درباره سینمای میلوش فورمن

نماد موج نو سینمای مجار

شنبه‌ها؛ یک کارگردان

گرچه در آمریکا فیلم ساخته اما او را نماد موج نو سینمای مجار می‌دانند. هرچند امروزه او را کارگردانی در سینمای تجاری می‌شناسند اما او همواره به زبان شاعرانه فیلم‌های اولیه‌اش وفادار مانده است. میلوش فورمن طی دهه‌ ۶۰ میلادی، یکی از مهم‌ترین چهره‌های بین‌المللی سینما بوده و بعدها طی دهه‌‌های ۷۰ و ۸۰ میلادی به یکی از مهم‌ترین چهره‌های سینمای آمریکا بدل شده‌ و با ساخت شاهکارهای تاریخی، نام خود را در سینما برای همیشه ماندگار کرد. فورمن معمولا در فیلم‌هایش تقابل‌هایی دوئل‌گونه را جای می‌داد و اکثرا فیلم‌هایی پربازیگر می‌ساخت. در ۱۸ فوریه سال ۱۹۳۲ در شهر کاسلاو چکسلواکی (که امروزه جمهوری چک خوانده می‌شود) متولد شد. او خیلی زود با از دست دادن والدینش در اردوگاه آشویتز نازی‌ها یتیم شد و یان توماس سرپرستی او را به عهده گرفت. او سینما را در مدرسه سینمای پراگ آموخت و در چکسلواکی ۳ فیلم بلند را که در آن‌ها از سبک کمدی مخصوص به خود بهره جسته بود ساخت. این فیلم‌ها عبارت بودند از پیتر سیاه (۱۹۶۴)، عشق‌های یک بلوند (۱۹۶۵) و مجلس رقص آتش نشان‌ها (۱۹۶۷). بعد از آن از پی حمله ارتش ورشو به کشورش در تابستان سال ۱۹۶۸ به ایالات متحده مهاجرت کرد.  میلوش فورمن در سال ۱۹۳۲ در «چاسلاو»، شهری در نزدیکی پراگ پایتخت چکسلواکی سابق، زاده شد. پدر و مادر او هر دو در اردوگاه‌های مرگ نازی‌ها جان باختند. فورمن در دهه ۱۹۶۰ ضمن پیوستن به «موج نو»، با فیلمسازان منتقد حکومت کمونیستی در چکسلواکی سابق همراه شد. در این دوره بود که او با آثاری مانند «پیتر سیاه»، «عشق‌های یک بلوند» در کشور خود به شهرت رسید. اندکی پیش از حمله شوروی به چکسلواکی، میلوش فورمن ابتدا به فرانسه و سپس به آمریکا مهاجرت کرد. حمله شوروی که در سال ۱۹۶۸ روی داد پایان دوره موسوم به «بهار پراگ» را رقم زد.

بررسی ادعاهای تاریخی فیلم آمادئوس

فیلم «فرار از خانه» نخستین اثری بود که او در آمریکا و در سال ۱۹۷۱ ساخت. فورمن حدود ۴ سال بعد فیلم «پرواز بر فراز آشیانه فاخته» را ساخت که نخستین اسکار کارگردانی را برای او به ارمغان آورد. این فیلمساز پس از سال‌ها زندگی در ایالات متحده، در سال ۱۹۸۳ به کشورش که هنوز زیر سلطه کمونیست‌ها بود سفر کرد و در آنجا فیلم آمادئوس درباره موتزارت، موسیقیدان اتریشی، را ساخت که در ۱۱ رشته نامزد جایزه اسکار شد و نهایتاً ۸ جایزه، از جمله بهترین کارگردانی، را کسب کرد. «گتایم»، «مو» و «مرد روی ماه» که نامزد اسکار شد از جمله دیگر آثار او هستند. میلوش فورمن علاوه بر ۲ جایزه اسکار، در طول ۳ دهه فعالیت سینمایی خود افتخارات متعدد دیگری، از جمله جایزه بفتا، جایزه گلدن گلوب، خرس طلای برلین، جایزه بزرگ هیئت داوران کن، جایزه بهترین فیلم خارجی جشنواره سزار و چندین جایزه دیگر کسب کرد.

میلوش فورمن در سر ضبط فیلم

مهم‌ترین فیلم فورمن «پرواز بر فراز آشیانه فاخته» است که در ایران به «دیوانه‌ای از قفس پرید» شهرت دارد و به واسطه همین هم در ایران شناخته می‌شود. فیلمی که یکی از غریب‌ترین و البته تماشایی‌ترین فیلم‌های سال‌های میانی دهه ۱۹۷۰ شد. این فیلم، نسخه سینمایی رمانی به همین نام نوشته «کن کیسی» است. کن کیسی رمان پرواز بر فراز آشیانه فاخته را در ۱۹۶۲ نوشت. قصه آن در بیمارستانی روانی در ایالت اورگن آمریکا می‌گذرد و حاوی نگاهی است به ساختارهای قدرت در سازمان‌ها. همچنین رمان به نقد مکتب روان‌شناسی رفتارگرایی می‌پردازد و اصول انسانی را می‌ستاید. نویسنده داستان مدتی را به عنوان کارمند بیمارستان روانی در منلو پارک کالیفرنیا سپری کرده بود و نسبت به بیماران روانی احساس همدردی می‌کرد. او ۲ بار و برای فیلم‌های دیوانه‌ای از قفس پرید و آمادئوس توانست اسکار بگیرد. فورمن برای فیلم دیوانه‌ای از قفس پرید توانست رکورد بزند و دومین کارگردان تاریخ سینما باشد که توانسته هر ۵ جایزه اصلی اسکار (بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگری مرد و بهترین بازیگری زن) را برای یک فیلمش به دست بیاورد. پیش از فیلم میلوش فورمن، از رمان کن کیسی در یک نمایش اقتباس شده بود. اما فیلم فورمن از همه اقتباس‌های دیگر بیشتر توانست نگاه و نظر منتقدان و مخاطبان را جلب کند. همه کسانی که در سال‌های دهه ۱۹۷۰ به دنبال ناکامی‌ها و ناهنجاری‌های زندگی می‌گشتند و رفتار نظام آمریکا را اوج بی‌مسوولیتی و فریب‌کاری می‌دانستند، از تماشای فیلم فورمن لذت بردند و خروار خروار ستایش نثارش کردند. این همان فیلمی بود که می‌شد به کمک آن، نظام آمریکا را نشانه گرفت و نبود عاطفه و انسانیت را یادآور شد. آکادمی اسکار هم، در اقدامی حیرت‌آور، اسکار‌های اصلی را به این فیلم هدیه کرد تا میلوش فورمن قدم بعدی را با امید بیشتری بردارد.

فورمن در گفت‌وگویی درباره فیلم «اشباح گویا» گفته بود: «در سال‌های دهه ۱۹۵۰ که هنوز در چکسلواکی زندگی می‌کردم، کتابی درباره تفتیش عقاید و سختگیری‌هایی که سال‌ها نصیب اسپانیایی‌ها شد خواندم. واقعا هولناک بود. آن‌وقت‌ها کمونیست‌ها چکسلواکی را اشغال کرده بودند و با کسانی که نمی‌خواستند کمونیست شوند، به‌شدت برخورد می‌کردند. یادم هست که خیلی از آشناها فقط به‌خاطر اینکه اعتقادی به کمونیسم نداشتند، محاکمه شدند و به زندان رفتند. در محاکمه‌شان به چیزهایی اعتراف کردند که اصلا نگفته بودند. آن ‌سال‌ها، بدترین دوره عمرم بود و موقعی که آن کتاب را خواندم، دیدم هیچ‌چیز تغییر نکرده است». او که کشورش چک را ترک کرده و به هوای آزادی بیشتر به آمریکا نقل مکان کرده بود از این کشور هم دل خوشی نداشت و درباره‌اش گفته بود: «هنوز هم آمریکا عرصه را برای کسانی که با ایده‌هایش مخالف باشند، تنگ می‌کند. هنوز هم سیاستمداران آمریکایی به چیزی به ‌نام انسانیت علاقه‌ای نشان نمی‌دهند. واقعا چه فرقی بین طرفداران تفتیش عقاید و زندانبان‌های گوانتانامو وجود دارد؟»

تماشای فیلم‌های میلوش فورمن در فیلیمو

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

fosil