همه چیز درباره فیلم یادگار جنوب
فیلم یادگار جنوب ساخته مشترک حسین دوماری و پدرام پورامیری یکی از آثار مهم جشنواره چهل و یکم فیلم فجر است. در این مطلب نگاهی انداختیم به این فیلم و اطلاعات و نقدهای آن را بررسی کردیم.
یادگار جنوب بعد از فیلم جان دار دومین تجربه کارگردانی حسین دوماری و پدرام پورامیری است. این دو کارگردان جوان با همان فیلم اولشان ثابت کردند در زمینه ساخت تریلرهای اجتماعی تسلط کافی دارند. مخاطبان فیلیمو حتما این دو هنرمند را به خوبی میشناسند؟ دو نفر از تیم نویسندگان سریال یاغی که هفتههای بسیاری توانستند مخاطبان را با داستانشان همراه کنند.
خلاصه داستان فیلم یادگار جنوب
برای خلاصه داستان این فیلم اطلاعات چندانی به بیرون درز نکرده است و با یک تک جمله «باید عبور کرد» کنجکاویها برای تماشای این فیلم بیش از پیش است. داستان فیلم درباره عشق یک دختر و پسر است و ازدواج آنها در حالی که دختری در کما است و ازدواج آنها باعث میشود شرایط پیچیدهای رخ دهد.
همه چیز درباره جشنواره فجر ۱۴۰۱
بازیگران و عوامل فیلم یادگار جنوب
وحید رهبانی، الناز شاکردوست، پژمان جمشیدی، مسعود کرامتی، ساناز سعیدی با حضور سحر دولتشاهی و صابر ابر بازیگران فیلم سینمایی «یادگار جنوب» هستند.
نویسنده وکارگردان: حسین دوماری و پدرام پورامیری، تهیهکننده: مجتبی رشوند، مجری طرح: سعید زمانیان، مدیر فیلمبرداری: میلاد پرتوی، صدابردار: امیرنوبخت، تدوین: پویان شعلهور، طراحی و ترکیب صدا: علیرضا علویان، جانشین تهیه: سید مهدی مرتضایی، مدیر تولید: محمدرضا دلنوازی، طراح چهرهپردازی: مونا جعفری، طراح صحنه: محمد حسین کرمی، طراح لباس: سارا سمیعی، رنگآمیزی تصاویر: مهران دوستی، طراح جلوههای ویژه میدانی: آرش آقابیگ، طراح جلوههای ویژه بصری: امیر ولیخانی، مدیر برنامهریزی: صالح جوان، دستیاراول کارگردان: رضا عزیزی، منشی صحنه: مرجان تاجیک، عکاس: احمدرضا شجاعی، مشاور رسانهای: مریم قربانینیا.
تیزر رسمی فیلم یادگار جنوب
چند نکته درباره فیلم
- یادگار جنوب به تهیهکنندگی مجتبی رشوند کاملا در بخش خصوصی ساخته شده است.
- روایت غیرخطی فیلمنامه جزو نقاط قوت کار است که در کنار کارگردانی خوب باعث شده یادگار جنوب جزو پدیدههای جشنواره چهل و یکم فجر باشد.
- گریم متفاوت صابر ابر در یادگار جنوب مخاطب را تا مدتی از نمایش فیلم غافلگیر میکند. گریم او آنقدر سنگین بود که گاهی در هنگام اجرای گریم بیهوش میشد.
- وحید رهبانی و الناز شاکردوست بازیهای خوبی را در این فیلم از خود نشان دادند.
- پدرام پورامیری و حسین دوماری در ساخت فیلم جاندار نشان دادند جزوی از استعدادهای آینده سینمای ایران هستند. نوشتن فیلمنامههای شنای پروانه و یاغی به همراه محمد کارت تاییدی بر این مهم است.
- این فیلم عاشقانه که اوایل تابستان امسال در تهران، گرمسار و قشم فیلمبرداری شده است، پربازیگرترین فیلم چهلویکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر محسوب میشود.
- حسین دوماری و پدرام پورامیری نگارش دو اثر پرطرفدار «شنای پروانه» و سریال «یاغی» را در کارنامه خود دارند.
- همچنین فیلم قبلی این دو کارگردان جوان با عنوان جاندار که در سال ۹۷ ساخته شد، در سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم بخش نگاه نو شد و از سوی مخاطبان و منتقدان مورد تحسین قرار گرفت.
- در نخستین روزهای بلیتفروشی جشنواره با استقبال ویژهای از سوی مخاطبان همراه شده و به سانس فوقالعاده رسیده است.
صحبتهای عوامل در نشست خبری جشنواره فجر ۱۴۰۱
مجتبی رشوند | تهیهکننده فیلم یادگار جنوب:
- آنچه دیدید زحمات همه گروه است.
- من فکر میکنم که مخاطب ما به بلوغ رسیده و شاید به دنبال یک استاندارد در محتوا و اجرا است.
- مخاطبان به سریالها و فیلمهای سینمایی برتر دنیا دسترسی دارند. این گونه فیلم ساختن نهتنها ریسکنبود بلکه در همین ۲ روز که از جشنواره گذشته متوجه شدم که مردم آن را دوست داشتند.
- این فیلم کاملا و ۱۰۰ درصد مستقل است و در این رقابتها تنها فیلم ما بوده که مستقل بوده و با پول سرمایهگذار خصوصی ساخته شدهاست. تاکید میکنم که این فیلم چه در تفکر و چه در سرمایه مستقل بوده است.
حسین دوماری | کارگردان یادگار جنوب:
- سال ۹۷ بعد از ساخت فیلم سینمایی جاندار گفتیم که فیلم بعدی ما یک عاشقانه جنونآمیز است و از همان زمان میدانستیم چه میخواهیم بسازیم.
- یکی از ملاکهای اصلی ما درنظر گرفتن مخاطب بوده و همیشه سعی کردیم بتوانیم مخاطب را جذب کنیم چون سینما بدون مخاطب لنگ میزند. البته در این فیلم میخواستیم علاوه بر حفظ مخاطب، فیلم متفاوتی را در سینمای ایران بسازیم و قدمی در این راستا برداریم.
- در فیلمنامه روایت غیرخطی داشتیم و میخواستیم از مضمون به ساختار برسیم. وقتی مضمون این است که در گذشته ماندن باعث بازماندن از آینده میشود، نباید در یک ساختار خطی روایت شود و به همین دلیل سراغ ساختار غیرخطی رفتیم.
- دقت داشته باشید ساختار غیر خطی هیچمدل و الگویی ندارد و وابسته به خلاقیت فیلمساز است چرا که بدان انگ کپی میخورد. هر قصهای میتواند ریشه واقعیت داشته باشد و مهمتر از آن عام بودن آن است.
- در مورد ازدواج با کسی که در کما است، وقتی از مراجع تقلید سوال شده یعنی به هر حال دغدغه یک نفر بوده است. اما اینکه از واقعیت محض بوده باشد، خیر.
پدرام پورامیری | کارگردان فیلم یادگار جنوب:
- بعد از چندبار بازنویسی فیلمنامه، همان چیزی که روی کاغذ بود را آوردیم و در میز تدوین چیزی تغییر نکرده است.
- عشق و انتقام و نفرت همیشه در کنار هم بوده و جدای از هم نبودهاند. ما فقط شکل وقایع را عوض کردیم و در آن دست بردیم.
- دیدگاه ما در پایان فیلم آمده و آنهم این است که اگر در گذشته بمانید از آینده باز میمانید. در مورد نفرت و پرورش آن در وجود نیز همین است.
- مطمئن بودیم که تنها کسی که میتواند این نقش را بازی کند صابر ابر است و به این فکر میکردیم که باید نقش او را در ذهن مخاطب برای همیشه ماندگار کنیم. برهمیناساس نمیخواستم که شبیه به هیچ کس دیگری باشد. بنابراین از گریمور خواستیم که صابر را گریم متفاوتی کند. تاکید میکنم که هیچ کس به جز صابر نمیتوانست این بازی را بکند و تغییر گریم دادیم چون ظاهرش به آن نقش شباهت نداشته باشد و مخاطبان نیز آشنایی قبلی نسبت به او نداشته باشند.
پوستر و عکس های فیلم یادگار جنوب


چقدر ” یادگار جنوب” فاصله بسیار زیادی با فیلم خوب ” جاندار” از این دو کارگردان جوان داشت.
ایده فیلمنامه نسبتا خوب اما در پرداخت بسیار ضعیف بود. نوشتن فیلمنامه ای با یک پیرنگ واحد و خورده پیرنگ های متفاوت که زور بزند از فیلمنامه ای با قصه ای خطی تبعیت نکند کار بسیار سخت و ریسک بزرگی است. این دو کارگردان متاسفانه از انجام این ریسک سربلند بیرون نیامده اند. فیلم می تواند در اوج به پایان برسد اما با نشان دادن چندین پایان مختلف شروع فیلم را برای مخاطب بی معنا می کند. دشمنی پژمان جمشیدی در نقش برادر لیلا که در کما است با وحید صرفا با نشان دادن دیالگوی از سوی وحید در مقابل مسعود کرامتی و شرح این دشمنی بسیار ناکافی است. تفاوت لهجه ها میان یک خانواده بسیار غیر منطقی و بی معنی است. لب های پلاستیکی و عروسکی صابر ابر در حین گفتن دیالوگ آدم را یاد سریال ” چاق و لاغر” می اندازد. پژمان جمشیدی بی دلیل فریاد می زند حرص و کینه را فقط در فریادها و دادزدن هایش نشان می دهد. سحر دولت شاهی تمام سعی خود را می کند از پس لهجه بندری بربیاید اما با تهرانی صحبت کردن گه گاهش موفق نمی شود. وحید رهبانی از پس نقش عاشق برنمی آید و در بیشتر اوقات نگاه هایش من را یاد دکتر هانیبال لکتر در فیلم ژانر وحشت ” سکوت بره ها” می انداخت. رهبانی برای نشان دادن اوج ناراحتی و تراژدی در فیلم با استفاده از فن گروتسک بیشتر به یک مجرم روانی نزدیک است. بویژه در آن سکانس که خبر جدا کردن زنش از اتاق ایزوله و مرگ او را می شنود. حتی تدوین هم نتوانسته فیلم را جمع کند. تنها نقطه متوسط فیلم موسیقی است. الناز شاکردوست هم بازی بدون حس و ضعیفی را ارائه می کند. سحر دولت شاهی در ارائه حس و نگاه موفق است. رهبانی سعی کرده اوج بازی خود را در سکانسرقص در اتاق کمای بسمارستان بیاندازد اما با چشمان کاملا بسته و ضعف در انتقال حس نتوانسته از پسش بربیاید. این فیلم حتی نمره متوسط را هم نمی گیرد. امیدوارم فیلم بعدی این دو کارگردان حساب شده و از روی ایده ای جذاب و فیلمنامه ای پرداخت شده باشد.
واقعا فیلم متفاوت و زیبایی بدون واقعا خاص و مفهومی
خیلی خیلی بد و غیر قابل تحمل
مایه ی خجالته که آدم افکارش متمرکز بشه و حاصلش بشه همچین چیز مزخرف و درپیتی!
یک فیلم بی در و پیکر که حاصل یک ایده ی پیش پا افتاده و احمقانه است.
واقعاً اینقدر پس افتادن و عقب ماندگی جای تعجب دارد.با چه منطقی یک بازیگر باید گریمی به این سنگینی داشته باشد؟ بازیگر به خاطر سنگینی گریم شبیه عروسک شده! نه میتواند راه برود نه حرکت روان داشته باشد، جناب ابر هم که در تمام فیلمهایشان پلک نمیزنند، اینجا خیلی بیشتر مکانیکی شده اند! خانم شاکردوست هم در ذات خودشان […] است و برایم دیگر قطعی شد که هر فیلمی با حضور ایشان ساخته شود نشان از بی هنری کارگردانش دارد.
موسیقی فیلم بیش از حد آزار دهنده است. تدوین به شدت تکرار میکنم به شدت خودنما و پرت و پلا و غلط است…. واقعاً چرا این فیلمنامه ی کودکانه به این شکل سطحی و با این بازی های افتضاح ساخته شده؟! برای کدام مخاطب؟ ننگ بر من که این فیلم را دیدم
این فیلم بیشتر شبیه فیلم فارسی است و حتی در برخی نقاط به فیلم هندی شباهت پیدا میکند. ۳ شروع و ۷ پایان دارد و اساسا چنین فیلمی اگر قرار باشد از تلویزیون نمایش داده شود هم تا قبل از دقیقه ۱۵ فیلم، ۹۰ درصد مخاطبان کانال را عوض میکنند و مایل به ادامه دیدن آن نخواهند بود. اصلا قصه در آن شروع نمیشود. ۹۰ دقیقه فیلم برای یک گره گشایی ۳۰ ثانیهای است. در مورد محتوای آن که اصلا نمیشود صحبت کرد. به لحاظ فرمی هم در تمام سطوح، ضعفهای فاحش دارد. سعی کرده به صورت سطحی به چند ژانر ورود کند. یک شهر هرت ناکجاآباد بی قانون بی قاعده که نورپردازیهای ضعیف و دیالوگهای شاید به ظاهر زیبا دارد که در کنار هم قرار گرفته میشود. ضمن این که به نظر میرسد این فیلم بسیار گران هم تمام شده است و فقط کلکسیونی از هنرپیشهها را گردآورده است و حتی مشخص نیست که بتواند فروش خوبی هم داشته باشد.
فاجعه ای به نام یادگار جنوب
فارغ از بازی ضعیف بازیگرا و کارگردانی ضعیف و تدوین خیلی ضعیف و کپی کاری ها و کلیشه های سکانس هاش، باید بگم که فیلمنامه به طرز وحشتناکی ضعیفه و اصلا جذابیت برای دیدن ادامه فیلم ایجاد نمیشد
دلم میخواست وسط فیلم بلند شم ولی نشستم تا اخر
بهتر بود فیلم رو توی جشنواره موسیقی فجر شرکت میدادند به جای جشنواره فیلم، از بس که همش موسیقی متن پخش میشد
بسیار ضعیف تر از اون چیزی که بشه گفت بود. داستان بیخود و بی منطق و کودکانه نویس.
بدترین فیلم درامی که دیدم ، فیلمنامه معمولی ، تدوین فوووق افتضاح ، ریتم کند ، نورپردازی افتضااااااااح….
فیلنامه فیلم برای افرادی که داستان های عاشقانه دارن قشنگه
از نظر من ارزش دیدن رو داره
نقش ها هم تا حدودی خوب از آب دراومده که بستگی به تماشاگر داره
دختر در کما…
قشنگ بود… باید تا آخر همراه فیلم بود
اینقدر بد بود بیشتر از بیست دقیقه تحمل نکردم خیلی ها بلند شدند رفتن
اشغاله نویسنده سریال شاهکار یاغی آن دیگه 😂😂😂
یک فیلم عالی
یا خدا افتضاح