تیری فرمو سالهاست که مدیر هنری جشنواره فیلم کن است و اینطور که پیداست، فعلاً هم این کار را ادامه خواهد داد چون همه چیز خوب پیش میرود و هیچکس یا حتی خودش از این موضوع خسته نشدهاند؛ حتی با اینکه از سال آینده، رییس این رویداد بزرگ تغییر خواهد کرد و برای اولین بار یک زن این مسئولیت را بر عهده خواهد گرفت. فرمو مثل هر سال، قبل و بعد از اعلام فهرست آثار حاضر در این رویداد، با اهالی رسانه گفتوگوهایی انجام داده است که ما در اینجا دو گفتوگوی مفصل و پرنکته از قبل و بعد از اعلام فهرست فیلمهای امسال را برای شما تدارک دیدهایم. سال ۲۰۲۲، هفتادوپنجمین دوره جشنواره فیلم کن را به خود میبیند که از ۲۷ اردیبهشت تا ۷ خرداد برپا میشود.
مصاحبه تیری فرمو یک هفته پیش از اعلام فهرست فیلمها
- این روزها روال زندگیتان چگونه است؟ چهقدر فیلم مانده که باید تماشا کنید؟
تیری فرمو: روال روزانه من به عنوان مدیر جشنواره کن این است: فیلم دیدن، فیلم دیدن و فیلم دیدن. یکی از بزرگترین برهههای سال است و ما با تهیهکنندهها و پخشکنندهها صحبت میکنیم. هنوز فیلمهای زیادی باقی ماندهاند چون بعضی از آنها خیلی دیر به دستمان رسیدند، بهخصوص آثار سینماگران مؤلفی که شهرت جهانی دارند و ما منتظرشان بودیم؛ اما همه چیز طبق برنامه پیش میرود تا اینکه فهرست آثار انتخابی را در روز ۱۴ آوریل (۲۵ فروردین) منتشر کنیم.
- شنیدم امسال فیلمهای زیادی در ده روز پایانی ثبت نام کردند. رقابت سال گذشته تمامعیار بود. فکر میکنید امسال هم چنین رقابت بزرگی داشته باشید؟
اوایل مارس فکر میکردیم به خاطر پاندمی، فیلمهای کمتری خواهیم داشت اما ناگهان همه چیز سرعت گرفت. فکر میکنیم تا امروز هم رکوردشکنی شده و تعداد فیلمهای بیشتری به دستمان رسیده است. بیش از ۲ هزار فیلم بلند دریافت کردیم؛ و از آنجایی که فناوری دیجیتال به فیلمسازان اجازه میدهد تا آخرین دقیقهها روی آثارشان کار کنند، فیلمهای زیادی هستند که تازه نهایی شدهاند. برای بخش رقابت اصلی، فعلاً همان فهرست ۲۰ فیلمی را خواهیم داشت. در حال حاضر نمیتوانم بیش از این چیزی بگویم.
- آثار ارسالی و انتخابهایتان را چطور میبینید؟ ردی از پاندمی در فیلمهای ارسالی دیده میشود؟
پاندمی اصلاً به سوژه یا موضوع غالب فیلمها بدل نشده است. البته که درست مثل زندگی ما همچنان در بعضی فیلمها حضور دارد ولی در کانون داستانهایی قرار ندارد که فیلمسازان روایت کردهاند. فیلمها چند سال است که بازتاب سلامت و طراوت هنری شدهاند و کن هم شاهد این اتفاق است، مثل «خودروی مرا بران» (Drive My Car) اثر ریوسکه هاماگوچی. پیش از پاندمی، ۲۰۱۹ سال فوقالعادهای بود که اساتید و مؤلفان خوشآتیه را کنار هم جمع کرد؛ اتفاقی که به نمایشهای سینمایی پرشماری انجامید. پیروزی «انگل» (Parasite) پیروزی سینمایی کشور کره جنوبی هم بود. ظهور ایم کوان-تائک، پارک چان-ووک و هونگ سانگ-سو در ابتدای هزاره جدید -که کن به آنها توجه کرد- بستر لازم و بارور به منظور رشد بونگ جون-هو را فراهم آورد. ۲۰۲۱ هم یک سال فوقالعاده دیگر بود. دغدغه ما فقط در خلاقیت محدود نمیشود.

- در حال حاضر چه مسائلی ذهن شما را مشغول کردهاند؟
دوهفتهای نمیتوانیم یک بحران دوساله را پشت سر بگذاریم. پس قبل از ترسیدن کمی صبر کنیم… همه چیز تغییر کرده است. امروز شیوه فیلم دیدن ما به شکل قابل توجهی توسعه یافته و فرهنگ سینما را تحت تأثیر قرار داده است. میزان فروش بلیت سینماها در بسیاری از کشورها کاهش یافته و گروهی از تماشاگران در خانه میمانند. معبدهای سینمایی در حال ناپدیدشدن هستند. فرانسه هم که وضعیت سینماروهایش بهتر است، با کاهش فروش بلیت مواجه شده؛ اما من همچنان خوشبینم: کن سینما را در قلبهای همه جای خواهد داد و این کار را از ماه ژوئن آغاز میکند که فیلمهای آمریکایی خوبی چون «الویس» (Elvis) و «تاپ گان: ماوریک» (Top Gun: Maverick) روی پرده سینماها خواهند رفت.
- سال گذشته بخشهای جدیدی راهاندازی شدند، به عنوان مثال «اولین نمایش کن» و «سینما طرفدار اقلیم». این بخشها امسال هم هستند؟
قطعاً. «اولین نمایش کن» در اولین دورهاش در ۲۰۲۱ پذیرای نامهای بزرگی بود: الیور استون، ارنو دِپلِشن، هونگ سانگ-سو، آندرئا آرنولد و… یک جشنواره، ابعاد و لایههای بسیار متفاوتی دارد. کن فقط در رقابت خلاصه نمیشود و ما باید گنجهای پنهان را هم کشف کنیم. ما باید بتوانیم فیلمهای مؤلفان مشهور را نمایش دهیم، حتی وقتی آنها فیلمهای خود را برای رقابت جشنوارهای نساختهاند. «اولین نمایش کن» با چنین نگاه و روحیهای شکل گرفت و موفق بود.
- در خصوص بخش «سینما طرفدار اقلیم» چطور؟
ما در ۲۰۲۱ میخواستیم با اختصاص بخش کوچکی به مسائل زیستمحیطی به یک بیداری دامن بزنیم و بگوییم با چنین اقدامهایی جشنواره را با نگرانیها و دغدغههای معاصر سازگار میکنیم. امسال چنین بخشی در کار نیست اما کارهای دیگری را در نظر داریم.
- سال گذشته بخش «نوعی نگاه» بر فیلمسازان جوان تمرکز داشت. امسال هم چنین اتفاقی میافتد؟
بله، مأموریت ابتدایی و اصلی این بخش همین است. البته امسال فیلمهای کمتری خواهد داشت؛ دستکم چنین امیدی دارم چون نفرین یک برنامهریز جشنوارهای، این است که به بیماری جوع (گرسنگی) مبتلا شود! صرفهجویی، فکروذکر هر سازمانی است. ما سال گذشته آگاهانه فیلمهای بیشتری را دعوت کردیم. اقتضای بحران بود. باید گشادهدست میبودیم و پذیرا میشدیم. امسال به اندازه طبیعی برمیگردیم.
- امسال چند فیلم امریکایی کنجکاویبرانگیز، اولین نمایشهای جهانیشان را در جشنواره کن تجربه میکنند؛ اما حضور استودیوهای امریکایی چقدر پررنگ است؟
استودیوها همیشه در جشنواره کن حاضر بودهاند. یک مقاله عالی در «ورایتی» خواندم که گفته است کن در میان جشنوارهها، پررنگترین حضور را در اسکار داشت. این حقیقت دارد! از آنجا که دوره هفتادوپنجم را جشن میگیریم، دوباره مثل سالهای ۱۹۳۹ و ۱۹۴۶ اعلام خواهیم کرد که کن، تقریباً بهطور مشترک توسط کشورهای فرانسه و ایالات متحده بنیان گذاشته شد. حضور استودیوها قبل از هر چیز به خاطر دوستی و وفاداری است؛ و البته یک همکاری ادامهدار. گروههای استودیوها همکاری فوقالعادهای با ما دارند. من شیفته سفر به لسآنجلس هستم. در ۲۰۱۹ «سونی-کلمبیا» و «یونیورسال» همکارمان بودند و امسال «برادران وارنر» و «پارامونت». نمایش «تاپ گان: ماوریک» با حضور تام کروز، رویداد بزرگی خواهد بود. کن میخواهد از این مرد سینما تجلیل کند که فیلمسازان بزرگی چون کریستوفر مککواری و ژوزف کوشینسکی را مجذوب خود کرده است. تام کروز در سالهای گذشته، ثبات کیفی فوقالعادهای را به نمایش گذاشته است.
- فیلمهای مستقل سینمای آمریکا چطور؟ آنها هم امسال عرضه خوبی دارند؟
امیدوارم. ما حالا به همکاری نزدیک با کمپانیهای پخش این آثار مستقل شامل «A24»، «نئون» و «فیلمنِیشِن» عادت کردهایم؛ پخشکنندههایی که دیدگاهی مؤلفمحور و بسیار فرهنگی و سیاسی را دنبال میکنند.
- فیلمسازان روس را برای حضور در مسابقه دعوت میکنید؟
ما بیانیهای منتشر کردیم که کاملاً شفاف است. اولویت ما حمایت از اوکراین و مردمانش است و از هر گونه حضور رسمی روسیه -که ممکن است بهنوعی و تاحدی با جنایات این تهاجم و تعرض در ارتباط باشند- خودداری میکنیم. ما تا این لحظه، هیچ فیلمی از سینمای روسیه ندیدیم که احتمال نمایشش در بخش مسابقه رسمی وجود داشته باشد؛ اما در حالی که مردمان اوکراین را فراموش نمیکنیم که از بمباران روسها رنج میبرند، باید به خاطر داشته باشیم که هنرمندانی هم هستند که میکوشند صدایشان در مسکو شنیده شود و کارهای واقعاً جسورانهای میکنند. شرایط و مقوله بهشدت حساسی است.
- فکر میکنید حضور ایریس نوبلوک به عنوان رییس جدید جشنواره کن – که کارش را از سال آینده آغاز خواهد کرد – چه تأثیری بر این رویداد میگذارد؟
ایریس نوبلوک از اول ژوییه (دهم تیر) کارش را آغاز خواهد کرد. حضور او بیشک جشنواره را تحت تأثیر قرار میدهد، همانطور که ۸ سال پیش در مورد پیئر لیسکیور اتفاق افتاد. ما خیلی خوشحالیم که خوشامدگوی او در گروهمان خواهیم بود. او قطعاً تفاوتی را رقم خواهد زد. او هم مثل ما بیصبرانه منتظر این فرصت است! ما با او و فروتنی و پویایی خاصش، به استقبال آینده میرویم.
- جایی خواندم که ایریس، ممکن است درباره قانون کن تجدید نظر کند که به فیلمهای پخشکنندههای مجازی اجازه رقابت در کن را نمیدهد مگر اینکه پیش از عرضه مجازی در سینماهای فرانسه روی پرده بروند. در زمان ریاست او ممکن است آثار پخشکنندههای مجازی دوباره به جمع رقبای کن اضافه شوند؟
هنوز در این باره صحبتی نکردهایم. در جریان آخرین دیدار هیأت مدیره، پیئر لیسکیور این بحث را پیش کشید و من از او ممنونم چون خودم موافق این تغییرم؛ اما ترجیح هیأت مدیره نیست، شاید چون تحت تأثیر سینماداران است. ما به این تصمیم احترام میگذاریم اما باید مراقب باشیم چون تحولی روی داده است و بازگشتی در کار نخواهد بود.
- امسال دوره هفتادوپنجم جشنواره کن است. معنیاش برای این رویداد چیست؟
جشنواره هر سال حکم یک جشن عمومی سینما را برای دنیا، صنعت فیلمسازی و هنرمندان دارد؛ و هر ۵ سال به نقطه مهمی از این مسیر میرسیم، درست مثل تولدها. خودم هرگز تولدم را جشن نگرفتم؛ اما هفتادوپنجمین دوره جشنواره کن، یک اتفاق و لحظه بزرگ تاریخی است! و این سالگرد در شرایط خاصی روی میدهد که دنیا، هم درگیر پاندمی و جنگ اوکراین است و هم دنیایی است که تغییر کرده و دوباره هم تغییر خواهد کرد. در هر صورت، جشن زیبایی خواهد بود برای خلاقیت و هنرمندان، برای صنعت و جامعه انسانی که بسیار رنج کشیده است. میل به کمک به سینمای معاصر هم دیده میشود. تازگی مقالهای از ژان-میشل فرودون ژورنالیست خواندم که در ماه مه منتشر خواهد شد و نگاهی دوباره است به ۴۰ سال از جشنواره کن با تمام گرایشها، جنبشها و مؤلفانش. بررسی گذشته به ما فرصت آیندهنگری میدهد. هدف ما در سال ۲۰۲۲ فقط تجلیل از خود جشنواره نیست بلکه کسب آمادگی برای آینده جشنواره است؛ تا بتواند مأموریتش را دنبال کند.
- پس از بحران طولانیای که تاحدودی پشت سر گذاشتهایم، چه برنامهای برای برپایی این دوره مهم دارید؟
مهمترین مسائل به سینمای امروز و فردا برمیگردند و مثلاً حفظ سالنهای سینما. بخش انتخابهای رسمی جشنواره، بازتاب آن چیزی است که هرگز تغییر نخواهد کرد: هنر سینما. ما پذیرای فیلمهای اول هستیم، فیلمهای کشورهایی را داریم که بهندرت نمایندهای در این بخش داشتهاند و حضور کارگردانان زن هم در این دوره مقتدرانهتر است. جشن ما روز ۲۴ مه (سوم خرداد) برپا میشود. مهمانان زیادی خواهیم داشت و یک شام و ضیافت بزرگ در مکانی نامعمول برپا میشود. نشستی هم برگزار میشود و ما فیلمسازان پرشماری را دعوت میکنیم تا درباره آینده فکر کنیم. سؤال امروز این است: فیلمساز بودن در ۲۰۲۲ به چه معنی است؟ ۲۰ سال پیش، پاسخ آسان بود: کارگردانی فیلمی روی ۳۵ میلیمتری برای سالنهای سینما؛ اما امروز معنای داستانگویی با تصاویر متحرک، فیلمسازی و برقراری ارتباط با تماشاگران چیست؟ چطور باید فیلمی را تولید کرد و چهطور میتوان آن را پخش کرد؟ ویم وندرس در سال ۱۹۹۲ این مضامین را با دوربین خود بررسی کرد و فیلم نیمهبلندی با نام «اتاق ۶۶۶» ساخت. او یک سؤال ساده پرسیده بود: «آینده سینما چیست؟» جالب خواهد شد.
- با همراهان جدیدی مثل «بروت» و «تیکتاک» به نظر میرسد جشنواره میخواهد تماشاگران جوان را هم جذب کند و به رویدادی بدل شود که تماشاگران بیشتری دارد. چرا میخواهید موقعیتتان را تغییر دهید و کن چهطور میتواند به ذات خودش وفادار باقی بماند؟
ذات کن، در سازگاری خودش با روزگار است. همراهان امسال ما، گامی طبیعی در مسیر تکامل رسانهاند. همکاری با تلویزیون فرانسه هم به جشنواره اجازه میدهد تا در کشورمان بهخوبی دیده شود. این رسانه عمومی در تهیهکنندگی فیلمهای زیادی نقش دارد و با برنامههایی که میسازد حامی جدی سینما است. در این میان، «بروت» یک رسانه جدید است با موفقیتی بیمانند که تماشاگران جوان را جذب کرده است. در مورد «تیکتاک» هم همینطور، ما مدتی بود که درباره این همکاریها صحبت میکردیم تا اینکه امسال محقق شدند و راه ارتباطی ما با جهان امروز خواهند بود. مسأله «جوانتر کردن» جشنواره نیست، خوشامدگویی به جوانان است در حالی که برای پیشکسوتان احترام قائلیم. ما در این راستا، سالهاست که دست به اقدامهای ابتکاری بیشماری زدهایم که مثلاً نخل طلای فیلم کوتاه، رقابت مدارس سینمایی، بخش فیلم کوتاه در بازار فیلم، برنامه اقامت در پاریس و همین طور برنامه «سه روز در کن» از جمله آنهاست.
- وقتی حرف از جشنواره کن به میان میآید، چه چیزی بیشتر مایه مباهات شماست؟
کشف فیلمسازان مؤلف تازه که ما به آنها وفادار میمانیم و میدانند که کن خانه آنهاست اما این جاهطلبی بینالمللی را هم دارند که پذیرای سینما در هر نقطهای از جهان باشند. من همیشه این را گفتهام که کن یک جشنواره فرانسوی نیست بلکه جشنوارهای است در فرانسه که در آن جهان برای دو هفته دور هم جمع میشود. نمایش فیلمهای ریوسکه هاماگوچی جوان یا یواکیم تریئر جوان که در کن جوایزی را برنده شدند و سپس موفقیتهای بینالمللی شگفتانگیزی را کسب کردند، خیلی برای ما رضایتبخش و قانعکننده است. هیروکازو کوره-ایدا نیز با یکی از اولین فیلمهای خود به بخش مسابقه راه یافت و سالها بعد برنده نخل طلای جشنواره شد. ما به همین شکل، به فیلمسازان مؤلفی چون نانی مورتی، کن لوچ، پدرو آلمودووار و باز لورمن وفادار بودهایم؛ ولی ما تنها نیستیم و جشنوارههای زیادی در جهان هستند که کار فوقالعادهای در این خصوص انجام میدهند.
حرفهای مدیر جشنواره کن در روزهای پس از اعلام فهرست فیلمها
- درباره فهرست فیلمهایی که انتخاب شده و اعلام کردهاید، چه احساسی دارید؟
خوشحالیم؛ اما موضوع جالب این است که با چنین آثاری از فیلمسازان مؤلف، از خودمان میپرسیم: «هنوز تماشاگری برای این فیلمها داریم؟» ما در سال ۲۰۲۲ هستیم، بیستوسومین سال از قرن ۲۱. وقتی درباره فلینی صحبت میکنیم، در واقع ۶۰ سال به عقب میرویم. این یکی از مسائلی است که ما در جریان انتخاب آثار، دربارهاش بحث میکردیم و رابطه بین تماشاگران، رسانهها، فیلمسازان مؤلف و برنامهریزان را در نظر میگرفتیم. ما قبلاً فرهنگ مشترکی داشتیم اما حالا پس از بحران پاندمی و در میان آیندهای نامعلوم، آن فرهنگ چه سروشکلی پیدا کرده است…
- از برخی جهات توییتر، محک فرهنگ معاصر است. اگر در هفتههای گذشته به سروصدایی توجه کنید که در توییتر پیرامون دیوید لینچ و به بهانه انتشار اولین تریلر (آنونس) فیلم دیوید کراننبرگ با نام «جنایات آینده» (Crimes of the Future) برپا شد، میبینید که این دو فیلمساز مؤلف، در هر صورت در دنیای سینما علاقهمندان بسیاری دارند، حتی اگر تماشای فیلم کراننبرگ چالشبرانگیز باشد و…
فیلم شگفتانگیزی است. بسیار تلخ است و انگار وصیتنامه است؛ نه به این معنی که کارنامه او به پایان رسیده است که خیلی مانده تا آنجا. او حالا روی پروژه دیگری کار میکند… میدانید که بعضی فیلمسازان، از جمله دیوید، از من میخواهند تا نگاهی به پروژههای ناتمامشان بیندازم و نظری بدهم؛ اما میگویم: «چهطور میتوانم چیزی بگویم. این فیلم بسیار شخصی است. انگار خود تو هستی و همان چیزی است که میخواهی روایت کنی. من نباید چیزی بگویم چون کار خود توست.»
- خب، این بخشی از چرایی این موضوع است که فیلمسازان همیشه میخواهند آثارشان در کن نمایش داده شود؛ چون کن در سینما، حکم نوعی معبد اعظم و جامع را دارد؛ جایی است که فیلمساز احترام خاصی پیدا میکند…
تنها نامی که در سالنهای سینمای کن میپیچد اسم فیلمساز است. اگر برد پیت هم با یک فیلماولی کار کرده باشد، نام فیلمساز است که در سالن طنینانداز میشود.
- بهزودی نام فیلمهای دیگری را هم اعلام خواهید کرد، همینطورست؟
بله، بهخصوص از سینمای فرانسه؛ چون مثل همیشه، بعضی از فیلمها تأخیر دارند.
- منتظر نام بزرگی هم باشیم؟
نه… منتظر فیلمی ارواحی از دیوید لینچ نیستیم (میخندد). قبلاً بیشتر وقتها با او صحبت میکردم ولی هرگز به چنین چیزی اشاره نکرده بود.
- پس در بخش «کلاسیکهای کن» هم فیلمی از لینچ را نخواهیم دید؟
نه، هنوز فهرست این بخش را نهایی نکردیم. تقریباً دویست فیلم برای ما ارسال شدند که رقم شگفتانگیزی است؛ ولی ما فقط پانزده فیلم را انتخاب میکنیم. پس برای خودش یک انتخاب تمامعیار شده و بسیار پیچیده است. مهم است که آثاری از سراسر جهان را نمایش دهیم. هر کشوری شاهکارهای خودش را دارد.
- میدانیم که شما هم مثل خیلیها، پیشبینیهای مربوط به آثاری را دنبال میکنید که گمان میرود در جشنواره حضور خواهند داشت. وقتی ژورنالیستها بهاشتباه نامهای بزرگی را در فهرست قرار میدهند چه احساسی پیدا میکنید؟
اغلب برایمان سرگرمکننده است. گاهی وقتها جالب میشود و گاهی دور از انتظار است. در هر صورت، میبینیم که کن همیشه شورانگیز است!
- چرا امسال هنوز رییس هیأت داوران مشخص نشده است؟
بهزودی اعلام میکنیم. خیلی روی فیلمها متمرکز شدیم و میخواستیم مطمئن شویم که در وهله اول، اسامی آثار این دوره را منتشر کنیم.
- احساس میشود جشنوارهای احساسی در پیش داریم. فیلمی دارید درباره شکار قاتلان بَتَکلا، آثاری از فیلمسازان اوکراینی و روس هم دارید. جشنوارهای است که همه را زیر آفتاب دور هم جمع میکند اما به خاطر مسائل جدی این روزگار، برای تماشاگران راحت نخواهد بود.
کن همیشه خیلی سیاسی بوده است؛ فیلمسازانی هم که به کن میآیند همینطور. ما امسال بیش از همیشه احساس مسئولیت و نگرانی کردیم نسبت به وقایعی که در جهان روی میدهند. جنگها همیشه در سراسر جهان برپا بودهاند و ما باید نسبت به آنها آگاه و فعال باشیم ولی این جنگ برای ما طنین خاصی داشت چون در اروپا است. طعنهآمیز است که کیریل سربرنیکوف سالها نمیتوانست در جشنواره حضور داشته باشد ولی حالا به خاطر جنگ، میتواند به عنوان یک تبعیدی از کشورش در کن حاضر شود. سرگئی لوزنیتسا هم با فیلمی در جشنواره حضور دارد؛ فیلمسازی که قبلاً نیز آثاری درباره کشمکش با روسیه ساخته است. این هم طعنهآمیز است که حالا توجهها به این فیلم لوزنیتسا بیشتر از قبل شده است؛ البته ما فیلم خیلی جالب «دید پروانه» (Butterfly Vision) را هم در بخش «نوعی نگاه» داریم که اولین فیلم بلند فیلمساز اوکراینی، ماکسیم ناکونِچنی است؛ فیلمی که به منظور ادای احترام به اوکراین انتخاب نشده و واقعاً فیلم خیلی خوبی است. بازیگر زن جوانش فوقالعاده است و فیلمی است درباره بیرحمی و جنگ و درد.
- پس این کارگردان و بازیگر، دوتا از گنجهای پنهان امسال هستند… چند روز پیش خبری منتشر شد در این باره که بازار کن، میزبان رویدادی به نام «روز اوکراین» است. جشنواره هم اقدام مشابهی در این خصوص و به افتخار اوکراین انجام میدهد؟
بله، روی چنین ایدهای کار میکنیم اما الان نمیخواهیم دربارهاش صحبت کنیم…
منابع: ورایتی و ددلاین