یکی از ماندگارترین اوپنینگهای سینمای دیزنی و حتی هالیوود سکانس آغازین شیرشاه است که هانس زیمر به زیبایی هرچه تمامتر از عهده ساخت موسیقی آن برآمده؛ سلطان جنگل صاحب فرزند شده و حالا میمون پیر که عقل کل جنگل است با آن عصای پیچ در پیچ و عجیب و غریبش بالای صخره نوک تیز که محل استقرار شیر و همسرش است ایستاده. همه حیوانات خبر تولد نوزاد را شنیدهاند و پایین صخره جمع شدهاند. دوربین هلیشاتی کلی از آنها میدهد و بعد میمون عصایش را بر صخره میکوبد و توله شیر کوچک را با آن چشمهای کنجکاو درشت بالای سرش میگیرد.
موسیقی که تا پیش از این صدایی است در همهمه زمزمههای جمع شدن همه حیوانات، حالا با بالا آمدن نوزاد بر فراز صخره، به یکباره اوج میگیرد و تصویر گره میخورد به تعظیم تمامی ساکنان جنگل زیر پای سیمبای نوزاد. زرافههایی که روی زانو مینشینند، گورخرها و فیلهایی که سر خم میکنند و خیل لک لکها و پرندههایی که به افتخار او در آسمان به پرواز درمیآیند. هانس زیمر که استاد شکوهمندتر کردن صحنههای باشکوه است و تخصصش در موسیقایی کردن صحنههایی است که در آن پرواز وجود دارد، به شکلی یکه و بیهمتا موسیقی گشایش شیرشاه را نوشته. در واقع او نتهای مربوط به شروع فیلم را طوری نوشته که بیننده پای تصویر میخکوب میشود. این قطعه «دایره زندگی» نام دارد که در آن همه حیوانات آفریقا جمع شدهاند تا با پادشاه آینده خود پیمان ببندند. قطعهای که خودش نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین ترانه نیز شد.
وقتی هانس زیمر بزرگ آهنگسازی شیرشاه را به عهده گرفت، کمپانی دیزنی قرارداد ترانههای این انیمیشن را با التون جان و تیم رایس بست. اگرچه در کنار سرایش قطعات، جان اجرای بیادماندنی آنها را هم به عهده داشت که نمیتوان به هیچ وجه شیرشاه را بدون صدای او و نقش پررنگ قطعاتش در جاودانگی این انیمیشن و موسیقیاش متصور شد، تا آنجا که حتی برخی نقش تاثیرگذار ترانههای او را به قدر موسیقی متن فیلم پررنگ میدانند. البته که کنار او بسیاری از خوانندگان و صداپیشگان دیگر هم اجرای قطعات را به عهده داشت تا آنجا که جرمی آیرونز هم قطعهای را خواند. موسیقی شیرشاه شامل ۴ قطعه بیکلام و هشت ترانه و ملهم از فضای موسیقی آفریقایی-امریکایی است و استفاده از سازهایی چون کالیمبا و پنفلوت در همین راستاست.
غیر از قطعات عاشقانه و رمانتیکی که اکثرا کار التون جان بودند و اجرای احساسی و بینظیری داشتند، قطعه «هاکونا ماتاتا» با آن تم آفریقایی و پر جنب و جوشش روی تصاویر حال و هوای دیگری داشت. زمانی که سیمبای کودک (شیرشاه کوچک) را حیوانات دیگری بزرگ میکنند و به او اصطلاح «هاکونا ماتاتا» را میآموزند. «هاکونا ماتاتا» یک اصطلاح در زبان سواحیلی است به معنای «نگران نباش» یا مثلا «مشکلی نیست» که در آن روزهای کودکی و برای گذشتهء پر از اندوه سیمبا کارگر میافتد و شوق زندگی را در او تازه میکند. موسیقی پرشور و حال این قطعه با اجرای کرال آن توانسته نه تنها این اصطلاح زبان سواحیلی را در دنیا جاودانه کند بلکه باعث شده تا در فیلمها و سریالهای دیگر هم این عبارت جا بیفتد. شبیه «دم را غنیمت شمر»ی که رابین ویلیامز در فیلم انجمن شاعران مرده در گوش شاگردانش جلوی عکسهای دانشآموزان قدیمی کالج زمزمه میکرد و بعد از این فیلم، استفاده از آن ده ها برابر شد.
هانس زیمر اسکار بهترین موسیقی فیلم را برای شیرشاه دریافت کرد و از میان ترانههای نامزد شده برای دریافت اسکار بهترین ترانه فیلم، سه تایش از ساختههای التون جان برای شیرشاه بود که «میتوانی امشب عشق را احساس کنی؟» توانست این جایزه را از آن خود کند. البته هر دوی آنها توانسته بودند عینا این جوایز را از گلدن گلوب هم بگیرند. در کنار اینها موسیقی شیرشاه توانست گرمی بهترین آلبوم برای بچهها و همینطور گرمی بهترین تنظیم ساز و آواز را از آن خود کند. خب شما بگویید حالا…چند موسیقی فیلم را میشناسید که همزمان موفق شده باشند همه این جوایز را با هم از آن خود کنند تازه طرفداران مردمیشان هم بی حد و اندازه باشد؟
مثل اکثر آلبومهای موسیقی فیلم در آن دوره، آلبوم شیرشاه هم در سال ۱۹۹۴ بلافاصله بعد از اکران فیلم روی نوار کاست منتشر شد و بعدها که سی دی باب شد، سی دی آن هم با کیفیت بالاتری به بازار آمد و بعدتر از آنهم یعنی سال گذشته بار دیگر این آلبوم با سی دقیقه موسیقیهای منتشر نشده همراه با تصویر منتشر شد. نکته جالب اینجاست که قطعات این فیلم مثل بقیه فیلمها نبودند که همه در یک استودیوی مشخص با یک آهنگساز و یک ارکستر ضبط شوند بلکه در آمریکا، انگلیس و آفریقای جنوبی آماده شدند. شاید همین وسواسها و ریزهکاریها بوده که باعث شده تا ساندترک شیرشاه پرفروشترین موسیقی انیمیشن تاریخ تا به امروز باشد. آنهم با فروش ۸ میلیون نسخه تنها در آمریکا که حدود ۵ میلیون آن فقط در سال انتشار بوده است.
یکی از دوستان نزدیک زیمر درباره او و قدرت ساخت قطعات ماندگار توسط او میگوید:«در فیلمها فرایندی به نام مکاشفه وجود دارد که در آن آهنگساز و کارگردان تصمیم میگیرند چه نوع موسیقی برای کجای فیلم مناسب است. هانس بهترین مکاشفه گری است که تا به حال دیدهام. او درک فوق العادهای از این دارد که چه موسیقی برای این کار جواب میدهد.» باید به گفته این دوست و همکار زیمر اتکا کرد و برای کاشف فروتن موسیقی این قرن ایستاده کف زد.