مرگ ملکه رنگ‌وبوی دیگری به سریال بخشید

• یکی از ویژگی‌های فوق‌العاده پرشمار سریال تاج The Crown این است که تمام جنبه‌های تولیدش، از نورپردازی تا صدا و از فیلمبرداری تا بازی‌ها واقعا شگفت‌انگیز هستند. هر دوی شما در پروژه‌های بسیار زیادی کار کرده‌اید. اولین حضور سر صحنه این سریال برای شما چگونه بود؟ از تجربه‌تان در مورد شیوه تولید تاج بگویید.

جاناتان پرایس: خب، به نظرم برای ما (من و ایملدا استنتن) تجربه آسان‌تری بود از این جهت که آدم‌هایی که فصل اول را خلق کردند با تجربه دشوارتری روبه‌رو بودند که در آن زمان هنوز موفقیتش مشخص نبود. ما در فصل پنجم به ترکیب بازیگران «تاج» اضافه شدیم و از کیفیت کار باخبر بودیم و می‌دانستیم که بر ما پیشی دارد. این موضوع شاید برای شما جالب باشد که من در «بازی تاج‌وتخت» هم در فصل پنجم وارد سریال شدم. انگار سریال‌سازان می‌گویند: «ما چه کسی را برای فصل پنجم این سریال نیاز داریم؟ بله، باید جاناتان پرایس را وارد سریال کنیم.» خب، اینجا هم همین اتفاق افتاد. طبیعی است که من هم از پیوستن به گروه سازندگان این سریال‌ها استقبال کردم. دلیل خوب بودن این آثار هم این است که همه به کارشان متعهد هستند. به خاطر دارم که وقتی به ترکیب بازیگران این سریال‌ها، به‌خصوص «بازی تاج‌وتخت»، اضافه شدم، فکر می‌کردم: «آن‌ها دیگر کارشان را کرده‌اند و حالا موفقیت‌های جهانی به شمار می‌روند.» اما ابدا این‌طور نبود و همه با همان سختکوشی روز اول‌شان در روز دویستم کارشان را پیش می‌بردند. این وضعیت در مورد «تاج» هم صادق بود. تعهد فوق‌العاده به انجام بهترین کاری که از عهده شما برمی‌آید، راز موفقیت این سریال‌ها است.

اطلاعات و نقد سریال تاج

ایملدا استنتن: و البته که این تعهد از نگارش فیلمنامه شروع می‌شود. وقتی فیلمنامه درجه یکی دارید همه کارگردانان و طراحان و نیروهای حرفه‌ای و کاربلد می‌خواهند وارد پروژه‌تان شوند. اصلا برای همین بود که همه ما پیشنهاد ساخت فصل پنجم «تاج» را قبول کردیم و به گروه سازندگانش ملحق شدیم. در چنین شرایطی است که شاید فکر کنید ما هم با خودمان می‌گوییم: «حالا ما هم مجبوریم سطح کار را بالا نگه داریم.» نه، ما مجبور بودیم سطح کار را بالاتر ببریم، نه به این خاطر که پایین بود بلکه به این دلیل که نمی‌توانستیم اجازه بدهیم سریال دچار افت شود.

بماند که می‌خواستیم سطح کار همین‌طور بالاتر و بالاتر برود. در این مواقع اگر دور و بر خودتان را نگاه کنید می‌بینید که همه چنین کاری می‌کنند. پس سوای این‌که احساس فوق‌العاده‌ای دارد که بخشی از چنین گروهی باشید، برای شما یک مسئولیت نیز به شمار می‌رود. البته من هر زمانی که نقش اصلی – از هر نوعش – را بازی می‌کنم خیلی احساس مسئولیت می‌کنم. شما در خط مقدم قرار گرفته‌اید و برای همین می‌خواهید الگویی برای همه کسانی باشید که در آن پروژه همکار شما هستند. سختکوشی ما به این معناست که روی کارمان متمرکز می‌شویم، کار دیگران را به رسمیت می‌شناسیم، و سهم خودمان به عنوان عضوی از گروه تولید این اثر را ادا می‌کنیم که پیتر مورگان آن را خلق کرده و به نظرم فوق‌العاده زیبا چنین کرده است.

• شما نه‌فقط نقش آدم‌های واقعی را بازی می‌کنید بلکه نقش کسانی را ایفا می‌کنید که بازیگران دیگری در چند فصل قبلی در قالب آن‌ها جای گرفته‌اند. از این رو می‌خواهم بپرسم از دیدن ۴ فصل قبلی لذت بردید؟ اصلا چطور خودتان را برای ایفای این نقش‌ها آماده کردید؟

پرایس: خب، همان‌طور که می‌دانید فرمول سریال این است که هر ۲ فصل، ترکیب بازیگران متفاوتی در نقش آدم‌های قبلی بازی می‌کنند اما نسخه خودشان را از الیزابت و فیلیپ در آن برهه از زندگی‌شان عرضه می‌کنند. همه چیز در حرکت است. منظورم این است که من تمام فصل‌های قبلی را تماشا کردم اما در کارم به آن‌ها ارجاع ندادم. آنچه هر دوی ما از ابتدا و پیوسته به آن ارجاع دادیم، آدم‌های واقعی‌ای هستند که نقش‌شان را بازی کرده‌ایم؛ پس ارجاع ما به فیلیپ و الیزابت است و از آن‌ها یاد گرفته‌ایم. حالا همه چیز متفاوت است. پس نباید احساس می‌کردیم که جا پای فرد دیگری می‌گذاریم.

استنتن: به این خاطر که ما در این سن‌وسال هستیم و چندین‌وچند سال از زمان و د�