فیلم کشفنشده یا آنچارتد Uncharted فیلمی اکشن و ماجراجویانه است به کارگردانی روبن فلیشر و بر اساس فیلمنامهای از رِیف لی جادکینس، آرت مارکوم و مت هالووی، که از روی یک بازی ویدیویی محبوب به همین نام محصول «ناتی داگ»، نوشته شده است. به بهانه پخش این فیلم پرفروش و نهچندان محبوب منتقدان در فیلیمو درباره این فیلم و نقدهای به آن بیشتر نوشتهایم.
خلاصه داستان فیلم آنچارتد
در خلاصه داستان فیلم کشفنشده یا آنچارتد Uncharted اینطور آمده؛ دو برادر به نامهای سام و ناتان (ملقب به نِیت) هنگام تلاش برای دزدیدن یک نقشه باستانی توسط نگهبان موزه دستگیر میشوند. یتیمخانهای که از دو برادر نگهداری میکند، میخواهد سام را تحویل پلیس بدهد. به همین دلیل او تصمیم میگیرد فرار کند ولی به نیت قول میدهد که او را پیدا خواهد کرد و برای یادگاری، حلقه و نوشتهای را به برادر میدهد. ۱۵ سال میگذرد و نیت که حالا در باری در نیویورک کار میکند، با ویکتور سالیون روبهرو میشود؛ شکارچی گنجی که نیت را برای مأموریتی بزرگ استخدام میکند و به او قول دیدار با برادرش سام را میدهد.
عوامل و سازندگان اصلی فیلم کشف نشده
کارگردان: روبن فلیشر، فیلمنامهنویسان: رِیف لی جادکینس، آرت مارکوم و مت هالووی، مدیر فیلمبرداری: چانگ-هون چانگ، تدوینگران: کریس لِبِنزِن و ریچارد پییرسِن، آهنگساز: رامین جوادی، بازیگران: تام هالند (ناتان دریک)، مارک والبرگ (ویکتور سالیوِن)، صوفیا علی (کلویی فریزر)، تاتی گابریل (جو بردداک)، آنتونیو باندراس (سانتیاگو مونکادا) و…
ماجرای ساخت و بودجه آنچارتد Uncharted
اولین بار در سال ۲۰۰۸ خبر تولید فیلم آنچارتد Uncharted منتشر شد و آوی آراد تهیهکننده -که فیلمهایی چون «اسپایدرمن ۲ و ۳»، «آیرنمن»، «هالک» و «هالک شگفتانگیز»، «اسپایدرمن شگفتانگیز ۱ و ۲» و «ونوم ۱ و ۲» را در کارنامه دارد- خبر داد که در همکاری با «سونی پیکچرز» اقتباسی از مجموعه بازیهای ویدیویی محبوب «کشفنشده» را تهیه خواهد کرد؛ اما این آغاز یک فرایند تولید پیچیده با کارگردانان، فیلمنامهنویسان و بازیگران پرشماری بود در طول این سالها.
دیوید او. راسل، نیل برگر، سِث گوردِن، شان لِوی، دن ترَکتِنبِرگ و تراویس نایت فیلمسازانی بودند که قرارداد کارگردانی این فیلم را در دورههای مختلف زمانی امضا کردند. جالب اینکه ابتدا قرار بود مارک والبرگ نقش دریک (تام هالند) را بازی کند ولی دستآخر، هالند در ماه مه ۲۰۱۷ برای ایفای این نقش انتخاب شد و فلیشر هم اوایل ۲۰۲۰ بود که برای کارگردانی استخدام شد.
فیلمبرداری از ماه مارس ۲۰۲۰ انجام شد ولی پس از وقفه ناشی از شیوع کرونا، در ماه ژوییه از سر گرفته شد و در اکتبر به پایان رسید. لوکیشنها هم شامل استودیوی بابِلسبِرگ در برلین و مناطقی از اسپانیا و آسیای جنوبشرقی میشد. ابتدا قرار بود فیلم در هجدهم دسامبر ۲۰۲۰ اکران شود ولی چند بار به دلیل پاندمی به تعویق افتاد تا اینکه حدود ۲ ماه پیش در سینماهای ایالات متحده روی پرده رفت.
فیلم آنچارتد که با بودجهای ۱۲۰ میلیون دلاری ساخته شد با فروش جهانی ۳۹۳ میلیون دلاریاش (تا اوایل اردیبهشت) چهارمین فیلم پرفروش سال ۲۰۲۲ عنوان گرفته است. «کشفنشده» با این فروش کل، فعلاً چهارمین اقتباس سینمایی پرفروش تاریخ سینما از یک بازی ویدیویی هم نام گرفته است.
آنچه درباره فیلم آنچارتد Uncharted نمیدانید
- زمانی که دیوید او راسل قرار بود فیلم را کارگردانی کند، رابرت دنیرو و جو پشی هم دو تن از بازیگران فیلم بودند.
- این فیلم نخستین تولید بلند «پلیاستیشن پروداکشنز» از زیرمجموعههای کمپانی «سونی» است.
- تام هالند زمانی برای ایفای نقش ناتان دریک در این فیلم انتخاب شد که «سونی» طرح او برای یک فیلم جیمزباندی جوانانه را رد کرد.
- هالند درست چند روز پس از پایان فیلمبرداری «کشفنشده»، بازی در «اسپایدرمن: راهی به خانه نیست» را شروع کرد.
- این اولین بازی ویدیویی کمپانی «ناتی داگ» است که قرار شد نسخهای سینمایی از آن تولید شود. «اچبیاو» پس از این بود که اعلام کرد اقتباسی تلویزیونی از دیگر بازی این کمپانی با عنوان «آخرین بازماندگان ما» (The Last of Us) محصول ۲۰۱۳ را تولید میکند.
- برایان کرنستن، جیک جیلنهال، کریس پرت، کریس پاین، کریس هِمسوورث، متیو مککانهی و وودی هارلسن برای ایفای نقش سالی در نظر گرفته شدند ولی این نقش در نهایت به مارک والبرگ رسید.
- تام هالند از فصل(سکانس) سقوط از هواپیما به عنوان سختترین فصل اکشنی نام برده که تا امروز در آن بازی کرده است.
- این اولین دفعه است که تام هالند، تهیهکنندگی اجرایی فیلمی را نیز بر عهده داشته است.
- در حالی که ادای دین به فیلمهای «ایندیانا جونز» و «دزدان دریایی کاراییب» در فیلم مورد اشاره قرار میگیرد و آشکار است، مارک والبرگ عناصر برآمده از فیلمهای سرقتی را ادای دینی به «کاروبار تامس کراون» (The Thomas Crown Affair) دانسته است.
- مارک والبرگ در زندگی واقعی به گربه حساسیت دارد در حالی که شخصیتش در این فیلم صاحب یک گربه میشود.
- «ناتی داگ» چند بار به سراغ سِث روگن و اِوِن گولدبرگ رفت تا فیلمنامه را بنویسند؛ اما آنها پیشنهاد را رد کردند و گفتند در نهایت فقط یک فیلم ایندیانا جونزی دیگر خواهد شد!
- آنتونیو باندراس روز پنجم اوت ۲۰۲۰ پروژه را ترک کرد چون آزمایش کووید-نوزده او مثبت اعلام شد. او ۲۶ اوت دوباره سر صحنه برگشت.
- استودیو سِث گوردِن را برای کارگردانی انتخاب کرده بود ولی او به دلیل اختلاف نظر هنری پروژه را ترک کرد.
- تام هالند در لایو زنده اینستاگرام به جاستین بیبر گفت که فیلمبرداری در برلین پس از یک روز به دلیل شیوع کووید-نوزده تعطیل شد.
- نمایش فیلم در ویتنام ممنوع شد چون نقشهای در فیلم دیده میشود که خطوط نُهگانه (Nine-Dash Line) در آن دیده میشود؛ خطوطی که گویای اختلافهای تاریخی این کشور با چین در دریای جنوبی چین است!
منتقدان درباره آنچارتد چه گفتند؟
سن فرانسیسکو کرانیکل | امتیاز ۷۵ از ۱۰۰
ما در ابتدای فیلم آنچارتد، تام هالند را میبینیم که خوابیده است و آسمانی آبی در پشت سرش پیداست. تصویر آرام است اما صدای بادی پیوسته و زوزهکش، غریب به نظر میرسد. قهرمان فیلم چشمانش را باز میکند و بلافاصله او و ما متوجه واقعیت امر میشویم: او در میان زمین و آسمان، در حال سقوط کردن است. برای فیلمهای ماجراجویانه طبیعی است که با یک فصل (سکانس) اکشن جانانه شروع شوند اما اغلب وقتها، فقط درگیر صحنهای با طراحی عظیم و در ظاهر جذاب میشویم چون خیلی زود است که اتفاقهای فیلم برای ما اهمیت پیدا کرده باشند؛ و اصلاً نمیدانیم چرا چنین اتفاقی در حال وقوع است؛ اما این فصل افتتاحیه بهقدری شهودی است – مکانی است که همه ما در کابوسهایمان آن را دیدهایم – که فوری درگیر موقعیت و شخصیت و داستان میشویم.
از این رو، شروع فیلم تا جای ممکن مؤثر است و جواب میدهد. آنچه در ادامه میآید هم بر اساس این موقعیت بنا میشود تا وقتی که ناگهان به گذشته میرویم. معمولاً این «بازگشت به گذشته»(فلاشبک)ها هم خوب جواب نمیدهند چون ما از اوج سرگرمی به بخش خستهکننده داستان پرتاب میشویم؛ اما این بار هم چنین اتفاقی نمیافتد و این اقتباس بازی ویدیویی، بهراحتی مسیرش را ادامه میدهد و همچنان جذابیت خود را حفظ میکند.
ورایتی | امتیاز ۶۰ از ۱۰۰
تلاش میکنم با چشمانی باز و ذهنی پذیرا به تماشای هر فیلمی بنشینم اما اعتراف میکنم که این ذهنیت بودایی نیز موقع دیدن فیلمی اقتباسی از یک بازی ویدیویی میتواند بهشدت محک بخورد. باید مرا ببخشید اما بیشتر وقتها موقع دیدن چنین فیلمهایی بیچاره میشوم؛ از همان اولین فیلمی که بر اساس یک بازی ویدیویی ساخته شد با عنوان «برادران سوپر ماریو» (Super Mario Bros.) که در سال ۱۹۹۳ عرضه شد تا «مبارز خیابانی» (Street Fighter) و «مبارزه مرگبار» (Mortal Kombat) و دنبالههای آنها؛ از فیلمهای بیپایان «اهریمن مستقر» (Resident Evil) تا اقتباس اغراقآمیز و اُپرایی «باور آدمکش» (Assassins’ Creed) که مثل اقتباسی از صد آلبوم برتر موسیقی پراگ-راک بود! آیا فیلم خوبی هم بر اساس بازیهای ویدیویی ساخته شده است؟
من از بازسازی سال ۲۰۱۸ «مهاجم مقبره» (Tomb Raider) لذت بردم. تماشاگران این فیلمها که دوست دارند خودشان را در جهان بازیها غوطهور ببینند، احتمالاً میگویند اقتباسهای زیادی هستند که خوبند؛ اما برای کسانی مثل من که فیلمها را «سینما» میدانند و نه راهی برای تجربهی زنده دنیای بازیها، اغلب این فیلمها، دچار یکنواختی ملالآوری هستند؛ و همگی در پویایی و جلوههای بصری باشگاههای مبارزه، فیلمنامههای نحیف و ضعیف، و جهانسازههایی خلاصه میشوند که مثل یک سری نمایشهای تولیدی با طراحیهای دیجیتال و تصنعی به نظر میرسند. البته فیلم آنچارتد دستکم تلاشی کرده است و مثلاً داستانش پیرامون یک زوج بازیگری جذاب شکل گرفته است: تام هالند که فکر میکنم هرچه حالت پسرانهاش کمتر میشود با اینگونه نقشها بهتر خودش را تطبیق میدهد و مارک والبرگ که میداند چهطور نقش یک آدم بدقلق را بازی کند که شیاد هم هست (و این توهین نیست که بگویم سلاح مخفی والبرگ، هوش او است).
فیلم روبن فلیشر – که فیلمهای «ونوم» (Venom) و «سرزمین زامبی» (Zombieland) را پیش از این کارگردانی کرده است – در قیاس با اغلب فیلمهای اقتباسی مشابه، کمتر مثل بازیهای ویدیویی به نظر میآید؛ هرچند که پس از آتشبازی اولیه، طراحی فضاهایی که یادآور بازی هستند بهتدریج به چشم میآیند. با وجود این، فیلم آنچارتد باید مانند یک فیلم طبیعی از کار درمیآمد چون بازیای که بر اساس آن ساخته شده، بسیار «سینمایی» است… اما همچنان که فیلم زنده و پرشور است، فیلمنامه نحیف است و این فیلم سرقتی طولانی و شتابزده را بازیگران پیش میبرند؛ پس عجیب نیست که شما پس از مدتی احتمالاً میگویید ایکاش این بازیگران کارهای بیشتری برای انجام دادن و حرفهای بیشتری برای گفتن داشتند.
شیکاگو سانتایمز | امتیاز ۵۰ از ۱۰۰
حتماً قهرمانان ورزشیای مختلفی را میشناسید که در زمینههای مختلف ورزش خودشان به اوج تبحر میرسند و در همه چیز عالی هستند. «کشفنشده» بهنوعی عکس این وضعیت را به نمایش میگذارد چون سعی دارد در زمینههای مختلفی خوب باشد ولی دستآخر، در هیچ بخشی خوب عمل نمیکند.
از یک سو با یک فیلم اکشن رفاقتی طرف هستیم که دو رفیق مشهور و دوستداشتنیاش را بیش از حد از هم دور نگه میدارد. از سوی دیگر با یک درام تاریخی در سطح «گنجینه ملی» (National Treasure) یا «مومیایی» (The Mummy) طرف میشویم که به عبارت دیگر، نباید آن را جدی بگیریم؛ اما فیلم آنچارتد حتی به سطح واقعیتگریزی سینمایی مطبوع اما تهیمغز این فیلمها هم دست نمییابد.
از طرف دیگر، فیلم یک جاذبه رمانتیک احتمالی را معرفی میکند که بسته به مسیر فیلمنامه، همراه و/یا دشمنی ترسناک است؛ اما باز هم این شخصیت زن تا پایان فیلم در حاشیه قرار میگیرد و هیچ اتفاقی روی نمیدهد تا بعدی عاشقانه به داستان افزوده شود. از جنبهای دیگر، با داستانی طرف هستیم که تقریباً تا اواخرش نمیتواند تصمیم بگیرد که آدمبد اصلی داستان کیست؛ و زمانی که بالأخره کسی را به عنوان آدمبد معرفی میکند، چنین به نظر میرسد که او نه به اندازه کافی خطرناک است و نه باابهت و ترسناک.
بر این اساس میتوان گفت که تماشای «کشفنشده» مثل سفری است که از هیچ منظری شما را راضی نمیکند. همه چیز خیلی نویدبخش شروع میشود اما با چند حرکت سریع، جای همه چیز بههم میریزد و دیگر هیچ چیزی سر جای خودش قرار ندارد.
امتیازهای تماشاگران و منتقدان به آنچارتد
پس از مرور امتیاز کاربران سایت «آیامدیبی» و دو سایت مطرح جمعآوری آرای منتقدان، میتوانید بخشی از نظرهای سه منتقد برجسته را هم مطالعه کنید:
ردیف | نام سایت | امتیازدهندهها | امتیاز | تعداد آراء |
۱ | IMDb | کاربران | ۶.۵ از ۱۰ | ۷۶۴۴۵ (تا هفتم اردیبهشت) |
۲ | متاکریتیک | منتقدان برتر | ۴۵ از ۱۰۰ | بر اساس ۴۴ نقد |
۳ | راتن تومیتوز | عموم منتقدان | ۵.۲ از ۱۰ | بر اساس ۲۲۹ نقد |
حرفهای عوامل فیلم آنچارتد Uncharted یا کشف نشده
تام هالند: همیشه طرفدار «ایندیانا جونز» بودهام
- ما به این نتیجه رسیدیم کسانی که بازی ویدیویی را بازی کردهاند بهقدری در دنیای آن غوطهور میشوند که هنگام تماشای فیلمش خسته میشوند. به همین خاطر تصمیم بر این شد که داستانی از ابتدای مسیر روایت شود؛ از جایی و زاویه دیدی که بازیکننده(گیمر)ها آن را ندیده و تجربه نکردهاند؛ که اولین ماجراجویی ناتان و سالی بود. البته خود این موضوع هم چالشی بود برای ما که میخواستیم داستانی را روایت کنیم که بازیکنندهها پیش از این ندیده بودند. در عوض، کسانی که بازی را تجربه نکرده بودند هم میتوانستند از این فیلم لذت ببرند چون از ابتدا با این شخصیتها آشنا میشدند.
- برای من یکی از ویژگیهای محبوب کارم به عنوان یک بازیگر این است که وقتی فرصت یادگیری مهارتی تازه را به دلیلی به دست میآورم، نهایت استفاده را از آن میبرم و فقط در حدی یاد نمیگیرم که برای نمایش در فیلم کافی باشد. برای همین بود که به مدرسه بارمنی (نوشیاری!) رفتم تا مهارتهای لازم را برای اداره یک بار و کافه بیاموزم. در نهایت هم مدت کوتاهی در یک بار در لندن کار کردم که خیلی خوش گذشت. واقعاً از کارم لذت میبردم. بخش کوچک اما جذابی از فیلم به این جنبه از شخصیت من اختصاص یافته است.
- در تمام عمرم طرفدار فیلمهای «ایندیانا جونز» بودهام. به همین دلیل، با اینکه صحنههای اکشن این فیلم سخت و طاقتفرسا بودند ولی برای من هیجانانگیز هم بودند. اولین بار سر صحنه «اسپایدرمن» بود که فیلم را صحنه به صحنه برای زندایا تعریف کردم. وقتی با شور و هیجان از تصادف با یک اتومبیل و از یک هواپیما به بیرون پرت شدن گفتم، زندایا جا خورد و گفت: «من باید جلوت را بگیرم. این فیلم لعنتی درباره چیه؟ خیلی مسخره به نظر میآد.» و من باید توضیح میدادم که باید صبر کنی و فیلم آنچارتد را ببینی چون در آن صورت، همه چیز با عقل جور درمیآد.
روبن فلیشر: ندیدهها را به نمایش بگذارید
- به نظرم اقتباس ساده و صرف از بازیهای ویدیویی در سینما، به ساخت فیلمی خستهکننده منجر میشود چون این بازیها، یک تجربه پویا و کنشمحورند.
- باید صادق باشیم. اگر به تماشای فیلمی بنشینید که چنین احساس شود که کسی مشغول یک بازی ویدیویی است، اصلاً سرگرمکننده و جالب نیست.
- در اقتباس از هر چیزی مهم این است که شما جنبهای از منبعتان را پیدا کنید که کاوش و دیده نشده باشد یا به عبارت دیگر، شما باید روی بخشی تمرکز کنید و آن را به طرفداران نشان دهید که پیش از آن ندیده باشند.
- این تصمیم من نبود که داستان از ابتدا و پیش از شروع ماجراهای بازیها روایت شود و به عبارت دیگر، این فیلم حکم یک سرآغاز (پرکوئل) را پیدا کند؛ اما فکر میکنم واقعاً تصمیم هوشمندانهای بود.
- اولین بازی از این مجموعه را همان زمان عرضهاش در سال ۲۰۰۷ بازی کردم، هنگامی که بیکار بودم و فرزندی نداشتم؛ اما وقتی پس از سالها درگیر این پروژه شدم، تمام بازیها را بازی کردم تا مطمئن شوم که خودم تمام تجربههای شخصیت ناتان دریک را تجربه کردهام. در واقع نمیخواستم بدون آشنایی دست به کار ساخت این فیلم شوم.
رامین جوادی (آهنگساز): همیشه دوست دارم کاری کنم که منحصربهفرد باشد
- ابتدا یکی از تهیهکنندگان فیلم آنچارتد با من تماس گرفت و صحبت کردیم. بعدش با روبن فلیشر (کارگردان) گپ زدم که او هم به همکاری با من علاقهمند بود. سپس فیلمنامه را برایم فرستادند و بیشتر صحبت کردیم. اینجا بود که ناگهان خیلی هیجانزده شدم و خوشحال از اینکه آنها مرا برای این همکاری انتخاب کردهاند.
- روبن، دید خیلی خاصی داشت و دقیقاً میدانست از موسیقی چه انتظاری دارد؛ اما همانطور که همیشه دوست دارم اشاره کنم، تمام این پروژهها با همکاری شکل میگیرند. پس بدیهی است که من نمیتوانم هرچه دوست دارم تصنیف کنم. از این رو، ایده روبن بود که یک فیلم ماجراجویانه باحال کلاسیک بسازیم و بهطور مشخص بر اساس بازیای که منبع اقتباس فیلم بود؛ که البته بازیها هم ماجراجوییهایی حماسی و کلاسیک هستند.
- باید اعتراف کنم که بازیهای «کشف نشده» را بازی نکردم. البته که آنها را میشناسم و از نظر سبک کاری آنها را بررسی کردم. موسیقی بازیها، بنمایه(تم)های زیبایی دارد که ما به آنها ادای دین هم کردیم. سازندگان فیلم میخواستند بنمایههای تازهای هم ساخته شود و من در این خصوص، نهایت تلاشم را کردم؛ و امیدوارم بهنوعی خودم را در جهان این فرنچایز جا کرده باشم!
- فرصتی برای بازیهای ویدیویی ندارم؛ اما خوشبختانه همینطور که بچههای ما بزرگتر میشوند و سراغ بازیهای ویدیویی میروند، برای من هم فرصتی میشود تا با آنها بازی کنم. هرچند دوقلوهای هشتسالهام مرا شکست میدهند! با وجود این، ما واقعاً بازیهایی را دوست داریم که با هم در یک گروه قرار میگیریم. اینجوری بهتر است!
- اصلاً رسانه (مدیوم) برایم مهم نیست و واقعاً فرقی ندارد که برای یک فیلم سینمایی موسیقی متن میسازم یا یک سریال و… همیشه چنین سؤالهایی را در شروع کار از خودم میپرسم که «این پروژه چه نیازی دارد؟ موسیقی ارکسترال میخواهد؟ ماجرایی؟ ترسناک؟ سبک آن چیست؟ و…» بسته به فیلم یا سریال بودن، رویکرد متفاوتی ندارم و همه اینها برای من یکی است. همیشه دوست دارم کاری کنم که منحصربهفرد احساس شود و برای همین، بین پروژهها فرقی قائل نمیشوم.
پوستر فیلم آنچارتد
برگرفته از منابع مختلف از جمله اینوِرس، ویکیپدیا، آیامدیبی، متاکریتیک، ورایتی، تلگراف و…
ظاهراً ادامه داره قسمت بعدیش کی میاد؟
فیلم صحنه داره؟؟
سلام
در نسخه فیلیمو که ما چیزی ندیدیم! :)))