فیلم جدید «کینه»، سعی دارد از چشماندازی متفاوت به داستان اصلی نگاه کند و در کنار به تصویر کشیدن صحنههای ترسناک، مخاطب را از لحاظ عاطفی وحشتزده نماید.
فیلم جدید «کینه» محصول سال ۲۰۲۰، با چشماندازی فریبنده آغاز میشود. نیکلاس پس، که پیش از این دو فیلم ترسناک در کارنامه داشت، حالا دومین بازسازی آمریکایی از فیلم ژاپنی «کینه» محصول سال ۲۰۰۲ را ساخته است. فیلم جدید و اصلاحشده «کینه» با عنوان اصلی «The Grudge»، در اغلب صحنهها بهاندازهای تند و زننده است که تماشاگر را راضی میکند. «کینه» به خوبی توانسته ویژگیهای عمومی این ژانر را ارائه دهد و همانند اکثر فیلمهای ترسناک، صحنههایی را به تصویر بکشد که مخاطب با دیدن آنها از ترس شوکه میشود. در نقد و بررسی فیلم جدید «کینه» با فیلیمو شات همراه باشید.
فیلمنامه «کینه ۴» بر اساس فیلم اصلی این مجموعه به کارگردانی تاکاشی شیمیزو نوشته شده است که در سال ۲۰۰۴ اکران شد. فیلم «کینه» محصول سال ۲۰۰۴، درواقع اولین بازسازی آمریکایی از فیلم ژاپنی «جو-آن: کینه» محصول ۲۰۰۲ به کارگردانی خود تاکاشی شیمیزو بود. داستان قسمت جدید، باز هم در مورد یک خانه ژاپنی است که وقوع قتلی وحشتناک، موجب نفرین شدن آن شده؛ حالا موجودی فراطبیعی، هرکسی را که وارد خانه شود دنبال میکند و به قتل میرساند (در این نسخه، یک زن آمریکایی قبل از شروع فیلم وارد خانه شده است.). نیکلاس پس، بیش از آنکه توجه خود را معطوف به شخصیتهای نفرینشده کند، درگیر خلق جوّی سنگین و ترسناک شده است. ارواح فیلم جدید «کینه»، ناراحتی و خشم خود را با ظاهر شدن ناگهانی از میان سایهها نشان میدهند.

یکی از اولین چیزهایی که در فیلم جدید «کینه» توجه شما را جلب میکند، تاریکی و غمگین بودن آن است. کاراکترها، به شکلی ناخوشایند و از طریق نشان دادن اتفاقات بیرحمانهای معرفی میشوند که در طول زندگی برایشان رخ داده است. کارآگاه مولدون (با بازی آندرهآ ریسبرو) پس از فوت همسرش به شهری جدید نقلمکان کرده است؛ او بهمرور زمان متوجه رابطهای بین یک خانه مرموز در جاده ریبورن و پروندههای قتل شهر میشود. یکی از این پروندههای قتل در سال ۲۰۰۵ رخ داده است، جایی که یک مشاور املاک به نام پیتر (با نقشآفرینی جان چو) و همسرش نینا (با بازی بتی گیلپین) به طرزی فجیع به قتل رسیدهاند. البته ما زمانی با این دو کاراکتر آشنا میشویم که هنوز زنده هستند. داستان ترسناک این دو نفر زمانی آغاز میشود که پیتر وارد خانه ریبورن شده و شیطانی فرا طبیعی او را تعقیب میکند.
فیلم جدید «کینه»، همچنین داستان یکی از ساکنان خانه ریبورن به نام ویلیام متسون (با بازی فرانکی فیزن) را روایت میکند که قصد دارد به دلیل وخامت وضعیت روحی همسر دوستداشتنیاش، لورنا مودی (با بازی پر احساس جکی ویور)، مرگی آرام را برای او رقم بزند؛ ویلیام از بهبود بیماری همسرش ناامید شده است و در یک تکگویی مختصر، با مخاطب درد دل میکند. این صحنه، یکی از لحظاتی است که فیلم «کینه» در فضایی بدون ترس روی داستانپردازی متمرکز میشود.
نیکلاس پس به خوبی توانسته لحظات ناخوشایند زجرکشیدن کاراکترها را به تصویر بکشد؛ شاید برجستهترین این صحنهها زمانی باشد که ما با اسطوره فیلمهای ترسناک، لین شی (در نقش فیث متسون) آشنا میشویم. در ابتدا تنها صدای ضجّه زدن زنی را از خانه ریبورن میشنویم و با گام گذاشتن به داخل خانه، زنی را در میان سایهها میبینیم که گریههایش کابوسگونه هستند. زمانی که او به سمتمان حرکت میکند اولین چیزی که میبینیم دستهایش هستند. در این سکانس برجسته، کارگردان ما را به سمت یکی دیگر از تصاویر دلهرهآور مرگ هدایت میکند؛ جسدی وحشتناک که بهطور ناگهانی روی صفحه تلویزیون ظاهر میشود.
درست همانند فیلم اصلی «کینه» به کارگردانی شیمیزو که داستان در بخشهایی کاراکترمحور بیان میشد، داستان فیلم جدید «کینه» هم به شکلی روایت میشود که چهرههای آشنا پایه و اساس احساسی شخصیت اصلی را مستحکم میکنند. تمامی بازیگران نقش مکمل این فیلم (ازجمله دمیان بیچیر در نقش کارآگاه گودمن) آسیبپذیری و درماندگی کاراکترها را به خوبی نشان دادهاند. آنها با بازیهای باورپذیرشان، حس رنج کشیدن ناشی از وجود یک نیروی اهریمنی وحشتناک را به مخاطب القاء میکنند.

اگرچه کاراکتر اصلی این فیلم یعنی کارآگاه مولدن (با بازی آندرهآ ریسبرو) است که تاریخچه کامل خانه را بررسی میکند، اما همه بازیگران، سکانس ترسناک مخصوص به خود را دارند. تماشای بازیگری مانند ویلیام سدلر (در نقش کارآگاهی که چند سال قبل حین بررسی یک پرونده قتل نفرین شده بود) و فلاشبکهایی که نحوه دیوانهشدن او را نشان میدهند بسیار هیجانانگیز است. این موضوع درباره جکی ویور نیز صدق میکند؛ بازی او در صحنهای که در یک فروشگاه ترسانده میشود، بسیار باورپذیرتر از اتفاقات عجیبی است که پیرامونش رخ میدهند.
نیکلاس پس اگرچه چند زندگی مختلف در خطوط زمانی متفاوت را به شکلی یکپارچه به تصویر کشیده اما داستان او بیشتر در مورد تعداد کشتههای این موجود خبیث است نه شخصیت آنها. فیلم جدید «کینه»، داستان مشابه افرادی را روایت میکند که همگی به شکلی ناخواسته خود را وارد یک نفرین شوم کردهاند و حالا درگیر نیرویی خشمگین و عصبانی هستند. نسخه پِس از این نیروی فرا طبیعی که به کاراکترها حمله میکند، مشابه نسخه اصلی فیلم به کارگردانی شیمیزو نیست.
فیلم جدید «کینه» با بازی بینظیر بازیگرانش حس وحشت را به خوبی در دل مخاطب القاء میکند. برخی صحنههای فیلم، بهقدری ترسناک هستند که تماشاگر به یکباره از جای خود میپرد و این حس ترس، هیجانانگیز بودن فیلم «کینه» را اثبات میکند. نهفقط فضاسازیهای ماهرانه کارگردان، بلکه تماشای کاراکترها در تاریکی با چشمانی که از شدت وحشت بیرون زدهاند و صدای بلند جیغ آنها بسیار دلهرهآور است. حس اضطراب در برخی سکانسها بسیار تأثیرگذار و البته غیرقابلتحمل است. فیلم جدید «کینه» اثری است که حین تماشای آن، دستهایتان را از شدت وحشت جلوی چشمانتان خواهید گذاشت و آرزو خواهید کرد که هیچگاه درگیر چنین نفرینی نشوید.
بااینحال، قسمت جدید فیلم «کینه» بیشتر از آنکه ترسناک باشد، در ناآرام کردن ذهن مخاطب موفق عمل کردهاست. نیکلاس پس در سال ۲۰۱۶ اولین فیلمش («چشمان مادرم» با عنوان اصلی «The Eyes of My Mother») را کارگردانی کرد؛ فیلمی موفق در ژانر ترسناک که هر کس جرئت دیدن آن را پیدا کرده باشد مشتاقانه سراغ تماشای فیلم «کینه» خواهد رفت. نیکلاس پس نهتنها اتفاقاتی وحشتناک برای کاراکترهایش رقم زده، بلکه مخاطب را از لحاظ عاطفی نیز وحشتزده میکند. این موضوع، اغلب اوقات در فیلم «کینه» رخ میدهد و میتوان گفت که این اثر احتمالاً صدرنشین فیلمهای دلهرهآور سال ۲۰۲۰ خواهد بود.
منبع: Roger Ebert
آخرین قسمت فیلم کینه توهینی بود به سه تا فیلم قبلی.مزخرف محض با بازیگرهای ب شدت بد.
خوب بود ولی خیلی ترسناک نبود نسبت به نظر های فیلم که میگن سکته میکنی و… من اونقدر ها هم نترسیدم
بعضی قسمت های کینه ترسناک بود ولی آنچنانی که شماها تعریف میکنید هم ترسناک نبود مثلا ممکنه یه نفر طرفدار ژانر ترسناک باشه ولی این فیلم رو که ببینه نترسه ولی بازم نباید حق کارگردان و بقیه کسایی که داخل ساختن فیلم کینه همکاری کردن رو ضایع کنیم بازم ممنون از دست اندرکاران فیلم کینه.
[…] نسخه بازسازیشده از مجموعه محبوب ژاپنی «کینه»، این بار توسط کارگردانی جوان و با درجه سنی R، سودای […]
سلام به همگی من شادی هستم ۱۲ ساله و این فیلم رو ندیدم چون موطمئن هستم فیلم های جالب تری هم هستند و به نظرم فیلم بد یا خوبی نبود اما من بیشتر به فیلم های علمی تخیلی که اموزنده هستند علاقه دارم
نظرشما رو نمیدانم اما به نظر من فضای خیالی داشت و از واقعیت دور بود اما اگر یک فیلم ترسناک در قالب واقعیت شکل بگیرد هیجان و ترس بیشتری به همراه خواهد داشت
ممنون
فیلم بدی نبود ولی اونجوریم ترسناک نیست که بگرخی
صحنه های ترسناکش خیلی کلیشه ای بود
خدایی هر چه قدرم بگذره هیچ کمپانی نمیتونه مثل برادران وارنر فیلم بسازه👍
خدایی کدوم فیلم تونسته بزنن رو دسته احضار و راهبه (اگه میدونین معرفی کنین حوصلم سر رفته )
دوست عزیز،
اگر از طرفداران ژانر وحشت هستید، «۴۰ فیلم برتر ژانر وحشت؛ ترسناکترین فیلم های قرن ۲۱» را در فیلیمو شات بخوانید.
کینه ۱ و ۲ و ۳ کجا و این کجا
کارگردانش خیلی خراب کرد من که خوابم گرفته بود وسط فیلم👎🏼
چرت ترین فیلم ترسناکی بود ک دیدم. مگه فیلم ترسناک هی باید یکی مثله جن بترسونت!؟ خو این میشه دلقکبازی اونم با صداهای ناهنجار…. فیلم ترسناک باید یمقداریم جنبه روانشناسیم داشته باشه یعنی بنوعی رو اعصاب آدم بره نه هی صحنه های یهویی کات صحنه یهویی بعدی کات صحنه یهویی بعدی… بیخیال باو فقط دوساعت وقتمو بخاطرش حروم کردم
فیلم ترسناک, فقط فیلمهای ژاپنی با زبان اصلی, انصافا سینمای ژاپن یه سروگردن از همه سینماهای کشورهای آسیایی بالاتره. البته بچه که بودم, زمستان ۷۶, شبکه یک یه فیلمی نشون داد به اسم “مزدوران حقوق بشر” که منو بشدت ترسوند, تا نوروز حالم خراب بود.
کینه ۱و۲ و۳ که خیلی خوب بود. یکی از قسمتاش رو -یادم نیست کدوم- وقتی هیچکی خونه نبود و کل چراغا رو خاموش کردم دیدم. البته وسطاش طاقت نیوردم چراغ اتاقمو روشن کردم و صدای فیلم رو بستم و با گوش دادن ب آهنگای انریکه دیدمش. تا مدتها با شنیدن آهنگای انریکه یاد کینه میفتادم. رینگ مای بلز و هیرو و این سری آهنگاش ک خودشون موسیقی مرموزی دارن