۷ حقیقت جذاب درباره فیلم همه مردان رئیس جمهور
۹ آوریل سالگرد اکران این فیلم مهم و تاثیرگذار است
دهه ۷۰ میلادی هرقدر برای سیاست آمریکا دهه بد و فاجعهباری بود، دهه طلایی هالیوود به شمار میرفت. در این دهه یکی از بدترین رسواییهای سیاسی داخلی تاریخ این کشور شکل گرفت: رسوایی واترگیت. بعد از رسیدن «ریچارد نیکسون» به مقام ریاستجمهوری بود که دو خبرنگار خبره نشریه واشینگتن پست”به نامهای «باب وودوارد» و «کارل برنشتاین» طی تحقیقی مفصل متوجه شدند که عوامل وابسته به نیکسون، مکالمات اعضای حزب جمهوریخواه را شنود میکردهاند.
انتشار این گزارش در نشریه واشینگتن پست منجر به سروصدای گسترده در آمریکا و نهایتا استعفای نیکسون از ریاست جمهوری آمریکا شد. این رسوایی بزرگ دستمایه ساخت یکی از بهترین فیلمهای سیاسی تاریخ سینما به نام «تمام مردان رئیسجمهور» به کارگردانی آلن جی.پاکولا شد. به مناسبت ۴۶ سالگی سالگرد اکران این فیلم، ۷ حقیقت جذاب درباره فیلم همه مردان رئیس جمهور برایتان گردآوری کردهایم.
نقش ردفورد در شکلگیری قصه فیلم همه مردان رئیس جمهور
زمانی که افشای واترگیت اتفاق افتاد، ردفورد که آن زمان بزرگترین ستاره هالیوود بود با دو خبرنگار نشریه تماس گرفت و از علاقه خود به کار آنها و موضوع صحبت کرد، آم موقع خبر و ایدهای از ساخت فیلم همه مردان رئیس جمهور نبود. این دو خبرنگار آن زمان فرصت کافی برای دیدار با تیپهای هالیوودی را نداشتند، اما ردفورد چیزی گفت که خیلی به آنها چسبید.
ردفورد به آنها پیشنهاد کرد به جای افشای تمام اطلاعات به صورت ساده و یکجا، آن را مثل داستانهای پلیسی به صورت قطره قطره و پاورقی چاپ کنند. آنها در ابتدا این پیشنهاد را رد کردند، اما بعد فهمیدند که پیشنهاد ردفورد را نمیشود رد کرد و هنگام نوشتن کتاب، از رویکرد استادانه ستاره هالیوودی استفاده کردند.
ویدیوکلوپ فیلیموشات | مرور فیلمهای دوستداشتنی
ردفورد قرار بود فقط تهیهکننده باشد
ردفورد که خودش تهیهکننده ابتدایی فیلم همه مردان رئیس جمهور بود، تصمیم گرفته بود فیلم را به صورت سیاهوسفید، بدون هیچ بازیگر ستارهای و به صورت شبهمستند بسازد. اما کمپانی برادران وارنر میدانست که این فیلم خرج زیادی روی دستشان خواهد گذاشت (وارنر فقط ۴۵۰ هزار دلار برای خرید کپیرایت کتاب پرداخت کرده بود!) و نمیخواست این خرجها با رویکرد هنری ردفورد برگشتی نداشته باشد.
کمپانی ردفورد را مجاب کرد که در فیلم بازی کند و پس از حضور او قرار شد بازیگر همکار او نیز یکی دیگر از ستارگان هالیوود باشد (داستین هافمن) که بیننده احساس نکند بین وودوارد و برنشتاین عدم توازن قدرت وجود داشته.

تقسیم قدرت بین دو ستاره
زمانی که داستین هافمن برای بازی در نقش کارل برنشتاین در فیلم All the President’s Men انتخاب شد، یک موضوع جدید جزئی، اما پیچیده به وجود آمد. هافمن نسبت به ردفورد در هالیوود جدیدتر بود، اما تقریبا به همان اندازه ستاره به شمار میرفت، با سه نامزدی اسکار در کارنامهاش! علاوه بر این، وودوارد و برنشتاین شراکت برابری داشتند و قرار بود در فیلم به هر دو به یک میزان بها داده شود. پس چگونه میبایست به بازیگران اعتبار داد؟
یک نفر باید اول لیست میبود. ردفورد و هافمن (یا به احتمال زیاد مدیران برنامههای آنها) به مصالحهای که قبلا توسط «جان وین» و «جیمز استوارت» برای فیلم مردی که لیبرتی والانس را کشت رسیده بودند، استفاده کردند. ردفورد در تبلیغات، تریلرها و سایر ترفندهای بازاریابی رتبه اول را به دست آورد، اما در خود فیلم همه مردان رئیس جمهور نام هافمن قبل از نام ردفورد نقش میبست.
نویسنده فیلمنامه تصادفی انتخاب شد
ردفورد با «ویلیام گلدمن» دوست بود، کسی که برای نوشتن فیلمنامه «بوچ کسیدی و ساندنس کید» برنده اسکار شده بود و زمانی که کتاب دو خبرنگار رو به اتمام بود، ردفورد گلدمن را به جلسه ای با وودوارد و برنشتاین دعوت کرد تا قصه آنها را بشنود و در موردش به آنها مشاوره دهد.
ردفورد گفته بود هدفش از این دعوت مطلقا این نبوده که گلدمن فیلمنامه را بنویسد. اما چند هفته بعد ناشر کتاب نسخهای از کتاب را به مدیربرنامههای گلدمن داد. مدیربرنامه هم کتاب را تحویل گلدمن داد و گلدمن اینطور برداشت کرد که باید از روی کتاب فیلمنامه بنویسد! این سوءتفاهم در رودربایستی ردفورد با گلدمن ادامه پیدا کرد و گلدمن بابت نگارش آن یک اسکار دیگر هم گرفت!
۱۰ درصد فیلمنامه فیلم همه مردان رئیس جمهور کار گلدمن بود
گلدمن اسکار گرفت، اما سال ۲۰۱۱ در کتاب زندگینامه ردفورد مشخص شد که تنها ۱۰ درصد از فیلمنامه نهایی کار او بوده است. واقعیت امر این است که بعد از ورود «پاکولا» به فیلم به عنوان کارگردان، او فیلمنامه را نپسندید و مدام درخواست بازنویسی آن را داشت. گلدمن هم این موضوع را پذیرفت و بارها فیلمنامه را بازنویسی کرد. اما پاکولا و ردفورد هنوز از نتیجه راضی نبودند.
نهایتا کارگردان و بازیگر اصلی اتاقی در هتلی که پشت روزنامه واشینگتن پست قرار داشت اجاره کردند و یکماه تمام شروع کردند به بازنویسی فیلمنامه و این شد که ۹۰ درصد از فیلمنامه را در واقع باید حاصل همفکری پاکولا و ردفورد دانست.
رفاقت هافمن و برنشتاین در حاشیه فیلم همه مردان رئیس جمهور
دو بازیگر زمان زیادی را با دو خبرنگار سپری کردند. در حالیکه وودوارد هم به طور کلی و هم با ردفورد بسیار محتاط و درونگرایانه رفتار میکرد، برنشتاین مثل خود هافمن برونگرا و اجتماعی بود و آنها حسابی با هم رفیق شدند.
برنشتاین برای شام عید یهودی پسح از هافمن دعوت کرد تا به منزلشان بیاید و بعد هم ساعت مچی خودش را به او هدیه داد که در فیلم دستش کند و بیشتر شبیه به او باشد.
بازسازی پرخرج تحریریه نشریه
فیلم تا حد امکان در مکانهای واقعی فیلمبرداری شد. مثلا صحنه دادگاه واقعا در همان دادگاهی گرفته شد که متهمان واترگیت محاکمه شده بودند. ولی فیلمبرداری در دفتر تحریریه واشینگتن پست به علت شلوغی و حجم کاری زیاد نشریه امکانپذیر نبود. بنابراین عوامل فیلم صدها عکس از تحریریه گرفتند و تمام ابعاد و وسایل را اندازهگیری کردند تا جرج جنکینز طراح صحنه فیلم بتواند دفتر را عینا بازسازی کند.
جنکینز بیش از ۱۵۰ میز دقیقا مشابه میزهای واشینگتن پست از همان شرکتی که پست آنها را در سال ۱۹۷۱ خریداری کرده بود خرید و تمام تلاش خود را کرد تا آنها را دقیقا به همان رنگ واقعیشان رنگآمیزی کنند. یک تن کاغذ ضایعاتی هم برای تزئین میزها استفاده شد، به اضافه چند ده کارتن وسیله اهدایی از طرف کارکنان نشریه برای اینکه میزها مثل دفتر نشریه کاملا بههمریخته به نظر برسد.
کارمندان واشینگتن پست وقتی در فیلم دیدند محل کارشان با این دقت بازسازی شده، شگفتزده شدند و البته شگفتی اعضای آکادمی اسکار از زحمات جنکینز هم با اهدای مجسمه بهترین طراحی صحنه و لباس به او جبران شد.