همه چیز درباره فیلم آواتار ۲؛ راه آب
جیمز کامرون کارگردان بزرگ و تاثیرگذاری در سینما است. در مورد اهمیت او در جریان اقتصاد سینما همین بس که فیلمهای او همیشه فروش بسیار بالایی در گیشه داشته و بعضا رکوردهای فروش تاریخ سینما را جابهجا کرده است. این مهم به واسطه جراتمند و پیش رو بودن او در تغییر دادن مرزهای فناوری و تکنیک در فیلمسازی رقم خورده است. کافی است فیلمهایی مثل مجموعه «نابودگر»، «بیگانهها» یا «تایتانیک» و البته «آواتار ۱ و ۲» را مدنظر داشته باشیم که هر یک به تنهایی بخشی از پیشرفتهای فنی در فیلمسازی را رقم زدهاند و البته فروش بالایی هم داشتهاند. اما به همان میزان که کامرون در بخش توسعه فناوریها در فیلمسازی پیشرو و جراتمند بوده، در بخش داستانپردازی و توجه به داستان و فیلمنامه همواره محافظه کار و سنتی و حتی واپسگرا بوده است.
داستان و فیلمنامه در فیلمهای کامرون هیچگاه چیز تازهای به سینما اضافه نکرده و همیشه داستانها و موقعیتهای کلیشهای و بارها تکرار شده تاریخ سینما را مبنای کارش قرار داده است. داستانهایی با محوریت عشق و عاشقی و خانواده و الخ. «آواتار؛ راه آب» هم از این قاعده مستثنی نیست. اگر پیوستگی و همدوشی فرم و محتوا را ملاک قضاوت در مورد اثر قرار دهیم، فیلمهای کامرون همواره در بخش تکنیک متحیرکننده بودهاند اما در بخش فرم روایی و البته محتوای مدنظر فیلم، همواره تابع سنت و کلیشههای هالیوودی بودهاند. در واقع کامرون که به شدت پایبند به جریان سینما – صنعت است و صرفا نگاهی به بازار دارد و البته شیفته فناوری و تکنیک است، یک نمونه از فیلمسازان کلیشهای و گیشهپسند آمریکایی است، با زرق و برق بیشتر و چشم نوازی غلیظتر.
این مسئله به خودی خود ضعف محسوب نمیشود اگر سینما را چیزی شبیه سیرک یا ابزاری صرف برای سرگرمی بدانیم و نسبت مستقیمی میان پاپ کورن و چیپس و پفک و سینما برقرار کنیم. پر واضح است که جریان اصلی گردش مالی در سینما در کل جهان وابسته به این جنس از فیلمسازی است و همین ویژگی باعث رشد اقتصادی و کسب درآمدهای بسیار در سینما شده است. اما اگر تمام سینما محدود به این فیلمها میشد امروز دیگر چیزی تحت عنوان سینما باقی نمیماند. چرا که سینما روی دوش فیلمهای بزرگی که همزمان به فرم و محتوا توجه داشتهاند، زنده مانده است.
فیلمهای کامرون در بخش محتوایی و شیوه روایت داستان و شخصیتپردازی و جریان تغییر و تحول شخصیتها و البته عمق بخشیدن به جهان داستان برای سفر عمیق مخاطب به جهان فیلم چیزی در چنته ندارد و البته که چیزی به سینما اضافه نمیکند. همزمان اما فیلمهای او در بخش تکنیک و فناوری همواره به کمک سینما آمده و مقدمهای شده است برای ساخت فیلمهایی بعد از خودش که احتمالا امتزاج بیشتری میان فرم و محتوا در آنها برقرار است.
در واقع کامرون به قدرتمندتر شدن یک بال از دو بال سینما کمک کرده است و آن بال تکنیک است. تکنیکی که اگر در اختیار فیلمسازانی عمیقتر و دقیقتر قرار گیرد امکان خلق شاهکارهای سینمایی بعدی را فراهم میکند و دست کارگردانان خلاق را برای ایدهپردازی و نگران نبودن از اجرای تکنیکی آن ایدههای بدیع، باز میگذارد. به هر حال چه دوست داشته باشیم و چه نداشته باشیم، فیلمهای کامرون همواره مخاطبان بسیاری در میان بدنه علاقمندان سینمای جهان دارد و لذت فیلم دیدن روی پرده بزرگ را در سینما حفظ میکند و اجازه افول اصل فیلم دیدن روی پرده را نمیدهد. اما به همان میزان باید اعتراف کرد که فیلمهای او نظر مخاطبان جدی سینما که احتمالا انتظار دارند فرم و محتوا به شکل همگن و همتراز در کار باشد را تامین نمیکند.
«آواتار؛ راه آب» حتما در سالهای بعد در مسیر تغییرات و پیشرفتهای تکنیکی سینمایی برای پژوهشگران سینمایی نقطه عطفی محسوب خواهد شد اما قطعا برای مخاطبان سینما عمر طولانیای نخواهد داشت چرا که با سرعت فعلی رشد فناوریهای در جهان، در یک یا دو دهه آینده دیگر فنارویهای موجود در این فیلم مقهور کننده نگاه مخاطب نخواهد بود و دستاوردهای تازه و چشم نواز دیگری به سینما وارد میشود که آواتار و آواتارسانان را به ورطه کهنگی و قدمت هدایت خواهد کرد.