نقد و بررسی قسمت چهارم از فصل هشتم بازی تاج و تخت ؛ فریاد بزن «Dracarys»
پیش‌بینی می‌شد نبرد وینترفل با قتل‌عام تعداد زیادی از کاراکترهای اصلی همراه باشد. در قسمت چهارم از فصل هشتم بازی تاج و تخت هم، شاهد صحنه‌های خون‌باری بودیم.
هشدار: شب تاریک و پر از وحشت است؛ آنچه در ادامه می‌آید، ممکن است بخش‌هایی از داستان را افشا و فضا را ترسناک‌تر کند.
این هفته: بگذار تا دمی بیاساییم؛ فردا به کام مرگ خواهیم رفت!
پیش‌ازاین پیش‌بینی شده بود که نبرد وینترفل در شب طولانی، با قتل‌عام تعداد زیادی از کاراکترهای اصلی همراه باشد، و خب باید بگوییم که همان‌طور که از اسم قسمت جدید برمی‌آید، شاهد صحنه‌های خون‌باری خواهیم بود. آثار روانی (و حتی فیزیکی) حاصل از نبرد ترسناک پیش‌رو، در ظاهر همه معلوم است؛ به‌خصوص در جان اسنو ودنریس تارگرین، که البته دومی رنج از دست دادن بیشتری را هم تحمل خواهد کرد. حوادث این هفته، از دست دادن اژدها و پس‌ازآن هم از دست دادن Missandei در دقایق پایانی قسمت چهارم از فصل هشتم بازی تاج و تخت شرایط سختی را برایش رقم زد.
همین موارد کافی است تا بتوانیم بگوییم، پس از شرایطی که دنریس در گذشته تحمل کرده و تمام چالش‌هایی که تا امروز از سر گذرانده است، قرار نیست در قسمت‌های آینده او را بدون هدف و در حال وقت‌گذرانی ببینیم. او به صحنه بازمی‌گردد، آن‌طور که شایسته یک تارگرین است. مقدار قابل‌توجهی از این اپیزود، به احساسات او اختصاص داده شده بود؛ از دست دادن‌های متوالی، باعث شده‌اند که کالیسی قدرتمند، احساس اندوه و تنهایی کند. علاوه بر آن، دنی نگرانی دیگری هم دارد: نگرانی درباره احتمال صحبت کردن جان با خانواده‌اش، درباره رابطه عجیبی که بین آن‌ها برقرار است. بنابراین، زمان خوبی برای غرق شدن در غصه‌ها نیست. البته این موضوع را هم در نظر داشته باشید که حضور جان به‌عنوان یکی از رقیبان بالقوه او برای تصاحب تخت پادشاهی، هم فکر دنی را به‌شدت مشغول کرده است.
نقد و بررسی فیلم ترسناک آنتبلوم | رویت را برگردان تا نبینی!
در قسمت چهارم از فصل هشتم بازی تاج و تخت ، گفتگو‌های طولانی خانوادگی و سخنرانی‌های فراوان هم وجود داشت؛ تا حدی که تقریبا منتظر بودیم «وین دیزل» و تیم تولید «سریع و خشن» هر لحظه از راه برسند و ادامه داستان را در دست بگیرند.
در قسمت دوم با نام شوالیه‌ای از هفت‌اقلیم (A Knight Of The Seven Kingdoms) شاهد اشارات محسوس و نامحسوس زیادی به گذشته و رد شدن پیشنهاد ازدواج لرد گاندری توسط آریا بودیم. او در جواب به این درخواست جمله جالبی به زبان آورد: « that’s not me » جمله‌ای که در فصل اول هم توسط او و خطاب به پدرش به کار رفته بود. پدر آریا، به او تذکر داده بود که با توجه به مقامش در وینترفل، باید ازدواجی شایسته داشته باشد. همراهی او با The Hound و حضورش در King’s Land، غرق شدن سانسا در درد‌های گذشته (و همین‌طور پیروزی‌های گذشته) و صحبت‌های بران و تیریون هم بخشی از اشارات این قسمت به اپیزود‌های قبلی هستند.
و پس از همه این‌ها… در قسمت چهارم فصل هشتم بازی تاج و تخت جیمی را می‌بینیم.
شاید شوکه‌کننده‌ترین اتفاق، تصمیم جیمی برای پایان دادن به رابطه جدیدش با Brienne و بازگشتن نزد سرسی بود. مانند معتادی که ناخودآگاه به سمت مواد کشیده می‌شود، به نظر می‌رسد که جیمی توان دست کشیدن از خواهر/ معشوقه قاتلش را ندارد؛ حتی زمانی که فرصتی برای شادی و آسودگی در زندگی‌اش می‌یابد، با قرار دادن خود بر سر دوراهی انتخاب، فرصت را ضایع می‌کند. هیچ‌کس نمی‌تواند منکر این موضوع شود که از انتخاب جیمی و ترک کردن Brienne ناراحت شده است. تاثیر این صحنه به حدی بود که ما را به فکر امکان پایان یافتن زندگی جیمی به‌دست Brienne انداخت؛ او انگیزه لازم را برای انجام این قتل دارد. سر بران درنهایت با برادران لنیستر دیدار کرد؛ البته فقط برای اینکه قول Highgarden را از آن‌ها بگیرد. ما تماشاگران از دیدن حکمرانی او بر آنجا عمیقا لذت خواهیم برد، چون مطمئنا شرایط برای Flower Folk تغییر خواهد کرد.
و درست زمانی که مطمئن می‌شویم که در این قسمت، با توجه به گوشمالی‌‌هایی که پیش‌تر به ارتش مردگان داده است، تعداد صحنه‌های زدوخورد به صفر می‌رسد، شوک حاصل از پخش ناگهانی یک صحنه مربوط به «دراگون استون» تنمان را می‌لرزاند و به ما یادآوری می‌کند که تا پایان داستان، خون‌های زیادی ریخته خواهد شد.
در زمان تماشای قسمت چهارم از فصل هشتم بازی تاج و تخت ، نکته مهم دیگری جلب‌توجه می‌کند: چرا به فکر هیچ‌کس از افراد اردوگاه دنی نرسید که یک جاسوس برای بررسی اوضاع قلعه و اطمینان از امن بودن آن بفرستند. باوجود ثبت یک پیروزی برای یورون، این لحظه، یک لحظه دراماتیک و تراژیک برای دنریس بود؛ می‌توانیم مطمئن باشیم که این واقعه باعث وقوع تراژدی بیشتری خواهد شد و پایان بازی بالاخره و در ادامه آن خواهد رسید.
همچنین در قسمت چهارم از فصل هشتم بازی تاج و تخت ، سطح سیاسی شدن فعالیت‌ها افزایش یافته است؛ سهم عمده تیریون در سخنان هوشمندانه‌ای که ردوبدل می‌شود، حتی اگر بسیاری از ایده‌های او، به‌خصوص درباره اینکه چه کسی باید بر تخت پادشاهی بنشیند، با مخالفت مواجه شوند.
اپیزود چهارم، باعث نگرانی‌هایی درباره The Imp می‌شود و این یکی دیگر از نام‌هایی است که برای مدتی طولانی نشنیده بودیم اما در فصل آخر دوباره به گوش می‌رسد. یک‌بار دیگر تاکید می‌کنیم که برای سازندگان و تماشاگران بهتر است که تیریون، تیریون باقی بماند: او همیشه در حال نوشیدن است و درعین‌حال بر همه‌چیز احاطه دارد. شاید بیش از هر وقت دیگری ترسیده باشد، اما همچنان دوستش داریم و سرزنشش نمی‌کنیم.
اوضاع سرسی در قسمت جدید خوب بود؛ حداقل در مقایسه با آنچه با دیدن تریلر برایش پیش‌بینی می‌کردیم!
البته دنی، جان و دیگران، حتی با وجود کاستی‌های نیروهایشان، هنوز هم می‌توانند اوقات بسیار سختی را برای او رقم بزنند. با وجود تلاش‌های آن‌ها برای در پیش گرفتن رفتار منطقی در برابر او، یک اصل مهم را فراموش کرده‌اند: سرسی تهدید شده، منطق نمی‌شناسد.
بازگشت سریال به حال و هوای گفتگومحور و پر از سخنرانی، تصمیمی هوشمندانه بود که به خوبی هم اجرا شد. درحالی‌که بعضی کاراکترها به هر چیزی چنگ می‌زنند تا نبرد بزرگ را به کنترل خود درآورند، نگه‌داشتن شخصیت‌ها جلوی چشم تماشاگران و در مرکز داستان، تصمیم خوبی است و باعث جلب‌توجه و همراهی آن‌ها می‌شود. بله، صحنه مربوط به Missandei و Grey Worm که با شادی و دست در دست هم روی عرشه ایستاده‌اند، با هدفی طراحی‌شده بود که از قبل قابل پیش‌بینی بود؛ صحبت‌های قبلی Missandei در شورای جنگ، به ما این پیش‌زمینه را می‌داد که ممکن است مدت زیادی در این دنیا نماند؛ اما در صحنه مرگ او، یکی از معدود اشتباهات قسمت چهارم از فصل هشتم بازی تاج و تخت رقم خورد؛ در بیشتر لحظه‌ها، درگیری شکلی کاملا احساسی داشت: آتش‌بازی از نوع دراماتیک! اما در متصل نگه‌داشتن ما و دنیای سریال، بسیار موفق عمل کرد. حتی در پی یک پیروزی بزرگ برای متحدان، تهدیداتی از داخل و خارج وجود دارد؛ بودن‌های مخرب و نبودن‌های حسرت‌بار!
دو قسمت دیگر مانده است و می‌دانیم که دیگر وقت شروع است… برای آخرین بار.
خلاصه قسمت چهارم از فصل هشتم سریال بازی تاج و تخت :
نکته برجسته هفته: سورپرایزی از جنس دراگون استون!
نکته نه‌چندان مهم هفته: جان که برای اثبات وفاداری و صداقتش تحت‌فشار است، تصمیمات بدی می‌گیرد.
مهم‌ترین مرگ این قسمت: انتخاب بین مرگ اژدها و Missandei کار سختی است؛هردو به‌شدت تراژیک بودند اما مرگ اژدها غافلگیر‌کننده‌تر بود؛ به‌خصوص که ممکن است… (قسمت سوالات مهم را بخوانید.)
جمله منتخب این قسمت: «ممکن است آن‌ها را شکست دهیم؛ اما هنوز کسانی از بین خودمان، برای رقابت و مبارزه وجود دارند.» جمله‌ای از تیریون که زمینه کلی این قسمت را در خود دارد.
شخصیت محبوب هفته: بران
حدس هفته: سم و گیلی واقعا فکر می‌کنند که در محیط امن و مناسبی هستند و می‌توانند یک فرزند دیگر به این دنیا اضافه کنند؟
سوالات مهمی که پس از تماشای قسمت چهارم به ذهن می‌رسند:
- آیا اژدها واقعا مرده است؟
آنچه اتفاق افتاد، به ما این تصور قطعی را داد: یورون به سرسی گفت که دیده است اژدها میان موج‌ها فرو‌رفت و دیگر بازنگشت؛ (اگر تریلر قسمت بعدی را ندیده‌اید، ادامه این جملات را نخوانید؛ چون با کمی اسپویل همراه است) در تریلر قسمت بعدی، صدایی شبیه اژدهای در حال حمله شنیده می‌شود؛ بنابراین می‌توانیم به یک سورپرایز امیدوار باشیم.
- آیا کسی انتظار دارد که سرسی به خودش بیاید و تسلیم شود؟
ما مطمئن هستیم که تایرون اندیشه‌هایی در سر دارد و فکر می‌کند که می‌تواند به قسمت خوب ذات سرسی که زیر ۶۰۰ لایه کینه، شیطان‌صفتی و فریب وجود دارد دست پیدا کند، اما بیایید با هم صادق باشیم؛ ما از قبل می‌دانستیم که Missandei مدت‌زمان زیادی عمر نخواهد کرد، همان‌طور که می‌دانیم، تیریون تا امروز هم زیادی خوش‌شانس بوده است که هنوز توسط کمانداران سرسی تیرباران نشده است.
- آیا شبح، جان را ترک می‌کند؟
آخرین باری که جان اسنو از دایرولفش جدا شد، اوضاع چندان خوب پیش نرفت. درحالی‌که نگرانی او برای همراهان وفادارش قابل‌تقدیر است، تصمیم او ممکن است که عواقب خوبی نداشته باشد. البته اگر خوش‌شانس باشد، ممکن است که گرگ بازگردد و بار دیگر از او حمایت کند.
منبع: Empire Online