فیلم شجاع دل را علاوه بر کارگردانی و بازیگری مل گیبسون، موسیقی دراماتیک آن با ارکستراسیون جیمز هورنر ساخته است؛ موسیقی که نامزدی اسکار سال ۱۹۹۵ را برای آهنگسازش به همراه داشت.
موسیقی فیلم از جایی شروع میشود که به نظرم تا پایان فیلم یکی از دراماتیکترین صحنههاست. سکانسی که دوستی و عشق بین دو کودک پیش میآید. کودک اول والاس کوچک است که پدرش را جلوی چشمانش کشتهاند و حالا با سر کج سر قبر پدر ایستاده است. در کنار او دختر بچهای ایستاده که در این غم بزرگ با والاس شریک شده و در انتهای مراسم محقر خاکسپاری به او ۲ گل بنفش به نشانه دوستی میدهد. گلهایی که تا زمان ازدواج او و والاس پیش او میماند و خاطره تلخ و شیرین آن روز را جلوی چشمش میآورد. روی چنین صحنه تاثیرگذار و در عین حال پر از غم، برای اولین بار تم اصلی موسیقی فیلم شجاع دل شنیده میشود. تمی که آهنگساز بعدها در طول فیلم حداقل ۳ بار دیگر به تفصیل روی آن مانور میدهد. ملودی بسیار آرام و در عین حال عمیقی که ساز اصلیاش صدای سوت است. همین صدای سوت که گاه با فلوت نواخته شده و گاه با دیگر سازهای بادی بیشک صدای شخصیت اصلی است و همچون شخصیت اصلی، موسیقی هم صدای تنهایی و شجاعت میدهد؛ در جنگها خودنماست و در غم، پا به پای تماشاگر اشک میریزد. هورنر برای فیلم کاراکتر صوتی ساخته است.
جیمز هورنر که یکی از غولهای آهنگسازی سینما در عصر ماست، نه تنها در ساخت موسیقی شجاع دل که در ساخت اکثر موسیقی فیلمهایی که به عهده میگیرد، برای سازها شخصیتپردازی میکند. علاوه بر این، نکته دیگری که میتوان درباره موسیقی شجاعدل علاوه بر ویژگیهای زیباییشناسانه آن اشاره کرد، حجم بالای آن است. دلیل اصلی این مساله را هم باید در تنوع موضوعها و فراز و فرودهای بسیار بالای آن دانست. به ویژه اینکه شجاع دل را بسیاری جدای از مساله عاطفی عمیق و عشق جاودانهای که بین والاس و زنش وجود دارد، از نگاه حماسی مینگرند. والاس سرباز جان برکفی است که در خدمت میهنش آزادمنشانه میجنگد و از هیچ دشمنی حتی شاه واهمه ندارد. بیشک برای چنین شجاعدلی نمیتوان فقط با صدای سوت جلو رفت بلکه صدای پرشور سازهای زهی و سازهای بادی- برنجی و تمهای جنگی از جمله اصلیترین صداهای فیلم هستند. با اینکه این صداها در برخی صحنههای جنگی مثل صحنه معروف و به یادماندنی رجزخوانی والاس بلند هستند اما هرگز گوشخراش نمیشوند.
جیمز هورنر موسیقیهایی ساخته که هرکدامشان با وجود تفاوتهای تماتیکی که دارند، در اصل و ریشه با هم مشترکند؛ ملودیهایی که تم عشق، وفاداری، آزادی و خیانت را مینوازند. با این وجود باید ریشه اصلی این موسیقیها را موسیقی «سلتیک» که ما البته بیشتر در ایران آن را با عنوان موسیقیهایی چون موسیقی اسکاتلندی و ایرلندی میشناسیم؛ جستجو کنیم. موسیقیهایی که ساز اصلیشان پایپ اسکاتلندی است (پایپ سازی است تشکیلشده از نیهای کوتاه و بلند به هم چسبیده که اینروزها توسط مردانی با لباس سنتی اسکاتلند نواخته میشود) و اغلب به عنوان شادیانه استفاده میشوند. در همین موسیقی شجاعدل هم اگر یادتان بیاید صحنهای که بعد از جنگ پرتاب سنگ بین والاس و دوست قویهیکلش مراسم شادی شروع میشود، همین نوع موسیقی اجرا شده است.
یکی دیگر از لحظات خوش موسیقی این فیلم، تم عروسی پنهانی در جنگل است که با تاکید روی ۲ ساز اصلی هارپ و بگپایپ ساخته شده و از زیباترین قطعات است. بد نیست به بهانه یاد کردن از این قطعه زیبا هم که شده بهتان این نکته را درباره جایگاه موسیقی فیلم شجاعدل در دنیای طرفداران موسیقی فیلم بگویم و آن اینکه در میان اهالی موسیقی فیلم، تعداد طرفداران ارباب حلقههای هوارد شور بسیار بالاست، اما همیشه بحث میان میزان طرفداران موسیقی فیلم شجاع دل و ارباب حلقهها بوده و هست.
اما آخرین نکتهها که نمیشود از کنارشان به راحتی گذشت ۲ صحنه مهم در فیلم و موسیقی است. صحنه قتل وحشیانه همسر والاس یکی از آنهاست؛ موسیقی که با صدای فلوت نواخته شده و اوج اندوه والاس را نشان میدهد. میتوانید صحنهای که والاس در حالی که ۲ دست را به نشانه تسلیم بالای سر برده و روی اسب به سمت همسر مقتولش موزون میآید را فراموش کنید؟ در این صحنه نه تنها ساز فلوت و تم اصلی که ارکستر زهی هم اضافه شده و همنوا با هم این فاجعه را میسرایند.
و آخرین لحظه که البته دلخراشترین هم هست، صحنه مرگ مسیحوار والاس است اما موسیقی هورن از همان ابتدای شلوغی و همهمه جمعیت که تماشاگر صحنه قتل والاس هستند، آرام و تاثیرگذار نواخته میشود. تا اینکه این موسیقی آرام به تصاویر آرامتر شمشیر لرزان والاس در چمنها وصل میشود و تم اصلی به بهترین شکل نواخته میشود.
نهایتا جیمز هورنر موسیقیای را نوشت که یکی از ماندگارترین آثار خودش بوده و هست و توسط ارکستر سمفونیک لندن اجرا شد. تحسین منتقدان و مخاطبان را در پی داشت و نامزدی و برنده شدن انبوهی از جوایز از اسکار و گلدن گلوب گرفته تا بفتا.