشتشان چیز دیگری را نمیشناسند. فیلم، جزو آثار مطرح جشنواره امسال است و میتواند در اکران حرفهایی برای گفتن داشته باشد. امیرحسین فتحی بازی درخشانی در نقش امیر دارد و این اطمینان را به سینمای ایران میدهد که بیشتر از قبل میتوانند روی تواناییهایش حساب کنند.
بهمن عبدالهی: «کشتارگاه» را میتوان به عنوان فیلم اول، یک گام خوب حساب کرد؛ اما به این معنی نیست که اثری بدون عیب و نقصی باشد. فیلم، کوشیده است تا در مسیر پرداختن به معضلات اقتصادی جامعه امروز (اینجا موضوع اختلالات ارزی)، یک درام اجتماعی ایجاد کند. اما نه به طور ریشهای و عمیق به آن معضل پرداخته و نه یک داستان جذاب ارائه کردهاست. مشکل اصلی، در بیان قصهای است که نه درامی عاشقانه از آب درآمده، نه یک اثر تحقیقی، نه یک فیلم اجتماعی تاثیرگذار. برخی صحنهها که بدون دلیل طولانیاند، فیلم را دچار کسالت می کنند. با این همه، میشود امید داشت که فیلمساز به دنبال تعالی خود در سینما باشد.
مریم قربانینیا: یک روایت ساده از اتفاقات تلخی که در پی وجود اقتصاد بیمار در یک جامعه رخ میدهد و افراد برای انحصار بیشتر و طمع سود بیشتر، دست به انجام کارهای خلافی میزنند که درنهایت و در پی جنگ قدرت به نابودی کشیده میشوند. در این بین، افرادی نیز ناخواسته درگیر این ماجرا میشوند. بازی خوب بازیگران و کارگردانی قابلقبول را میتوان از نقاط قوت این فیلم دانست.
امین مبینی: فیلم، آغاز و پایان فکر شدهای دارد و سازندگان تلاش کرده بودند با نمایش مسبب اصلی قتل در همان پرده نخست، برای تماشاگر درباره چراییاش تعلیق ایجاد کنند. تمهید ارزشمندی است، اما بهشرطی که درام در طول روایت به خوبی پرورش یابد. کندی روایت و انحراف چندباره و بیدلیل از اصل ماجرا بهکنار، شخصیتپردازی مشکل جدی «کشتارگاه» است. دلیل بسیاری از رفتارها، تصمیمات و چرخشهای آدمهای فیلم نامشخص است. بااینحال تصویربرداری چشمنواز و انتخاب مناسب بازیگران به کیفیت اثر کمک کرده. بهخصوص بازی امیرحسین فتحی در نقش اصلی که از استاندارد مناسبی برخوردار است.
بهنام شریفی: فیلم، داستانش را تا میانه به خوبی پیش میبرد. الگوی روایی، تحت تٲثیر «دایره مینا»ی مهرجویی است. امیر میخواهد از طریق همراهی با متولی، طبقهاش را عوض کند. پسزمینه نوسانات دلار و داستان جنایت در ابتدای فیلم و داستانکهای مختلف، به صورت مقطع روایت میشوند و فیلم از میانه تمرکز رواییاش را از دست میدهد. مسٲله اکثر فیلمهای امسال جشنواره مضمونزدگی است؛ مسٲلهای که در «کشتارگاه» هم دیده میشود.
سید آریا قریشی: برخلاف آنچه در اکثر فیلمهای ایرانی میبینیم، ما را بهسرعت درگیر موقعیت محوری میکند؛ اما درنهایت فیلم خستهکنندهای از کار درآمده است. علت هم این است که موقعیت اولیه به حاشیه میرود تا دقایقی صرف نمایش شلوغی و دلارفروشی و بحث در مورد افزایش قیمت ارز و مسائل مشابه شود. مشخص است که این ماجرا قرار است به موقعیت اولیه وصل شود اما تا وقتی این اتفاق نیفتد، تماشای این میزان تأکید بر بحثهای مرتبط با دلار خستهکننده است.