نگاهی به فیلم برادران لیلا ساخته سعید روستایی

وسوسه و وسواس

معرفی کامل فیلم برادران لیلا

فارغ از تمامی نگاه‌های فرامتنی به یک اثر سینمایی، فیلم برادران لیلا ساخته سعید روستایی را باید در امتداد نگاه فیلمساز به طبقه فرودست جامعه دانست که برگرفته از جهان‌بینی او و نگاهی است که به قشر ضعیف جامعه از لحاظ اقتصادی دارد. روستایی اگرچه در ساخته نخستش با قدرت و ظرافت بیشتری به دل عفریت بی‌رحم فقر می‌زند و تار و پود گسسته یک خانواده را که درگیر فقر و اعتیاد هستند را به خوبی به تصویر می‌کشد اما در برداران لیلا بدون توجه به همان ظرافت‌ها و تمرکز نداشتن بر چرایی روایت‌ها داستانی از همان طبقه اقتصادی محبوبش را نقل می‌کند.

برادران لیلا یک اثر ضد سنت است. این را از اجزای داستان و چگونگی خرده پیرنگ‌ها و شخصیت‌پردازی‌ها می‌توان فهمید. تعریف سنت در نگاه فیلمساز واپس‌گرایی و درجا زدن در گذشته است. در واقع سنت به معنای ریشه و و باور و اتحاد معنای فیلمساز نیست و روستایی وجه منفی سنت که همان گند‌آب جهل و خرافه است را دستمایه کار قرار داده است. فارغ از تمامی انگاره‌های فرامتن که بر فیلم استوار است و در این روزها بسیاری بر ستایش و یا نکوهش آن قلمفرسایی کردند؛ برادران لیلا را نمی‌توان با پوستین دروغین نمادگرایی آراسته کرد. اتفاقا فیلمساز حرف صریح و بی‌پرده‌اش را همانطور که انتظار می‌رود بیان می‌کند و در گفتنش آنچنان که در مدح نمادگرایی آن سخن‌پراکنی می‌کنند لکنت ندارد.

نوید محمدزاده در فیلم برادران لیلا

نمونه واضحش هم در سکانس اصلی فیلم و سیلی لیلا به گوش اسماعیل جورابلو است. لیلا به گوش پدر سیلی نمی‌زند. او تمامی آنچه که نمونه یک انسان جاهل و تنگ‌نظر باید به نمایش بگذارد را هدف سیلی خود قرار داده است. بی‌تعارف و بدون آنکه بخواهیم وارد شعارهای انسان‌دوستانه شویم، کدام یک از ما یا اطرافیانمان پدر و مادرهایی را ندیدند که به خاطر ندانم کاری و جهل در زندگی‌شان آینده فرزندانشان را خراب نکرده و تیشه به ریشه خانواده نزده‌اند؟ البته در مقام دفاع مطلق از فیلم روستایی بر نمی‌آیم اما اینکه بخواهیم سیلی لیلا به صورت اسماعیل جورابلو را به توهین فرزند به پدر تقلیل دهیم و آن را از سر آگاهی برای نسل گذشته و سنتی که هیچ اعتقاد و اعتمادی به جوانان ندارند، ندانیم کمی از دایره منطق خارج شدیم. کما اینکه شاهد هستیم فرزند عاقل‌تر خانواده که بر اساس یک اصول و ارزشی زندگی می‌کند و حاضر نیست به هر قیمتی زندگی کند در پایان داستان منطق رفتارهای پدر را بر نمی‌تابد.

فیلم به خوبی تلاش می‌کند در بستر جامعه رو به زوال ایرانی که هر آینه آبستن اتفاقات مهلک و تلخ است گلیم خود را از آب بیرون بکشد و در این رهگذر تماشای دلبستگی‌های نسل جدید به یکدیگر و رقص پر از غصه اما امیدوارانه علیرضا در پایان فیلم مهر تاییدی است بر ادامه حیات در دنیایی که تلخی‌ها بالاخره یک روزی به پایان می‌رسند. اگر هنوز تلخی‌ای وجود دارد چون هنوز به پایان مسیر نرسیده‌ایم!

برادران لیلا البته یک اثر شتابزده است. روستایی اگرچه در ادامه روند منطقی ابد و یک روز داستان یک خانواده پرجمعیت با محوریت دختر خانواده را دستمایه فیلم قرار داده است اما فربه کردن داستان و خرده پیرنگ‌ها باعث شده است رشته کلام از دست فیلمساز خارج شود و آنچه را که باید نتواند به درستی بیان کند. فیلمساز جوان ما اگرچه تاثیر سیاست‌گذاری‌های داخلی و خارجی و وصل بودن معیشت مردم به سیاست‌خارجی را عامل از هم گسیختگی یک خانواده می‌داند اما نمی‌تواند به طور دقیق بگوید دردش چیست؟ وصله‌های نچسب برخی از سکانس‌ها به خصوص سکانس گشتن جیب‌های پسر بزرگتر توسط پدر و پیدا کردن سوسیس و تخم‌مرغ و یا اصرار زیاد بر نشانه‌های چرک بودن و استفاده بی جهت از دستشویی در لحظه افتادن پدر و پرت شدن سکه‌ها به چاه دستشویی همگی علائمی است از ذوق‌زدگی بیش از حد فیلمساز برای نشان دادن فلاکت یک خانواده.

نکته مهم درمورد خانواده جورابلو این است که شیمی روابط میان آدم‌های یک خانواده دارای اشکالات اساسی است. اگرچه در این میان روابط عاطفی و پر از عشق و محبت خواهر نسبت به برادران به خوبی به تصویر کشیده شده است اما تجمیع برادران لیلا با ذائقه‌های مختلف از اساس آن‌ها را اخته و بی‌بنیه کرده است. به سختی می‌توان دریافت این برادران دغدغه‌ای دارند و آن‌ها را همچون عروسک‌های خیمه شب‌بازی‌ای می‌بینیم که در هر لحظه یکی از اعضای خانواده آن‌ها را به رقص در می‌آورند.

برادران لیلا در سومین قدم روستایی اثری میان‌مایه است که ترکیبی از خوبی‌ها و بدی‌ها با چاشنی استفاده از موقعیت‌های امروزی آن‌ را تبدیل به فیلمی کرده است که تماشای آن برای هر بیننده‌ای نتیجه‌های متفاوتی را در پی دارد. تسلط سعید پورصمیمی، مهدی حسینی‌نیا و ترانه علیدوستی در بازی‌ها و حضور مغتنم فرهاد اصلانی در فیلم باعث شده است ریتم فیلم برای تماشاگر از پا نیفتد.

با تمام این‌ها اما نمی‌توان برادران لیلا را فاقد دغدغه و هویت دانست. فیلم به خوبی تلاش می‌کند در بستر جامعه رو به زوال ایرانی که هر آینه آبستن اتفاقات مهلک و تلخ است گلیم خود را از آب بیرون بکشد و در این رهگذر تماشای دلبستگی‌های نسل جدید به یکدیگر و رقص پر از غصه اما امیدوارانه علیرضا در پایان فیلم مهر تاییدی است بر ادامه حیات در دنیایی که تلخی‌ها بالاخره یک روزی به پایان می‌رسند. اگر هنوز تلخی‌ای وجود دارد چون هنوز به پایان مسیر نرسیده‌ایم!

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

6 نظر
  1. روانشناس می‌نویسد

    کاملا واضحه که این فیلم هدفش فقط
    شکستن حرمت مقدسات بود.

    از قصد طوری پدر خانواده رو کثیف و بی غیرت و بی خیال نسبت به سرنوشت فرزندانش نشون دادن که فیلم وقتی به این سکانس رسید که دختر خانواده با گستاخی تمام سیلی به صورت پدرش میزنه ، بیننده فیلم که فقط جهت سرگرمی فیلم رومیبینه به اون دختر حق بده ، بدون توجه به اینکه فیلم ها علاوه بر جنبه ی سرگرمی، جنبه ی آموزشی هم دارن و همین طور این فیلم خانواده و جامعه ی ایرانی رو برای کل دنیا تعریف میکنه
    و سوال اینجاست آیا در واقعییت بنیان همه ی خانواده های ایرانی به این شکله ؟؟؟؟؟؟
    آیا درسته ؟؟؟
    پدران ایرانی در هر سن و سالی نسبت به تک تک اعضای خانوادشون غیرت دارن
    پدران ایرانی مسئولیت پذیر و فداکار و زحمت کشن ،
    نه بی خیال
    مادران ایرانی برای تمام اعضای خانواده مقدسن ،
    بی عفتی به مادران ایرانی نسبت داده نمیشه
    مادران ایرانی دلسوزن و خیرخواه فرزندانشونن
    دختران ایرانی حرمت پدر و مادر رو حفظ میکنن و گستاخ نیستن ، دختران ایرانی سیگاری نیستن
    دختران ایرانی بد دهن و بدبخت نیستن
    دختران ایرانی حیا دارن
    پسران ایرانی بی غیرت ، علاف ، بی مصرف ، ناتوان ، بی اراده و سر بار خانواده نیستن

    اقوام و خویشاوندان ایرانی بزرگ خاندان مشخص نمیکنن
    اگر باشد کاملا دلی و اِرادت قلبیست، نه اجباری و بر اساس ثروت

    خانواده های ایرانی همه باهم مشکلاتشون رو حل میکنن و سنگینی همه ی مسئولیت ها به هیچ وجه بر دوش دختر خانواده نیست ، مگر اینکه پدر و برادران در قید حیات نباشن.

    خانواده های ایرانی به تربیت فرزندانشون بیشتر از اسم و تعدادشون اهمییت میدن

    خانواده های ایرانی با مرگ هر یک از اعضای خانوادشون به خصوص پدر و مادر خیلی خیلی ناراحت میشن

    خانواده های ایرانی در منزل خودشون سرویس بهداشتی دارن و همیشه ازاون استفاده میکنن
    نه کثافتی که در فیلم نشان داده شد

    در خانواده های ایرانی فرزندان عصای پیری پدران و مادران خود هستن نه کسانی که آن ها را بی حرمت و تحقییر کنن

    خانواده های ایرانی به این شکل نیستن و نخواهند بود

  2. حسنی می‌نویسد

    جمع کنید بابا تبلیغات شانتاژ بازی را
    برای یک فیلم مزخرف

  3. داود طنوریان می‌نویسد

    بازیگروهنر مند باتحصیلات بالا مجرد هستند وسواس دارند

  4. من می‌نویسد

    نقد بدی بود، خیلی قلمبه سلمبه و نهایتا بد. انگار فیلم را بدون صدا دیده باشند بعد نقد کنند

  5. محمدرضا می‌نویسد

    صحنه افتادن سکه ها داخل دستشویی بسیار استادانه طراحی شده مردی وارونه در بالای تصویر رو به سقوط، روبه چاه فاضلاب، سکه های طلایی که ثروتیست که از فرزندانش دریغ کرده و سیگار ته کشیده در مرکز تصویر، هم نماد به اخر خط رسیدن است و هم علت این رفتارها را نشان میدهد.
    شاید حتی بتوات این صحنه را رونوشتی بومی سازی شده از سکانس اخر فیلم خوب بد زشت دانست.

  6. جهان بین می‌نویسد

    بهترین فیلم توی عمرم بود. باید اسکار […]

fosil