تام هنکس از نقشآفرینیاش در فیلم «روزی زیبا در محله» میگوید.
مصاحبه با تام هنکس در برنامه «صبح امروز» شبکه سی بی اس به میزبانی گیل کینگ انجام شد و او درباره جدیدترین نقشآفرینیاش در فیلم «روزی زیبا در محله» صحبت کرد؛ این بازیگر محبوب، بازی در نقش آقای راجرز را «ترسناک» توصیف کرده است. با فیلیمو شات همراه باشید.
داستان «روزی زیبا در محله»، حول محور مقاله «اسکوایر» به قلم تام جوناد شکل میگیرد و به رابطه دوستانهای میپردازد که بین این ژورنالیست و فرد راجرز ایجاد شد. هنکس میگوید که سختترین بخش بازی در نقش این شخصیت دوستداشتنی، تلاش برای «آرامتر شدن» بوده است.
او توضیح میدهد: «قطع نکردن حرف دیگران در حین سوال کردن، یا سریع نتیجه نگرفتن درباره اینکه قرار است چه بگویم، پیش از اینکه اصلا سوالی در ذهنتان شکل بگیرد.»
کینگ: «انجام این کار برایتان سخت بود؟»
هنکس: «خیلی… خیلی ترسناک بود.»
کینگ: «خیلی جالب است که میشنوم این تجربه را «ترسناک» میدانید؛ چون مردم فکر میکنند که این نقش، کاملا مناسب شماست و مطمئنا آسانترین کاراکتری است که تابهحال بازی کردهاید.»
هنکس: «چیزی به اسم نقشِ آسان وجود ندارد؛ از موقعی که جواب بله دادم، هر شب عرقکرده از خواب میپرم، این چیزی است که در ایفای نقش راجرز همراهم شده.»
هنکس میگوید که نقش آدمهای واقعی زیادی را بازی کرده ولی فرد راجرز سختتر از بقیه بوده است؛ چون «او شخصیت خیلی خیلی معروفی است؛ و همه درباره اینکه «فِرِد کیست و چطور اخلاقی دارد و چه رازهایی پشت سرش هست»، نظراتی دارند.»
هنکس ادامه میدهد: «وحشتی که همراه با نقش آمد، این بود که… میخواهی جایی فرود بیایی که مردم رفتاری کاملا انسانی را بشناسند؛ حالا یا نقش فردی واقعی را بازی میکنی یا نه. و این اجرا نزدیک به واقعیت نیست، داری فعالانه در فرمی هنری دروغ میگویی که قرار بود آینه طبیعت باشد.»
هنکس میگوید که وقتی جوان بوده هیچ توجهی به محله آقای راجرز نداشته است. «برنامهای تلویزیونی بود که خیلی لوس به نظر میرسید؛ دهان عروسکها تکان نمیخورد و خیلی مشخص بود که خودش دارد همه صداهای مختلف را درمیآوَرَد. برای همین، یادم هست که وقتی سیزده-چهارده ساله بودم، برنامه را دیدم و همان موقع میگفتم: «بسه، کات، ولش کن، سراغ چیز دیگه ای برو، یکم هوشمندانهترش کن و…». این برنامه حتی برای ۹ سالهها هم نیست؛ برای ذهنی است بدون تصور از دنیا؛ ذهنی که اصلا ایدهای ندارد که جهان چطور کار میکند.»

هنکس میگوید راجرز این قدرت را داشته است که به دیگران «احساس ارزشمند بودن» بدهد: «مهم نبود چه کسی هستید. این حسی بود که فکر میکنم فِرِد به دیگران میداد؛ لزوما حس بهتر بودن یا قویتر بودن نبود. فِرِد کاری میکرد که مردم حس کنند ارزشمندند.»
«با هرکسی که حرف زدم به من گفت که وقتی با فِرِد حرف میزدی حس میکردی تو تنها شخص در دنیا هستی که اهمیت داری.»
کینگ: «این یک استعداد واقعی است، تام.»
هنکس: «استعداد است ولی حاصل تمرین هم هست.»
هنکس، راجرز را با کمک همسرش حیات بخشیده است؛ جوآن راجرز، که پنجاه سال با او زندگی کرده بود. او حتی بعضی از کرواتهای فرد راجرز را هم به هنکس قرض داد.
«وقتی آدم بتواند چیز بهخصوصی از فرد موردنظرش داشته باشد، چیزی مثل گردنبند یا هر چیزی، نتیجه کار خیلی ویژه خواهد بود.»
توجه به واقعگرایی، هسته هر نقشی است که هنکس اجرا کرده؛ این بازیگر برنده اسکار، با کاریزمای مردمیاش نقشهای متنوع و متفاوت زیادی را بازی کرده است اگرچه بعضی نقشها را هم رد میکند.
کینگ: «به نظر نمیآید که به سمت نقشهای منفی جذب شوی؛ این یک تصمیم شخصی از طرف تو است؟»
هنکس: «نقش آدمهایی را که «کارهای بدی کردهاند» بازی کردهام ولی نقشهایی را که «تمایلات بدی دارند» نمیپذیرم. حتی وقتی جوان بودم هم فیلمهایی را که به شکلی استاندارد «آدم خوب و آدم بد» یا «پروتاگونیست و آنتاگونیست» داشتند، دوست داشتم. فیلمهای «جیمز باند» خیلی جذاب هستند و من عاشقشان هستم؛ ولی نمیفهمم که چطور یک نفر میتواند بگوید: «خب آقای باند، قبل از اینکه بکشمت نظرت چیست که نگاهی به اینها بیندازی؟»»
مصاحبه با تام هنکس به نقطهای میرسد که این بازیگر میگوید خیلی دوست دارد نقش منفیهایی مثل ایاگوی اُتللو یا ریچارد سوم شکسپیر را بازی کند.
هنکس: «آدم بدهای زیادی وجود دارند که من انگیزههایشان را درک میکنم؛ اما در مواجهه با شخصیتهایی که صرفا «بد» هستند (مثل اسکلتور یا دارت ویدر)، از خودم میپرسم: «اما چرا؟ چهچیزی چرخید که اینطور شد؟»»
هنکس در جواب این سوال که آیا بازی در نقش آقای راجرز، تغییری در او ایجاد کرده است، میگوید که همه نقشهایش تغییرش دادهاند: «برای این نقش خاص، هرروز در پشتصحنه، نقلقولی از فِرِد وجود داشت؛ جملاتی که گاهی خیلی طولانی بودند و گاهی خیلی خیلی خیلی ساده.»
هنکس میگوید که یکی از گفتهها این بوده است: «سه راز خوشبختی اینها هستند: مهربان باشید، مهربان باشید، مهربان باشید.»
«و آدم با خودش فکر میکند که خب این بچهگانه و بیشازحد خوشبینانه است، ولی هر نوع نگاهی که داشته باشید، مهربانی یعنی هرکس فرصتی داشته باشد… مهربان بودن یعنی آماده بودن برای این انتخاب ساده که تصمیم بگیرید روز خودتان و دیگران را فقط کمی بهتر کنید.»
منبع: CBS News