نمیتوانم فیلمهای خودم را تماشا کنم
تام هنکس ۶۶ ساله که یکی از محبوبترین و مشهورترین ستارگان سینمای جهان است و یک شمایل فرهنگی آمریکایی به شمار میرود، در کمدی-درام جدیدش «مردی به نام اتو» A Man Called Otto نقش پیرمردی به نام اتو اندرسن را بازی میکند که همسرش را ۶ ماه پیش از دست داده و ۶۳ ساله است. او که در حومه پیتزبورگ در ایالت پنسیلوانیا زندگی میکند، پس از بازنشستگی، قصد خودکشی دارد که وسط کار زن همسایههای جدیدش به نام ماریسول از راه میرسد و زندگیاش در نهایت حفظ میشود.
هنکس که فیلمهایش تا امروز کمی کمتر از ۱۰ میلیارد دلار در جهان فروش کردهاند و جوایز پرشماری از جمله ۲ تندیس طلایی اسکار پیدرپی برای فیلمهای «فیلادلفیا» (۱۹۹۳) و «فارست گامپ» (۱۹۹۴) را برنده شده، در این گفتوگوی کوتاه اما خواندنی درباره موارد جالبی صحبت کرده است، از اینکه چرا از نازنینترین مرد هالیوود به بدخلقترین مرد آمریکایی بدل شد تا همبازیهایش در این فیلم و تجربه کار کردن با بچهها و حیوانات و اینکه نمیتواند فیلمهای خودش را دوباره تماشا کند!
معرفی و نقد فیلم مردی به نام اتو
- در فیلم «مردی به نام آتو» نقش شخصیتی بدخلق را بازی کردهاید. برای شما کاملا برعکس نقشهایی است که پیش از این بازی کردهاید و ما اغلب شما را با فیلمهای کمدی میشناسیم یا درامهایی که در آنها آدم خوب و نازنینی هستید. این تغییر کردن از نازنینترین مرد هالیوود به بدخلقترین مرد آمریکایی چطور بود؟
تام هنکس: برای من تعریف شدن به عنوان نازنین، بهنوعی این معنا را میدهد که انگار میگویید سر کار میروم، سروصدایی نمیکنم (و از وضع موجود همیشه راضیام)، بیش از حد تلاش نمیکنم و تا جای ممکن، همه چیز را ساده و آسان میگیرم؛ اما اصلا اینطور نیست. وقتی از من میپرسید نازنین بودن برایت به چه معناست انگار از یک ماهی میپرسید…
- «…زندگی کردن در آب چطور است؟» ولی ماهی نمیداند که در آب زندگی میکند و من هم نمیدانم که خودم آدم نازنین و خوبی هستم (میخندد). اصلا در زندگی واقعی بدخلق یا ترشرو بودهاید؟
البته که بودهام. وقتی رانندگی میکنم و کسی جلوی من راهنما نمیزند قطعا دوست ندارید کنار من باشید چون حسابی از کوره درمیروم. اجازه بدید که فقط بگویم حرفهایم تندوتیز میشود و تا مدتی در همین حسوحال باقی میمانم (میخندد).
- پسرتان ترومن هنکس در این فیلم، نقش اتوی جوان را بازی کرده است. با هم زیاد سر کار میرفتید؟
نه، چنین کاری نمیکردیم چون همیشه در روزهای متفاوتی در فیلم مردی به نام اتو فیلمبرداری داشتیم. کمی درباره حرکتهای بدنی و ایما و اشارههای فیزیکیام صحبت کردیم و اینکه وقتی عصبانی میشوم چطور راه میروم (میخندد). خبر خوب این است که من وقتی ۲۶ ساله بودم همین شکلی بودم. خبر بد هم این که او ۴۰ سال دیگر شبیه من خواهد شد و مجبور است با این موضوع کنار بیاید.
- پیش از بازی در این فیلم، ماریانا ترِوینو را میشناختید که نقش ماریسول (همسایه آتو) را بازی کرده است؟
نه، تا زمانی که به دفتر تولید فیلم در پیتزبورگ نرفته بودیم، با هم دیداری نداشتیم. پیش از آن هم به خاطر دارم که ریتا (ویلسن، همسرش) وارد اتاق شد و تصویری از او را روی آیپد به من نشان داد؛ که گفتم: «خب، فکر کنم باید بریم سراغش.» فقط در همین حد. فکر میکنم مضمون «مردی به نام آتو» این است که اگر میخواهید زندگی بهتری داشته باشید بهتر است یک زن مکزیکی فضول درِ خانه شما را بزند و بپرسد: «چه اتفاقی افتاد؟»
- شما در این فیلم، هم با حیوانات کار کردهاید و هم با بچهها. کدام را ترجیح میدهید؟
دخترها را ترجیح میدهم. آنها جادویی و سحرآمیز بودند. البته نباید اینقدر آسودهخاطر و بیخیال میبودند؛ اما انگار با بچههای خیلی خوبی وقت میگذراندم.
- بازی در صحنههایی که گربهها و سگها در آنها حضور داشتند چطور بود؟
خب، گربهها واقعا به شما نگاه میکنند اما سگها همیشه از روی شانه شما به مربیشان چشم دوختهاند. البته گربهها همینجوری به شما زل میزنند و هیچ حسی در چشمان آنها نیست. فکر نمیکردم بتوان گربهای را تعلیم داد اما دیدم که این کار شدنی است. الان اِشماگِل (گربهای از منطقه کلمبیای ایالات متحده که در فیلم بازی میکند. از آنجایی که دستکم در ۸ ایالت آمریکا چنین منطقهای داریم متوجه نشدم دقیقا به کدامیک ارجاع شده) خلبان هواپیمایی دلتا است.
- قانونی در هالیوود نیست که اجازه کار کردن با حیوانات را ندهد؟
بله، چنین چیزی میگویند اما فقط از این بابت که آنها (حیوانات) عادت دارند صحنه را از شما بدزدند و برای خودشان کنند (میخندد) و این اتفاقی است که زیاد میافتد.
- نظرتان در خصوص فیلم دیدن در سالن سینما و تماشای مجازی آثار در خانه چیست؟
پخش آنلاین و مجازی برای بعضی محصولات خیلی خوب جواب میدهد و احتمالا برای بعضی آثار یک نقص به شمار میرود. یکی از عالیترین آثاری که در چند سال اخیر دیدهام، سریال ۵ قسمتی «اچبیاو» است: «چرنوبیل» (Chernobyl). خارقالعاده است. بر همین اساس فکر میکنم پخش مجازی جای خودش را میطلبد؛ اما تجربه فیلم دیدن در سینما برای برخی آثار سینمایی غیرقابل جایگزین است. بعضی فیلمها هستند که شما باید آنها را فقط روی پرده بزرگ سینما و همراه با ۲۰۰، ۶۰۰ یا ۱۲۰۰ غریبه تماشا کنید. من نمیخواهم فیلمهای کوئنتین تارانتینو یا کریستوفر نولان را اولین بار در پخش مجازی تماشا کنم. میخواهم برای دیدن این فیلمها به سینما بروم. اصلا میخواهم خیلی از فیلمها را برای نخستین بار روی پرده بزرگ سینما ببینم.
- «مردی به نام اتو» درباره این موضوع است که آدم هرگز آنقدر پیر نمیشود که نتواند یاد بگیرد و تغییر کند. شما در طول سالهای فعالیتتان چه درسها یا توصیههایی گرفتهاید که الان به خاطر میآورید؟
من هم درسهای مختلفی گرفتهام، مثل جایی که اولین نمای پل نیومن در «جاده پردیشن» یا «راهی به سوی تباهی» (Road To Perdition) بود. تقریبا ۳۰ نفر بودیم و همه از جمله من فکر میکردیم: «من در فیلمی کار میکنم که پل نیومن در آن حضور دارد. این پل نیومن است که آنجا ایستاده!» و زمانی که کات دادند او نگاهی به اطراف انداخت و گفت: «روز اول همه معذب هستند، اینطور نیست؟ هیچکس مثل همیشه و مثل خودش نیست.» خدا را شکر کردم که او این حرف را زد. من احتمالا تا همین ۱۰ سال پیش نمیدانستم که این حسوحال را چطور میتوانم توصیف کنم؛ به هر حال، نبردی است علیه معذب بودن.
- شما در فیلمهای محبوبی بازی کردهاید. خودتان کدام فیلمتان را دوست دارید که تماشا کنید؟
این کار را نمیکنم. من نمیتوانم فیلمهایم را تماشا کنم؛ اما اگر بتوانم یکی از آنها را دوباره تماشا کنم، احتمالا «کاری که میکنی» (به نویسندگی و کارگردانی خودش، محصول ۱۹۹۶؛ That Thing You Do) خواهد بود چون باعث میشود احساس خیلی خوبی داشته باشم. خیلی از دوستانم و همینطور بچههایم در آن حضور دارند. ترومن در واقع بین ضبط دوتا از صحنههای این فیلم به دنیا آمد. از این رو احتمالا میتوانم بگویم این فیلمی است که میتوانم دوباره آن را تماشا کنم.
منبع: نیو ایندیئن اکسپرس، کیتی اِلیس