نقد و بررسی فیلم «هوای داغ»؛ یک فیلم سیاسی نه‌چندان سیاسی!

این فیلم، داستان یک رستگاری با تم سیاسی را به کارگردانی فرانک کوراکی نمایش می‌دهد.

این فیلم، داستان یک رستگاری با تم سیاسی را به کارگردانی فرانک کوراکی نمایش می‌دهد؛ کسی که به‌عنوان مرجع کمدی‌های آدام سندلر و کوین جیمز شناخته می‌شود. در فیلم «هوای داغ» کوراکی، استیو کوگان در نقش یک گوینده رادیویی راستگرا ظاهر می‌شود که با گذشته خود درگیر است. گرچه کوگان این نقش را تا جایی که متن ویل ریچل اجازه می‌دهد به خوبی ایفا می‌کند، اما داستان جدیدی با محوریت از راه رسیدن خواهرزاده او (با بازی تیلر راسل) شکل می‌گیرد؛ خواهرزاده‌ای که او از وجودش بی‌خبر بوده است وارد می‌شود و فیلم «هوای داغ» شکلی کاملا متفاوت به خود می‌گیرد. از اینجا به بعد، «Hot Air» بیشتر شبیه به فیلمی است که برای از بین بردن احتمال ناراحت کردن طرفداران ترامپ با پرداختن به موضوع‌های سیاسی، به داستانی فرعی می‌پردازد تا ساخت آن با مشکلی مواجه نشود. این فیلم نه خنده‌دار است، نه پیام عمیقی دارد و نه تکان‌دهنده است بلکه بیش‌تر به خاطر شکست در نمایش دادن وجوه کاراکتر کوگان در آن، قابل‌اعتراض است.

کوگان در فیلم «هوای داغ»، نقش لیونل ماکوم را ایفا می‌کند که احتمالا نمایانگر شخصیتی است که راش لیمبو (مجری آمریکایی رادیو) در رویاهایش خود را شبیه او می‌بیند: بسیار مرتب و اتوکشیده، با شخصیتی خونسرد و متین پشت میکروفون که درعین‌حال، خود را کاملا حق‌به‌جانب می‌داند و هرروز اهانت‌های زیادی را به سمت میلیون‌ها شنونده برنامه‌اش حواله می‌کند. ریچل، در هنگام طراحی دشمن خونی ماکوم در کنگره، قطعا الکسندریا اوکاسیو کورتز را در نظر داشته است: ماکوم، او را به‌صورت مداوم برای تلاش‌هایش در راستای تصویب قانون کمک به تحصیل فرزندان مهاجران غیرقانونی در کالج، مورد توهین قرار می‌دهد.

لیونل نمی‌داند که خودش با کسی در ارتباط قرار خواهد گرفت که رویای بعیدی برای رفتن به کالج دارد. تس، دختر ۱۶ ساله خواهر لیونل، لوری (با بازی تینا بنکو) است؛ خواهری که برای مدتی طولانی از او بی‌خبر بوده است. زمانی که لوری مراحل بازپروری را می‌گذراند، تس تصمیم می‌گیرد که روی پای خود بایستد و در این راه، روی کمک دایی لیونل حساب می‌کند.

او به منهتن می‌رود و به بعیدترین شکل ممکن وارد خانه لیونل می‌شود، سپس هویت خود را برایش فاش می‌کند؛ لیونل تصمیم می‌گیرد که تس را از خانه بیرون بیاندازد اما تس تهدید می‌کند که در مورد بی‌رحمی او توییت خواهد کرد. بی‌رحمی لیونل موضوع تازه‌ای نیست اما به دلایلی، زیر بار این تهدید می‌رود و اتاق خواب اضافی خانه‌اش را در اختیار خواهرزاده‌اش می‌گذارد.
سردی فضای زندگی این مرد مجرد، با وجود دوست‌دختر روزنامه نگارش ول (با بازی نو کمبل) تا حدودی گرم می‌شود؛ اینکه این دختر شاد و بخشنده دروجود لیونل چه می‌بیند مشخص نیست، اما وظیفه او این است که کاری کند تا این مرد به آن بدی که هست، به نظر نرسد.


جان کیوسک ستاره سریال Utopia خواهد بود


تس با وجود این که مفت و مجانی در خانه لیونل اقامت کرده است، به‌سرعت در دفتر او کاری برای خود دست‌وپا می‌کند و در تمام موقعیت‌هایی که انتظار دارید لیونل با بودن تس در آن‌ها مشکل داشته باشد، حضور پیدا می‌کند: پشت میز او، در اتاق کنترل استودیو، میان صندوق دریافت ایمیل‌هایش. فیلم‌نامه تلاش می‌کند تس را به یک تفکر لیبرال در مقابل اظهارات لیونل در مورد مسئولیت شخصی و صلاح کشور تبدیل کند، اما قبل از این‌که از مسیر خود خارج شود، نمی‌تواند گفتگوی چندانی را بین این دو ایجاد کند: رتبه‌بندی لیونل به خاطر ظهور یک ستاره رادیویی جدید، در حال سقوط است و فیلم نیاز دارد این دو را وارد یک تقابل پایاپای کند تا لیونل بتواند واقعا کنترل و خونسردی خود را از دست بدهد.

گرت وایتلی مانند یک کشیش، ارزش‌های محافظه‌کارانه را موعظه می‌کند و اسکایلر آستین، در نمایش خیرخواهی ریاکارانه غلو می‌کند؛ این رویکرد ظاهرا برای آن است که به نتیجه برسیم از بین پستی و شفقت، کدام‌یک نشان‌دهنده چهره سیاستمداران محافظه‌کار آمریکایی است. اما مقداری کم‌کاری از سوی وایتلی باعث می‌شود که لیونل در معرض از دست رفتن حرفه‌اش قرار بگیرد یا شاید هم در مسیری بیفتد که کاوش نیمه‌کاره روحش را به پایان برساند.

فیلم «هوای داغ» خیلی کم‌تر از چیزی که در ظاهر به نظر می‌رسد، سیاسی است و تا قبل از رسیدن به رستگاری نه‌چندان دلچسب شخصیت اصلی، تماشاگر را با نمایش خودپسندی‌های لیونل سرگرم می‌کند. اگر فیلم، یک روح کریسمس هم داشت تا به لیونل یادآوری کند که زمانی یک پسر کوچولوی آسیب‌پذیر بوده است، می‌شد نام فامیل لیونل را اسکروچ گذاشت؛ درست مثل شخصیت اصلی داستان «سرود کریسمس». فیلم در پایان به سمت تعلیم درس‌هایی اخلاقی می‌رود و در این زمینه هم حرف جدیدی برای گفتن ندارد.

«هوای داغ»
بازیگران: استیو کوگان، تیلر راسل، نو کمبل، گریفین نیومن، اسکایلر آستین، پیکو الکساندر، جودیت لایت، لارنس گیلیارد جونیور، تینا بنکو
کارگردان: فرانک کوراکی
نویسنده: ویل ریچل
مدت زمان: ۱۰۳ دقیقه


منبع: Hollywood Reporter

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم