نقد در آثار کمدی قابل تحملتر است
«در حال حاضر مخاطب در پلتفرمها آثاری را میبیند که احساس میکند احترام بیشتری به او گذاشته میشود»
کمدی در سینما و نمایش خانگی یکی از راهکارهای مهم برای نقد درست در جامعه است. فارغ از برخی کمدیهای سطحی که میخواهند مخاطب را با الفاظ رکیک و رفتارهای ناپسند به خنده دعوت کنند هر گاه سینما و یا نمایش خانگی توانسته است از کمدی به عنوان یک ابزار مهم در نقد فضاهای مختلف استفاده کند مخاطب هم روی خوش به آن نشان داده است. توجه به این امر مهم از آنجایی نشات میگیرد که زبان کمدی با لطافت بیشتری با مخاطب سر و کار دارد و نیاز جامعه امروز به تماشای آثار طنز را بیش از پیش یادآوری میکند. حمزه صالحی نویسنده تعدادی از آثار موفق کمدی در چند سال اخیر در گفتوگویی درباره جایگاه طنز و نیاز مردم به تماشای آن صحبت کرده است.
فهرست بهترین فیلم های کمدی و خنده دار ایرانی
- در سالهای اخیر، گرایش جامعه به آثار کمدی بهشدت افزایش یافته است. این امر مختص سینما نیست بلکه مجموعههای طنز شبکه نمایش خانگی را نیز شامل میشود. این نیاز، از فعل و انفعالات اجتماعی و رفتاری جامعه برمیخیزد یا یک تب زودگذر است؟
حمزه صالحی: سینما هماهنگ با جامعه پیش میرود، زمانی که مردم نیاز به خندیدن دارند و شرایط سخت است، سینمای کمدی رونق بیشتری پیدا میکند و یک تب زودگذر نیست، اگر دقت کنید بیش از ۱۰ تا ۱۵ سال است که فیلمهای پرفروش، فیلمهای کمدی و اساسا بدنه هستند. کمااینکه در دهه ۶۰ که جامعه به یک شور احتیاج داشت، سینمای دفاع مقدس پُرونق بود و الان هم همان شرایط را دارد. از این هم نباید بگذریم که اگر سینمای اجتماعی به صورت تکمحور درباره فقر یا مواردی از این دست صحبت نکند و موضوعات جدید و بروزتری را پیدا کند، ممکن است طرفداران خود را جذب کند. مشکلی که الان سینمای اجتماعی دارد این است که مردم شرایط خوبی ندارند و اساسا حالشان خوب نیست و ما فیلمهایی را در سینمای اجتماعی داریم که همین شرایط را به مردم نشان میدهند. مردم این مشکلات را لمس میکنند و به نظرم هیچ احتیاجی به دیدن دوباره در سینما ندارند.
- اینکه در آثار طنز، میتوان بیشتر به موضوعات جدی پرداخت یا کنایههای اجتماعی و سیاسی زد و حتی از فضای تلخ بعضی تنشهای روزمره دور شد، تاثیری در علاقهمندی به زبان طنز در سینما یا شبکه نمایش خانگی دارد؟
من چون تجربه سال ۹۰ تلویزیون برنامه «خنده بازار» را دارم که جزو نویسندگانش بودم و مدام با مسایل روز شوخی میکردیم، آستانه تحمل برای کسانی که مورد این شوخیها واقع میشوند، زمانی که زبان طنز است یک مقدار شاید از سرسوزن بیشتر است. در حقیقت میشود یکسری صحبتها کرد و راحتتر از آن گذشته میشود. مردم هم زمانی که موضوعات روز را میبینند یک مقدار حالشان بهتر میشود و احساس میکنند چیزی را میبینند که بروز و نیاز روز جامعه است.
حمزه صالحی: کمدی در اصطلاح عامیانه ما به عنوان کار خندهدار در نظر میگیریم اما کمدی به اثری گفته میشود که پایان خوبی داشته باشد و شخصیت و به دنبال آن مخاطب به رستگاری برسد. اینکه آثار با یک روشنی و حال خوب تمام شود یا خنده روی لب مخاطب بیاورد، مثل کاری که در فیلم سینمایی «فسیل» انجام دادیم، حال خوب را به مخاطب میدهد که اثر آن تا مدتها روی روح و روانش باقی میماند
- آیا آثار کمدی میتواند به اندازه بزرگی تنشهای زندگی روزمره در ایران و به ویژه در شهرهای بزرگ که مسایل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هم با آن درآمیخته است، فضای زندگی ایرانیان را تا حدی تلطیف کند؟
هدف کمدی همین است. مثال واضح آن «زندگی زیباست» روبرتو بنینی است که با فرزندش در اردوگاه اسرای جنگ جهانی دوم در آلمان، همه جهان سیاه اطراف خود را با زبان لطیف و آمیخته به طنز برای بچهاش تعریف میکند و به همه چیز حالت متفاوتی میدهد. برخی سالهاست از اصطلاح سوپاپ اطمینان استفاده میکنند، واقعیت این است که منِ نویسنده و یا فیلمساز این حوزه نیز درگیر مشکلات متعدد هستیم کما اینکه در ترکیه عزیز نسین نویسنده طنزنویس درگیر همه این مشکلات بوده است. ما چون این کار را بلد هستیم و میتوانیم با زبان طنز نسبت به این وقایع واکنش نشان بدهیم، کما اینکه سالها تیم گل آقا هم این کار را میکرد. روی همین حساب اطلاق سوپاپ اطمینان به نظرم ناعادلانه است. این جریان از زمان قاجار و در دورهها و کشورهای مختلف همیشه بوده و هست. انگار حاکمیتها یک مقدار درباره اینکه با زبان کمدی نقد شوند، برایشان قابل پذیرشتر و قابل تحملتر است. ما مشغول کار خودمان هستیم و اگر دل مردم خنک نشود، دل خودمان خنک میشود.
- چگونه یک طنز میتواند روی حال خوب مردم اثرگذار باشد و روحیه جمعی را بالا ببرد؟
چیزی که برای من به شخصه به عنوان نویسنده آثار کمدی مهم است، این است که مخاطب هنگام تماشای فیلم بخندد چون همین خندیدن مداوم برای یک ساعت و نیم تا دو ساعت روی بهتر شدن حالش به شدت تاثیر دارد؛ به ویژه در جامعهای که همه ما درگیر مشکلات هستیم. کمدی در اصطلاح عامیانه ما به عنوان کار خندهدار در نظر میگیریم اما کمدی به اثری گفته میشود که پایان خوبی داشته باشد و شخصیت و به دنبال آن مخاطب به رستگاری برسد. اینکه آثار با یک روشنی و حال خوب تمام شود یا خنده روی لب مخاطب بیاورد، مثل کاری که در فیلم سینمایی «فسیل» انجام دادیم، حال خوب را به مخاطب میدهد که اثر آن تا مدتها روی روح و روانش باقی میماند.
- این روزها خنداندن تماشاگری که در فانتزی از نویسندهها و کارگردانها جلوتر است، بسیار سخت شده است. چه راهکارهایی باید اندیشید؟
خود مردم در اینستاگرام آیتم طنز تولید میکنند یا نظراتی که در فضای مجازی با صفحات مختلف به اشتراک میگذارند آنقدر کمدی دارد که برای من نویسنده ترسناک است. ما مردم طنازی داریم و شاید الان اگر آثار ۲۰ سال پیش را تماشا کنیم، به ندرت اثری پیدا کنیم که ما را بخنداند، یعنی مانند ویندوز کامپیوتر باید بروزرسانی شود تا به موفقیت دست پیدا کنند. در حقیقت باید به مسایل روز، نوع ادبیات مردم و اصطلاحات جدیدی که استفاده و مواردی که از آن استقبال میکنند، توجه و آنها را دنبال کنیم. در این میان باید نزدیک به نسل جدید یعنی دهه ۷۰ و ۸۰ شد تا متوجه شویم کمدی برای آنها چه تعریفی دارد. از سوی دیگر خوشبختانه دسترسی مردم به آثار روز سینما و تلویزیون دنیا بسیار زیاد شده است. نویسنده و در واقع تیمهایی که میخواهند موفق باشند نه صرفا در زمینه کمدی باید این آثار را نگاه کنند و بدانند آثار خارجی که بعضا از ما جلوتر هم هستند، روی سلیقه مردم اثرگذار است و ما هم باید تلاش کنیم آثاری باکیفیتتر و اندیشمندانهتر تولید کنیم تا از مخاطب جا نمانیم.
- کمدی زمینه مساعدی را ایجاد کرده که مخاطبان آن حرفهایی را بشنوند که کنایهای به کسی دارد یا به یک موضوعی که آدمها در حالت عادی از آن صحبت نمیکنند. این گزاره درست است؟
بله. آستانه تحمل زمانی که زبان، زبان کمدی است بالاتر میرود. روی همین حساب شاید بتوان چیزهایی گفت و شنید که اگر زبان طنز نباشد این اتفاق رخ نمیدهد یا میتواند برخورنده باشد.

- کمدی چه قدر کارکرد تسکین آلام و دردها را دارد (با یک دید انتقادی) و برای فراموشی و فرار از خستگی هایی که در روز آدمها با آن مواجه هستند، اتفاق میافتد؟
مدام اعلام میشود ما با یکسری مسایل شوخی میکنیم و چرا وقتی اتفاق یا واقعه تلخی رخ میدهد، در اینستاگرام و فضاهای دیگر شوخی میبینیم. شاید حواس دوستان به این نیست که این، راه فرار از تراژدی و بحرانی است که به وجود میآید و قلب انسان را به درد میآورد. اگر در سختترین شرایط یک کمدی یا طنز فضا را به لحاظ روانی بشکند، ممکن است جان انسان را نجات دهد. من به شخصه از افراد بسیاری پیام داشتم که میگفتند در شرایط بسیار سختی به لحاظ روحی بودیم و وقتی «تگزاس»، «دینامیت»، «فسیل» و… را دیدیم، حالمان بسیار بهتر شد. این برای من که شاید توانستم تاثیر مثبت بگذارم، نقطه درخشان و امیدبخش است و حالم را بهتر میکند.
حمزه صالحی: در حال حاضر مخاطب در پلتفرمها آثاری را میبیند که احساس میکند احترام بیشتری به او گذاشته میشود. پس هزینه میکند تا آن را ببیند و سمت تلویزیون کمتر برود و این اتفاق به پلتفرمها انگیزه بیشتری میدهد
- کمدی ما بیشتر طنز گفتاری هستند تا طنز موقعیت. کدام یک برای جامعه ما نیاز است؟
هیچکدام بدون دیگری کارکرد درستی ندارد. ما به تلفیق کمدی موقعیت و کمدی کلام به شکل توامان احتیاج داریم. اگر کمدی موقعیت شکل نگیرد، کمدی کلام کارکردی ندارد و به نظرم قدرت زیادی نمیتواند داشته باشد. اگر صرفا کمدی موقعیت خلق کنیم و کلام به آن اضافه نشود و کمک نکند، به نظرم قدرتش را ندارد. ما از دوره سینمای صامت رد شدیم؛ در جایی که با تلاش زیاد کمدی موقعیت صرف خلق میشود. در حال حاضر اینکه هر دو با هم ترکیب شوند، راحتتر میتواند مخاطب را به خود جلب کند. کمااینکه کمدی موقعیت هم پیش نیازی دارد؛ اینکه برچه اساسی بخواهیم موقعیت را خلق کنیم. در حقیقت ایدهای که پشت کمدی است، موقعیت خلق میکند و ما احتیاج داریم به ایده جذاب که میتواند بر اساس سوتفاهم و جابهجایی باشد، موقعیت به وجود آوریم و بعد کلام و بازخورد اضافه کنیم و در نهایت به مجموعه قابل قبول برای مخاطب برسیم.
- هنرمندان ترجیح می دهند در پلتفرم ها فعالیت کنند و اساسا ضریب نفوذ پلتفرم ها روی مخاطب بیشتر است. چرا در سالهای اخیر چنین اتفاقی رخ داده است؟
من سالها در تلویزیون کار کردم؛ از اواخر دهه ۸۰ و همه دهه ۹۰ در تلویزیون بودم. اینکه چرا مخاطب سمت پلتفرم آمده و حاضر است هزینه کند تا یکسری آثار را ببیند در حالی که تلویزیون در دسترستر و تماشای آثارش رایگان است، جای نقد دارد. من فکر میکنم تلویزیون باید به روزهای خوب خودش در تولید آثار دراماتیک و کمدی و یا شکلهای دیگر برگردد و این رقابت را جذاب میکند. در حال حاضر شاید مخاطب در پلتفرمها آثاری را میبیند که احساس میکند احترام بیشتری به او گذاشته میشود. پس هزینه میکند تا آن را ببیند و سمت تلویزیون کمتر برود. من به عنوان کسی که سالها در تلویزیون کار کردم، امیدوارم در تلویزیون هم آثار فوقالعادهای ببینیم. ذکر این نکته خالی از لطف نیست که این اتفاق به پلتفرمها انگیزه بیشتری میدهد. البته جدای اینکه پلتفرمها رقابتی با هم دارند، با مدیای بزرگتر وارد رقابت لذتبخش شوند که طبیعتا سودش را مخاطبی میبرد که آثار باکیفیتتر میببیند.
- سخن پایانی…
ما آرش میراحمدی را از دست دادیم؛ کسی که سالها کمدی کار میکرد. روی صحبتم با کسانی است که کمدی کار میکنند. همه ما از بازیگر گرفته تا نویسنده و فیلمسازی که اثر کمدی خلق میکند عین خود مردم در زندگی درگیر مشکلات زیادی هستیم. شاید یک مغازهدار و کارمند کارش راحتتر باشد و هنگام گرفتاری یا مشکلات هم مغازه را باز میکند یا سرکار میرود اما ما باید کمدی خلق کنیم و طنز به وجود آوریم. من پارسال در شرایط خیلی سخت، یک سفارش کار داشتم و مدام این مصرع را در ذهن داشتم: «کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد.» بسیار سخت است که در اوج غم و غصه و مشکلات و بیماری ما تلاش میکنیم مردم در پلتفرم و سینما برای دو ساعت بخندند و امیدوارم تلاش صادقانه بچههایی که کمدی کار میکنند برای خنداندن مردم و شاد شدن دلشان انجام میدهند، واقعا به دل مردم بنشیند و حواسشان به این باشد که ما سعی میکنیم در عجیبترین روزهای کشور برای خندیدن آنها تمام تلاش خود را میکنیم. از آنها یک خواهش دارم، اینکه دعایمان کنند و انرژی خوب بفرستند که کارهای بهتر تولید کنیم.
.
حمزه صالحی نویسنده نیسان آبی ۲ هست که عکس ایمان صفا رو گذاشتید.؟