علیه فراموشی

مرجع کامل معرفی و خبرهای سریال جیران

بزم و رزم

در قسمت سی و هفتم سریال جیران شاهد هستیم که شکوه‌السلطنه از خلا حضور جیران و سرمستی‌های تاج‌الدوله استفاده کرده و خلوت شاه را با حضور خودش به نفع مقاصدی که دارد مصادره می‌کند. شکوه که فرزند شاه را باردار است از نوادگان اصیل قاجاری است که سرنوشت فرزندش در آینده حکومت قاجار شبیه به هیچ یک از فرزندان ذکور شاه نیست و برای همین به نظر می‌رسد مسیری که او برای نزدیک شدن به ناصرالدین‌شاه در پیش گرفته است مسیری مطمئن و قابل رشد و پیشرفت است.

نقشه‌های شکوه‌السلطنه در قسمت سی و هفتم سریال جیران

شکوه‌السلطنه پای دختران جوان را به خلوت شاه باز می‌کند تا هم بتواند در خلا نبود امکان همراهی با شاه، همسر تاج‌دارش را خوشحال کند و هم بتواند با این کار شاه را بیش از پیش با خودش همراه کند. حاصل این رفتار و نقشه‌های زنانه شکوه تصمیمی بود که ابتدا قدرت مهدعلیا را زیر سئوال برده و از طرفی نشان از نفوذ بالای شکوه در تصمیم‌های شاه دارد.

سارای گرجی به سیاوش رسید

سارای گرجی با دستور ناصرالدین‌شاه از کاخ اخراج می‌شود تا کفایت خاتون به راحتی بتواند معشوقه سیاوش را به دستش برساند. این قولی بود که کفایت خاتون به سیاوش داد و حالا سیاوش بیش از گذشته مدیون کفایت خاتون  است. هر چند کفایت خاتون هم در این معامله با مهد علیا که منجر به آزادی سارای گرجی شد توانست طعمه خودش را درون کاخ شاه نصب کند و به زودی الیاس را به عنوان خواجه مخصوص مهدعلیا به کاخ می‌فرستد تا بعد از قتل خواجه گلشن بتواند نفوذ کفایت خاتون در دربار ناصری را بیشتر کند. در این میان هم شکوه با این خوش رقصی معامله بزرگی را با کفایت خاتون کرده و آینده خودش و فرزند در راهش را تضمین می‌کند.

عشق گمشده در قسمت سی و هفتم سریال جیران

تنها حلقه مفقوده اما عشقی بود که میان شاه و جیران در جریان بود و گویا این تب تند عاشقی به عرق نشسته و دیگر شاه در میان عشوه‌های زنانه شکوه و اطرافیانش جیران را فراموش کرده و این فراموشی آفت حضور زنانی است که تاب دیدن دلدادگی شاه را نداشتند و معشوقه تجریشی به کنج عزلتی رفته و شاه در میان عیش‌های موقتی و شبانه هر آنچه که تا امروز بر او و جیران رفته را فراموش می‌کند.

الماس ۵ قیراطی و مکر شازده بصیر

در قسمت سی و هفتم سریال جیران شازده بصیر پس از مدت‌ها تلاش برای نزدیک شدن به اندرونی شاه و به دست آوردن اعتماد مهد علیا بالاخره توانست معمای الماس ۵ قیراطی را حل کرده و راه را برای رسیدن به اهداف بزرگتر هموار کند. شازده بصیر با استفاده از رازی که نقره برایش تعریف کرده کاری می‌کند تا مهد علیا یادگاری محمدشاه قاجار را دوباره از نزدیک ببیند و هیچ چیزی برای مهد علیا مهم‌تر از این نبود که او بتواند با پیدا کردن یادگار محمدشاه به خدیجه چهریقی یادآور شود که چه کسی برای شاه مغفور مهم‌تر است. برای همین رفتاری که شازده بصیر انجام داد برای مادر شاه قاجار بسیار با اهمیت است و از همین منظر باید منتظر نفوذ بیشتر شازده‌ای باشیم که تا پیش از این در وضعیت بدی زندگی می‌کرد و حالا فرصت آن را پیدا کرده تا ره ۱۰۰ ساله را یک شبه طی کند.