سفر در زمان همیشه یکی از بزرگترین آرزوها و فانتزیهای بشر بوده است. و کیست که نداند «سینما» مهمترین بستر برای واقعیتبخشی به فانتزیها و آرزوهای دستنیافتنی است. سوژه سفر در طول زمان همیشه برای نویسندهها و اهالی سینما جذاب بوده و دستمایه ساخت دهها فیلم سینمایی خوب و بد قرار گرفته است. در این مطلب قصد داریم ۷ تا از بهترین فیلمهایی را که در مورد سفر در زمان ساخته شده به شما معرفی کنیم.
کمربندهایتان را ببندید و آماده سفری جذاب در تاریخ سینما باشید.
فیلم بازگشت به آینده | ۱۹۸۵ | The Time Machine
وقتی صحبت از سفر در زمان میشود، «بازگشت به آینده» یک استاندارد طلایی و بینقص در مورد این ژانر از فیلمهاست. داستان سفر جوانک بامزهای به اسم «مارتی» که با استفاده از ماشین زمان بهترین رفیقش راهی گذشته میشود و گندهایی میزند که وقوع آنها در آینده مساوی است با عدم تولد خودش!
شیمی رابطه بین مارتی و رفیق شفیق و دانشمندش «داک» یکی از جذابترین جنبههای فیلم است. ضمن اینکه تماشای رابطه عاشقانه پدر و مادر مارتی در دوره جوانیشان توسط او هم از جمله نکات فوقالعاده قصهای است که با اندازه مناسبی از هیجان، طنز و رمانس توسط «رابرت زمهکیس» به تصویر کشیده شده. فیلمنامه بهقدری جذاب و ماهرانه نوشته شده که باید در برابرش کلاه از سر برداشت و اولین فیلم «بازگشت به آینده» را فیلمی بینقص توصیف کرد.
فیلم ماجراجویی خارقالعاده بیل و تد | ۱۹۸۹ | Bill and Ted’s Excellent Adventure
دهه ۸۰ را میشود عصر طلایی فیلمهای کمدی جوانانه با تم فانتزی-علمی دانست. در روزگاری که کمدیهای تینایجری هنوز تحت قبضه دو مضمون اصلی جنسیت (در دهه ۲۰۰۰) و مواد مخدر (در دهه ۲۰۱۰) قرار نگرفته بودند، فیلمهایی تولید میشد که جوانان میتوانستند آنها را در کنار خانوادهها تماشا کنند و لذت ببرند.
جذابترین زوج احمقی که در تاریخ سینما دیدهاید کدامها هستند؟ لورل و هاردی عالی بودند، اما در دوران مدرنتر سینما، احتمالا نشود زوجی بامزهتر از بیل و تد پیدا کرد. این دو نوجوان همکلاسی که عملکردشان در تحصیل (بهخصوص در کلاس تاریخ) چنگی به دل نمیزند، توسط دانشمندی به نام «روفوس» (با بازی «جرج کارلین» استندآپ کمدین فقید و درجهیک آمریکایی) راهی گذشتههای تاریخ میشوند تا آینده بهتری برای خودشان و دنیا رقم بزنند.
یک ماجراجویی دیوانهوار شامل دیدارهای بامزه بیل و تد با شخصیتهایی نظیر ژاندارک، بیلی د کید، سقراط و چنگیزخان!
فیلم نیمهشب در پاریس | ۲۰۱۱ | Midnight in Paris
تماشای ضیافتی جذاب با حضور بازیگرانی قدرتمند و شخصیتهای تاریخی قدرتمندتر را در یکی غیروودی آلنیترین کمدیهایی که وودی آلن ساخته، نباید از دست داد.
«جیل» که برای اولین بار در عمرش همراه همسر و خانواده همسر راهی پاریس شده، شدیدا تحتتاثیر شکوه شهر قرار میگیرد و شروع میکند به پیادهروی و شبگردی در دل پاریس. او در جریان یکی از این شبگردیها از طریق یک کلیسای قدیمی راهی قرن بیستم و دوران اوج حضور هنرمندان بزرگی نظیر «سالوادور دالی»، «ارنیست همینگوی»، «لوئیس بونوئل» و … در این شهر میشود و شروع میکند به همنشینی با این بزرگان!
فیلمی گرم با فیلمنامهای دقیق که توانست «اصغر فرهادی» را در رقابت کسب فیلمنامه اسکار شکست دهد.
فیلم میرای | ۲۰۱۸ | Mirai
مژده به طرفداران انیمه! یک انیمه هم در این فهرست داریم. پسربچهای که از توجه والدینش به خواهر کوچکترش ناراضی است و با خرابکاری سعی در جلب توجه آنان دارد، با پیدا کردن دریچهای در باغ منزلشان راهی سفر زمان میشود.
او در این سفر خواهرش را در بزرگسالی و البته مادرش را در کودکی و پدربزرگش را در دوران جوانیاش ملاقات میکند. جادوی «میرای» این است: فیلم موفق میشود با خلق یک جهان متافیزیکی، پسربچهای خودخواه را به سفری خودشناسانه ببرد تا او شناخت بیشتری نسبت به خود، خانواده و انسانیت پیدا کند.
فیلم ماشین زمان | ۱۹۶۰ | The Time Machine
یک کلاسیک در لیست داریم. «ماشین زمان» فیلمی به کارگردانی «جرج پال» که براساس رمان مشهور «اچ.جی ولز» به همین نام ساخته شده است.
رمان کلاسیک «ولز» چندین اقتباس لایواکشن داشته که فیلم جرج پال بدون تردید بهترین آنهاست. «جرج» یک مخترع در ابتدای قرن بیستم شدیدا در حال کار روی اختراع ماشینی است که به او امکان میدهد به آینده سفر کند. سفر او به آینده مساوی است با دیدن ویرانیهای ناشی از دو جنگ مهلک جهانی و نابودی جهان توسط یک جنگ هستهای و بعد بیهوش شدنش و سفر به هزاران سال بعد، جایی که بشریت از فاجعه هستهای نجات پیدا کرده، اما به دو گونه جدید تبدیل شده است!
فیلم به خوبی سوالات اصلی ولز را برجسته میکند و به هردو سوال پاسخ میدهد: سرنوشت بشریت در درازمدت چه خواهد شد؟ آیا هرگز قادر خواهیم بود غرایز خشونتآمیزی را که احتمالا منجر به سقوط ما میشود مهار کنیم؟
فیلم نابودگر یا ترمیناتور | ۱۹۸۴ | The Terminator
چه فیلم درجهیکی اسماعیل! چه فیلمی…
فیلم ابتدا مخاطب را به سال ۲۰۲۹ میبرد (هنوز هفت سال تا آن زمان فرصت داریم!)؛ دورانی که در بحبوحه جنگ هستهای، ماشینها و رباتها کنترل زمین را در دست دارند و مشغول نابود کردن آخرین انسانهای روی زمین هستند. نابودگر (آرنولد شوارتزنگر) که یک ربات انساننماست، به سال ۱۹۸۴ فرستاده میشود تا زنی جوان به نام «سارا کانر» را که مادر «جان کانر» ناجی بشریت خواهد بود، از بین ببرد. در پی این اتفاق انسانها نیز یک جنگجوی جوان را به گذشته میفرستند تا از سارا کانر در مقابل نابودگر دفاع کند.
این خط داستانی هیجانانگیز به بهترین شکل ممکن توسط یکی بزرگترین سرگرمیسازان تاریخ «جیمز کامرون» به فیلم تبدیل شده و هنوز بعد از گذشت ۳۷ سال، سرحال و دیدنی است. «ترمیناتور» از جمله فیلمهایی است که قسمت دوم آن نه تنها ضعیفتر از قسمت اول نبود، که به ارزشهای آن افزود و جایگاهی بیمانند برای کامرون و آرنولد در سینما ساخت.
فیلم روز گراندهاگ | ۱۹۹۳ | Groundhog Day
تصور اینکه «بیل مورای» دوستداشتنی نقش یک آدم عبوس را بازی کند کمی سخت است، اما وقتی بدانیم این آدم عبوس قرار است در یک حلقه زمانی گیر بیفتد و یک روز از زندگیاش را مدام تجربه کند، متوجه میشویم که این عبوسی قرار است دستمایه فرح و نشاط باشد!
یک گزارشگر بدعنق هواشناسی راهی منطقهای است که تا درباره روز دوم فوریه یا روز دوم «موشخرما» (گراندهاگ) گزارش تهیه کند. مردم این محل معتقدند ظهور یا عدم ظهور یک موشخرما در این روز به آنها نشان میدهد که زمستان تمام شده یا قرار است ۶ هفته دیگر ادامه داشته باشد. این گزارشگر از فردا صبح که در آن منطقه بیدار میشود میفهمد که مجددا در حال سپری کردن روز موشخرماست و در یک حلقه گیر افتاده.
در این حلقه باطل پرتکرار به مرور شاهد رشد و بلوغ شخصیت قهرمان فیلم هستیم. احتمالا میدانید که داستان این فیلم بعدها در ایران هم مورد تقلید قرار گرفت و نسخهای ایرانیزهشده به نام «آخرین روز ماه» با بازی «امیر جعفری» براساس آن ساخته شد.