هشدار: آنچه در ادامه خواهید خواند، اطلاعات قسمت چهارم سریال «ماندالورین» را افشا میکند.
کاراکتر جدید داستان، کارا دون، توانسته است اتفاقات رخداده پس از فیلم «بازگشت جدای» را تا حدودی شفافسازی کند. حالا میتوانیم بهتر درک کنیم که چرا محفل یکم قادر بود از طریق وقایع فیلم «جنگ ستارگان: نیرو برمیخیزد» ظهور کند. با فیلیموشات همراه باشید.
هشدار: آنچه در ادامه خواهید خواند، اطلاعات قسمت چهارم سریال «ماندالورین» را افشا میکند.

در سریال «ماندالورین»، با یک سرباز جدید در شهر آشنا میشویم که کارا دون نام دارد. قسمت چهارم سریال با نام «پناهگاه»، توسط برایس دالاس هاوارد کارگردانی شده است. در این قسمت میبینیم که ماندالورین (با بازی پدرو پاسکال) و بچه یودا در حال جستجو برای یافتن یک پناهگاه در سیاره جدیدی به نام سورگان هستند. سورگان، در حاشیه بیرونی قرار دارد؛ جایی که به نظر میرسد از انجمن شکارچیان و بقایای امپراتوری ایمن باشد.
از نظر مقیاس، قسمت چهارم سریال «ماندالورین» بزرگترین اپیزود این مجموعه تاکنون بوده است. نویسندگی این قسمت بر عهده جان فاورو بوده و دالاس هاوارد در بخشهایی از آن از فیلم «هفت سامورایی» آکیرا کوروساوا محصول سال ۱۹۵۴ الهام گرفته است؛ اما در عوض هفت مبارز که به کشاورزان کمک میکنند تا از سرزمین خود در برابر راهزنان محافظت کنند، تنها دو نفر این وظیفه را بر دوش میکشند: ماندالورین (با نقشآفرینی پدرو پاسکال) و یک سرباز سابق شورش به نام کارا دون (با بازی جینا کارانو). به نظر میرسد که شانس با آنها یار نیست، اما جمله معروف هان سولو در اینجا کاربرد دارد: «هیچوقت در مورد شانس با من حرف نزن.»
اگرچه ما در سه قسمت قبل تا حدودی متوجه شده بودیم که اعضای فرماندهی سلطنتی خلع سلاح شده قصد دارند چهکاری انجام دهند (یا حداقل میدانستیم که آنها در تلاش برای انجام کاری مرموز و بد هستند)، اما نمیدانستیم که جمهوری جدید کجای این ماجرا قرار دارد. کارا دون که در ابتدا بهطور اتفاقی با ماندالورین آشنا شده بود، این ابهام را تا حدودی از بین برد. اگرچه زنان سیاهمو در دنیای «جنگ ستارگان» کم نیستند، اما کارا دون خیلی زود شخصیت خود را از لیا (با بازی کری فیشر)، پدمه آمیدالا (با بازی ناتالی پورتمن)، ری (با بازی دیزی ریدلی)، جین ارسو (با بازی فلیسیتی جونز)، رز تیکو (با بازی کلی مری ترن) و کیرا (با بازی امیلیا کلارک) جدا میکند. او سیاستمدار، جاسوس، جدای یا یک رهبر مخالف نیست.

زنان نژاد انسان در «جنگ ستارگان»، به همان اندازه که متفاوت و جذاب هستند، وظیفهای برای اثبات خود به همتایان مردشان ندارند. زنان مهارتهای خاصی دارند که نجات آنها در کهکشانی پر از مرد را تضمین میکند. کارا دون با فیزیک بدنی قوی و نیرویی سرسخت و جنگجو که در دنیای «جنگ ستارگان» مخصوص مردان بود، فوراً از زنانی که قبلاً دیده بودیم فاصله میگیرد؛ این موضوع شاید برای کسانی که آثار قبلی جینا کارانو را دنبال کرده باشند تعجبآور نباشد، اما در میان قهرمانان «جنگ ستارگان» منحصربهفرد است. بیشک حضور یک کارگردان زن، که پس از دبوراه چو دومین کارگردان زن این سریال لایواکشن «جنگ ستارگان» محسوب میشود، در این موضوع بیتأثیر نبوده است. اگر کمی عمیقتر فکر کنیم خواهیم دید که نقش دون، دیدگاه ما نسبت به وضعیت سیاسی و اجتماعی کهکشان را تغییر داده است.
پس از سقوط امپراتوری، سربازان شورش از جمله دون وظیفه داشتند که بهعنوان بادیگارد و نیروی امنیتی سیاستمدارانی خدمت کنند که جمهوری جدید را شکل داده بودند. این شغلی نبود که دون هنگام پیوستن به شورش، انتظارش را داشت؛ بنابراین این کار را رها کرد تا به دنبال ماجراجوییهایش بهعنوان یک سرباز مزدور در حاشیه کهکشان برود. یکی از مضامین اصلی سریال «ماندالورین»، آوارگی و جابهجا شدن شخصیتهاست. فهرست کاراکترهایی که خانه ندارند یا خانه آنها در معرض خطر قرار گرفته رو به افزایش است.
اگرچه فروپاشی امپراتوری یک اتفاق خوب و ضروری بود، اما حالا خلا قدرت در دوردستهای فضا ایجاد شده است. نوعی بیقانونی خاص در کهکشانی حاکم شده که خود را به موازات اتفاقات کهکشان در این زمان و غرب آمریکا در زمان ساخت راهآهن نشان میدهد.
فیلم سینمایی «بازگشت جدای» محصول سال ۱۹۸۳ با پیروزی لوک اسکایواکر بر امپراتوری و حسی از تعادل پایان مییابد. اما سریال «ماندالورین» نشان میدهد که این احساس، اشتباه بوده است؛ اگر ماموران امپراتوری و سربازان شورشی آواره شوند و نبردی برای مبارزه نداشته باشند، چه خواهد شد؟ به نظر میرسد دون از این جنبه، یک سرباز تمامعیار باشد: او همیشه خود را درگیر مبارزه میکند و مشتاقانه انتظار نبرد بعدی را میکشد.

از هر منظری که نگاه کنیم، جمهوری جدید نتوانسته است ارتش خود را پس از جنگ مدیریت کند. این موضوع با سیاست ارتباطی مستقیم دارد و سیاست چیزی است که باعث شد جمهوری پس از جنگهای کلون سرنگون شود. با توجه به تهدیدات مربوط به بازگشتن امپراتوری (و به لطف AT-ST که یک مبارزه خوب در قسمت چهارم سریال «ماندالورین» نشان داد)، به نظر میرسد کمبود آگاهی یا غفلت جمهوری جدید راه را برای به هم پیوستن این آوارهها از محفل یکم هموار کرده است.
فراتر از دیدگاه سیاسی کارا دون و تفاوتهای متعددش در نقش یک زن در این فرانچایز، او اولین کاراکتر پس از ماندالورین و بچه یودا است که داستان خاص خود را دارد. این داستان منحصربهفرد، ظرفیت حضور بلندمدت او در دنیای «جنگ ستارگان» را نشان میدهد. کارا حس یک شخصیت مکمل را به تماشاگر القاء میکند؛ شخصیتی که «جنگ ستارگان» در سال ۱۹۷۷ خلقش کرده است.
کارا دون از نظر صفات شخصیتی یا گذشته، شبیه به هان سولو نیست؛ اما یک قطعه کلیدی برای تیم نجات بچه یودا است. اگرچه ماندالورین در انتهای قسمت چهارم با کارا خداحافظی میکند اما بهاحتمالزیاد، در ادامه فصل اول سریال «ماندالورین» بار دیگر شاهد حضورش خواهیم بود (کارانو تایید کرده است که در فیلمبرداری فصل دوم حضور دارد). حضور او در فصل دوم، یک خبر خوب محسوب میشود؛ زیرا میتواند کلید درک این موضوع باشد که جمهوری جدید چگونه به محفل یکم اجازه داد به چیزی تبدیل شود که در سهگانه بعدی شاهد آن بودیم.

منبع: Hollywood Reporter