شبکه مخفی زنان!
قسمت چهل و چهارم سریال عاشقانه جیران روز جمعه ۷ بهمن از فیلیمو منتشر شد. در این قسمت شاهد بودیم که جیران از یک زن عاشق تبدیل به یک زن قدرتمند شده است که رفتارها و دستورهایش می‌تواند ارکان تصمیم‌گیری در کشور را تغییر دهد. در این مطلب نگاهی انداختیم به مهم‌ترین اتفاق‌های قسمت ۴۴ سریال عاشقانه جیران.
جلوگیری از تکرار یک اشتباه
داستان جیران در قسمت چهل و چهارم سریال جیران چند سال بعد از رخدادهای پیشین را روایت می‌کند. جایی که محمدعلی تجریشی باز هم حاکم شمیرانات و البته ساوه شده است و فرزندانش دارای فرزند شده و خانواده‌اش حسابی در عیش و خوشی به سر می‌برند. در این میان خواهر کوچک جیران گلنسا که دل در گروی رحمت دارد به اصرار خانواده باید به یکی از خواستگارهای حکومتی‌اش پاسخ مثبت بدهد اما جیران در این میان به واسطه نفوذ و محبوبیت در میان پدر و مادرش اجازه نمی‌دهد سرنوشت گلنسا مانند خودش شود و به عشقی که دل به آن بسته نرسد و به خاطر منفعت خانواده سیاه بخت شود.
نقش زنان در قسمت چهل و چهارم سریال جیران
جیران پس از آنکه تصمیم گرفت تمام تمرکزش را روی رتق و فتق امور رعیت و نزدیک شدن به شاه به خاطر رعیت کند و دیگر جنگ و جدلی با زنان دربار نداشته باشد در جدی‌ترین اقدام خود پس از آنکه میرزاآقاخان نوری به ترک تازی خود ادامه داده و خون رعیت را در شیشه می‌کند؛ تصمیم گرفت در یک جلسه محرمانه و مخفی در محل خانه منجم‌باشی دربار که پدر زن برادرش هم حساب می‌شود با حضور تمامی درباریان و دولتمردان فکری به حال رفتارهای خارج از عرف و شنیع صدراعظم بکنند و نسبت به کفایت نداشتن او اظهار کرده و نامه‌ای را خطاب به شاه قاجار تنظیم کنند. جیران به همراه گلین در این مسیر هم‌قسم هستند به نحوی که تصمیم گرفتند تنها برای رعیت و برای رعیت کار کنند تا مردمان کوچه و بازار کمتر از تصمیم‌گیری‌های نابخردانه دولتمردان رنج ببرند. باید دید جیران می‌تواند میرزاآقاخان نوری را از صدارت برکنار کند یا سیاس بودن صدراعظم به عظم جیران می‌چربد؟
شب‌نامه‌های کفایت خاتون ادامه دارد؟
در قسمت چهل و چهارم سریال جیران با وجود آنکه کفایت خاتون به خارج از کشور تبعید شد و میرزاآقاخان با تصاحب اموالش جایگاه قدرتمندتری در حکومت قاجار به دست آورده است اما کماکان شب‌نامه‌های گاه و بی‌گاهی که در شهر پخش می‌شود خواب را از چشم صدراعظم و اطرافیانش گرفته است به طوری که میرزاآقاخان تصمیم گرفته است سیاوش زند را به قتل برساند و جنازه‌اش را برای خوشامد شاه قاجار نزد دربار بیاورند. از طرفی سیاوش زند در گرجستان زندگی و اوضاع خوبی دارد و در یک روستایی برای خودش برو و بیایی راه انداخته و با همسرش و کودک خردسالش در آرامش به سر می‌برد. البته شاید این شب‌نامه‌ها بالاخره آرامش سیاوش و خانواده‌اش را از بین ببرد. باید در قسمت‌های آینده منتظر اتفاق‌های دیگری باشیم.
تفاوت امیرقاسم با بقیه
در قسمت چهل و چهارم سریال جیران و سکانس احوالپرسی‌های شاه از حرمسرا که تبدیل به یک رسم هر روزه شده است شاه به دیدن زنان حرمسرا و فرزندانش می‌رود. در سکانسی که در این قسمت شاهد بودیم شاه برای معاشرت با فرزندانش یک سئوال ساده مطرح کرد که معین میرزا و مظفر (پسران همسران عقدی شاه) و مسعود (پسر عفت‌السلطنه، همسر صیغه‌ای) جواب اشتباه دادند و تنها کسی که توانست جواب درست بدهد امیرقاسم فرزند جیران است. اگرچه توجه بیش از اندازه خواجه الماس یا همان خواجه الیاس به کودکان شاه این نگرانی را بیشتر می‌کند که نقشه ناتمام کفایت خاتون و خاندان زند با قتل فرزندان شاه کامل شود اما آینده و سرنوشت حکومت قاجار در همان دیدارهای شاه با فرزندانش خلاصه می‌شود. دیدارهایی که می‌تواند حکومت را از فرزندی به فرزند دیگر تغییر دهد. حتی اگر آن فرزند مظفر باشد که همیشه ناخوش است و مریض احوال!
نامه‌ای از یار قدیمی در قسمت چهل و چهارم سریال جیران
خدیجه چهریقی مادر عباس میرزا و معشوقه سابق سلمان بعد از آنکه با توطئه شاه و مادرش مجبور به ترک وطن و زندگی در کشور عثمانی شد بالاخره طاقت زندگی در غربت را تاب نیاورد برای سلمان نامه‌ای نوشت و او را از احوال خود باخبر کرد. خدیجه چهریقی در این نامه از سلمان خواست تا باز هم همچون گذشته به زندگی با او فکر کند و عطای پیش‌قراولی را لقایش ببخشد و عزم سفر کرده و به کشور عثمانی نقل مکان کند. این تصمیم‌گیری می‌تواند در روند روحی و فعالیت‌های مهدعلیا و فرزندش ناصرالدین‌شاه تاثیرات مخربی بگذارد. باید منتظر قسمت‌های آینده سریال باشیم.
تا مقصد عشاق رهی دور و دراز است
یک منزل از آن بادیه عشق مجاز است
در عشق اگر بادیه ای چند کنی طی
بینی که در این ره چه نشیب و چه فراز است
به نظرم شاه جیرانو به خاطر این کار تقدیر میکنه و عقدش میکنه به جای ستاره
ایت قسمت خیلی عالی بود.
ادمین الانم نم تونی نمره بدی ب قسمت ۴۵ ؟
مهد علیا جا این که پیر شه جوون تر شده 🤣
چقدر شاه و جیرانو کم نشون میدن تازگیا🤦🏻♀️ خودشونم کم نشون میدن چ برسه ب سکانسایه مشترکشون
همش دارن الیاسو نشون میدن😒
ملکزاده بعد ی عمررررر اومده اونوقت فقط چند دقیقه نشونش دادن واقعا ک😕
شاه قشنگ پیر شده اونوقت چرا مهدعلیا هیچ پیر نشده🤦🏻♀️ شاه الان قشنگ جایه برادر بزرگتر مهدعلیاس ، قبلانم بودا الان بیشتر😐
با همین روند پیش بره جیران بیشتر طرفداراشو از دست خواهد داد
سیاوشم قبلانا ک با جیران بود یعنی تا وقتی سکانس داشتن باهم ( تاقسمت ۲۰ و خورده ای اینا ) خوب بود از وقتی رفت سراغ سارا همه بدشون اومد از جفتشون
اصلا سریال دیگه حال و هوای سابقو نداره 😣 دوست ندارم دیدنشو متوقف کنم سریال مورد علاقه ام بود ، ولی واقعا داره از دیدن میوفته😢
اوایل روشن و…. هم بودن باز سریال قشنگتر بود
جیران داره تموم میشه به جای اینکه قشنکتر بشه داره زشت تر میشه
این قسمت خیلی زشت بود.
اول ها که جیران اومده بود خیلی قشنگ بود اما نمیدونم چرا انقدر سریال یه دفعه ضعیف شد
ادمین امروز خیلی ازت راضی بودم🥰
هم تیزر و هم پوستر رو امروز زود دادی🤩🤩
ممنون کاش همیشه همینجوری باشی🥺
کاش…! 🙂
ادمین امروز هم پوستر و هم تیزر رو زود دادی🤩🤩
ممنون امروز خیلی عالی بودی🤩🥰
کاش برای همه ی قسمت ها همینجوری باشی🥺
کاش… 🙂
در جواب اینایی هم که میگن *ننه آشوب گفته که دغل کار بهتر از فراموش کاره و منظورش با سیاوشه*
شما اگه قشنگ فیلمو دیده باشی متوجه میشی که قبل از اون جیران به سیاوش گفت دغل کار
منظور جیران از دغل کار
و بعدش ننه آشوب سر میرسه و میگه که دغل کار بهتر از فراموش کاره
منظورش از فراموش کار جیران نه سیاوش
لطفا اگه از فیلم چیزی متوجه نمیشید فیلم نبینید این طوری راحت ترین
در مورد اونایی که میگن سارا و سیاوش اصلا تو فیلم نباشن
من واقعا نمیدونم شما چه مشکلی با سارا و سیاوش دارید اونام بخشی از فیلمن حتی اگه خیالی باشن…
اگه میخایید همش بر اساس واقعیت باشه برید تاریخ رو بخونید
کل عاشقانه های سارا و سیاوش از عاشقانه های جیران و ناصر کمتره
نمیخوام به زوجتون توهین کنم ولی یکم فکر کنید
ادمین به نظرت امشب ساعت چند تیزر میرسه؟
ترخدا جواب بده🙏
پرسیدیم. منتظریم جواب بدند!
تیزر میشه بگید تقریبا چه ساعتی میاد؟
فیلیمو پس کی میخای تیزر بدی لابد ۴ صبح عه تازگیا بد شدی جوابم نمیدی
پوستر رو چه ساعتی منتشر میکنین
نه و نیم صبح ایشالا
ادمین تو گفتی امروز پوستر رو میزاری بزار دیگه
سلام
فردا. از اول قرارمون یک روز قبل از هر قسمته. مثل آکتور. فردا منتشر میشه، امروز پوسترش در فیلیموشات هست.
سلام وقت به خیر و خسته نباشید به عوامل زحمت کش فیلیمو
بارها توی قسمت های مختلف و از جمله این قسمت دیدم که جیران یاد سیاوش میفته و دلتنگش میشه من کاری ندارم که این درسته یا نه با وجود عشق زیبای شاه به جیران
فقط سوال شخصی خودمه که واقعا جیران شاه دوست داره ؟
توی کامنتا خیلی ها گفتن که این عشق واقعیه ولی خب به نظرم حتی توی قسمت ۱۵ دلیل اصلی که برگشت به حرمسرا و دست رد زد به سیاوش عشقش به شاه نبوده بیشتر برای اینکه طمع داشت
نمیدونم ولی از اول سریال تا الانی که قسمت ۴۴ هستیم و سریال محبوبمون داره تموم میشه این ابهام وجود داره ممنون میشم جوابمو بدین
ننه آشوب یک ساحره بود ولی یک بار یک حرف خیلی خیلی قشنگ زود دغل کار بهتر از فراموش کار هست به نظرمن هم کسی که اول ازهمه به جیران خیانت کرد سیاوش وسریال سیاوش رو به عنوان یک مرد فراموش کار و نمک نشناس معرفی کرد درسته جیران و سیاوش دیگه هیچ رابطه ی عاشقانه ای ندارند ولی سیاوش یک روزی یک پسر برای خانواده جیران بوده ومیتونست به خانواده ای که بهش کمک کرده بودن وبزرگش کرده بودند حداقل سر بزنه وبابت نجات خودش توسط جیران آن هم ۲ دفعه عین یک برادر ازش تشکر کنه
سلام…
چی بگم از این حرفتون…
حالا این داغ دل بس است برا ما فیلیمو جان😒
خلاصه جوری سیاوش رو بزرگ کردین که انگار خوده رستمه
فهمیدیم بابا مثبت ترین بازیگر سریال ایشونن
اول هاش سرکش و انتقامجو بعداً شد معلم (ایمان)
حالا فتحی هی بخواد بزرگش کنه بکنه تو چشم ما😂
خیلی از دوستان به جیران خرده گرفتن که چرا هنوز جیران اون فرفره رو داره و یاد سیاوش میکنه با وجود غع ایتکه الان همسر شخص دیگه ای هست و فرزند هم داره
به نظر من این دروغ که هر کسی تو زندگیش ی عشق قدیمی داشته و به هر علتی به عشقق نرسیده
و بعد سالها یاد اون زمان و عشقش نیفته
اگه کسی غیر این میگه به نظر یا عشقی نداشته
یا به عشقق رسیده که درد نرسیدن رو نچشیده
خیلی از دوستان به جیران خرده گرفتن که چرا هنوز جیران اون فرفره رو داره و یاد سیاوش میکنه با وجود ایتکه الان همسر شخص دیگه ای هست و فرزند هم داره
به نظر من این دروغ که هر کسی تو زندگیش ی عشق قدیمی داشته و به هر علتی به عشقق نرسیده
و بعد سالها یاد اون زمان و عشقش نیفته
اگه کسی غیر این میگه به نظر یا عشقی نداشته
یا به عشقق رسیده که درد نرسیدن رو نچشیده