یادداشتی درباره فیلم انیمیشن لوپتو به کارگردانی عباس عسگری

تغذیه‌ای کودکانه با چاشنی شعار

در فیلم انیمیشن لوپتو صحنه مهم و تعیین‌کننده‌ای وجود دارد که طراحی و اجرای آن قرار است جهت‌گیری فیلمساز و محتوای مورد نظری که سازندگان این انیمیشن بلند و پرهزینه را وادار به تولید آن کرده است، نمایان کند: آقای کمالی که یکی از پرفروش‌ترین کارگاه‌های تولید اسباب‌بازی‌های کودکانه را در محل یک آسایشگاه روانی و با کمک تک تک بیماران آنجا راه اندازی کرده است، برای انتخاب محصول بعدی خودش برای عرضه به بازار، پیشنهادهای دو تن از اعضای کارگاه خودش را به همراه پسر کوچکش به قضاوت می‌نشیند.

یکی از آن‌ها یک اسباب بازی کابوی اسب سوار تولید کرده (به نشانه‌ای از فرهنگ آمریکایی و رویکرد کودکان امروزی به قهرمان‌های غربی) که جست‌و‌خیز کنان تیرهایی شلیک می‌کند و به این سو و آن‌سو می‌رود. چهره پسر کوچک آقای کمالی که نشانی از بهت و وحشت را با خود به همراه دارد، خبر از اسباب بازی خطرناکی می‌دهد که برای تولید و ارائه به بازار مناسب به نظر نمی‌رسد؛ اما نفر بعدی یک قوری ساده طراحی کرده که به ناگهان دو پا در آورده و از این طرف به آن طرف می‌رود.

چشمان شگفت‌زده پسر آقای کمالی که با دیدن این اسباب بازی ساده غرق در شادی نشان داده می‌شود، دقیقا همان چیزی است که سازندگان انیمیشن لوپتو به دنبال آن بوده‌اند. انتخاب یک قوری متحرک برای تولید انبوه و پس زدن اسباب بازی پر از خشونتی که نمادی از تاثیرگذاری دیگر کشورها بر تخیل کودکان است، همه آن دیدگاهی است که حوزه‌هنری سازمان تبلیغات اسلامی را بعنوان تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار، برای مشارکت در چنین پروژه‌ای ترغیب کرده است.

انیمیشن لوپتو

بدیهی است اشاعه دیدگاهی که تولید محصولاتی را با اتکا به فرهنگ خودمان تبلیغ کند، نکته مثبت و قابل اعتنایی به نظر می‌رسد؛ اما نکته مهمتر این است که با حذف محصول وارداتی از دیگر کشورها، چه چیز مطلوب و مفیدی جایگزین آن خواهیم کرد که بتواند برای مخاطب کودکی که تخیل و ماجراجویی را مهم‌ترین عامل جذابیت می‌داند، حرفی برای گفتن داشته باشیم.

برای یک فیلم انیمیشن که امکان به تصویر کشیدن، تخیل و ارائه هر نوع موجود و یا محصولی وجود دارد (یادمان باشد یکی از بزرگترین برگ‌های برنده هر انیمیشن جدیدی، خلق کاراکترهای تازه و غیر معمول است که از طریق آن بتواند تخیل و بازی‌های ذهنی کودکان را تحت تاثیر قرار دهد) تمام استعداد و نبوغ سازندگان لوپتو در ارائه یک اسباب‌بازی بومی و مبتنی بر فرهنگ ایرانی در یک قوری ساده خلاصه شده که قرار است با پاهایی که برای راه رفتن دارد، کودکان امروزه را تحت تاثیر خودش قرار دهد.

بهترین انیمیشن های دوبله فارسی جهان تا ۲۰۲۲

اینجاست که به نظر می‌رسد اهداف مورد نظر سرمایه‌گذاران فیلم، جلوه‌های موفقیت‌آمیز چندانی در خود اثر پیدا نکرده و در نهایت این شعارهای اخلاقی فیلم در رابطه با امیدواری و نترسیدن از شکست است که لبخند رضایت را بر لبان صاحبان اثر پدیدار می‌سازد. فیلم علیرغم زمینه مستعدی که برای خلق کاراکترهای جذاب (چه در میان اسباب بازی‌ها و چه در میان شخصیت‌های آسایشگاه روانی) در خود دارد، اما با نگاه کلیشه‌ای و فیلمنامه کم افت و خیزش، تمام سرمایه‌ای را که در اختیار داشته به هدر می‌دهد.

فیلمنامه نویسان انیمیشن لوپتو (در تیتراژ نام ۳ نفر بعنوان فیلمنامه‌نویس ذکر شده است) نه توانایی خلق کاراکترهای به یادماندنی را در اثر داشته‌اند و نه اینکه موفق به طراحی یک بدمن تاثیرگذار شده‌اند که بتواند به نحو درگیرکننده‌ای مانعی برای موفقیت‌های شخصیت اصلی (کدام شخصیت اصلی؟!) باشد. حضور شخصیت فرشته هم غیر از اینکه کمکی به بیان شعارهای مورد نظر فیلمساز نماید، هیچ تاثیری در روند پیشبرد درام (از طریق دلداری دادن و ابراز امیدواری کردن) ندارد.

انیمیشن لوپتو

بحران طراحی شده در فیلم نیز بدون اینکه بتواند تماشاگر را از لحاظ احساسی درگیر نماید، به سرعت به وقوع پیوسته و بدون هیچ تعلیق و کشمکشی به پایان می‌رسد. حل بحران نیز نه در اثر هوشمندی پسر آقای کمالی که بر اثر اتفاقات ناگهانی و تصادفات شبه فیلمفارسی (نگاه کنید به حضور ناگهانی کاراکتر خرابکار با گوشی موبایل در میان گفت‌وگوی ۲ عضو آسایشگاه و ظاهر شدن دوباره‌اش در دفتر رئیس صنف اسباب بازی فروشی‌ها)

به نظر می‌رسد انیمیشن لوپتو در غیبت عناصری چون تخیل کودکانه، داستان‌پردازی هیجان‌انگیز و خلق شخصیت‌های جذابی که بتواند گروه سنی مورد نظر انیمیشن لوپتو را تحت تاثیر قرار دهد، این شعارهایی درباره جلوگیری از ورود اجناس خارجی و امیدواری به تولیدات داخل و بی‌اعتنایی به ترس از شکست است که دست اندرکاران تولید چنین اثری را از خودشان راضی و خشنود نگه داشته است.

انیمیشن لوپتو در خلق دنیای جذاب کودکانه حتی از آثار سینمایی دهه ۶۰ و ۷۰ خودمان نیز عقب‌تر می‌ایستد. یادآوری دوباره دنیای کودکانه‌ای که آثاری چون «دزد عروسکها» و «سفر جادویی» به تماشاگرانشان ارائه می‌کردند، مهارتی در ارتباط با خلق دنیای پر از تخیل کودکان را به ما گوشزد می‌کند که فیلمسازان ما حتی با اتکا به امکاناتی که انیمیشن برای آن‌ها بوجود می‌آورند هم از تولید آن ناتوان بوده‌اند. متاسفانه لوپتو برعکس ادعای کارگردانش، اگر چه در زمینه تکنیک، پیشرفت قابل توجهی را در تولید انیمیشن به ما نشان می‌دهد اما در ارائه یک داستان خلاق با شخصیت‌های جذاب ناتوان به نظر می‌رسد.

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

25 نظر
  1. امیر می‌نویسد

    سلام
    کل نقد یه ویژگی مثبت از انیمیشن نگفته بود!
    نویسنده با تیرباری از واژگان قلمبه سلمبه سر و ته انیمیشن رو بسته بود به رگبار. طوریکه هر کسی که اون رو ندیده بود، تصور می کرد الان با یه انیمیشن درب و داغون و مملو از ایرادات ساختاری و کلیشه های متعدد و … مواجه میشه.

    درسته فیلم ایراداتی داشت از جمله اون قوری که میتونست خلاقانه تر و جذاب تر باشه یا مثلا فیلم شروعی بزرگسالانه داشت، منتهی این دلیلی بر این نیست که از ویژگی های مثبت فیلم که بنظر بنده بیشتر از ایراداتش بودن، چشم پوشی کنیم.

    از جمله اون ویژگی ها:
    نوآوری در ایده پردازی و پرداختن به قشری از جامعه که کمتر کسی بهشون اهمیت میده.

    طراحی خاص و ویژه خود فیلم (و برگرفته از معماری و فرهنگ و رنگبندی ایرانی) که هم برای مخاطب داخلی آشنا و صمیمیه و هم برای مخاطب خارجی تصوری زیبا از کشورمون ایجاد می کنه.

    دوبله زیبا (البته بی ایراد نیست اما بنظرم خیلی خوب کار شده)

    سیر داستانی انیمیشن و پستی بلندی هاش بنظرم منطقی بود و روابط معلول و علت بجز یکی دو مورد بی ایراد بود (یا لااقل من مشاهده نکردم)

    آموزش مفاهیمی چون امید و در سختی ها و شادی ها کنار هم بودن. (یه ویژگی مثبت هم که شاید به این راحتی دیده نشه این بود که فریدون با این که طرحش مهر تائید رو نگرفت، اما به شهاب حسودی نکرد و بی خیال و شاد کنار هم جشن گرفتن XD )

    شخصیت پردازی انیمیشن نسبت به سایر آثار یه ویژگی متفاوت داشت و اون وجود چند تا پارادوکس جالب تو شخصیت پردازی بود. مثلا شخصیت ها به ظاهر بزرگسال بودن اما به خاطر شرایطشون روحیاتی کاملا شاد و کودکانه داشتن. یا مثلا همه به ظاهر شکل و قیافه و لباس یکسانی داشتن اما هر کدوم شخصیت و علایقی متفاوت مثل ساز زدن، آشپزی، نقاشی و … داشتن (برای درک بهتر موضوع سکانس لالایی گذاشتن و خوابیدن افراد داخل خوابگاه رو یبار دیگه ببینید!)

    این ویژگی های مثبتی بود که فعلا به ذهنم رسید. خدایی دور از انصافه که فقط یه انیمیشن رو بکوبونیم و خوبی هاش رو نبینیم.

    با تشکر!

  2. امین می‌نویسد

    شعارهایی درباره جلوگیری از ورود اجناس خارجی و امیدواری به تولیدات داخل و بی‌اعتنایی به ترس از شکست است که دست اندرکاران تولید چنین اثری را از خودشان راضی و خشنود نگه داشته است
    اشاعه دیدگاهی که تولید محصولاتی را با اتکا به فرهنگ خودمان تبلیغ کند
    شعارهای اخلاقی فیلم در رابطه با امیدواری و نترسیدن از شکست است که لبخند رضایت را بر لبان صاحبان اثر پدیدار می‌سازد
    تبلیغات اسلامی
    اینها گزاره هایی هستند که فیلیمو رو وادار کرده تا عصبانیت خودش رو در قالب نقدی به این شکل بریزه بیرون

    1. فیلیمو‌شات می‌نویسد

      این مطلب، نویسنده مشخصی داره و سلیقه و نقد نویسنده، ارتباط مستقیمی با فیلیمو نداره و طبیعتا نظر فیلیمو نیست.

  3. هانیه می‌نویسد

    لوپتو یه پیشرفت جدی توی انیمیشن های ایرانیه. گرچه نقدهایی بهش وارده ولی نقد کردن با کوبیدن اثری که سرمایه گذار های مخالف عقیدتون داره خیلی متفاوته‌…

  4. لاله می‌نویسد

    مثل بیشتر فیلمای ایرانی اول یه غم بزرگ تو دل بیننده میذاره اونم مرگ مادر علی بخاطر مریضی نمیدونم چی میشد اگه یه خونواده کامل و شاد رو کنار هم نمایش بدن بعدشم فضای بزرگسال که وسط بیمارای روان پریش هست و اصلا فضا بچه گانه نیست من که واقعا پشیمون شدم بچم رو بردم فیلم ایرانی ببینه اونم با این محدودیت داستاناشون که حتی انگار قدرت تخیل نویسنده هم توی قوطیه

  5. علی مسعودی می‌نویسد

    بخشی از انتقادات مثل کمرنگ بودن خیال پردازی کودکانه رو قبول دارم اما آنقدر نکات مثبت در این فیلم هست که این کمبود را پوشش میده
    ۱- فیلمنامه خوشبختانه برخلاف دیگر انیمیشنهای مطرح کشور مثل فیلشاه، پسر دلفینی و آخرین داستان دچار به هم ریختگی و سر هم سازی مشتی خرده داستان نیست و یکپارچه و منسجمه که واقعا خدا قوت داره دمتون گرم
    ۲-مسایلی مثل تکیه به تولیدات داخلی که منتقد محترم اونها رو «جهت گیری سازندگان» و «شعار » عنوان کردند یکی از مشکلات جدی کشور هستند و عقل حکم می‌کنه برای برطرف کردن اونها فرهنگ سازی انجام بشه. ایالات متحده به تنهایی یک چهارم کل تولیدات جهان رو داره و شده ابر قدرت و در فیلمهاش به شدت تبلیغ می‌کنه
    ۳-از نظر تکنیکی ، کارگردانی و تصویرسازی کار یک سر و گردن نسبت به کارهای قبلی بالاتره این یعنی رشد. ای والله امیدوارمون کردید
    ۴-داستان از قاب خشک مذهبی بیرون اومده و کودک رو با زبان کودک با خودش همراه کرده و موفق بوده.
    ۵-گگ و طنزپردازی این کار عالی بود اتفاقات خنده دار فیلم واقعا خنده داشتن که فراتر از انتظار من بود دمتون گرم گگ نویس‌ها.
    اما معایبی هم هست که منتقد محترم هم مطرح کردن مثل قهرمان سازی ضعیف، کاراکترهایی که حضور داشتن اما نتونستن رسالتشون رو انجام بدن مثل خواهر آقای کمالی، شخصیت منفی ضعیف
    در کل به خاطر فیلمنامه منسجم این فیلم حتما بهترین انیمیشن حال حاضر مونه
    راستی کرمانی ها گل کاشتی با قوت ادامه بدید…

  6. . می‌نویسد

    این انیمیشن چند ساعت هست

  7. جمال می‌نویسد

    منتقد خودش بوده چه باهاش مخالف باشید چه موافق
    وقتی هزینه دولتی انیمیشن میشه
    یعنی از پول همه ما حداقل کاری ساخته بشه که بگیم این یه اشتباه خوب بوده زمینه ساز کارای بعدی
    از جای خصوصی که میست از بیت المال هزینه شده
    وقتی بر نگرده مثث خیلی فیلمای دیگه یعنی در بیراهه انیمیشنیم
    دوستان محصول ایرانی بااین نقدها بهتر میشه
    محصول ایرانی با نوشابه باز کردن و تعریف بی پشتوانه از این هم ضعیفتر میشه
    محصول ایرانی با تعریف و تمجید شما پیشرفت نمی کنه
    با زیرساخت سازی اصولی پیشرفت میکنه وقتی پول انیمیشن از جیب بیت المال نباشه
    این یکیشه
    وقتی سیستم کنکور محور اموزش پرورشه جوان ایرانی وقتی از این خان بدتر از هفت خان رد میشه چقدر انرژی داره که مدام بجنگه؟
    با ادبیات منتقدها بسازید خوشتون نمیاد بهتون برمی خوره اذیت میشید؟
    میتونید نقدش کنید نه اینکه بگید اینو نگو اونو بگو

  8. بهاره کمالی زاده می‌نویسد

    من فقط خواهر کوچیکم رو بردم سینما، واقعا ناراحت شدم که چرا خانوادگی نرفتیم.
    خودم به خاطر حرفه م باید زیاد انیمیشن ببینم. کم انیمیشنی هست که از دستم در رفته باشه، همه رو دنبال میکنم از میراکلس گرفته تا…
    لوپتو زیبا ترین انیمیشن ایرانی ای بود که دیدم، قدم های زیادی رو در مسیر پیشرفت برداشتین، عمیقا خوشحال شدم.
    خدا قوتتون بده، به نظر این منتقدا هم توجه کنید ممکنه از ۱۰۰ نفرشون، یکیشون باسواد باشه و حرفی بزنه که باعث پیشرفت بیشترتون بشه.
    به هر حال حواستون باشه […] بعضیا انرژی تون رو نندازه.
    موفقیت روز افزون.

  9. زهرا می‌نویسد

    فیلم خیلی سریع و یا عجله ساخته شده. ریتم خیلی تندی داره. انقد میخواد سریع همه چیز رو با خوبی و خوشی تموم کنه! نه چالشی، نه کشمکشی نه شخصیت تاثیر گذاری و نه حتی نقش اول مشخصی. فیلمی که از نظر دیدگاه غیر فنی هم خیلی میتونست جذاب تر و تاثیر گذار تر باشه، چون انیمیشن بسیار زیبا و زیرساخت تر و تازه ای داشت که جون میداد برای برپا کردن یک داستان پر محتواتر. ضمنا من هم موافقم که نباید نسبت به ورود اسبب بازی ها و سایر واردات غربی انقد صفر و صد باشیم.

  10. فاطمه می‌نویسد

    من از همون اول احساس کردم نگاه مرد سالارانه در این انیمیشن موج میزنه. فراز و فرود داستان اصلا عمیق نبود. خیلی سطحی و زود گذر بود. و مهم‌تر اینکه بعد از تماشا ادم رو به تفکر وادار نمیکنه.
    تنها نکته مثبتش موزیکال بودن و هیجان موقع رانندگی بود.

  11. محمد می‌نویسد

    قضاوتتون رو دوس نداشتم

  12. محسن رشیدی می‌نویسد

    کمال پورکاوه دیگه کیه؟ از کی منتقد شده؟

  13. پرستو عسگرنجاد می‌نویسد

    وقتی نمی‌تونین عقده‌های ذهنی‌تون رو سر قلم که قداست و ارزش داره، آوار نکنین و الفبای نقدنویسی رو هم بلد نیستین، واقعاً مجبور نیستین بنویسین ها!

  14. ساعی می‌نویسد

    خیلی نقد نامنصفانه ای بود
    واقعا خوش ساخت با کیفیت،جذاب و قشنگ بود
    موضوعش هم عالی بود
    آخرش هم حس خوبی در همه ایجاد کرد
    کاش قبل از همچین نقدهایی یه سر ب سینماها بزنید و حال بچه ها و حتی پدر و مادراشون رو موقع فیلم ببینید

  15. جعفری می‌نویسد

    نقدی بسیار دقیق و عالی، کودک من حتی ۵ دقیقه هم جذب فیلم نشد و سینما رو ترک کردیم, در مقایسه با انیمیشن های جذاب و رنگارنگ و موزیکال دیزنی،پیکسار،دریم ورکز… هیچ جذابیت و مفهومی نداشت
    بسیار بسیار سطح پایین و خسته کننده برای بچه هایی که این روزها طیف گسترده ای از انیمیشن های بین المللی رو میشناسند

  16. سامان می‌نویسد

    نقد اصول مشخصی دارد که متن حاضر از حداقل های آن هم بی بهره است.

    انیمیشن بسیار جذاب و خوش ساختی بود.

    بنظر میرسه چون به حضور پررنگ خدا در حمایت از انسان اشاره کرده به مذاق غرب پرستان خوش نیامده…

  17. ناشناس می‌نویسد

    بطور کلی فضا و جغرافیای انیمیشن سرشار از المان‌های بومی ایرانی است و این سبب می‌شود مخاطب در هرکجای دنیا وقتی «لوپتو» را می‌بیند با تصویر زیبا و رنگارنگی از کشور ایران روبه رو شود.

    این بخشی از نقدر و برسی یکی از سایت های دیگه بود
    در صورتی که شما هیچ اشاره ای به فضا و گرافیک و جغرافیا نکردید
    در صورتیکه در کنار عیب یه محصول باید خوبی هاش هم گفته بشه

    یکم کنار بذاریم نقد بی رحمانه رو
    ما هنوز اول راهیم و این ایرادات میتونه اصلاح بشه
    چرا هی بکوبیم تو سر محصولات خودمون؟

  18. شیوا می‌نویسد

    من با همه ی تعاریف و نقد هایی که از فیلم میشه کار ندارم نمیدونم چرا به ذهن هیچ کس نرسیده فیلمی که اسم کرمانی داره پر از المان های کرمانی هست آخه چرا هیچ جا از لحجه کرمانی حتی توی شعرهاش استفاده نشده نمیشد حتی یکی از شخصیت های آسایشگاه کرمانی باشه ؟و چقدر این جای مانور و شیرین کاری داشت در فیلم
    اگر این فیلم مربوط به یزد یا اصفهان بود باز هم به همین شکل پیش میرفت؟ برای نویسنده و کارگردان فیلم متاسفم واقعا که مردم کرمان رو در این حد قابل ندونستند که از لحجه خودمون استفاده کنن حتی به شکل حداقلش؟

  19. زهرا جوادی می‌نویسد

    فیلمنامه لوپتو شاید به پای انیمیشن های مطرح نرسه اما واقعا یه پیشرفت خوب محسوب میشه.
    از لحاظ کشش و جذابیت هم برای حدود ۲۰ کودکی که نمایش دادیم جذاب بود.
    تحلیلتون خیلی غیر منصفانه بود. کلا انگار میخواستید تو سر استعدادی بزنین که در حال شکوفا شدنه

  20. کاربر می‌نویسد

    یسری افراد چندوقتیه شعار ضد غربگرایی سر دادن و ادعا دارن باید کلا هرنوع فرهنگ و محصول حتی کلمات غربی رو حذف کرد!(نمونش صدا و سیما) درحالی که مردم جهان یک واحد متحد و جدا نشدنی هستن و همین تکنولوژی که الان داریم باهاش نظرمونو بیان میکنیم هم حاصل اتصال به تمدن غربه، شما هر وسیله ای که توسط غرب اختراع شده از زندگیت حذف کن ببین اصلا چیزی باقی میمونه؟ الگو برداری مفید و درست همیشه بوده و هست و با شعار های توخالی هم تغییری نمیکنه

  21. حسنا نادری 💫 می‌نویسد

    من یک دخترم و از نظر من…..
    این کارتون بهترین و زیبا ترین کارتون دنیاست
    من عاشق این کارتون هستم و می دونم هرکی این کارتون رو ببینه حتماً عاشقش میشه

  22. حسنا نادری 💫 می‌نویسد

    من یک دخترم و از نظر من…..
    این کارتون بهترین و زیبا ترین کارتون دنیاست

  23. مختار می‌نویسد

    عاقبتش شبیه فیلشاه یا بقیه انیمیشن های ده سال گذشته میشه. داستان بی سروته، کارکترهای مضحک ، روند داستان کلیشه ای، شخصیت پردازی بشدت ضعیف و…
    این همه اصرار برای ساخت انیمیشن های ضعیف واسه چیه؟ بخدا از شاهنامه و اثار دیگه خودمون بسازین خیلی حماسی تر میشه. یا از قصه های هزار و یک شب و امیرارسلان و پوریای ولی و …
    یا فراخوان بدن واسه کل ایران ، ببینن چقدر ایده و سناریو واسه انیمیشن داریم.

  24. محمد می‌نویسد

    فیلمی من دیدم برای گروهی که تازه کار هستند بسیار عالی بود ولی این تحلیلی که شما زدید خیلی یک طرفه به قاضی رفته اید ومن اصلا تحلیلتون قبول ندارم

fosil