فیلم «لوس»، فیلمی به کارگردانی ژولیوس اونا و نویسندگی جسی لی است.
فیلم لوس ؛ اثری به کارگردانی ژولیوس اونا
یکی از دبیرستانهای ایالت ویرجینیا به آزمونی دشوار در اقتباس ژولیوس اونا از نمایشنامه جیسی لی (JC Lee) تبدیل شده است. کارگردان بهمنظور تناسب بیشتر با عصر سیاستهای هویتی و پیچوتاب دادن به موضوع آزار افراد دارای عقاید سیاسی ناهنجار، تغییراتی کنجکاو کننده در نمایشنامه اصلی ایجاد کرده است.
لوس (با نقشآفرینی کلوین هریسون جونیور)، پسری که در اریتره متولد شده است، درست به میزان استادان دانشگاه متواضع است، اما با وجود این، او موجب اضطراب و شک و تردید معلم تاریخ آفریقایی-آمریکایی خود یعنی خانم ویلسون (با بازی اکتاویا اسپنسر) میشود؛ کسی که به موضوعی شوم مشکوک است. شکاکیت او باعث میشود، توجهش به موضوعات عجیبوغریب جلب شود.
پس از مواجه شدن با مجموعهای از مشکلات پیچیده شامل مواد منفجره پنهانشده و اتهامات سوء رفتار جنسی، خانم ویلسون با والدین لوس که او را به فرزندخواندگی گرفتهاند (با بازی تیم روث و نائومی واتس) ارتباط برقرار میکند. والدین لوس، مطابق با استانداردهای آزادیخواهانه عمل میکنند؛ کسانی که همانند نقش پدر در فیلم «برو بیرون» (با بازی بردلی ویتفورد) اگر امکانش وجود داشت، برای بار سوم هم به اوباما رأی میدادند.

اینکه نام چهلوچهارمین رئیسجمهور مستقیماً بر نحوه واقعیت بخشیدن به آرزوهای ناشی از جو روحی زمانه در تفکرات لی تأثیر میگذارد، باعث میشود احساس کلی از یک سبک کاری بهعنوان فهرستی از نگرانیهای اجتماعی گذرا و ناراحتکننده بهسختی تغییر کند. اما موضوع دیگری را هم باید برای سادهسازی مطرح کردن ایدههای برانگیزنده بیان کرد؛ با توجه به اینکه بازیگران، بهویژه هریسون و واتس، سخنانی فصیح را بیان میکنند.
این موضوع که آیا لوس بهعنوان یک نماد از پیشرفت اجتماعی با هرگونه انسانیت قابلاعتماد سازگار است یا خیر، با بازی هریسون به طرز حیرتانگیزی تفسیر شده است. او نقش کودکی باهوش را ایفا میکند که میداند چگونه در تمامی زمانها بهترین تقلید را از خود ارائه دهد؛ درحالیکه واتس نقش یک مادر فداکار را ایفا میکند که با زمزمههایی از سندرم خود فریبکارپنداری، دستوپنجه نرم میکند.

هنگامیکه اونا و لی سراغ ژست مجلل جامعهشناسی میروند، وقتی در یکی از صحنههای مقابلهای عجیب که خواری یک شخصیت فرعی را نشان میدهد، لوس تلاش زیادی برای ممانعت میکند، اما هنگامیکه به شخصیتها و پیچیدگیهای آنها عادت میکند، قانع میشود.
منبع: Film Comment