یادداشتی درباره فیلم پرستار خوب به کارگردانی توبیاس لیندهولم

هراس از عشق، هراس از تنهایی

در میان آثار تولیدی پرتعداد کمپانی بزرگ نتفلیکس، شاید هیچ خبری در این سال‌ها به اندازه راه اندازی پروژه حساسیت برانگیز فیلم پرستار خوب برای علاقه‌مندان سینما جذاب و کنجکاوی برانگیز نبوده است. نگاهی به لیست عوامل تولید این فیلم که قرار است داستان ملتهب و جنجالی چارلز گرابر (از کتابی به همین نام) را تبدیل به اثری تماشایی برای مخاطبان فیلم و سینما نمایند، هرعلاقمندی برای دیدن آن مشتاق می‌کند.

از حضور دارن آرنوفسکی بعنوان تهیه کننده (علاقمندان او را با کارگردانی فیلم مهم و تاثیرگذار مرثیه‌ای برای یک رویا می‌شناسند) و توبیانس لیندهولم بعنوان کارگردان (او را پیشتر به سبب همکاری درخشانش با توماس وینتربرگ و نوشتن فیلمنامه‌هایی چون شکار و یک دور دیگر می‌شناسیم) گرفته تا بازیگران مطرحی که هر کدام یک مجسمه اسکار را در خانه خود دارند (جسیکا چستن برای فیلم چشمان تامی‌فی و ادی ردمن برای فیلم تئوری همه‌چیز اسکار بهترین بازیگر را دریافت کردند) همه و همه نوید یک همکاری لذتبخش را می‌داد که خروجی‌اش قرار است یکی از به یادماندنی‌ترین آثار تاریخ نتفلیکس باشد.

اگر شما هم مثل من قبل از تماشای فیلم پرستار خوب کنجکاوی خاصی نسبت به حال وهوا و خلاصه داستان آن ندارید و می‌خواهید با سپردن خودتان به لحظه لحظه هر اثر، با آن همراه شوید، پرستار خوب در ابتدا شبیه به یک فیلم خانوادگی از جنس آثار خوب اصغر فرهادی جلوه می‌کند که قرار است درگیری‌ها و مصیبت‌های کاری و خانوادگی یک پرستار زن را به تصویر بکشد.

جسیکا چستین در فیلم پرستار خوب

امی (با بازی تحسین برانگیز جسیکا چستن) پرستار مهربان وخوش طینت یک بیمارستان است که به همراه ۲ فرزند کوچکش با مشکلات اقتصادی بسیاری دست و پنجه نرم می‌کند. اوضاع زمانی حالت وخیم‌تری به خود می‌گیرد که بیماری قلبی او پیشرفت کرده و به توصیه پزشک باید کارش را رها کرده و به استراحت پرداخته تا برای عمل جراحی حساسی که در پیش دارد آماده شود. اینها همه در حالی است که شرکت بیمه زمانی هزینه‌های او را تقبل می‌کند که در محل کار جدیدش به مدت یک سال سابقه کار داشته باشد، بنابراین او مجبور است ۴ماه باقیمانده را به هر نحوی که شده با شرایط کاری خودش بسازد.

خب با این خلاصه داستان، به نظر می‌رسد همه چیز برای تماشای یک اثر خانوادگی پر پیچ و خم از نمایش تلاش‌های یک زن فداکار برای سرپا نگهداشتن خود و خانواده‌اش مهیا باشد. مخصوصا که کمی بعد پای مردی شبیه به خود زن هم به ماجرا باز شده که ارتباط عاطفی نیم بند میان آن‌ها قرار است تنهایی و زندگی پر از حفره هر ۲ را سروسامان بخشد. اما در میانه راه، فیلم مسیر خودش را عوض کرده و با مرگ یکی از بیماران و شک و شبهه‌هایی که نسبت به کشته شدن او بوجود می‌آید، از چارچوب‌های یک اثر خانوادگی فاصله گرفته و به فیلمی پلیسی جنایی تبدیل می‌شود که دلهره و ترس در کنار پازل‌هایی که باید ما را به شناختی از هویت قاتل برساند، درونمایه اصلی اثر را تشکیل می‌دهد.

گفت‌وگو با جسیکا چستین بازیگر فیلم پرستار خوب

خبر بد برای تماشاگر مشتاق این است که تمام اتفاقات ابتدایی فیلم پرستار خوب و نمایش ایده‌هایی چون فقر اقتصادی، بیماری قلبی و نگرانی از سرنوشت فرزندان، بدون اینکه هیچ تاثیری در ادامه روند داستان و یا پیچش‌های دراماتیک آن داشته باشند، همچون اشیایی زائد و بی‌مصرف دور ریخته شده و بلااستفاده باقی می‌مانند. (شاید تنها کارکردشان در خروجی نهایی، رساندن فیلم به مدت زمان مورد نظر فیلمساز بوده است) ناامیدکننده‌ترین قسمت فیلم شاید همان فصل انتهایی آن باشد که برای رتق و فتق امور و سروسامان دادن به سوالات ذهنی مخاطب، بوسیله کپشن و میان‌نویس، سرنوشت کاراکترها و سرانجام بیماری قلبی امی را توضیح داده و از خود و نمایشی که ترتیب داده رفع تکلیف می‌کند.

جسیکا چستین در فیلم پرستار خوب

فیلم پرستار خوب اما در نیمه دوم خود و جایی که پای پلیس به میان می‌آید با اتکا به فیلمنامه‌ای که اطلاعات را به شکل قطره‌چکانی به مخاطب ارائه می‌کند، کارکردی موفقیت‌آمیز دارد. روند شکل گیری شک و ظن پلیس به کاراکتر چارلز (با بازی ادی ردمن) که با ناباوری و مقاومت امی و سنگ اندازی‌های مدیران بیمارستان برای حفظ آبرو و اعتبارشان همراه می‌شود، تماشاگر را همواره در برزخی از شک و یقین نگه می‌دارد. چهره بی‌آزار چارلز در کنار مهربانی و صمیمیتی که او را همواره همدل و همراه امی نشان می‌دهد، نشانه‌های مثبتی از او به مخاطب ارائه می‌دهد که با پیشرفت فیلم و در کنار ریتم ملایمی که فیلمساز برای روایتگری انتخاب کرده است، آرام آرام رنگ می‌بازد.

اینحا است که صمیمیت ابتدایی شکل گرفته که خبر از پیدا شدن همراهی مطمئن برای پر کردن پازل خالی خانواده به امی می‌داد، جای خودش را به ترس و وحشتی انکارناپذیر می‌دهد که بیش از هر چیز می‌تواند کانون خانوادگی امی را تحت تاثیر قرار دهد. این ترس و وحشت را به راحتی می‌توان در بازی چشم‌ها و صورت جسیکا چستن در آن فصل درخشان حضور چارلز در خانه او و همبازی شدن با فرزندانش دریافت کرد. بازی خیره کننده‌ای که به فصل تاثیرگذار بازجویی در دفتر پلیس گره خورده و مجالی هم برای هنرنمایی ادی ردمن فراهم می‌آورد تا سویه‌های پیچیده روانی ذهن چارلز کالن را بیرون بریزد.

به نظر می‌رسد پاشنه آشیل فیلم پرستار خوب همان واقعیت هولناکی باشد که پایه‌های پرستار خوب بر آن نهاده شده است. فیلم با اتکا به اقتباسی که از رویدادی واقعی دارد، کوشیده اثری اتوبیوگرافیک جلوه کند و در این مسیر سینما و روایت دراماتیک در سینما را قربانی کرده است. اینجا است که اتفاقات نیمه ابتدایی فیلم (علیرغم دستمایه و ایده‌های ناب سینمایی‌اش) بدون اینکه ارتباطی به نیمه دوم اثر داشته باشند، تنها وظیفه وفادار ماندن به واقعیتی که اتفاق افتاده است را بر دوش می‌کشند. شاید اگر فیلمساز واقعیت سینمایی را به واقعیت بیرونی ترجیح می‌داد، آنگاه با فیلمی تاثیرگذارتر از اثر پیش رو مواجه بودیم.

دانلود فیلم پرستار خوب از فیلیمو

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم