خداحافظی با دارودسته جمشید قاسم‌پور

ماجرای خیانت جمشید به زری و ارتباط او با آتوسا، یکی از مهمترین چالش‌های منوچهر هادی برای قسمت آخر سریال نیسان آبی بود که حالا و با پخش قسمت پایانی می‌توان گفت هادی با موفقیت این چالش را پشت سر گذاشته است. «خیانت» معمولا تیغ دو دم است که در فیلم‌ها و سریال‌های مختلف پرداختن به آن تبعاتی هم به همراه دارد اما ماجرای جمشید در قسمت پایانی در کنار رسوایی و سرافکندگی و به تعبیر نمایش تاوان عمل، فضای کلی سریال را به سمت تلخی و واقع‌گرایی محض هم نکشاند و همین برگ‌برنده منوچهر هادی بود. هر چند در پایان داستان زری، به خاطر خانواده‌اش از خیانت جمشید گذشت اما تأکید شد که برخی زخم‌ها و شکستگی‌ها تا ابد درمان می‌شود و جای‌شان باقی می‌ماند.

همه چیز درباره سریال نیسان آبی

همین جا که به ماجرای خیانت جمشید اشاره کردیم، باید اذعان کنیم که یکی از ویژه‌ترین نکات قسمت پایانی که اتفاقا در به نتیجه رسیدن منوچهر هادی برای درآوردن فضای مطلوب خود در میانه واقع‌گرایی و سرخوشی سریال نقش بسیار موثری هم داشت، بازی قابل‌تحسین یکتا ناصر بود. زری به همان اندازه که در خیالات خود جمشید را تبدیل به قهرمان بلامنازع زندگی خود کرده بود، در مواجهه با خیانت او در هم می‌شکند و یکتا ناصر به بهترین شکل این در هم شکستگی و استیصال را در مرز واقع‌گرایی و فانتزی و البته بدون اغراق در تلخی و شیرینی بازی کرده است.

از نکات مهم «نیسان آبی» در قسمت پایانی، به سرانجام رساندن تمامی خرده‌داستان‌ها البته با منطقی مشخص و بدون فرمول‌های مرسوم برای پایان خوش اجباری و تحمیلی بود. از ماجرای اختلاس کامبوزیا و فرار غیرقانونی او به خارج از کشور گرفته تا سوءاستفاده و اخاذی از سعید از یک سو و از سوی دیگر ماجرای کلاه‌برداری آتوسا از خانواده جمشید و مهمتر از همه ماجرای رابطه مرموز حاج‌آقا ستاری و آتوسا. منوچهر هادی برای هر یک از این خرده داستان‌ها پایانی معقول و به اندازه در نظر گرفت و از این منظر به خوبی توانست «نیسان آبی» را به مقصد برساند.

پیش‌تر به علاقه هادی برای شوخی و ارجاع به فیلم‌ها و سریال‌های مختلف در «نیسان آبی» اشاره کرده بودیم اما در قسمت پایانی، منوچهر هادی دست به این ابتکار جذاب زد و این‌بار یکی از پرسروصداترین و پرانتقادترین سکانس‌های سریال قبلی خود یعنی مجموعه «دل» را دستمایه طنازی قرار داد. سکانس به هوش آمدن جمشید پس از کما به طور کامل در قالب سکانس به هوش آمدن خسرو با بازی سعید راد در سریال «دل» بازسازی و کارگردانی شده بود تا شوخی آن زمان مخاطبان با سریال «دل» که مربوط به برخاستن خسرو از کما و بلافاصله گلاویز شدن او با کادر بیمارستان بود، این‌بار توسط خود منوچهر هادی تکرار و تبدیل به یکی از شوخی‌های جذاب قسمت آخر سریال نیسان آبی شود!