شاید به نظر اینطور برسد که موسیقی پیکی بلایندرز صدای خشونت است، صدای لایه عصیانگر شهر. شاید هم حق با شما باشد. اما وقتی پک زدنهای توماس شلبی را به سیگار ببینید و چشمانی که در پی جاهطلبی از آنها آتش میتراود، احتمالا احساس میکنید این نوای خشن راک-متال، صدایی مشابه صداهای نخراشیده ذهن پریشان تامی دارد. موسیقی راک انگار صدای قانون شکنی است، صدای ذهنهای پریشانی که فریادهای نکشیده دارند. توماس، آرتور، جانی، عمه پالی و… از این دست آدمها هستند. آدمهایی که زندگیشان به مرگ دیگری، پیروزیشان به نابودی دیگری بند شده است.
فضاسازی در پیکی بلایندرز در همراهی کامل با داستان پیش میرود. موسیقی در فضای کوکائین و سیگار چه صدایی میتواند داشته باشد؟ صدای عالم هپروت. اما نه عالم هپروتی که در آن فرشتگان حضوری فعال دارند و بال گشوده به دنیای شما رنگ میدهند. بلکه عالمی که در آن قهرمانان گوی سبقت را در قساوت از هم میربایند. دود میکنند و آدم میکشند. حتی برای لحظهای، خون از آنها دور نیست. موسیقی صدایی است که این خون ریختنهای پیاپی را برای شما تعریف کرده و به درک آسانتر آن کمک میکند. موسیقی میآید تا با صدای گیتار برقیاش برایتان روزهای سیاه انگلستان قرن نوزدهم را تفهیم کند. تا همراه با موسیقی هوی متال یادتان بیاید که خانواده شلبی برای گذران هر روزهشان از جهنم به چه آواهایی گوش میکنند.
شاید شما هم اگر جای توماس شلبی جذاب داستان بودید، دلتان میخواست وقتی گریس را میدیدید، لحظاتی که با او داشتید، ازدواجی که در آستانه سر و شکل یافتن بود و عشقی که در هر لحظه جریان داشت، موسیقی صدایی ملایم و آهنگین داشته باشد. صدایی که شما را با خود از جهان قرمز و سیاه بیرمنگام بیرون ببرد تا دمی بیاسایید. اما موسیقی برای خانواده شلبی اینطور کار نمی کند. موسیقی صدایش صدای توفان است. آنچنان که در ترانه تیتراژ با عنوان «دست راست قرمز» میآید:
در توفانی سهمگین
مردی بلندقد و خوش پوش فرا میرسد
با کتی مشکی رنگ و به گرد و خاک آلوده
با دست راست قرمز
این ترانه را گروه نیک کیو و بد سیز (Nick Cave and the Bad Seeds) ساخته است؛ گروه راک آلترناتیو استرالیایی که البته برای پیکی بلایندرز ساخته نشده بود اما شباهت فضای آن به فضای گانگستری پیکی بلایندرز باعث شد تا سازندگان سریال سراغ آنها بروند. هرچند پیش از این در «ابله و ابلهتر» و «جیغ» هم از آن استفاده شده بود اما انگار تازه به آمدنش روی تیتراژ پیکی بلایندرز بود که مهر ماندگاریاش روی پیشانی خورد. نام ترانه «دست راست قرمز» به دستی که شلیک کرده و خونی که توسط او ریخته است اشاره دارد. سازندگان سریال در این ترانه دنبال صدایی بودند که علاوه بر القای فضای کلی سریال و آن خشم دویده در رگهای شخصیتها، صدایی پسزننده نداشته باشد.
همه چیز درباره پایان سریال پیکی بلایندرز
قرار است تیتراژ رسالتش را انجام بدهد و مخاطبان را پای مانتیور بکشاند. «دست راست قرمز» این کار را به خوبی انجام داده است و با ضربهای اولیهای که دارد، باعث شده است تا در طول ۶ فصل همچنان شنیدنی و جذاب باشد. «دست راست قرمز» ترانهای دارد که شباهتی به آثار دیگر گروههای راک ندارد. از مرگ گرفته تا خشونت، از مذهب گرفته تا عشق. «دست راست قرمز» صدای اینهاست و بیهوده نیست که با این گستردگی معنایی، خشونتش قابل تحمل است. البته حتما باید اشاره کرد که مضامین ترانه تیتراژ از کجا آمده. آنهایی که «بهشت گمشده» میلتون را خواندهاند میدانند که این داستان، روایتی است مسیحایی از هبوط انسان و وسوسه آدم و حوا از سوی فرشته رانده شده از درگاه الهی که توسط جان میلتون، شاعر انگلیسی سده ۱۷ میلادی سروده شده است. پیکی بلایندرز خودش را به داستانهای کهن گره زده و قصهاش را با متن عهد جدید تفسیر کرده است. به «بهشت گمشده» اضافه کنید کمدی الهی دانته را. انگار در بخشهایی شما در پیکی بلایندرز، دوزخ دانته را با آن عظمت ویرانگرش میبینید که شخصیتهایش را هم گرفتار شعلههای آتش کرده است.
در فصل ششم اما موسیقی پیکی بلایندرز را گروه اسطورهای رادیوهد با صدای تام یورک کار کرده است. تهیهکننده و کارگردان فیلم اصرار داشتند که از موسیقی مدرن و از موسیقی راک در پیکی بلایندرز بهره ببرند تا صدای آشوب و بیقانونی را هرچه تمامتر بتوانند به نمایش بگذارند. نکته جالب اینجا بود که استیون نایت کارگردان این معجون بیقانونی و خون، اصرار بر استفاده راک اند رول داشت و از همان ابتدا روی این نکته صحه گذاشته بود که میخواهد موسیقی این سریال همچون یکی از شخصیتهای اصلی قصه، ایفای نقش کند.
ای کاش خود موسیقی رو هم بزارید
سلام
روی بنر زیر مطلب کلیک کنید. میره در صفحه پخش موسیقی سریال.