هر خوره فیلمی به شما میگوید که فیلمهای کالت در قرن جدید هنوز هم زنده و سرپا هستند.
هر خوره فیلمی به شما میگوید که فیلمهای کالت در قرن جدید هنوز هم زنده و سرپا هستند. در فیلیمو شات به معرفی ۱۰ نمونه از بهترین فیلم های کالت قرن ۲۱ پرداختهایم که ارزش دوباره دیدن دارند؛ یعنی علیرغم گذر زمان، همچنان جذاب هستند و مخاطبان با هر بار دیدن آنها، باز هم لذت میبرند. فیلم کالت، فیلمی است که به ژانری خاص تعلق ندارد اما چنان تماشاگران را درگیر می کند که هواداران بسیاری می یابد؛ تفاوت این هواداران با طرفداران معمولی، ارتباط بسیار عمیق و نوعی از همذاتپنداری با اثر است که آنها را به «اعضای یک فرقه خاص» شبیه میکند.
۱۰. Wet Hot American Summer محصول ۲۰۰۱

فیلمهای کالت ژانر کمدی معمولا برای چند بار دیدن، خیلی خوب هستند: قصه واضحتر است، بعضی از شوخیها با درک عمیقتر از کل داستان اثر بهتری میگذارند و اگر مورد پسند شما باشد، برای بار دوم بیشتر به مذاقتان خوش میآید؛ این موضوع درباره فیلم کمدی خارجی «Wet Hot American Summer» محصول سال ۲۰۰۱ هم صدق میکند. داستان فیلم جذاب، خندهدار و دلنشین دیوید وین، به روز آخر کمپ فایروود در فصل تابستان سال ۱۹۸۱ مربوط است.
این کمدی عالی، که توسط وین و مایکل شوالتر نوشته شده است، به فیلمهای نوجوانمحور آمریکا در اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ و مخصوصا به فیلمهایی با محوریت کمپ تابستانی (مانند «عزیزان کوچک» محصول ۱۹۸۰) ادای دین میکند. علاوه بر این، به منظور ادامه دادن میراث این فیلمها، نقش مشاوران کمپ نوجوانان هم توسط بازیگران فیلمهای گذشته ایفا شد که آن زمان در دهه سوم زندگی خود بودند. از بازیگران با استعداد این جمع میتوان به بردلی کوپر، الیزابت بنکس، پل راد و ایمی پولر اشاره کرد.
فیلم «Wet Hot American Summer» در جمع بهترین فیلم های کالت قرن ۲۱ قرار می گیرد چون قابلیت چند بار دیده شدن دارد، به خوبی بر مخاطب اثر میگذارد و برای خنداندن بهتر او، بعد چهارم را به صورت عمدی میشکند و اتفاقات عجیب و غریبی را نمایش میدهد که از فیلمهایی مانند آثار جان واترز انتظار دارید.
در سالهای اخیر، هواداران این فیلم از سوی نتفلیکس بسیار گرامی داشته شدهاند: از طریق ساخت و پخش چندین پیشدرآمد و دنباله که وین و عواملش را دور هم جمع کرد و چندین شخصیت جدید و سناریو عجیب را معرفی نمود. اما سرآغاز همه اینها، یک مجموعه چند قسمتی کمدی بود که بهخاطر شخصیتهای خندهدار و دوست داشتنیاش برجسته شد. کافی است مدتی با این فیلم وقت بگذرانید تا شما هم مانند شخصیتهای آن شاد و سرخوش شوید.
۹. Trick ‘r Treat محصول سال ۲۰۰۷

مانند بیشتر فیلمهای کلاسیک کالت، مدتی طول کشید تا طرفداران ژانر وحشت به ارزش این فیلم چند بخشی درجه یک از مایکل دووگرتی، نویسنده و کارگردان آمریکایی پی ببرند؛ البته بیشتر به این دلیل که «Trick ‘r Treat» فیلمی مخصوص هالووین بود و در سینماهای زیادی اکران نشد.
این فیلم به گونهای ساخته شده است که همانند فیلم «هالووین» از جان کارپنتر (محصول ۱۹۷۸)، در گروه فیلمهای مخصوص ماه اکتبر قرار بگیرد؛ بدین تریتیب، طرفداران ژانر وحشت میتوانند پاییز را با تماشای ارواح سرگردان و جنازههای خونآلود به پایان برسانند.
«Trick ‘r Treat» که به قواعد ژانر ترسناک و علایق طرفداران این ژانر پایبند بود، بهترین زمان سال را در اختیار گرفت تا چندین داستان ترسناک را در یک شب هالووین به هم ببافد. تمام این داستانهای شوم، که توسط بازیگرانی حرفهای مانند دیلن بیکر، لسلی بیب، برایان کاکس و آنا پاکوین روایت میشوند، از طریق یک شخصیت جدید به هم مرتبط هستند؛ سم با بازی کویین لرد، یک بچه مرموز و ترسناک است که یک گونی کیسهای به تن دارد و بر سر تمام کسانی که سنتهای هالووین را میشکنند، عذاب نازل میکند. او اکنون به یکی از نمادهای ژانر وحشت تبدیل است و تعجبی ندارد که نام «Trick ‘r Treat» در میان بهترین فیلم های کالت قرن ۲۱ قرار بگیرد.
این فیلم ترسناک، جزو فیلمهای انگشت شماری محسوب میشود که توانستهاند ظاهر، حس و جو دلهرهآور هالووین را القا کنند. «Trick ‘r Treat» فیلمی است که هر پاییز، هنگام تغییر شکل و رنگ برگها، خنک شدن شبها و فراهم شدن جو ترسناک و افزایش هیجان، حتما باید تماشایش کنید.
۸. Idiocracy محصول سال ۲۰۰۶

چندین سال پس از عرضه فیلم علمی-تخیلی عالی مایک جاج به نام «Idiocracy» که به جایگاه واقعی خود دست نیافت، خیلیها اشاره کردهاند که آمریکای دوران ترامپ به این فیلم شباهت زیادی دارد و این اثر، پیشگویی آینده امریکا در وضعیتی احمقانه است.
«Idiocracy» در سال ۲۰۰۵ اتفاق می افتد، زمانی که با یک کتابدار معمولی در ارتش آمریکا به نام جو بایرز (با بازی لوک ویلسون) آشنا میشویم. جو انتخاب شده است تا در یک آزمایش نظامی مخفی شرکت کند و در آن بههمراه یک مورد آزمایشی دیگر (زنی به نام ریتا با بازی مایا رودولف)، به مدت یک سال به خواب برود.
اتفاقاتی به وقوع میپیوندند که باعث میشوند پروژه جو و ریتا فراموش شود و آنها به اشتباه تا سال ۲۵۰۵ در همان حالت بمانند؛ این دو نفر بالاخره بهصورت تصادفی احیا میشوند و جهانی را کشف میکنند که از حضور افراد احمق و کودن سرشار است. منابع غذایی بشر به شدت کاهش یافتهاند و همین موضوع باعث شده است که نسلی از افراد احمق باقی بمانند؛ در نتیجه، جو که فردی با هوش معمولی بود ناگهان به عنوان شخصی باهوش قلمداد میشود و احتمالا در این شرایط، باهوشترین مرد جهان است.
قصد نداریم شوخیهای این فیلم را زیادی لو بدهیم اما یکی از بهترین بخشهای «Idiocracy» مربوط به بازی فوق العاده تری کروس در نقش رئیس جمهور دواین الیزوندو مانتین دو هربرت کامچوی کودن اما باشخصیت است که ناامیدانه به کمک جو به عنوان مشاور نیاز دارد تا بر مشکلات کشور غلبه کند؛ مشکلاتی که همگی ناشی از حماقت و بیکفایتی هستند.
«Idiocracy» شاید هوشمندانهترین کمدی احمقانهای باشد که در میان بهترین فیلم های کالت قرن ۲۱ قرار دارد و امکان ندارد که بتوانید بدون قهقهه زدن آن را تماشا کنید.
بهترین فیلمهای در حال اکران؛ لحظهشماری برای مولان، به پیش و شکار
۷. Bubba Ho-Tep محصول سال ۲۰۰۲

پادشاه فیلمهای کالت، دان کاسکارلی که مغز متفکر پشت مجموعه تصویر ذهنی (از ۱۹۷۹ تا ۲۰۱۶) است، با «Bubba Ho-Tep» غوغا کرد. این فیلم ساخته شده بود تا تحسین جمع عظیم مخاطبان فیلمهای نیمه شب را برانگیزد. داستان، در خانه سالمندان شیدی رست در شرق تگزاس رخ میدهد و بروس کمپبل در نقش الویس پریسلی پا به سن گذاشته بازی میکند که به تازگی از کمای ناشی از تصادف به هوش آمده است. او اکنون با یک آفریقایی-آمریکایی عجیب (با بازی اوسی دیویس) دوست شده است که ادعا میکند همان جان اف کندی است و میگوید پوست او را سیاه کردهاند، اما داستان به همین جا ختم نمیشود و شرایط عجیبتر هم خواهد شد.
این فیلم، که به خوبی از رمان جو آر لانسدال اقتباس شده، نام عجیب خود را از یک مومیایی ناشناس شیطانی متعلق به مصر باستان برداشته است که ظاهرا از جولان دادن و ایجاد وحشت در خانه سالمندان الویس و جان اف کندی لذت میبرد و آنها باید جلوی او را بگیرند!
فیلمی هوشمندانه و حتی گاهی اوقات استرسزا که ظاهرا ادامهای در حال ساخت دارد؛ «Bubba Ho-Tep» فیلمی محشر است، فیلمی که در بین خیل عظیم فیلمهای کمدی و ترسناک به دردنخور، خودی نشان میدهد و درمورد پیر شدن و تصورات احمقانه شهرت و معروف بودن حرفهایی برای گفتن دارد.
۶. Donnie Darko محصول سال ۲۰۰۱

«Donnie Darko» را شاید بتوان «همشهری کین» ریچارد کلی نویسنده و کارگردان آمریکایی در نظر گرفت و آیا این چیز بدی است؟ این فیلم، سرشار از احساسات، طنز و اتفاقات عجیبی است که در یکی از مناطق حومه شهری آمریکا در دهه ۸۰ میلادی اتفاق میافتد. دنی نوجوان (با بازی جیک جیلنهال) از حادثهای به نحوی جان سالم به در میبرد؛ اکنون او مرتب به ملاقات خرگوشی عجیب به نام فرانک (با بازی جیمز دووال) میرود که از او میخواهد سفر در زمان را امتحان کند. دنی به زندگی توجه بیشتری میکند، عاشق میشود و از این آگاهی لذت میبرد که ممکن است بتواند نه تنها روی زمان، بلکه سرنوشت اثر بگذارد.
وجود موسیقی متن با حالوهوای دهه هشتاد میلادی، بر جذابیت فیلم میافزاید؛ همانطور که عوامل آن مانند کاترین راس و پاتریک سوویزی این کار را میکنند. البته افرادی مانند مگی جیلنهال و جنا مالون و درو بریمور هم نقشهایی کوتاه داشتند و در کنار ست روگن و نوآ وایل عالی بودند.
این فیلم که در هنگام عرضه به طرز غیرمنصفانهای نادیده گرفته شد، مدتی کوتاهی پس از حادثه ۱۱ سپتامبر اکران شد. وجود صحنه سقوط هواپیما که در آن زمان چندان مورد پسند نبود و مخاطبان را ناراحت میکرد یکی از دلایل این ناکامی در نظر گرفته شد. اما این داستان عملی-تخیلی، هوشمندانه و روانشناختی خیلی زود در زمره بهترین فیلم های کالت قرن ۲۱ قرار گرفت. به دلیل این که داستان بهخاطر منطق حلقه زمان، گیج کننده است دیدن چند باره آن برای شفاف کردن بعضی از بخشهای معمای داستان که کلی حل کردن آن را به عهده ما گذاشته است، خیلی خوب است.
۵.Scott Pilgrim vs. the World محصول سال ۲۰۱۰

این فیلم از مجموعه رمان مصور «اسکات پیلگرام» به قلم نویسنده و طراح کانادایی، برایان اومالی اقتباس شده است. ادگار رایت با گنجاندن فرهنگ بازیهای ویدئویی، کانادا، موسیقی پاپ راک و عشق دوران جوانی در فیلم «Scott Pilgrim vs. the World» باعث شده است که این فیلم سرشار از موارد جذابی باشد که برای درک و قدردانی درست از آنها باید چندین بار تماشایش کرد.
قهرمان خجالتی و ترسوی ما یک پسر دست و پا چلفتی و شیرین به نام اسکات (با بازی مایکل سرا) است که در یک گروه راک خانگی، گیتار بیس مینوازد. اسکات در رابطه با یکی از همگروهیهای خود به نام نایفز چائو (با بازی الن ونگ) و دختر اسکیتباز رویاهایش به نام رامونا فلاورز (با بازی مری الیزابت وینستد) مشکلات رومانتیکی دارد. رامونا که خیلی زود به اسکات علاقه پیدا میکند، مشکل بزرگی دارد؛ مشکل او، شش دوستپسر سابق شیطانصفتش هستند که اسکات باید آنها را شکست دهد.
تماشای تبدیل شدن ایدههای هنری رایت به واقعیت جالب است و چشمان تیزبین متوجه شباهت این فیلم به فیلم موزیکال کلاسیک «شبح بهشت» محصول ۱۹۷۴ به کارگردانی برایان دی پالما و فیلمبرداری گیج کننده و ماهرانه او میشوند. دیالوگهای این فیلم دلپذیر و بازیها خوب و لذتبخش هستند و تمام اینها با هم، باعث میشوند که «Scott Pilgrim vs. the World» را یکی از بهترین فیلم های کالت قرن ۲۱ بدانیم؛ اثری مناسب برای چند بار دیدن.
این فیلم، که ریتمی سریع و صحنههایی خندهدار دارد، خیلی جلوتر از زمان خود است و میتوان آن را اثری هنری، اصیل، ناهنجار و انقلابی دانست. مطمئن باشید که تماشای آن حداقل برای بار دوم ضروری است و اگر این کار را نکنید، شوخیهای جالبی را از دست میدهید؛ چون معمولا در هنگام نشان دادن آنها در حال خندیدن به صحنهای مربوط به ۵ ثانیه قبل بودهاید.
۴. Mandy محصول سال ۲۰۱۸

خشونت و خونریزی زیاد در فیلم مندی پانوس کوسماتوس باعث میشود که تماشای آن برای خیلیها تجربه راحتی نباشد. اما اگر طرفدار ژانر وحشت هستید و تصاویر واضح و شفاف تحسین شما را برمیانگیزند (که در این فیلم تعدادشان خیلی زیاد است)، این فیلم ارزش چند بار دیده شدن را دارد و می تواند یکی از فیلم های کالت قرن ۲۱ باشد.
مندی فیلمی عمیقا شخصی از کوسماتوس است؛ فیلمی که به خیالیترین و آشفتهترین شکل ممکن با شباهت به فیلمهای پرهیاهوی دهه ۸۰ ساخت. البته در اینجا منظور از فیلمهای دهه ۸۰، فیلمهایی مانند «مخمل آبی»، «مرده شریر ۲» و «برپاخیزان جهنم» است.
داستان این فیلم در سال ۱۹۸۳ و شمال غربی اقیانوس آرام، جایی در نزدیکی کوهستان سایه اتفاق میافتد. رد میلر (با بازی جنون آمیز نیکولاس کیج) و دوستدختر هنرمند خیالپردازش به نام مندی بلوم (با بازی آندرهآ ریسبرو) زندگی آرام و پر از صلح و صفایی را سپری میکنند. اما این زندگی خوش در این فانتزی خشن انتقام و پر از خونریزی، عمر کوتاهی دارد.
خوب و بد، تعاریف همیشگیشان را دارند، اما حس میکنید که کوسماتوس دقیقا همان اثر وسواسی و سازشناپذیری را به معبد سینمای روانشناختی تقدیم کرده است که همیشه رویایش را داشت.
نیکولاس کیج در این فیلم به طرز زیبایی خارج از کنترل است و در دنیایی خونبار از غروبهای بیگانه، جنگلهای سرخ، شیاطین، موجودات دیوانه مواد، حشرات روانگردان و گابلینها زندگی میکند. این فیلم که با موسیقی شاهکار یوهان یوهانسون تقویت شده است، جلوههای خیره کنندهای دارد؛ از جمله چند سکانس رویایی انیمیشنی. فیلم «Mandy» یک ماجراجویی پر حادثه است که هنر را به زیبایی و به شکلی غافلگیرکننده به تصویر میکشد.
۳. Only Lovers Left Alive محصول سال ۲۰۱۳

فیلم «تنها عاشقان زنده ماندند» به کارگردانی جیم جارموش یکی از آثاری است که قطعا ارزش چند بار دیدن را دارد؛ مخصوصا برای طرفداران این کارگردان. چیزی که فیلم «Only Lovers Left Alive» را برای قرار گرفتن در میان فیلم های کالت قرن ۲۱ تا این اندازه مناسب میکند، این است که مانند بهترین آثار جارموش مثل «قطار مرموز» محصول ۱۹۸۹، کارگردان فضایی چنان غنی و دوست داشتنی خلق میکند که بیننده به دنبال کردن شخصیت ها تا هر زمان که امکانش باشد علاقهمند می شود.
ایو (با بازی تیلدا سوئینتن) یک خونآشام خونسرد است که همسرش، آدام (با بازی تام هیدلستون)، قصد پایان دادن به زندگی خود را دارد. این فیلم خونآشامی بسیار خونسردانه و رمانتیک، سرشار از موضوعاتی مانند ترس، هیجان، غریبگی، انزوا، خلاقیت، هنر، موسیقی، ادبیات، زندگی و مرگ است. این فیلم، یک اثر ترسناک شوکه کننده نیست، بلکه صحنههای کلاسیک گوتیک، خون زیاد، لحظههایی از ترس و نگرانی زیاد از عشقی بیپایان دارد.
«تنها عاشقان زنده ماندند» بیشتر از این که کلامی باشد، بصری است؛ این فیلم ظریف و وهمآور، بیشتر از همه تجزیه و فساد شبحوار دیترویت، تصاویر جالب و ترسناک نامیرایان و آداب غیرطبیعی و سکونتگاههای عجیب آنها را به تصویر میکشد.
۲. What We Do in the Shadows محصول سال ۲۰۱۴

«آنچه در سایهها انجام میدهیم» محصول مشترکی به کارگردانی-نویسندگی جامین کلمنت و تایکا وایتیتی است که با تماشای آن قطعا خیلی میخندید. این فیلم، برداشتی طنز از موضوع ترسناک هیولاهایی مانند خونآشامهاست.
این دو نفر قبلا هم در چندین پروژه، مانند «Flight of the Conchords» و «عقاب در برابر کوسه» محصول ۲۰۰۷ همکاری داشتهاند؛ وایتیتی و کلمنت در این فیلم هم عوامل خوبی را دور هم جمع کردهاند تا به آنها در انجام این پروژه کمک کنند. این فیلم، حول محور یک سری دوست خونآشام و رقابتشان با گرگینهها، جادوگران و حتی چند زامبی میگردد. در یکی از صحنهها، ولادیسلاو (با بازی جامین کلمنت) به رفیق خونآشام خود میگوید: «ما خونآشام هستیم، حولهها را روی زمین نمیگذاریم.» و در تمام طول فیلم، شاهد درگیریهای دوستانهای از این دست بین این خونآشامها هستیم.
پارودیهای انگشتشماری به خوبی «آنچه در سایهها انجام میدهیم» عمل میکنند و این اثر هنری حرفهای زیادی برای گفتن دارد و برای تمام کسانی که آن را تماشا میکنند، تجربهای سرگرمکننده خواهد بود. یک نکته مثبت دیگر درمورد این فیلم این است که نه تنها کلمنت و وایتیتی تمایل خود به ساخت ادامهای بر آن اعلام کردهاند، بلکه در حال انجام کارهای فصل دوم سریال «آنچه در سایهها انجام میدهیم» برای شبکه FX هستند. الان زمان خوبی برای دیدن این فیلم است، حتی برای بار چندم.
۱. Shaun of the Dead محصول سال ۲۰۰۴

برای خیلیها اگر فیلمی باعث خنده زیاد شود و قابل بحث باشد، تا مدت زیادی به یادشان میماند. چنین موردی درمورد فیلم «شان مردگان» صادق است.
برای شان (با بازی سایمون پگ) که فروشنده لوازم برقی است، تلاش برای جمع و جور کردن خود و تبدیل شدن به دوستپسری مناسب برای دختری که نادیدهاش میگیرد به قدر کافی دشواراست و در همین حین، زامبیها هم از راه میرسند تا نوید پایان دنیا را بدهند.
«شان مردگان» که فیلمی کمدی-ترسناک و لذتبخش است، باعث شد ادگار رایت کارگردان و سایمون پگ بازیگر به موفقیت بزرگی دست پیدا کنند. این فیلم، قسمت اول از سهگانه «سه طعم کورنتو» است که هر کدام از دو قسمت دیگر هم میتوانستند به راحتی در صدر لیست فیلم های کالت قرن ۲۱ قرار بگیرند. قسمت دوم به نام «پلیس خفن» در سال ۲۰۰۷ و قسمت سوم به نام «ورلدز اند» در سال ۲۰۱۳ منتشر شدند.
فیلم «شان مردگان» با ترکیب طنز انگلیسی و سبک وحشت جرج رومئو، قهرمان بیچاره ما را به همراه دوست مفتخورش به نام اد (با بازی نیک فراست) به تصویر میکشد که با هم در برابر فوجی از زامبیها در لندن قد علم کنند و نقشهای برای نجات دوست دختر گیر افتاده شان به نام لیز (با بازی کیت اشفیلد) میکشند و در این حین شاید کمی رشد کنند. این فیلم یک کمدی کالت کلاسیک است و ارزش چند بار دیدن را دارد. به هیچ وجه آن را از دست ندهید.
بهترین فیلم های زامبی تاریخ سینما
منبع: Taste of Cinema
Mandy عالی بود
احساس می کنم فیلم هایی که شخصیت های حیوانی یا انسان های گرگ نما یا تخیلی خیلی دیگه زیاد شده اند و زیاده روی شده
البته شاید برای من یکم دیدن دوباره این فیلم ها فعلا جذابیت نداشته باشه. ممنون از مدیر.
عالی بود موفق باشید
سلام پست عالی بود ولی سریال های بهتری هم هستن
فیلم های قرن بیست و یک حرف نداشتند ولی الان رفته رفته اون زمان ۲۱ از دست میره
عالی بود موفق باشید