فیلم دست خدا شخصیترین و خودیترین فیلم «پائولو سورنتینو» کارگردان ایتالیایی اهل ناپل است. فیلمی در مورد «فابیو» پسرک نوجوانی اهل ناپل که در آستانه روبهرو شدن با واقعیت زندگی و گذر از سنین کودکی و حرکت به سمت تعریف آیندهای برای خودش است. سورنتینو با محور قرار دادن فوتبال و پرداختن به ماجرای حضور تاریخ ساز «دیه گو مارادونا» در تیم باشگاهی ناپولی که منجر به تحولی جدی در تاریخ شهر ناپل ایتالیا شد و برگی مهم در دوران حرفهای ماردونا به عنوان فوتبالیست و از گمنامی بیرون آوردن شهر ناپل رقم زد، در کنار تقدیس و تقدیر از هنر سینما مسیر روایی خودش را تعریف کرده است.
«فابیو» در دل این رخدادهای مهم تاریخی در دل فضای گرم یک خانواده اهل ناپل نقطه عطف مهم زندگیاش را رقم خورده میبیند، و برهه مهمی از زیستش که منجر به علاقهمندیاش به سینما و عزیمت به شهر رم برای یافتن آیندهاش میگردد را تجربه میکند. سینمای سورنتینو را نمیتوان و نباید بیتاثیر از سینمای «فدریکو فلینی» کارگردان شهیر ایتالیایی دانست. او در این فیلم مشخصا به فلینی اشاره میکند و حتی بخضی از داستان فیلمش را با شیوه کار فیلینی برای انتخاب بازیگر و البته سبک نگاهش به سینما که در قالب دیالوگ «زندگی واقعی خیلی غیر قابل تحمله. سینما راه فراری برای کلک زدن به زندگی» بیان و دنبال میکند. اینبار فلنی مستقیما در دل سینمای فلینی وار سورنتینو حضور دارد.
مسئله خانواده و شکل و شمایل ترسیم کاملا کمیک و همزمان بدیع هر یک از اعضای این خانواده گرم و همزمان خشن و از هم پاشیده در کنار رخدادهای اجتماعی و شیوه زیست اهالی ناپل به شکلی نمایانگر نگاه سورنتینو به حال و روز ناپلیهای دهه ۸۰ میلادی است. گویی جنسی از عشق و نفرت نسبت به ناپل در سورنتینو موج میزند که با تکیه بر طنازی و ظرافتهای شوخطبعانه تلاش میکند به نرمی به آنها بپردازد
شاید بیراه نباید اگر جهان فیلم دست خدا را عینا مرتبط بدانیم با جهان نیمهخیالی نیمهواقعی زیست «سورنتینو» در دوران نوجوانیاش که در ناپل گذشته، شیوه بزرگ شدن و ارتباط برقرار کردنش با زنان، چگونگی آشناییاش با سینمای فلینی و بعدتر عاشق کارگردانی و فیلمسازی شدنش و… در نهایت تبدیل شدنش به یکی از فیلمسازان شهیر معاصر ایتالیایی که در تمام آثارش به وضوح نوعی از سینمای تداعی کننده جهان فیلمهای فلینی را دنبال میکند.
برای اثبات مدعای فلینی وار بودن آثار سورنتینو کافیست مروری داشته باشیم بر اسامی فیلمهایی همچون زیبایی بزرگ (The Great Beauty)، جوانی (Youth) و سریال هایی مثل پاپ جوان (The Young Pope) و پاپ جدید (The New Pope) و… در تمام این آثار مثل خود دست خدا (The Hand of God) جنسی از تلخی و دیوانگی توامان درکار است با چاشنی نگاه فراواقعی. در تمام آثار او این اصل که «واقعیت غیر قابل تحمل است» و اینکه «سینما راهی است برای فریب دادن واقعیت» قابل جستوجو است تا جایی که در همین فیلم متاخرش در قالب دیالوگی منتسب به فلینی، این ویژگی به زبان آورده میشود.
مسئله خانواده و شکل و شمایل ترسیم کاملا کمیک و همزمان بدیع هر یک از اعضای این خانواده گرم و همزمان خشن و از هم پاشیده در کنار رخدادهای اجتماعی و شیوه زیست اهالی ناپل به شکلی نمایانگر نگاه سورنتینو به حال و روز ناپلیهای دهه ۸۰ میلادی است. گویی جنسی از عشق و نفرت نسبت به ناپل در سورنتینو موج میزند که با تکیه بر طنازی و ظرافتهای شوخطبعانه تلاش میکند به نرمی به آنها بپردازد.
خلاصه اینکه فیلم دست خدا به ظاهر به ماجرای گل زدن با دست توسط مارادونا و حمایتهای سیاسیهای چپها از او و تبدیل کردن این اقدام متقلابه به رفتاری حماسی و مبارزاتی است. اما در لایهای درونیتر آن را به سخره گرفته است و بیاثر میداند. از منظری دیگر اشاره به دست خدا، حکایت سیر و سلوکی است که «فابیو» (و شاید پائولو) در دوران نوجوانی تجربه کردهاند، تجربیاتی با خانواده و خاله و پدر و مادر و اهالی شهر که در نهایت منتهی شده مرد شدن، قد کشیدن و به کارگردان شدن احتمالی «فابیو» و فیلساز شدن قطعی «پائولو» در پی هجرت به رم.
از این همه که بگذریم نادیده گرفتن سینمای «سورنتینو» کار سادهای نیست. سینمایی مجنون، سرخوش، پرکنایه، فرا واقعی که سرشار است از سکانسها و دیالوگها و لحظههای شعفانگیز سینمایی و ملو از شخصیتهای بدیع و جذاب و همدلیبرانگیز که جهان جنونآمیزشان در دل اتمسفر دیوانه فیلمهای سورنتینو پرده از درونیات همیشه سانسور شده و پنهان بشری برمیدارد. درونیاتی که ریشه در سرخوردگیهای مالی و ذهنی و جنسی دارد و همگی با چاشنی نگاه فراواقعی و متافیزیکی تزیین شدهاند.
سورنتینو همواره در نقد و زیر سوال بردن باورهای مذهبی و خرافی و فراواقعی کوشیده است اما همزمان در بزنگاههایی خودش به این باورها دامن زده است. گویی او حضور دست خدا را کتمان نمیکند و در تلاش است جنسی از تشکیک در مخاطب را ایجاد کند. فیلم دست خدا بهترین اثر سورنتینو نیست اما حتما جز آثار قابل اعتنای سال سینمای جهان است.