فیلم سینمایی نمور یکی از آثار حاضر در چهلمین جشنواره فیلم فجر است که داود بیدل را در مقام کارگردان دارد. این دومین تجربه فیلمسازی بیدل است که از حضور چهره هایی بعضا تلویزیونی درون فیلمش استفاده کرده. فیلم قبلی بیدل روزگاری عشق و خیانت بود که اکران خوبی را پشت سر نگذاشت و نتوانست توفیقی برای کارگردانش به دست بیاورد.
همه چیز درباره جشنواره فجر ۱۴۰۰
نظر اولیه منتقدان درباره فیلم نمور داوود بیدل
رضا صائمی
«نمور» دومین فیلم داود بیدل بعد از «عشق و خیانت» است که قصه ای خانوادگی دارد و بر اساس یک اختلاف خانوادگی قدیمی بنا شده است. دعوای بین بردار بزرگتر با خواهرش که حالا قرار است در یک رمزگشایی با غافلگیری هم همراه شود. فیلم اما نمی تواند قصه اش و به ویژه شخصیت های قصه اش را درست تعریف و پردازش کند و بازی ضعیف بازیگران هم بر کم رمقی قصه می افزاید. ما در طول فیلم مدام شاهد تکرار موقعیت ها و حرف ها و دعواهای کش داری هستیم که عناصر مکملی ندارند تا به غنی شدن درام کمک کنند.
همین مساله موجب می شود که حتی برخی از موقعیت ها و پیشامدهای فیلم قابل پیش بینی شود. شخصیت اصلی درام، دلارام خواهر خانواده است که قصه حول محور زندگی او و بیماریاش صورت بندی شده. ضدقهرمان داستان هم داود، برادر بزرگتر اوست که با سرپوش گذاشتن بر حقایق و گذشته، در حقیقت کاراکتری سیاه و سفید از خودش میسازد و در پایان ماجرا هم با چرخشی شتابزده به قهرمان قصه بدل میشود. این غافلگیری اما نمی تواند فیلم را نجات دهد. در واقع یک سوم پایانی فیلم که قرار است رمزگشایی غافلگیرانه قصه باشد و تطهیر ضد قهرمان فیلم به قهرمان قصه به واسطه ضعف های روایی و ساختاری در پرده اول و دوم تاثیرگذاری خود را از دست می دهد و مخاطب را اغنا نمی کند. درواقع گرهگشایی اصلی در سکانس پایانی و با یک تعجیل آنی و دفعتی اتفاق میافتد که چندان به مذاق مخاطب نمی نشیند وباور پذیر نیست. نمور البته ایده اولیه خوبی دارد که به دلیل پردازش بد و خرده روایت های اضافه و کش دار، قصه را از رمق می اندازد و خنثی می کند.
برگزیده از فیلم نمور
غافلگیری خنثی
سید آریا قریشی
«نمور» فیلم جمعوجور و بیادعایی است که قرار است داستانی ملودراماتیک را به تصویر بکشد. اما متأسفانه از هر زاویهای که به آن نگاه کنیم، فیلم بدی است. انگیزههای شخصیتها بهدرستی ترسیم نشده و به نتیجه مناسبی نمیرسد – مثلاً داود (محمدرضا علیمردانی) تقریباً هر پنج دقیقه یک بار تصمیم میگیرد به تهران برگردد اما تقریباً هر بار بهسرعت از تصمیم خود منصرف میشود؛ رابطه بین شخصیتها الکن است – مشخص نیست آرام طی چه مسیری اینگونه جذب دلارام میشود؛ پایانبندی فیلم سادهانگارانه و غیرقابلباور است.
دکوپاژ برخی از صحنهها آنقدر آماتوری است که حتی در تشخیص اینکه شخصیتها دارند از کدام اتاق وارد کدام اتاق میشوند هم دچار مشکل میشویم. بسیاری از نماها از زیباییشناسی بیبهرهاند – هنگام نمایش در خانه جشنواره فجر، یک نمای ساده از نسیم ادبی و سمیرا حسنپور که نشستهاند و هیچ کاری انجام نمیدهند باعث خنده عدهای از حضار شد. خشم همیشگی داود در بسیاری از موارد فاقد منطق دراماتیک است و افراطی بهنظر میرسد؛ و بازیها –تقریباً بدون استثنا– بد و غیرقابلتحملاند. با چنین ویژگیهایی، عجیب نیست که فیلم نمور از هیچ جنبهای به نتیجه مناسبی نمیرسد. صرف تلاش برای توجه به مناطق جغرافیایی مختلف، پذیرش هر فیلمی با هر سطح کیفی را در جشنواره فیلم فجر توجیه نمیکند.
برگزیده از فیلم نمور
- باورناپذیر بودن انگیزهها، روابط، منحنیهای تحول، گرهها و پیچهای داستانی
- بازیهای بدِ – تقریباً – تمام بازیگران
- دکوپاژ ضعیف
کمال پورکاوه
تلاش داوود بیدل برای تولید یک درام پر کشش خانوادگی که بر پایه به تاخیر انداختن اطلاعات (به سبک درامپردازی سالهای اخیر اصغر فرهادی) بنا شده است، در نتیجه فیلمنامه معیوب و ساختار نادقیقش تبدیل به اثری شده است که بیش از هر چیز تلهفیلمهای درجه چهار شبکه جم را برایمان یادآوردی میکند! فیلم نمور در کنار ساختار ضعیف و کسالتبارش یکی از همان سوالهای عجیب و اساسی را درباره دلایل و چرایی ورود چنین آثاری به مهمترین جشنواره سینمایی کشور را مطرح کرده و توضیحات هیات محترم انتخاب را ضروری نشان میدهد.
نمایش یک اثر با کلکسیونی از بازیهای ضعیف و مصنوعی در کنار درامی که با گرهگشایی پایانیاش فیلمهای هندی دهه ۷۰ را برایمان تداعی میکند، با آن میزانسن عجیب کارگردان که کاراکترهایش را در زیر باران رها کرده است، تنها میتواند به قصد مسخره کردن جشنواره و توهین به تماشاگران، به این فستیوال دولتی راه پیدا کرده باشد.
۳ برگزیده از فیلم نمور
ندارد!
خلاصه داستان فیلم
در خلاصه داستان فیلم آمده است: «تالاب رو از زندگی من نقاشی کردند، لجنزار و نمور…» فیلم درباره روابط پیچیده انسانی در یک خانواده است.
بازیگران و عوامل فیلم نمور
محمدرضا علیمردانی، باربد بابایی، سمیرا حسنپور، نسیم ادبی، پریسا شاهولیان، محمدرضا عباسی، سید بنیامین شهیدزاده و با حضور بهاره کیان افشار بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
تهیهکننده: یاسر جعفری، کارگردان: داود بی دل، مجری طرح و سرپرست گروه کارگردانی: ایمان یزدی، نویسنده: نوشین معراجی، برنامهریز: الناز کریمی، مدیر تولید: امیر اسکندری، مدیر فیلمبرداری: مهدی ایل بیگی، مدیر صدابرداری: امید عاشوری، موسیقی: عیسی حبیبزاده، طراح گریم: امید گلزاده، طراح صحنه: امین جهانی، طراح لباس: زهره سلطانی، منشی صحنه: سمیه شهرابی، تدوین: محمدحسام لواف زاده، صدا گذار: عرفان ابراهیم، اصلاح رنگ و نور و جلوههای ویژه کامپیوتری: علی تصدیقی، مدیر تدارکات: محسن دیانت، عکاس: حسن شجاعی.
صحبتهای عوامل فیلم نمور
داود بیدل، کارگردان: بعضی از فیلمها در فضایی مخصوص به خود فیلمبرداری میشوند. ما نخواستیم مخاطب را درگیر دکوپاژهای عجیب وغریب کنیم. سعی کردم در پلانها ردپایی از خودم جا نگذارم تا مخاطب با چیزی که درون پلان است ارتباط برقرار کند.
سید یاسر جعفری، تهیهکننده: حدود یکسال پیش از تولید کار، فیلمنامه را از نوشین جعفری گرفتم و بسیار آن را پسندیدم و در ادامه با داوود بیدل برای ساخت فیلمنامه شروع به همکاری کردیم. قصه این فیلم در شمال میگذشت و از آنجایی که بیست روز در شهر انزلی باران میبارید ما این شهر را برای فیلمبرداری انتخاب کردیم.
سمیرا حسنپور: هر نقشی با نقش دیگر متفاوت است. من نمیتوانم این نقش را با کارهای قبلیام مقایسه کرده و آنها را در یک دسته قرار دهم. این نقش چیزی بود که تا بهحال تجربهاش نکرده بودم. من تمام تلاش خود را برای ایفای هرچه بهتر این نقش انجام دادم.
بهاره کیانافشار: فکر نمیکنم برای هیچ بازیگری جایزه گرفتن جذاب نباشد. اما فکر نمیکنم این نقش به لحاظ مختصاتی که دارد برای سیمرغ گرفتن مورد توجه قرار بگیرد. من بدون توجه به موضوع جایزه گرفتن در این کار ایفای نقش کردم.
پوستر فیلم نمور
ممنون از عوامل این فیلم . سمیرا حسن پور واقعا دراین نقشها عالیه وچهره اش هم عالی تر . امکان ادامه فیلم هم بهتر می بود
خیلی نظرات متفاوتی برای این فیلم هست. آدم تا خودش فیلم و نبینه نباید قضاوت کنه بنظرم. بعضیا میگن خیلی ضعیفه و اصلا ارزش وقت گذاشتن نداره. یه عده هم میگن قابل قبوله و راضی از سینما خارج شدن.
نظر دادن یکم از روی سلیقه طرف هم هست.
هر کسی از آمال و ارزوهاش میگه، ایشون هم مثتثنی نیستند
شاید کارگردان و عوامل این نا فیلم میخواستن با عادی جلوه دادن حرام زادگی درد های خودشون و تسکین بدن