معرفی و نقد فیلم پسر
بازی هیو جکمن مهمترین نکته فیلم The Son است
روابط میان والدین، فرزندان و خواهران و برادران، خواه دوستانه باشد خواه با کدورت و دشمنی، تاثیر قابل توجهی بر زندگی ما میگذارد. مفهوم خانواده و دینامیک روابط میان اعضای آن، محور بسیاری از آثار هنری بزرگ تاکنون بوده است. بزرگترین داستاننویسان جهان میدانند که هیچ چیز قویتر از روابط بین فرزندان و والدینشان نیست. فلوریان زلر که به عنوان یک نمایشنامهنویس، رماننویس، فیلمنامهنویس بااستعداد و کارگردان تئاتر و سینما شناخته میشود یکی از کسانی است که پیچیدگیهای رابطه ظریف بین یک فرزند و پدر و مادرش را درک میکند.
خلاصه داستان فیلم پسر
خلاصه داستان فیلم پسر The Son از این قرار است؛ زندگی پرتنش پیتر (هیو جکمن) با شریک جدید زندگیاش بث (ونسا کربی) و نوزاد تازه به دنیا آمدهشان، زمانیکه همسر سابق پیتر به نام کیت (لورا درن) و پسرشان نیکلاس (ذن مکگراث) که اکنون یک نوجوان است سر راه او ظاهر میشوند، تغییر میکند. مرد جوان مدت زیادی است که در کلاسهای مدرسه حضور پیدا نکرده و آشفته، گوشهگیر و عصبانی بنظر میرسد. پیتر در تلاش است تا از پسرش پیتر مراقبت کند، همانطور که دوست داشت پدرش با برقراری تعادل میان کار و زندگیاش از او مراقبت کند. موقعیتی که خود او به نیز به نوعی درگیر آن است. زیرا او در حالی باید از نیکلاس و فرزند تازهاش و بث مراقبت کند که یک موقعیت رویایی برای کار در واشینگتن به او پیشنهاد شده است. با اینحال بازگشت او به گذشته برای تصحیح اشتباهاتش باعث میشود که این موضوع را فراموش کند که چگونه به نیکلاس در زمان حال توجه داشته باشد.
بازیگران فیلم پسر
هیو جکمن در فیلم پسر نقش شخصیت پیتر را به عهده دارد. این بازیگر استرالیایی بیشتر برای بازی در نقش ولورین در فرانچایز مردان ایکس شناخته میشود. اگرچه جکمن زمان زیادی را به عنوان یک ابرقهرمان روی پرده سینما حضور داشته، اما او همچنین در فیلمهایی مانند پرستیژ (The Prestige)، بینوایان (Les Miserables که برای آن نامزد اسکار شد) و زندانیان (Prisoners)، بازی کرده است. جکمن برای بازی در فیلم پسر نامزد دریافت جایزه گلدن گلوب و جایزه ستلایت شده است.
لورا درن در نقش کیت همسر سابق پیتر و ونسا کربی در نقش شریک جدید او بث، ۲ بازیگر زن اصلی پسر هستند. درن در سال ۲۰۱۹ برای فیلم داستان ازدواج (Marriage Story) برنده جایزه اسکار شد و کربی نیز در سال ۲۰۲۰ برای بازی در فیلم تکههای یک زن (Pieces of a Woman) نامزدی اسکار را به دست آورد. نقش شخصیت پسر را ذن مکگراث تقریبا تازهکار به عهده داشته است. از آثار این بازیگر جوان میتوان به فیلم اوج (Aloft) و سریال آرمانشهر (Utopia) اشاره کرد.
آنتونی هاپکینز بزرگ پس از بردن جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد با فیلم پدر در اینجا دوباره با زلر همکاری کرده است. این اسطوره سینما که ۷ دهه است روی پرده سینما میدرخشد اخیرا نیز فیلم زمان آرماگدون (Armageddon Time) جیمز گری را نیز روی پرده داشت.
درباره کارگردان فیلم پسر فلوریان زلر
زلر که مجموعهای برجسته از رمانها و نمایشنامهها را در کارنامه خود دارد، اولین فیلم بلند خود را در سال ۲۰۲۰ براساس یکی از مشهورترین نمایشنامههایش به روی پرده برد. فیلم پدر که اقتباسی از خود زلر و کریستوفر همپتون بود به موفقیتی گسترده دست پیدا کرد و نام زلر را در مجامع سینمایی نیز مطرح ساخت. پدر بخشی از سه گانهای است که تاثیر ویرانگر شرایط سلامت روان را بر یک خانواده طبقه متوسط بررسی میکنند. در واقع پسر که تازهترین اقتباس سینمایی زلر است در کنار پدر و مادر، یک سه گانه را تشکیل میدهد. پسر اگرچه نتوانست موفقیتهای گسترده پدر را برای زلر تکرار کند، اما به گفته او جایگاه ویژهای در قلبش دارد. زیرا که مانند پدر، این داستانی بود که او میخواست آن را در قالب یک فیلم به جهان عرضه کند. پسر دقیقا همانند پدر در به تصویر کشیدن احساسات انسانی، صادقانه، جهانی و تکاندهنده عمل میکند.
نقد و بررسی کوتاه منتقدان درباره فیلم The Son
آسوشیتدپرس | امتیاز: ۸۸ از ۱۰۰
مارک کندی | دومین بخش از سه گانه بررسی سلامت روان از فلوریان زلر، یک اثر از لحاظ احساسی بسیار تکاندهنده است که در قدرت ویرانگری خود تقریبا دقیق و ظریف عمل میکند.
CineVue | امتیاز: ۸۰ از ۱۰۰
جان بلیزدیل | فیلم پسر اگرچه شاید به اندازه فیلم پدر مبتکرانه و استادانه نباشد، اما با اینحال درامی اثرگذار، همدلیبرانگیز و هوشمندانه است.
آبزرور | امتیاز: ۷۵ از ۱۰۰
رکس رید | پسر، سومین و آخرین مدخل در نمایشنامه تریلوژی نویسنده و کارگردان فرانسوی فلوریان زلر درباره ارزشهای متضاد خانوادگی در دل بحرانها و کشمکشهای ابدی، اثری جسورانه، تکاندهنده، جدی و هشیارانه است که مسلما برای هر سلیقهای مناسب نیست.
نیویورکر | امتیاز: ۶۰ از ۱۰۰
آنتونی لین | اگر پسر قدرت درگیرکنندگی فیلم قبلی زلر پدر را ندارد، دلیلش این است که داستان پیتر و نیکلاس به شکل آسیبپذیری چیدهشده و برنامهریزی شده بنظر میرسد.
Film Threat | امتیاز: ۵۰ از ۱۰۰
آلن انجی | پسر شبیه یک درام تلویزیونی با بودجه زیاد است. واقعیت این است که اگرچه جکمن، درن و کربی میتوانند به گفتوگوهای پیشپاافتاده و بیروح، طراوت ببخشند، اما آنها به دلیل استعدادشان مستحق کار با کیفیتتری هستند.
آریزونا ریپابلیک | امتیاز: ۴۰ از ۱۰۰
کیمی رابینسون | اینکه در پسر فیگورهای مادرانه کاری جز نگرانی درباره فرزندانشان ندارند، بسیار ناخوشایند است.
گلوب اند میل | امتیاز: ۳۰ از ۱۰۰
کیت تیلور | پسر فیلمی است که نسبت به شخصیتهای خود و به همین ترتیب مخاطبان صبور خود بسیار بیرحمانه عمل میکند.
نقد مفصل فیلم پسر از سایت بیبیسی
استف گرین | والد بودن – با همه موانع مختلف که نیاز به گرهگشایی اخلاقی دقیق دارند – موضوع فیلم پسر از فلوریان زلر است. یک درام خیراندیش اما اشکآور که براساس نمایشنامهای از خود زلر ساخته شده است. پسر در ادامه موفقیتهای اولین فیلم بلند زلر در سال ۲۰۲۰، پدر که اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی را برای زلر و بهترین بازیگر نقش اصلی مرد را برای آنتونی هاپکینز به ارمغان آورد، یک اقتباس صحنهای دیگر در مقیاس کوچک است که با دینامیک روابط خانوادگی بین نسلی پرمسئله و پیچیده سروکار دارد. بنظر میرسد پیتر ۵۰ ساله (هیو جکمن)، یک آدم صاحب منصب بلند پرواز که مصمم است به سمت سیاست برود، در اوج زندگی حرفهای و شخصی خود قرار دارد. او با شریک زیبایش بث (ونسا کربی) و پسر تازه متولد شدهشان تئو، فصل تازهای را در زندگی خود شروع کرده است. در همین حال پیتر از همسر سابق خود کیت یک پسر ۱۷ ساله منزوی به نام نیکلاس (ذن مکگراث) دارد که ۳ یا چند سال پیش او را تکر کرده است.
علی رغم این واقعیت که پیتر کیت را بخاطر زنی دیگر ترک کرده است آن ۲ با باور به اینکه گذشتهها گذشته به زندگی خودشان ادامه دادهاند. البته به جز نیکلاس که هنوز با این واقعیت کنار نیامده است. اگرچه او در ابتدا شبیه هر نوجوان دیگری با این کلیشه «هیچکس مرا درک نمیکند» بنظر میرسد. نوجوانی سرشار از خشم و نومیدی که پوسترهای دیوید فاستر والاس و آرتور رمبو را به دیوار اتاقش میچسباند و به زودی مشخص میشود که به شکلی جدی با مشکلات مربوط به سلامت روان – به ویژه افسردگی – دست و پنجه نرم میکند. مسئلهای که باعث میشود که او مدرسه را ترک کند و به خود آسیب برساند. والدین او که در ابتدا شوکه شده بودند روشهای مختلفی را برای کمک به پسرشان امتحان میکنند؛ از کاوش آرام و مهربانانه گرفته تا سرزنشهای تند و شدید و پیشنهادهای مذبوحانه برای کمک. با اینحال زخمهای طلاق آن ۲ هنوز برای نیکلاس خیلی تازه هستند و پیتر به عنوان عامل اصلی این جدایی مجبور میشود به این مسئله بپردازد که چرا در مورد سلامت روانی پسرش اینچنین احساس گناه بیاندازهای دارد.
این فیلم زمانی در بهترین حالت خود قرار میگیرد که نشان میدهد تلاش برای کمک کردن به کسی که دوستش دارید و افکار خودکشی بروز میدهد چقدر ترسناک و دشوار است. دکتر نیکلاس به پدر و مادر او میگوید:«عشق کافی نخواهد بود». گزارهای ترسناک که نقطه مقابل آن چیزی که در طول زندگی مدام به ما گفته میشد قرار میگیرد؛ اینکه عشق میتواند همه بیماریها را درمان کند.
درن و جکمن در اجرای خود کمی اغراق میکنند که گاهی از لحاظ احساسی غیرصادقانه و نادرست بنظر میرسد و در تقابل با رویکرد مکگراث قرار میگیرند. کربی به شکلی خوشایند به عنوان همسر جدید و جوانتر پیتر ظاهر میشود که بنظر میرسد مخفیانه از دردسرهایی که شاید نیکلاس برای فرزند تازه به دنیا آمدهاش ایجاد کند ناراحت است. اما شاید بهترین بازی فیلم متعلق به آنتونی هاپکینز در حضوری کوتاه در قالب پدر پیتر به نام آنتونی باشد. نقشی که هاپکینز آن را تقریبا به همان شومی کاراکتر مشهور دکتر لکتر ارائه میدهد.
ما – از طریق نیکلاس، پیتر و آنتونی – ۳ نسل از مردان را میبینیم که در تلاشند به زبانی مشترک صبحت کنند. مسئلهای که سوءتفاهمهای نسلی درباره سلامت روانی مردان (آنتونی در صحنهای جوانان امروزی را با عنوان «ترسوهای نق نقو» رد میکند) و پیامدهای مخربی که میتواند داشته باشد را انعکاس میدهد. البته پسر ایدههای خود را کمی سادهانگارانه بیان میکند و با اشارههای آشکار خود پایان فیلم را به یک نتیجهگیری قطعی از پیش تعیین شده تبدیل میکند. از این منظر پایان فیلم جذابیتی ندارد زیرا کاملا روشن است که چه اتفاقی قرار است رخ بدهد.
بهترین فیلم های خواهر برادری سینما
همچنین پسر از لحاظ بصری پایینتر از حد انتظار است و حتی ناامیدکنندهتر میشود وقتی به یاد بیاوریم که چگونه طراحی تولید، تصویربرداری و کارگردانی عالی در پدر به ما کمک کرد تا مانند شخصیت اصلی مبتلا به زوال عقل آن احساس سرگردانی و کلاستروفوبیک داشته باشیم. در اینجا، با بکار بردن یک پالت رنگی نسبتا کسل کننده از خاکستری روشن و آبی گچی و همچنین انتخابهای عمدتا غیرجذاب در کارگردانی، استفاده از فضا کمتر پیچیده و استادانه بنظر میرسد. یک موسیقی مبتذل و بارها استفاده شده گوشخراش و خستهکننده وجود دارد که هر گونه تنش دراماتیک را از رمق میاندازد و همچنین برخی بازهای نمایشی در پایان فیلم که باعث میشوند فکر کنید که هیو جکمن به عنوان مردی که زندگیاش در آستانه نابودی است در فیلم بسیار کم دیده شده آموزش بد (Bad Education) در سال ۲۰۱۹ چقدر عملکرد بهتری داشته است.
البته این بدان معنا نیست که با یک فاجعه تمام عیار یا حتی هر چیزی شبیه یک اثر خودنمایانه و جلوهگر برای اسکار روبرو باشیم. بلکه این یک فیلم مشکلدار با قلبی مهربان است، اما از سلف پرهیاهوی خود یعنی پدر تاثیرگذاری بسیار کمتری دارد. پسر کو ندارد نشان از پدر؟ متاسفانه، بنظر نمیرسد که اینطور باشد.
امتیاز سایت های سینمایی به فیلم پسر
وبسایت | میانگین امتیاز |
IMDB | ۶.۱ از ۱۰ |
کاربران متاکریتیک | ۵.۳ از ۱۰ |
منتقدان راتن تومیتوز | ۳۱ درصد بر اساس ۱۵۴ نقد |
کاربران راتن تومیتوز | ۶۹ درصد |
منتقدان متاکریتیک | ۴۵ درصد براساس ۴۶ نقد |
مصاحبه با هیو جکمن و فلوریان زلر
هیو جکمن: فیلم پدر را دیده بودم و لحظه لحظه آن را دوست داشتم
فلوریان میگفت هنگامی که ۵ سال پیش نمایش پسر را در پاریس اجرا میکردند، مردم روی صندلیهای خود همچنان مینشستند یا بعد اجرا منتظر میماندند تا با او و بازیگران ملاقات کنند. نه برای اینکه تبریک بگویند یا درخواست عکس گرفتن کنند، بلکه فقط درباره تجربه خودشان صحبت میکردند. آدمهای زیادی هستند که تجربه مشابهی دارند و یا کسی را میشناسند که به شخصیتهای فیلم بسیار نزدیک است و فرصت بسیار کمی برای صحبت درباره این مسائل وجود دارد … این تجربهای است که یک سال بعد هنگام تماشای فیلم نه به عنوان یک بازیگر، بلکه به عنوان یک پدر، یا یک پسر همچنان با من میماند.
من با کار فلوریان آشنایی داشتم. تقریبا ۶ سال پیش یکی از نمایشنامههای او را اجرا کردم… . من پدر را دیده بودم و لحظه به لحظه آن را دوست داشتم. سپس نماینده من گفت که آنها قرار است پسر را بسازند. بنابراین من همان موقع نمایشنامه را خواندم و به او زنگ زدم. او به من گفت که چند بازیگر دیگر نیز برای بازی در آن در نظر گرفته شدهاند و فلوریان با آنها صحبت میکند و من اینطور گفتم: «اوه. این ناراحت کننده است». من واقعا احساس نیاز کردم که باید این نقش را بازی کنم و در برابر آن تسلیم شوم. بنابراین فقط به او ایمیل زدم و گفتم:«گوش کن، اگر شخص دیگری را انتخاب کردهای نمیخواهم خرابش کنم، اما اگر اینطور نیست دوست دارم آن را بازی کنم». من در اینباره کاملا صادق بودم. او ایمیل من را پاسخ داد و گفت:«من نمیدانم شما چی شنیدهاید. من با هیچ کسی صبحت نمیکنم. پس بیا حرف بزنیم». روز بعد در زوم با هم صحبت کردیم و تمام شد.
فلوریان زلر: ایده ساخت یک سه گانه را دوست دارم
قبل از اینکه پدر را به پایان برسانم، میدانستم اگر فرصت انجام آن را داشته باشم، بعدا آن را خواهم ساخت. این را قویا میدانستم زیرا این داستانی است که نیاز داشتم آن را بازگو کنم و همچنین احساس میکردم داستانی است که باید گفته شود. من این ضرورت و این فوریت را احساس کردم. بعد از پدر وقتی برای این موضوع نگذاشتم که با خودم فکر کنم فرصت بهتر یا استراتژی مناسبتر چیست. من روی عقیده خودم متمرکز بودم که میخواهم این احساسات را کشف کنم.
صادقانه بگویم، نمیدانم. من ایده یک سه گانه را دوست دارم. من این کار را با ایزابل هوپر در نیویورک روی صحنه انجام دادهام… اما مسئله این است که ساختن یک فیلم آنقدر زمان و انرژی میبرد که به دلایل موجهی برای انجام آن نیاز دارید. امروز پاسخ صادقانهام این است که نمیدانم. من هنوز با پسر هستم. همچنین دوست دارم کمی منتظر بمانم تا ببینم چه داستان دیگری میتواند ظاهر شود که من هنوز از آن بیاطلاعم. ممکن است این باشد (اقتباس از سومین بخش از سه گانه زلر یعنی مادر) اما مطمئن نیستم.