کرونا بود ولی استقبال خوبی از چند می گیری گریه کنی ۲ شد
«یکی از فیلمهایم ۴۹ مورد سانسور داشت»
فیلم سینمایی «چند میگیری گریه کنی ۲» ساخته علی توکلنیا در ادامه فیلمی با همین عنوان به کارگردانی شاهد احمدلو ساخته شد. قسمت اول این فیلم در اواسط دهه ۸۰ اکران شد که با استقبال نسبی مخاطبان همراه بود و علی توکلنیا در این فیلم در مقام یکی از تهیهکنندگان حضور داشت و ۱۳ سال بعد در اواخر دهه ۹۰ قسمت دوم این فیلم کمدی را کارگردانی کرد و روی پرده برد. به بهانه اکران آنلاین «چند میگیری گریه کنی ۲» در فیلیمو با علی توکلنیا کارگردان آن گفتوگویی کردهایم که میخوانید.
- فیلم چند میگیری گریه کنی در ادامه قسمت اول این فیلم ساخته شد. قسمت اول این فیلم چه ویژگی شاخصی داشت که خواستید دومی را شما بسازید؟
قسمت اول فیلم چند میگیری گریه کنی مورد استقبال مردم قرار گرفت و به نظرم یکی از پربینندهترین فیلمهای چند سال اخیر در دوره اکران خودش بود و ما هم احساس کردیم با توجه به این که دیدن فیلمهای دنبالهدار برای مردم جا افتاده است این فیلم هم چنین پتانسیلی را دارد که دومی آن هم ساخته شود. در فیلم «چند میگیری گریه کنی ۲» پسر مرحوم «شایسته» به ایران میآید و قصد دارد که اموال پدرش را تعیین تکلیف کند اما پدرش شرایطی برای این کار گذاشته است که اتفاقاتی را به همراه دارد.
- با شاهد احمدلو کارگردان قسمت اول این فیلم هم رایزنی داشتید؟
بله، قرار بود این فیلم را هم مثل قبلی با همکاری هم بسازیم و در تمام مدت تنظیم فیلمنامه و پیش تولید با هم مشورت میکردیم ولی ایشان زمان شروع کار، پروانه یک فیلم سینمایی را گرفت و در نهایت خود ایشان پیشنهاد کرد که کار این طور پیش برود. روز اول فیلمبرداری هم از ایشان که از عزیزان ماست دعوت کردیم و خیلی خوشحال میشدیم اگر این فیلم را هم با همکاری هم میساختیم اما قسمت نبود.
- درباره ایدههای اولیه و پروسه شکلگیری فیلمنامه و همچنین تغییر نویسنده قسمت دوم این فیلم هم بگویید که چگونه پیش رفت؟
نویسنده قسمت اول این فیلم آقای محسن تنابنده به همراه آقای حسن وارسته بودند اما ایشان هم سر کار دیگری بودند و امکان همکاری با این فیلم را نداشتند. بنابراین با آقای رحیم بهبودیفر صحبت کردیم و مدتی هم درگیر چارچوب اولیه و طرح اولیه این فیلمنامه بودیم که در نهایت ایدههایی را که در ذهن داشتم با آقای بهبودی در میان گذاشتم و در طول زمان آماده شدن فیلمنامه هم جلساتی را با نویسنده داشتیم اما در نهایت زحمت اصلی نوشتن فیلمنامه بر عهده آقای بهبودیفر بود و فیلمنامه هم متعلق به ایشان است.
- بازخوردها در مجموع راضیکننده بود؟
اگر چه اکران این فیلم به دلیل شرایط شیوع کرونا کمی به تأخیر افتاد اما در مجموع خیلی خوب و راضیکننده بود. اکرانهای مردمی هم با حضور بازیگران فیلم از جمله آقای ابوالفضل پورعرب، حامد آهنگی، خانم دهقانی و دیگر بازیگران در چند سینما برگزار شد که همه چیز بسیار خوب بود و امیدوارم که مردم هم راضی باشند و در اکران آنلاین فیلیمو هم این استقبال صورت بگیرد.
- برخی از بازیگران این فیلم همان بازیگرانی هستند که در قسمت اول این فیلم در دهه ۸۰ حضور داشتند و برخی هم بازیگران جدید هستند، درباره چگونگی انتخاب این بازیگران بگویید.
به دلیل آن که این فیلم در ادامه قسمت اول فیلم «چند می گیری گریه کنی؟» است، دوست داشتیم که از همان بازیگران سری اول استفاده کنیم که آقای پورعرب و لولایی از جمله بازیگران عزیز ما در سری قبل هستند که در قسمت دوم هم حضور دارند اما برخی از آنها نیز به دلیل مشغله کاری امکان حضور در قسمت دوم را نداشتند و به همین دلیل انتخابهای دیگری داشتیم از جمله آقای حامد آهنگی و خانم دهقانی که از همکاری با آنها خوشحالیم.
- فکر میکنید محبوبیت یک بازیگر کمدی چقدر به توفیق و دیده شدن فیلم کمک میکند؟
بازیگران اولین کسانی هستند که در فیلم دیده میشوند و قصه را پیش میبرند بنابراین هر چقدر شهرت توأم با محبوبیت داشته باشند به توفیق هر فیلم و قصهای کمک میکنند و باعث موفقیت در اکران خواهند شد.
- بازیگران معمولا ایدههایی را برای نقشهای خود دارند شما چقدر از ایدهها و پیشنهادهای خلاقانه بازیگران استفاده کردید؟
تمام ایدههایی که به پیشبرد فیلم و فیلمنامه کمک کند، میپذیرفتیم و درباره پیشنهادهایشان هم صحبت میکردیم اما همه چیز درچارچوب و مطابق فیلمنامه ساخته شد. همیشه درصدی از داشتهها و خلاقیتهای بازیگران، سر صحنه اجرا میشود که کاملاً معمول است و امتیاز زیادی برای من یا هر کارگردان دیگری محسوب نمیشود.
- چه بخشی از فیلمنامه و صحنههای این فیلم دچار سانسور شد؟
متاسفانه این اتفاق برای همه فیلمها افتاده است که اصلا پسندیده و خوشایند نیست اما به هر حال وجود دارد و اعمال میشود. به طور مثال من فیلمی ساخته بودم به نام «جابهجا» که لیستی شامل ۴۹ مورد سانسور به من دادند که اگر قرار بود همه را حذف کنم، تایم کم میآوردیم. برای فیلم «چند میگیری گریه کنی ۲» هم مواردی را برای سانسور داشتیم.
- فروش فیلم و استقبال مخاطبان برای شما مهمتر است یا نظر مثبت منتقدان و جشنوارهها؟ فکر میکنید موفقیت یک فیلم کجا رقم میخورد؟
واقعیت این است که هر فیلمساز و خالق اثر هنری دوست دارد اثرش مورد توجه هم مخاطب عام و خاص و هم منتقدان قرار بگیرد اما برخی فیلمها اساسا برای مخاطب عام ساخته میشود مثل همین فیلم و دوست داشتیم در این شرایط کنونی، مردم مدت زمان کوتاهی را خوشحال باشند و لبخندی روی لبشان بیاید. وقتی این فیلم را میساختیم اصلا به این فکر نکردم که به درد جشنواره میخورد یا منتقدان از آن خوششان میآید یا نه. از همان ابتدا این فیلم برای این منظور ساخته شد که تماشاگر زمان کوتاهی را در سینما بخندد و لبخند روی لبش بیاید. اما این یک اتفاق خوب است که بشود فیلمی ساخت که مورد استقبال مردم، جشنوارهها و منتقدان سینمایی قرار بگیرد.
- فکر میکنید این امکان وجود دارد که فیلمی کمدی ساخت که هم بسیار پرفروش باشد و هم نظر منتقدان سینمایی را به خودش جلب کند؟
بله امکانش هست اما کار بسیار سخت و دشواری است. قسمت اول این فیلم هم تا حدودی این امتیاز داشت که هم مورد توجه مخاطبان عام قرار گرفت و هم منتقدان سینمایی آن را دوست داشتند که اتفاق بسیار خوشایندی است اما قسمت دوم این فیلم را برای مخاطبان سینمارو عام ساختیم که لحظاتی را بخندد.
- نگاه شما به سینمای کمدی چگونه است؟ آیا این نوع سینما را ضرورت جامعه امروز ایران میدانید یا فکر میکنید روشی برای جذب مخاطب بیشتر به سینماست؟
بله. به نظرم کمدی نیاز جامعه ماست و خوب است که در کنار دیگر ژانرهای سینمایی، کمدی هم ساخته شود. در سینما باید تمام گونههای مختلف تولید و عرضه شود و هر فیلمسازی انتخاب خودش را داشته باشد و مخاطب هم بتواند علایق خودش را در تنوع آثار تولید شده دنبال کند.
علی توکلنیا کارگردان چند میگیری گریه کنی ۲: «به نظرم کمدی نیاز جامعه ماست و خوب است که در کنار دیگر ژانرهای سینمایی، کمدی هم ساخته شود. در سینما باید تمام گونههای مختلف تولید و عرضه شود و هر فیلمسازی انتخاب خودش را داشته باشد و مخاطب هم بتواند علایق خودش را در تنوع آثار تولید شده دنبال کند»
- شما چطور به سمت ساخت فیلم کمدی کشیده شدید؟
من اولین فیلمم را در ژانر وحشت ساختم و بعد از آن فیلم دیگری هم در این ژانر ساختم که با استقبال هم مواجه شد. چند فیلم هم با مضامین اجتماعی قبلاً ساخته بودم و پس از آن ۲ فیلم کمدی ساختم. برای من هیچ تفاوتی ندارد که ژانر فیلم چه باشد. هر قصهای را که دوست داشته باشم با توجه به قابلیتی که دارد آن را میسازم.
- بخش قابل توجهی از آثار پرفروش سینمای ایران به آثار کمدی اختصاص دارد و بسیاری از فیلمها نیز در همین ژانر ساخته میشوند که توفیقی در گیشه به دست نمیآورند. فکر میکنید شرط فروش بالای یک اثر کمدی در سینما چیست؟
دلایل مختلفی دارد. قصه و فیلمنامه در موفقیت یک اثر کمدی بسیار مهم است. فیلم «چند میگیری گریه کنی» در قسمت اول کار بسیار تازه و نویی بود که قصه جذاب آن را آقای تنابنده و آقای وارسته نوشتند به طوری که بعد از این فیلم از عنوان آن برای تبلیغات یا طرح مسائل اجتماعی بسیار استفاده شد؛ مثلا چند میگیری فرش بشوری چند می گیری سفر بری و… به هر حال تماشاگر و مخاطب بسیار هوشیار است و از فیلمهایی که ساختار خوبی ندارد یا قصه کپی شده دارد و خوب پرداخت نشده است، استقبال نمیکند.
- فکر میکنید کمدی و طنز چقدر قابلیت فرهنگسازی برای جامعه ما را دارد؟
کمدی و طنز ابزار خوبی برای طرح مسائل اجتماعی و انتقادی است و اگر این مسائل در قالب طنز و کمدی ارائه شود، جذابتر است. بسیاری از مسائل و نقدهای مختلف را نمیشود معمولی بیان کرد ولی اگر در قالب طنز و کمدی طرح شود، میتوان بخشی از زهر آن نقد را گرفت.
- در آثار بعدی باز هم به سراغ فیلم کمدی خواهید رفت؟
برای من فرق نمیکند و مهم قصه و فیلمنامه خوب است و دوست دارم تجربههای متفاوتی را در فیلمسازی داشته باشم. بنابراین اگر فیلمنامه قابل قبولی باشد با توجه به استقبال بیشتر مخاطبان باز هم کمدی کار میکنم.
- استقبال از این اثر در اکران روی پرده به ویژه در شرایط شیوع کرونا چگونه بود؟
به نظرم در شرایط عادی بهتر دیده میشد ولی با این وجود از فروش و استقبال این فیلم راضی بودیم و جزو فیلمهای قابل قبول از نظر فروش بود.
- چالشها و مسائلی که در زمان ساخت این فیلم پشت سر گذاشتید کدام آزاردهنده بود؟
هر کاری چالشهای خودش را دارد و فیلمسازی هم در ایران شرایط تولید سختی دارد اما یکی از دشواریهای کار ما برخورد کردن به زمان شیوع کرونا بود. آن زمان در بهشت زهرا کار میکردیم و کرونا تازه شایع شده بود که خود من هم ۳ هفته دچار کرونا شدم و چون ابتدای شیوع آن بود چیزی نمیدانستیم و خاطرم نیست که در ایران این مسئله مطرح شده بود یا خیر اما یادم هست که برخی کشورها کشته هم داده بودند.