تجربه تماشای قسمت اول سریال رهایم کن

چه چیزهایی را برای تماشای رهایم کن باید رها کنیم؟

قسمت اول سریال رهایم کن ساخته شهرام شاه‌حسینی روز جمعه ۲۸ بهمن از فیلیمو پخش شد. شاه‌حسینی که پیش از این تجربه ساخت می‌خواهم زنده بمانم را در نمایش خانگی داشت که با اقبال گسترده مخاطبان همراه بود حالا در یک تجربه متفاوت و جدید به سراغ داستانی رفته است که می‌تواند رگه‌های امیدوار کننده‌ای در خلق تصویر نمایش خانگی به شمار رود. به خصوص آنکه تجربه‌ پیشین فیلمساز نوید یکی از دغدغه‌مند‌‌ترین فیلمسازان فعلی نمایش خانگی را می‌داد حالا با پخش قسمت اول رهایم کن می‌توان امیدوار بود که می‌خواهم زنده بمانم یک اتفاق نیست و باید منتظر یک ملودرام جذاب و دیدنی بر بستر تاریخ معاصر ایران باشیم.

همه چیز درباره سریال رهایم کن

حالا به نظرم بهتر می‌توانیم درباره اتمسفری که فیلمساز جوان ما به سراغش رفته است صحبت کنیم. شاه‌حسینی در تجربه قبلی نشان داد تسلط خوبی در فضای تاریخ معاصر دارد. تصویر متفاوت او از دهه ۶۰ فاقد ایدئولوژی که یک خانواده ایرانی را فارغ از مسائل جنگ نشان می‌داد و تاویل‌پذیری آن‌ها از یک داستان عاشقانه و درام حادثه‌ای، می‌خواهم زنده بمانم را به اثری متفاوت تبدیل کرد که مخاطب را با تصویری عادی و فارغ از مسائل روز در دهه ۶۰ روبرو می‌کند. همین نکته باعث شد شاه‌حسینی در تجربه جدیدش برای سریال رهایم کن هم یک داستان ملودرام خانوادگی را بر بستر فضای روستایی در اوایل دهه ۵۰ به تصویر بکشد. اوج دوران ارباب رعیتی و حضور یک بزرگ‌زاده به نام نایب نایب‌سرخی که فرزندانش جزو مردان با نفوذ روستای خود هستند و کسی نمی‌تواند بالاتر از حرف آن‌ها حرفی بگوید.

سجاد ابوالحسنی که سابقه نگارش آثار مطرح تلویزیونی همچون اغما و پنج کیلومتر تا بهشت و روز حسرت را همراه با علیرضا افخمی در کارنامه دارد با درک درست از فضای داستانی در دهه ۵۰ و تاثیرپذیر از فضای ادبیات داستانی آن دوران به خوبی در همان فضاسازی ابتدایی مخاطب را به دورانی که فیلم در آن به تصویر کشیده شده می‌برد. نشانه‌های تاثیرپذیری نویسندگان از فضای ادبیات آن سال‌ها به ویژه رمان‌های نفرین زمین جلال آل‌احمد و کارنامه سپنج محمود دولت‌آبادی به خوبی در فضای فیلم مشهود است. شاید همین تاثیرپذیری است که گاهی کاراکترها در فضای داستان در دورترین نقطه تصویر قرار می‌گیرند تا روایت‌ها در بک‌گراند به خوبی برای مخاطب بازگفته شود. داستان ارتباط افسانه با خواننده مشهور شهر و حضور یک راننده و خدمتکار که دختر را تا تهران همراهی می‌کند و در جریان اغفال دختر توسط خواننده قرار می‌گیرد به خوبی می‌تواند نشانه‌های یک التهاب را در ادامه داستان بازگو کند.

محسن تنابنده در سریال رهایم کن

سریال رهایم کن همچنین بهره خوبی از دیالوگ‌نویسی می‌برد و بیشترین تاثیر در فضاسازی و شخصیت‌پردازی را از دیالوگ‌های به موقع و درست و به اندازه برده است. در سکانس ورود حاتم به معدن و درگیری لفظی با بازرسان وزارت خانه و یا سکانس عاشقانه حاتم و مارال با بهره‌گیری درست در دیالوگ‌ها و استفاده از فضاسازی درست کارگردان منجر به شکل‌گیری شیمی رابطه‌شان شده که در قسمت‌های بعدی می‌تواند محور موضوع اصلی سریال به حساب بیاید.

شاه‌حسینی در همین قسمت اول به خوبی نشان داد که اشراف و تسلط کاملی بر فضاسازی آثارش در دهه‌های مختلف تاریخ معاصر دارد. نشانه‌ها و تمرکز بر روی المان‌های دهه ۵۰ خورشیدی باعث شد که بستر روایی داستان به خوبی روی آن سوار شود. از همین رو شخصیت پردازی کاراکترهای اصلی در همان قسمت نخست کامل و با جزئیات است. سکانس افتتاحیه سریال با بازی به اندازه و کنترل شده محسن تنابنده و غوغاگری آزاده صمدی به خوبی میخ اولیه را برای نگه‌داشتن مخاطب می‌زند و همین امر باعث می‌شود تا انتهای قسمت بخشی از معمای همسر اول حاتم شکل بگیرد.

شکل‌گیری یک خانواده قدیمی و با نفوذ در بطن داستان و محور قرار دادن سرگذشت فرزندان این خاندان به خودی خود می‌تواند زمینه‌ را برای بهتر روایت شدن داستانک‌ها فراهم کند و این امتیاز ویژه رهایم کن است. قضاوت درباره کیفیت سریال رهایم کن با تماشای نخستین قسمت آن زود است. اما با همه این احوال می‌توان با تماشای همین قسمت هم متوجه شد که با اثری استاندارد در تمامی شئون تولید روبرو هستیم که می‌تواند مخاطب را هر جمعه پای تلویزیون بنشاند.

دیالوگ محبوب قسمت اول

  • بازرس: الان داری شما به من رشوه می‌دی؟
  • حاتم: شما هر اسمی می‌خوای روش بذار. یه پولی رو ۲ روز جلوتر بگیری رشوه است ۴ روز دیرتر بگیری میشه جریمه. شما دیرتر بگیر که شبا راحت‌تر بخوابی.
  • بازرس: تو مثل اینکه کله‌ات خیلی باد داره. وقتی حکم تعطیلی معدن رو برات فرستادم می‌فهمی که تو روز روشن نباید سیبیل مامور مملکت رو چرب کنی.
  • حاتم: شما راست می‌گی. من قبلا کله‌ام خیلی باد داشت. ولی الان دیگه اصلا کله ندارم. برو به اون رییست که شما رو یکی درمیون می‌فرسته اینجا بگو نایب‌سرخی گفت من سیبیلیو که نتونم چرب کنم از ته می‌تراشم. یه سنگ از این معدن کم شه سنگ قبر باعث بانی‌اش رو صیقل میدم. حالا چه تو باشی چه گنده‌تر از تو.

تماشا و دانلود سریال رهایم کن

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

18 نظر
  1. شیوا می‌نویسد

    لطفا دیالوگ بقیه قسمت هارو بزارید چرا نمیزارید خب؟

  2. .. می‌نویسد

    دیالوگ بقیه قسمتارو هم بزار لطفاً….

  3. فاطی می‌نویسد

    دیالوگ بقیه قسمتارو هم بزار لطفاً…

  4. کاربر می‌نویسد

    صیقل با ص است نه با س

    1. فیلیمو‌شات می‌نویسد

      ممنون از تذکر

  5. رعنا می‌نویسد

    مارال زن حاتم خان اصلا بلد نیست بازی کنه خیلی بازیش مصنوعیه در برابر شوهرش )آقای تنابنده ) صفره بازیش

  6. عنبرآبادی می‌نویسد

    سریال خوبی هست ، دقیقا آدم را میبره به هنون دوران دهه پنحاه ،
    در ضمن دختره از اتفاقی که شب براش اتفاق افتاد ناراحت نشد .ساده بود و فکر کرد یه خواننده با اون حجم محبوبیت با یکبار دیدن هدفش چیزی غیر از خوشگزرونی باشه

  7. مجید می‌نویسد

    من که هنوز متوجه نشدم موضوع اصلی سریال چیه ! تا اینجا که فقط چند تا اتفاق غیر مرتبط با هم رخ داده !

  8. حسام می‌نویسد

    یعنی الان سریال های ترکی خوبن و این هرزگی داره؟ عمر کل لاله که تپض هم از چنار باردار بودن و کوزی گونی و فاطماگل اصلن این چیزا رو نداشت!

  9. . می‌نویسد

    خانومی که نوشتی من با پدر مادرمم… خب تو نبین مجبور نیسی

  10. آرمان می‌نویسد

    طراحی صحنه افتضاحه. بخصوص لحن و نوع صحبت کردن هدی زین العابدین اصلا به زمان اتفاق سریال نمی خوره‌

  11. نرگس می‌نویسد

    در پاسخ خانم p :
    راستش دختره اصلا احمق نبود. فقط یک عاشق و دلباخته‌ای بود که به نحو جنون آمیزی خواننده زمان خودشو دوست داشت. وقتی میرفت هتل هم دقیقا میدونست داره چه اتفاقی براش می‌افته.اما نکته‌ای که باعث آسیب روحی به افسانه شد نه اتفاق فیزیکی که بینشون افتاده که حس طرد شدگی و تعلق نداشتن به زندگیه خواننده بود. او صبح خیلی سرحال از اتاق هتل زد بیرون و برای صبحانه منتظر خواننده موند اما وقتی شنید دخترهای زیادی به اتاق خواننده رفت و آمد میکنن و خواننده هم او را رها کرده و به شکل یک آدم معمولی و گذرا بهش نگاه کرده ، به فروپاشی رسید

  12. لیلا می‌نویسد

    من با پدر و مادرمم خجالت میکشم این سریالارو ببینم سریالای خارجی و شرقی رو ببینید چقدر محتوا داره چقدر رنگ بکار میره که بیننده چشماش اذیت نشه چقدر چرخش دوربین و کارگردانی عالیه چقدر نماد استفاده شده سریالای ایرانی هم شده نمایش هرزگی و فقر میترسم کشورای دیگه ببینن آبرومون بره🤦🏻‍♀️

  13. بینام می‌نویسد

    واقعا دیگه بابچه هانمیشه سریال ایرانی دید خجالت اور بود

    1. فیلیمو‌شات می‌نویسد

      سلام
      همیشه به محدودیت سنی که در صفحه فیلم‌ها و سریال‌ها نوشته میشه دقت کنید.

      طبیعیه که هر سریال و فیلیمی رو نمیشه و نباید با بچه‌ها دید. اون عددها نمایشی و الکی نیست. توصیه جدی است.

  14. P می‌نویسد

    از این که دختره انقدر ساده و احمق بود که با مرده رفت هتل خیلی ناامید شدم یعنی واقعا همچین دحترایه احمقی وجود دارن هر چقدر هم عاشق طرف باشی مگه میشه نفهمی قصد واقعی طرف وقتی رک داره میبردت تو هتل چیه

  15. M می‌نویسد

    بلخره دیدم قسمت اول رو نسبت به آکتور خیلی بهتره آکتور خیلی سریال ضعیفیه

  16. Fatemeh می‌نویسد

    از الان منتظر عشق بین هوتن شکیبا و مارالم از عشق بین مارال و حاتم خوشم نیومد

fosil