جیمز دین؛ سریعتر از آن که زنده بماند
هشتم فوریه سالگرد تولد جیمز دین است
با ۲۴ سال عمر و بازی در تنها ۳ فیلم، جایگاهش را تنها به عنوان یک سوپراستار سینما یا بازیگر خوب تثبیت نکرد، بلکه تبدیل شد به یک نماد یا شمایلی از جوانان سرکش و عاصی نسل خودش. پوسترها و عکسهای او با آن موهای ژولیده و صورت واقعا زیبایش همهجا هست و او تنها «یک سال»، دقت کنید، تنها یک سال فرصت داشت که به چنین مرتبهای برسد.
در سال ۱۹۵۱، «هال هاکدی» یک نویسنده جوان و تازهفارغالتحصیل بود که برای استودیویی نمایشنامه مینوشت و در ایام شروع کارش با جیمز دین که در همان استودیو دنبال نقشهای ریز و درشت بود آشنا شد. هاکدی نخستین دیدارش با اسطوره را چنین به خاطر میآورد: «من در NBC مشغول نوشتن بودم و جیمی در برنامه دیگری در استودیو حضور داشت. یک روز در کافیشاپ طبقه پایین نشسته بودم و همه باهم بودیم که جیمی آمد و خودش را معرفی کرد. او میدانست که در حال اتود زدن نمایشنامه جدیدم هستم از من خواست نمایشنامهای را که روی آن کار میکرد بخوانم. جیمی عاشق گاوبازی بود و نمایشنامهاش هم در مورد ماتادوری بود که میخواست بر ترسش نسبت به یک گاو وحشی غلبه کند. سر همین مکالمه با هم آشنا شدیم.»
دین بلندپرواز که کارش را در عرصه نمایش را با بازی در نقش یک متصدی آنسانسور که تنها یک خط دیالوگ داشت شروع کرده بود، پس از بازی در نمایشی در «برادوی» بلافاصله مورد توجه «الیا کازان» کارگردان نامدار هالیوود که هنوز بدنام نشده بود قرار گرفت و برای بازی در نخستین فیلمش «شرق بهشت» دعوت شد.
جیمز دین در سال ۱۹۵۵ در «شرق بهشت» ظاهر شد و این فیلم به تنها فیلمی در زندگیاش تبدیل شد که خودش در زمان حیاتش اکران آن را دید! او در همین سال سریعا در دو فیلم دیگر به نامهای «شورش بیدلیل» و «غول» حضور پیدا کرد و قبل از نمایش این فیلمها در سالهای ۵۵ و ۵۶، در یک تصادف رانندگی کشته شد.
جیمز دین در مصاحبهای مشتاقانه درباره رانندگی ایمن و محتاطانه صحبت کرد و حرفهایش را با گفتن این جمله به پایان رساند: «آروم رانندگی کنید. جونی رو که ممکنه با رانندگی محتاطانه نجات بدید ممکنه جون من باشه»
درست ۱۳ روز قبل از مرگ دلخراشش بود که «گیگ یانگ» که خودش هم بازیگر بود، سر صحنه فیلم «غول» یک مصاحبه تصویری با این ستاره نوظهور انجام داد که قرار بود از طریق برنامه تلویزیونی «برادران وارنر» پخش شود. مصاحبه حالت تبلیغاتی داشت و از قضا در مورد فرهنگ رانندگی ایمن در آمریکایی بود که در آن سالها در زرقوبرق و ماشینهای پرسرعت جدید غلت میخورد.
جیمی در این مصاحبه مشتاقانه درباره رانندگی ایمن و محتاطانه صحبت کرد و حرفهایش را با گفتن این جمله به پایان رساند: «آروم رانندگی کنید. جونی رو که ممکنه با رانندگی محتاطانه نجات بدید ممکنه جون من باشه.»
شاید اگر «دانلد ترناپسید» جوانک همسنوسال جیمز دین این برنامه را دیده بود، در ۳۰ سپتامبر ۱۹۵۵ با آن سرعت دیوانهوار از جاده به سمت لاین مخالف منحرف نمیشد و یکی از بااستعدادترین ستارههای تاریخ سینما را جوانمرگ نمیکرد. ترناپسید مخبط خود ۶۳ سال عمر کرد و احتمالا تا پایان عمرش مورد لعن و نفرین هواداران پرشمار دین قرار گرفت.
برگردیم به آن استودیوی کوچک و دوستی هاکدی و دین. هاکدی درباره دین گفته بود: «جیمز دین بسیار جاهطلب بود. یک بار که داشتیم قهوهای میزدیم گفت: من بهش میرسم. میخوام مشهور شم. برام مهم نیست که باید چیکار کنم که به اونجا برسم. ولی بهش میرسم.» جیمز دین به آنجا رسید، به سرعت هم رسید؛ ولی به قول ترانهای که گروه «ایگلز» در رثایش سرودند و تبدیل به تیتر این مطلب هم شده: «سریعتر از آن بود که زنده بماند، جوانتر از آن بود که بمیرد»