خونابه می‌چکد همی از دست انتقام

همه چیز درباره سریال جیران

وساطت به سبک ملک‌زاده

ملک‌زاده خواهر زخم چشیده شاه قاجار که دل خوشی از خدعه‌ها و نیرنگ‌های مادرش و خواتین دربار ندارد وقتی در قسمت قبل فهمید تاج الدوله برای خفت و خواری جیران از هیچ‌چیزی حتی بر سر مزار فرزندش فروگذاری نکرده است، در قسمت سی ام سریال جیران به خلوت برادرش رفت تا با او درباره مدارای بیشتر و توجه به جیران و خانواده‌اش صحبت کند. شاه هم وقتی دلسوزی‌های خواهرانه ملک‌زاده را دید تصمیم گرفت اتفاق‌های مهمی را در دربار خود رقم بزند.

پدر حاکم برادر پیش‌خدمت خاصه

شاید یکی از بزرگترین‌ ساختارشکنی‌های شاه قاجار بعد از عاشق شدنش انتصاب محمدعلی تجریشی پدر جیران به سمت حاکم شمیرانات بود. شاه تصمیم گرفت بر خلاف رسم شاهانه یکی از عوام را که نسبتی سببی با او دارد به سمت یکی از بلاد مهم نزدیک پایتخت بگمارد. همچنین اسدالله میرزا برادر جیران را به عنوان پیش‌خدمت خاصه انتخاب کرد تا به این ترتیب جلوی تمامی بدخواهی‌های زنان دربار را بگیرد.

کفایت خاتون و نیرنگ‌های همیشه

کفایت خاتون یکی از زنان بانفوذ و مرموز تاریخ است. زنی که در دوران خود تبدیل به یکی از قدرتمند‌ترین زنان دوره قاجار بوده و توانسته است با سیاست و کفایتی که دارد به دربار شاهان قاجار نفوذ کند. اما در این میان شاهد هستیم که او نقشه‌ها و نیرنگ‌های ویژه‌ای برای از میان برداشتن سلسله قاجار در سر دارد و از تمام قدرت و ثروتش برای برآورده شدن آن فروگذاری ندارد. در آخرین تلاش‌هایش شاهد هستیم که شب‌نامه‌هایی به واسطه ضعف حکومت ناصرالدین‌شاه در قضه هرات و دخالت انگلیسی‌ها پخش کرد که باعث شد دربار ناصری دچار تشویش شود.

در قسمت سی ام سریال جیران نوبت به تاجی رسید

ناصرالدین‌شاه قاجار بالاخره لب به سخن باز کرد و اعلام کرد که جیران سوگلی شاه است و هیچ کس در حرمسرای شاه به اندازه او برای ناصر عزیز نیست. این سخن مهم را زمانی مطرح کرد که پیش از آن برادر و پدر جیران را جزو درباریان و حاکمان مملکت کرده بود و حالا در برابر چشمان تاج‌الدوله تصمیم گرفته بود تا جیران را به عنوان عزیز و سوگلی شاه معرفی کند. به نظر می‌رسد این اتفاق باعث می‌شود کینه و دشمنی‌های دربار در آینده ابعاد جدیدتری بگیرد.

اسدالله میرزا و سواستفاده‌ از موقعیت

یکی از سکانس‌های دیدنی قسمت سی ام سریال جیران زمانی بود که محمدعلی پدر جیران برای معرفی و شروع به کار در شمیرانات به همراه قراول‌های دربار راهی تجریش بود که پسرش اسدالله که پیش‌خدمت خاصه شاه شده است با سواستفاده از موقعیتش هم برات گرانقیمت برای پدرش جور کرد و هم سیلی به گوش سربازان قراول‌خانه زد و آنقدر تندروی کرد که بالاخره سلمان به او هشدار داد تا بار دیگر اگر دست به چنین کارهایی بزند دستانش را می‌برد و برای خواهرش می‌فرستد. اسدالله که از گذشته دوست داشت در فضای حکومتی خدمت کند با ورود به دستگاه دربار بیش از پیش خودش را گم کرد و دست به کارهایی زد که شاید در آینده آبروی جیران و خانواده‌اش را ببرد.