فیلم پولاریس ساخته سودابه مرادیان که در سال ۱۳۹۴ در شهر سیاتل آمریکا ساخته و فیلمبرداری شد، با تکیه بر مضمون و درونمایه به روزش و دیالوگهایی که عمدتا به زبان انگلیسی نوشته شده و مسیر روایی فیلم را با این زبان مرجع پیش میبرد، میتوانست سکوی پرتاب مناسبی برای بهرام رادان باشد که همپای با دیگر همنسلانش همچون پیمان معادی و گلشیفته فراهانی، بتواند از دایره بسته سینمای ایران، راهی به سوی بازارهای جهانی برای خود باز کند و در ادامه موفقیتهای داخلیاش، گوشه چشمی نیز به سینمای بینالملل داشته باشد. در این مسیر، تولید فیلمی که به تمامی در آمریکا (بعنوان کشوری که با سیستم فیلمسازی هالیوودی و مستقلاش، بسیاری از علاقمندان را تحت تاثیر قرار داده است) فیلمبرداری و ساخته شده و با اتکا به درونمایه ضد جنگش میتوانست جوایز بسیاری از جشنوارههای ریز و درشت بینالمللی را هم ازآن خود کند، بهترین انتخابی بود که امکان معرفی این ستاره سینمای ایران را به فیلمسازان جهانی فراهم میآورد.
فیلم پولاریس اما در سایه بودجه کم تولیدی (در خبرها آمده بود که فیلم تنها در طی ۱۴ جلسه فیلمبرداری به اتمام رسیده است) که امکان رایزنی با کمپانیهای پخش معتبر را ناممکن میکرد، نتوانست آن انتظار آرمانی سوپراستار سینمای ما را برآورده سازد و همچون فیلمی مستقل که میکوشد دغدغههایی انسانی و جهان شمول را بازتاب دهد، در کارنامه او و کارگردانش جا خوش کرد.
اولین ساخته بلند سینمایی سودابه مرادیان که در کارنامهاش سابقه کارگردانی بیش از ۷۰ فیلم مستند در داخل و خارج از کشور دیده میشود، ویژگیهای جالب توجهی دارد که تماشای آن را برای مخاطب ایرانی کنجکاویبرانگیز جلوه میدهد. جدای از حضور بهرام رادان بعنوان بازیگر (که مدت زمان عمده فیلم را به زبان انگلیسی صحبت میکند)، همکاری با نغمه ثمینی بعنوان یکی از محبوبترین نویسندگان سالهای اخیر که با سریال شهرزاد توانست نام خود را در میان عامه مردم نیز تثبیت نماید، مجموعه قابل اعتنایی بوجود آورده که هر علاقمندی را برای تماشای ثمره این همکاری مشتاق میکند.
معمولا فیلمسازانی که از دنیای سینمای مستند پا به سینمای داستانگو میگذارند، همواره به شکل انکارناپذیری میکوشند مصائب و مشکلات بازتاب داده شده در آثار مستند را در فیلمهای سینمایی خود نیز پیگیری نموده و با اتکا به موقعیت و داستان مورد نظر، روایت دیگری از دغدغههای رئالیستی خود را بروز دهند. سودابه مرادیان که پیش از این با آثار مستند خود بر مفاهیمی چون جنگ و تاثیرپذیری انسانها از این حادثه تلخ تاکید کرده بود، در اینجا هم با استفاده از روایت مبتنی بر خردهپیرنگهایی که در طی فیلم، قرار است مخاطب را با مصائب مفاهیمی چون: مهاجرت، جنگ و تاثیرات منفی و مخربش بر سرنوشت و روان انسانها و رابطههای سرد و بیسرانجامی که پایان شاد و امیدوارکنندهای پیش روی مخاطب قرار نمیدهند آشنا کرده و نسبت به تاریکی سرنوشت انسانها (عمده فیلم در تاریکی و سرمای شب میگذرد) هشدار دهد.
مصاحبه با سودابه مرادیان کارگردان فیلم پولاریس
این رابطههای سرد که امکان شاد زیستن در کنار دیگری را ناممکن ساخته است از همان نماهای ابتدایی فیلم و جایی که دانیل علیرغم شور و اشتیاق همسرش، ازهمراهی با او و رفتن به سفر تفریحی خودداری کرده و تنهایی و در خانه ماندنش را به هیجان یک سفر دسته جمعی ترجیح میدهد برای تماشاگر هویدا شده و با پیشرفت فیلم ابعاد پیچیدهتر و متفاوتتری نیز به خود میگیرد. درگیریهای مالی و اقتصادی یک زوج مهاجر که کیفیت رابطه آنها را دچار چالش جدی کرده است در کنار هول و هراسی که از یک حمله تروریستی و انفجار یک بمب در منطقه محل زندگی آنها بوجود آمده است، کاراکتر اصلی ما را با تروما و آسیبهای روحی روانی متعددی مواجه کرده که خاطره حضورش در میانه جنگ عراق و مواجههاش با پسر بچهای که در میان ویرانه جنگ به دوچرخهسواری کودکانهاش دلبسته است، او را تبدیل به انسانی کرده که آرامش درونیاش را نه میتواند در کنار همسر فعلیاش جستجو کند و نه میتواند با خاطره عشق سالهای گذشتهاش تسکین یابد. مثلث رابطه میان باران، پوریا و دانیل نوعی رابطه از پیش بازنده را ترسیم میکند که ظاهرا تنها راه رهایی از آن فاصله گرفتن از هر نوع رابطه اجتماعی و رجوع به دغدغههای درونی است.
از این منظر فیلم داستان کلاسیک متعارفی با آن اوج و فرودهای مورد انتظار را پیش روی مخاطب قرار نمیدهد. سودابه مرادیان با اتکا به خرده پیرنگهای مختلف و مضامین گوناگونی که در ذهن دارد کوشیده دغدغههای ذهنی خودش را در سایه رابطههای سرد کاراکترهایش بازگو نماید اما شاید پاشنه آشیل فیلم پولاریس همین مضمونهای متعددی باشد که فیلمساز در نظم دهی و انسجام دادن به آنها برای رسیدن به یک روایت یکدست به مشکل خورده است. شخصیتپردازی حداقلی و تمایل فیلمساز به روایت شفاهی رخدادها (که گاه فیلم را به یک تله تئاتر پر گفتوگو مبدل میکند) بدون اینکه بخواهد به درونیات کاراکترهایش نزدیک شود، در کنار روایتهای متعددی که از جنگ، مهاجرت، وضعیت بد اقتصادی، خطر حمله تروریستی، گم شدن کودکی جنگ زده، بیماریهای روانی ناشی از موج انفجار، جاسوسی و دوربین مخفی و… برسر مخاطب آوار میشود، باعث شده که تماشاگر در لحظاتی با احساسی از گیجی و سردرگمی با اثر مواجه شود.
با این همه پولاریس به دلیل نمایش آسیبهای روحی و روانی مهلکی که مصائب اجتماعی میتوانند بر روی زندگی عادی و روزمره هر شخصی بگذارند، آنقدر قابل اعتنا هست که بتواند نظر تعداد زیادی از مخاطبان را به خودش جلب کند.
یعنی پخش این فیلم ها از ممکنه بهمن ماه شروع شه
بعد مجبورن فیلم ها رو پخش کنن چون اکران عمومی شان تموم میشه و فقط مجبورن تو پلتفرم ها نمایش بدن
مثلا دینامیت ۲۴ اسفند ۱۴۰۰ اکران عمومی اش تموم شد و شما اعلام کردین از ۲۸ اسفند در اکران آنلاین
سلام فیلیمو ی عزیز
میشه لطفا جواب این سؤال ام رو بدین!
الان از سوی سازمان سینمایی اعلام کردن سگ بند انفرادی علفزار چند میگیری گریه کنی ۲ و تی تی از چهارشنبه این هفته اکران عمومی شان به رسمی و قطعی تمام میشن و ممکنه این ۵ تا فیلم از هفته آینده در پلتفرم اکران شن؟
سلام
طبق قانون، باید ۴ تا ۸ هفته از اکران سینمایی بگذره تا اجازه بدند که اکران آنلاین بشه.
ما امیدواریم تهیهکنندههای محترم تصمیم به اکران آنلاین داشته باشند، استقبال میکنیم.