مرز در عقل و جنون باریک است

کاراکترهای جدید قسمت سوم سریال جیران

در میان شخصیت‌های متعددی که در میان درباریان کاخ ناصرالدین‌شاه حضور دارند (و ما تا قسمت سوم سریال جیران آنها را دیده‌ایم) حضور سارای گرجی با بازی فاطمه مسعودی‌فر و شازده بصیر با بازی هومن برق‌نورد بیش از دیگران کنجکاوی مخاطب را برانگیخته است. شاید بتوان نخ تسبیح روابط درون قصر را با پیوند شاه و سارای گرجی از یک سو و ازدواج شاه با جیران پیدا کرد. یک درام عاشقانه با محوریت زنان و توطئه‌های احتمالی که داستان را جذاب‌تر می‌کند.

همه چیز درباره سریال جیران

صحنه متفاوت

در میان سکانس‌های رنگارنگ سریال که درک درست فیلمساز از اتمسفر فضای تاریخی دوره قاجار را نشان می‌دهد سکانسی هست که به لحاظ بصری و اجرا می‌تواند چگونگی زندگی در دوره قاجار را برای مخاطب بازگو کند. سکانس حضور سیاوش در کاروانسرای بین راه و صحبت‌های او با رئیس کاروانسرا یکی از صحنه‌های متفاوت در قسمت سوم بود.

سکانس ویژه قسمت سوم سریال جیران

سیاوش در دنیا دلبسته دو نفر بود. یکی خدیجه یا همان جیران و دیگری مادر پیرش که عاشقانه دوستش داشت. در سکانس مرگ مادر سیاوش و بازی خوب امیرحسین فتحی در این سکانس و تلاقی آن با مراسم خواستگاری شاه از خدیجه یکی از سکانس‌های تاثیرگذار را در این قسمت رقم زد.

غافلگیری

در قسمت سوم یک اتفاق خوب در سریال جیران افتاد و آن هم ترانه جدید همایون شجریان بود که روی سکانس مرگ مادر سیاوش پخش شد. علاقمندان به موسیقی این خواننده محبوب و پرطرفدار با شنیدن این قطعه موسیقی در کنار ترانه ماندگار تیتراژ پایانی سریال حسابی غافلگیر شدند.

بازی ویژه

قرار است هر قسمت یکی از بازی‌های سریال را که از بقیه بیشتر جلب توجه کرد معرفی کنیم. شاید در میان بهت و حیرت دیدنی خدیجه با بازی پریناز ایزدیار و گریه‌های سیاوش بر مزار مادرش، یکی از متفاوت‌ترین بازی‌ها را فرضی فضول با بازی امیر کربلایی‌زاده در نقش یک فضول در دهات‌های کوهسار داشته که با همه افراد شوخی می‌کند. در جیران ما یکی از بازی‌های دیدنی کربلایی‌زاده را مشاهده می‌کنیم.

نکته ویژه قسمت سوم سریال جیران

شوریدگی شاه و عشق بی اندازه او به جیران در سکانسی از قسمت سوم سریال جیران که شاه با حال و هوایی عجیب نقاشی دختر مورد علاقه‌اش را می‌کشد و بی توجهی او به امور مملکت داری در حالی که کشور در حال از دست دادن بخشی از خاک خود در قسمت هرات است نشان می‌دهد عقل و جنون در یک مسیر به یکدیگر می‌رسند و آن عشق است. عشق در قامت شاه مملکت کاری با ناصرالدین شاه کرد که شاید هیچ وقت او نتواند امور مملکت را سامان دهد.