منتقدان قدیمی درباره فیلم رسول ملاقلی‌پور چه نظری داشتند؟

فیلم بلمی به سوی ساحل؛ صمیمی اما شعاری

۲۴ بهمن ۱۳۶۴ سالگرد اکران پرتماشاگرترین فیلم ملاقلی پور است

زنده‌یاد رسول ملاقلی‌پور متعلق به نسلی از فیلمسازان بود که مستقیما از جبهه‌های جنگ پا به عرصه سینما گذاشتند. این فیلمسازان با تجربه بی‌واسطه حال‌وهوای جنگی، می‌توانستند فضایی واقعی از محیط جبهه به تصویر بکشند اما مشکل این بود که هیچ تجربه‌ای در عرصه سینما نداشتند. این نسل از سینماگران، در فضای خاص نیمه اول دهه ۶۰، توانستند با استفاده از بودجه نهادهای عمومی، تجربه‌گری‌هایی در سطح جریان اصلی سینمای وقت ایران انجام دهند. این، امکانی است که در نظام‌های پیشرفته فیلمسازی، بعید است به این راحتی‌ها و در همان ابتدای راه برای هیچ فیلمسازی به‌وجود آید. اما نکته بعدی این است که تعداد کمی از آن فیلمسازان به‌قدری استعداد داشتند که بتوانند خود را اثبات کرده و گلیم خود را از آب بیرون بکشند. ملاقلی‌پور یکی از آن فیلمسازان بااستعداد بود. بلمی به‌سوی ساحل، دومین فیلم سینمایی او پس از فیلم نینوا بود. اگر این ۲ فیلم را با هم مقایسه کنیم، می‌توانیم نشانه‌های پیشرفت و استعداد را در فیلم دوم ملاقلی‌پور ببینیم. با این وجود ملاقلی‌پور، زمانی که بلمی به‌سوی ساحل را می‌ساخت، هنوز به پختگی دوران اوج کاری‌اش نرسیده بود.
به مناسبت سالگرد اکران عمومی بلمی به‌سوی ساحل، نگاهی انداخته‌ایم به چکیده نقدهایی که در زمان اکران این فیلم در موردش نوشته شد.

خلاصه داستان فیلم بلمی به‌سوی ساحل

داستان فیلم بلمی به سوی ساحل از این قرار است؛ در اواخر مهر ماه ۱۳۵۹، هنگامی که خرمشهر در خطر سقوط قرار دارد، یک گردان از پاسداران به فرماندهی مرتضی برای کمک به رزمندگان این شهر از تهران حرکت می‌کند و چون جاده‌های اهواز/ آبادان و آبادان/ ماهشهر در دست عراقی‌هاست، آنان بایستی از بندر ماهشهر به وسیله هلیکوپتر خود را به خرمشهر برسانند. آخرین بازماندگان خرمشهر، خانه به خانه در برابر عراقی‌ها مقاومت می‌کنند و لحظه به لحظه مهمات خود را از دست می‌دهند و منتظر رسیدن کمکی هستند که به آن‌ها وعده داده شده است. در همان لحظه‌ها کوشش مرتضی برای در اختیار گرفتن هلیکوپتر ناکام می‌ماند، زیرا نماینده بنی‌صدر، رئیس‌جمهور و فرمانده وقت کل قوا، در بوشهر در برابر درخواست‌های مکرر مرتضی مقاومت می‌کند.

مرتضی که می‌بیند لحظه‌ها دارد از کف می‌رود، تصمیم می‌گیرد گردانش را با یک لنج از طریق خلیج فارس به خرمشهر برساند. تاخیر در رسیدن کمک به خرمشهر باعث می‌شود که معدود بازماندگان خرمشهر به قسمت کوچک شهر در شرق رود کارون عقب بنشینند و خرمشهر سقوط کند. مرتضی و گردانش یک روز پس از سقوط خرمشهر به آنجا می‌رسند. طی نقشه‌ای، مرتضی همراه ۲ تن از بازماندگان رزمنده در خرمشهر شبانه به کمک یک بلم از کارون می‌گذرد و به مواضع دشمن نفوذ می‌کنند تا با تهیه نقشه از استحکامات دشمن در خرمشهر آمادگی اطلاعاتی لازم جهت ضربه زدن به عراقی‌ها به‌دست آید. آن‌ها از کارون می‌گذرند و طی چند روز اقامت در خرمشهر، با لباس عراقی‌ها اطلاعات لازم را به دست می‌آورند. اما چون عراقی‌ها از وجود آن‌ها باخبر می‌شوند ناچار بازمی‌گردند و شب هنگام، بر اثر درگیری با عراقی‌ها همراهان مرتضی به شهادت می‌رسند و مرتضی آنان را به وسیله همان بلم به آن سوی کارون می‌رساند.

 

بازیگران و عوامل فیلم بلمی به سوی ساحل

کارگردان و فیلمنامه‌نویس: رسول ملاقلی‌پور، تهیه‌کننده: حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، فیلمبردار: رضا رضی، موسیقی متن: محسن نفر، تدوینگر: حسین منزه

بازیگران: خسرو ضیایی، عطاءالله سلیمانیان، بهزاد بهزادپور، جعفر دهقان، فرید کشن‌فلاح، اکبر منصورفلاح، احمد سیدزاده، عباس زارع.

 

آمار فروش فیلم بلمی به‌سوی ساحل

بلمی به‌سوی ساحل از ۲۴ بهمن ۱۳۶۴ به‌طور عمومی اکران و به یکی از موفق‌ترین فیلم‌های رسول ملاقلی‌پور تبدیل شد. این فیلم تا انتهای سال ۱۳۶۴ بیش از ۴۱۳ هزار تماشاگر را به سالن‌های سینما کشاند و در رتبه بیست‌وششم پرمخاطب‌ترین فیلم‌های سال قرار گرفت. اما موفقیت اصلی این فیلم در سال ۱۳۶۵ رقم خورد. با توجه به اکران دیرهنگام بلمی به‌سوی ساحل، نمایش عمومی این فیلم در سال ۱۳۶۵ هم ادامه یافت. در این سال، بلمی به‌سوی ساحل بیش از ۱ میلیون و ۴۷۸ هزار مخاطب را به خود جذب کرد تا هشتمین فیلم پرتماشاگر و پرفروش سال ۶۵ لقب بگیرد.

فیلم بلمی به سوی ساحل

نقد و بررسی فیلم از نظر منتقدان

اگر امروز، تقریبا ۴ دهه بعد از ساخت بلمی به‌سوی ساحل، قرار است این فیلم را تماشا کنیم باید در نظر داشته باشیم که فیلم با امکاناتی نه‌چندان گسترده و تجهیزاتی نه‌چندان پیشرفته ساخته شد. این مشکل، تاثیر خود را روی فیلم گذاشته است. برخی از منتقدان این نکته را مورد توجه قرار دادند.

سامان ع. در یادداشتی در شماره ۱۰۵۹ نشریه زن روز (۱۷ اسفند ۱۳۶۴) با اشاره به تکرار یک نما در طول فیلم، اثرات ضعف امکانات را بر بلمی به‌سوی ساحل مورد توجه قرار داد: «تکرار پوستر (و یا نمای ضدنور!؟) مسجد شهر در لابه‌لای فیلم بیننده را دچار شک و تردید کرده و چنین القا می‌کند که تدوینگر در هنگام مونتاژ دچار نقصان و کمبود پلان شده است که ناچارا برای ارتباط صحنه‌ها از این پلان استفاده مکرر کرده است. اگرچه خود آن نما تمثیلی از ایستادگی و گذشت زمان است.»

اما هوشنگ گلمکانی در نقد خود بر فیلم بلمی به سوی ساحل (شماره ۳۵ ماهنامه فیلم/ فروردین ۱۳۶۵) به کوچک بودن محدوده‌ای اشاره کرد که ملاقلی‌پور در هر ۲ ساخته اولش برای نمایش جنگ ۸‌ساله در نظر گرفته است. شاید یکی از عوامل این محدودیت، کمبود امکانات باشد. به‌هرحال، به‌نظر گلمکانی، این محدودیت به ضرر فیلم‌های ملاقلی‌پور نشده است. اتفاقا گلمکانی عقیده داشت که هرگاه فیلم از آن محدوده کوچک خارج می‌شود، به مشکل بر می‌خورد: «دومین فیلم رسول ملاقلی‌پور هم، مانند فیلم اولش نینوا، درباره جنگ است. او محدوده‌ای کوچک از جنگ را انتخاب می‌کند تا راحت‌تر بتواند داستانش را جلو ببرد. در نینوا یک نوجوان و یک میانسال که از سایرین دور افتاده بودند، محور ماجراها قرار گرفتند. در بلمی به‌سوی ساحل، هرچند که در قسمت‌هایی عناصر و ماجراها و آدم‌ها گسترده‌ترند، اما بیشترین قسمت‌های فیلم و محور مرکزی آن، ۳ شخصیت اصلی فیلم هستند. این خودبه‌خود انتخاب خوبی‌ست که فیلمساز با بلندپروازی‌های فراتر از ظرفیتش، ناگهان خود را زیر آواری از حوادث و شخصیت‌ها و پرسش‌های بی‌پاسخ نبیند. هرچند که در همین فیلم، گاه و بیگاه وسوسه گام زدن در عرصه‌های بزرگ‌تر باعث شده که فیلم از قالب کوچکش بیرون آید و توانایی حرکت در آن عرصه بزرگ‌تر را هم نداشته باشد.»

تماشای فیلم بلمی به‌سوی ساحل در فیلیمو

اغراق و شعارزدگی در بلمی به‌سوی ساحل

همان‌طور که در مقدمه مطلب اشاره شد، بلمی به‌سوی ساحل دومین فیلم رسول ملاقلی‌پور است و زمانی ساخته شده که ملاقلی‌پور هنوز ۳۰ سالگی را هم به پایان نرسانده بود. در چنین شرایطی عجیب نبود که خام‌دستی‌هایی در بلمی به‌سوی ساحل به چشم می‌خورد. یکی از نقاط ضعفی که اکثر منتقدان در موردش اتفاق نظر داشتند، حرکت فیلم به سمت اغراق و شعارزدگی در برخی از قسمت‌ها بود. این بحث به شکل‌های متفاوتی از سوی نویسندگان مختلف مورد بحث قرار گرفت.

در یادداشتی که بدون ذکر نام نویسنده در شماره ۱۲۶۶۴ روزنامه کیهان (۱۶ بهمن ۱۳۶۴) منتشر شد، نویسنده مثال‌هایی از اغراق‌های نه‌چندان دلچسب فیلم را ذکر کرده است: «ملاقلی‌پور با نینوا اولین کار سینمایی خود را تجربه کرد و بلمی به‌سوی ساحل دومین تجربه سینمایی اوست. به همین دلیل بحث ما پیرامون فیلم او بر اساس این مقدار تجربه کاری کارگردان فیلم است. یکی از ضعف‌های ملاقلی‌پور اغراق او در بازآفرینی بعضی صحنه‌هاست. برای نمونه می‌توان از تیرباران یکی از رزمندگان ایرانی یاد کرد که شکل این اتفاق زیاد منطقی به‌نظر نمی‌رسد و یا گلوله‌باران کردن یک رزمنده در هنگام نماز خواندن و آسیب ندیدن پشت او».

هوشنگ گلمکانی: «بلمی به‌سوی ساحل، از حیث ساخت در ردیف بیشتر فیلم‌های جنگی سینمای ایران قرار می‌گیرد و کوشش فیلمساز برای نزدیک‌تر شدن به ابعاد معنوی جنگ (که به‌نظر می‌رسد هدف اصلی آن است) به‌دلیل آن‌که تنها جنبه‌های عاطفی و شعاری آن در نظر گرفته شده، ناکام می‌ماند.»

با وجود چنین مشکلاتی و ضعف‌های تکنیکی که مورد اشاره قرار گرفته، نویسنده این یادداشت ادعا کرد که ملاقلی‌پور با بلمی به‌سوی ساحل نشان داد که در مسیر درستی قرار دارد و این امید وجود دارد که در ادامه به یک فیلمساز خوب تبدیل شود. مسیر حرکت ملاقلی‌پور در سال‌های بعد نشان داد که این نویسنده اشتباه نکرده بود: «فیلم در ۲ طیف قابل بررسی است، تکنیک و محتوا. هرچند که تکنیک به‌تنهایی نمی‌تواند عامل تاثیرگذار بر کلیت فیلم باشد، اما بدون رعایت قواعد تکنیکی پیام فیلم از دست می‌رود و تماشاگر در دریافت پیام درمی‌ماند و بلمی به‌سوی ساحل در این زمینه دچار کاستی است. با وجود این فیلم لحظات جانداری دارد که همدلی تماشاگران را برمی‌انگیزد و شناسنامه‌ای گویا از ذهنیت وحشی و بی‌فرهنگ بعثی‌ها ارائه می‌دهد.

بلمی به‌سوی ساحل با وجود سوژه پرخون خود در پرداخت نمی‌تواند تمامی انتظارات ما را برآورده سازد. اما با تمام این فراز و نشیب‌ها فیلمساز با دومین تجربه خود نشان می‌دهد که راه را به‌درستی می‌رود و امید است با غلبه بر کاستی‌های تکنیکی به عنوان یک فیلمساز خوب در جامعه سینمایی ایران مطرح شود.»

سامان ع. در یادداشت خود در نشریه زن روز، علی‌رغم ستودن کیفیت ساده و صمیمی فیلم بلمی به سوی ساحل، به برخی از مشکلات فیلم از جمله میزانسن‌های تئاتری و اغراق در بازی بازیگران اشاره کرد: «فیلم از آغاز صمیمانه با تماشاگر رابطه برقرار می‌کند تا گوشه‌ای از ددمنشی‌های رژیم بعثی را به نمایش بگذارد. فیلم سعی دارد که بدون شعار، رشادت‌ها و قهرمانی‌های نیروهای مردمی را بنمایاند که تا حدودی نیز موفق به انجام این مهم می‌شود. اما در لحظاتی فیلم سمت و سوی غیرتصویری پیدا می‌کند. دیالوگ‌ها بر تصویر غلبه کرده و میزانسن‌های تئاتری و بازی‌های غلوآمیز صحنه‌ای تسلط خود را بر دوربین و فضای فیلم تحمیل می‌کند.»

هوشنگ گلمکانی نگاه بدبینانه‌تری به فیلم داشت و به این اشاره کرد که بلمی به‌سوی ساحل، به دلایلی همچون حجم شعارها، تفاوت چندانی با اکثر فیلم‌های جنگی آن دوران سینمای ایران (که هنوز به مرحله پختگی نرسیده بودند) ندارد: «بلمی به‌سوی ساحل، از حیث ساخت در ردیف بیشتر فیلم‌های جنگی سینمای ایران قرار می‌گیرد و کوشش فیلمساز برای نزدیک‌تر شدن به ابعاد معنوی جنگ (که به‌نظر می‌رسد هدف اصلی آن است) به‌دلیل آن‌که تنها جنبه‌های عاطفی و شعاری آن در نظر گرفته شده، ناکام می‌ماند.»

 

شخصیت‌پردازی در بلمی به‌سوی ساحل

یکی از مشکلات بخش عمده‌ای از فیلم‌های جنگی سینمای ایران در دهه ۱۳۶۰ (و حتی تا حدی دهه ۱۳۷۰)، اغراق در شخصیت‌پردازی بود. در بسیاری از این آثار، با تقابل خوب‌های مطلق و بدهای مطلق روبه‌رو بودیم. رزمندگان ایرانی فاقد هرگونه خصلت منفی بودند و از آن سو عراقی‌ها افرادی همزمان خبیث و احمق به تصویر کشیده می‌شدند. این شکل از شخصیت‌پردازی لااقل از دو جنبه مشکل ایجاد می‌کرد. مشکل اول این بود که کشمکش باورپذیر و درگیرکننده‌ای شکل نمی‌گرفت. مشکل دوم هم به شباهت بیش‌ازاندازه شخصیت‌ها بازمی‌گشت.

به عقیده هوشنگ گلمکانی، فیلم بلمی به سوی ساحل هم از این آفت در امان نمانده بود: «به‌رغم آن‌که در فیلم به حوادث و تاریخ و مکان‌های مشخصی اشاره می‌شود، اما کلیت فیلم به‌ویژه پرداختش، شبیه ده‌ها فیلم جنگی غیر ایرانی است که داستانش حول یک ماموریت چند نفره دور می‌زند. از ویرانه‌های خرمشهر، استفاده اندکی برای فضاسازی شده و مثلا با آن‌که در گفت‌وگوها تاکید بسیاری بر روی مسجد جامع این شهر می‌شود، جز چند نمای دور از آن نمی‌بینیم و روی این جنبه حسی، کار نمی‌شود. شخصیت‌های فیلم نیز، طبق روال این‌گونه فیلم‌ها، انگار که قالب‌ریزی شده‌اند، کلیشه‌ای و مانند یکدیگرند. اگر تفاوت چهره‌هایشان را در نظر نگیریم، می‌شود از هر نظر آنها را یکسان تصور کرد. درست مثل گزارش‌های تلویزیونی. این‌که همه آنها به یک آرمان معتقدند و هدف مشترکی دارند، دلیل کافی بر این نیست که گفتار و کنشی شبیه به هم داشته باشند.»

فیلم بلمی به سوی ساحل

از دید گلمکانی، در مورد شخصیت‌های منفی هم مشکل مشابهی به چشم می‌خورد: «طبق معمول، همین قالبی بودن، در شخصیت‌های قطب منفی ماجرا نیز وجود دارد. عراقی‌ها، خباثت خود را با خنده‌های (به‌قولی) مصروعانه نشان می‌دهند، و به‌طرزی کمیک، بر سر یک دوچرخه و صندلی و دیگ و یقلاوی که به غارت برده‌اند مجادله می‌کنند؛ درحالی که مثلا دزدیدن طلا توسط یکی از عراقی‌ها (جدا از نحوه اجرایش)، آتش زدن جسدها توسط یکی دیگر از آنان، و اعدام پیرمرد توسط نارنجک، پذیرفتنی‌تر و درست‌تر است و در صورت بسط این موارد، فیلمساز می‌توانست موفقیت بیشتری در شخصیت‌پردازی داشته باشد.»

 

تکنیک و اجرا در فیلم رسول ملاقلی پور

منتقدانی که در مورد فیلم بلمی به سوی ساحل قلم‌فرسایی کردند، نظرات متفاوتی در مورد کیفیت اجرایی فیلم داشتند. سامان ع. در مجموع کار عوامل اجرایی را ستود: «فیلمبرداری رضا رضی فیلم را ملموس‌تر کرده است. دوربین حرکتی اضافی ندارد. بدین مفهوم که جهت رسانیدن پیام و فضاسازی از ساده‌ترین کادربندی‌ها استفاده شده است و به فیلم فضاسازی غمگنانه داده و پلان‌های گذران از ویرانی‌های خرمشهر به فیلم غنا و سندیت بخشیده است. در مجموع فیلم بلمی به‌سوی ساحل اگرچه خیلی ساده ساخته شده و مسائل و موارد تکنیکی به مفهوم عالی‌اش در فیلم به کار گرفته نشده است اما فیلمی است صمیمی و بی‌پیرایه.»

با این وجود توقع هوشنگ گلمکانی چیزی بیش از صمیمی و بی‌پیرایه بودن بود و، به همین دلیل، گلمکانی به برخی از مشکلات تکنیکی و اجرایی بلمی به‌سوی ساحل اشاره کرد: «فیلمساز در طول قسمت‌هایی که مرتضی و صالح و عبدالله در خرمشهر هستند، به‌جای نمایش وضعیت آنها در این ماموریت (مثلا این‌که در طول این چند روز، اصلا چطور به زندگی‌شان ادامه می‌دهند) و چگونگی شناسایی استحکامات و نقاط استقرار دشمن، از شبگردی‌های آنان تنها برای ایجاد هیجان استفاده می‌کند. به‌ویژه که نورپردازی فیلم نیز به‌گونه‌ای‌ست که حرکت آن سه نفر به هنگام شناسایی، درست در نقاط تمرکز نور، از نظر امنیتی پذیرفتنی نیست.»

گلمکانی البته مثال‌های مثبتی را هم در مورد فیلم ذکر و به این اشاره کرده که تعمیم آن نکات مثبت، می‌توانست نتیجه به‌مراتب بهتری به بار بیاورد: «وقتی که از فضاسازی می‌گوییم، می‌شود از خود فیلم مثال آورد و پرسید که چرا چنین کوشش‌هایی تعمیم نیافته است. مثلا تصویرهای آغاز فیلم که زمینه تیتراژ هستند، به‌خوبی القاءکننده تهاجم و تجاوز هستند. مثال بهتر، صحنه‌ای‌ست که یک نوجوان رزمنده، ماشین‌هایی را که به‌سوی خط مقدم می‌روند، کنترل می‌کند. در یک تصویر عمومی، او را می‌بینیم که گلوله توپی به فاصله سی‌چهل متری پشت سرش زمین می‌خورد و نوجوان، حتی بدون این‌که به‌سوی محل اصابت گلوله نگاه کند، فقط عکس‌العمل خفیفی نشان می‌دهد و به کارش ادامه می‌دهد. یا مسیر نورانی گلوله‌ها در تصویر پایان فیلم.»

ویدیوکلوپ فیلیموشات | مرور فیلم‌های دوست‌داشتنی

نتیجه‌گیری

بعید است امروز یک سینمادوست جدی به تماشای فیلم بلمی به سوی ساحل نشسته و بتواند به‌راحتی از آن دفاع کند. فیلم البته واجد چند لحظه دیدنی و تاثیرگذار است که نشان‌دهنده خلاقیت و توانایی ملاقلی‌پور است اما در کلیت، با مشکلاتی روبه‌رو است که به کیفیت کار ضربه زده‌اند. با این وجود، تماشای بلمی به‌سوی ساحل، به‌خصوص برای علاقه‌مندان به تاریخ سینمای ایران، از ۲ جنبه حائز اهمیت است. از یک طرف، مقایسه این فیلم با برترین آثار ملاقلی‌پور نشان می‌دهد که چطور فیلمساز باهوشی چون ملاقلی‌‎پور از برخی از مشکلات آثار اولیه‌اش درس گرفت و به‌تدریج به یکی از چهره‌های شاخص سینمای جنگ در ایران تبدیل شد. از سوی دیگر، تماشای این فیلم می‌تواند تصویر اولیه‌ای از وضعیت سینمای جنگ در اولین سال‌های شکل‌گیری برای ما ایجاد کند. واقعیت این است که بلمی به‌سوی ساحل، علی‌رغم برخی از نقاط ضعف و در مقایسه با تعدادی دیگر از آثار منسوب به سینمای جنگ در سال‌های اولیه دهه ۱۳۶۰، فیلم بدی هم نیست. در دورانی که گروهی از فیلمسازان صرفا ایده‌هایی را از فیلم‌های خارجی کپی می‌کردند تا نام خود را در سیاهه فیلمسازان جنگ ثبت کنند، تجربه حضور در جبهه به ملاقلی‌پور کمک کرد تا در آثار اولیه‌اش (از جمله بلمی به‌سوی ساحل) جنبه‌هایی کمتر دیده و تجربه‌شده از روابط میان رزمندگان را به تصویر بکشد. بلمی به‌سوی ساحل حتی اگر فقط همین یک ویژگی مثبت را هم داشت، می‌شد تماشایش را، لااقل، به علاقه‌مندان جدی تاریخ سینمای ایران توصیه کرد.

تماشای فیلم بلمی به سوی ساحل در فیلیمو

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

fosil