فیلم سینمایی علفزار یکی از پربازیگرترین فیلم های حاضر در جشنواره فیلم فجر است که با کارگردانی یک جوان فیلم اولی با نام کاظم دانشی و تهیه کنندگی بهرام رادان تولید شده است. بهرام رادان اولین تجربه حضور در جشنواره فجر در مقام تهیه کننده را پشت سر می گذارد. رادان امسال فیلم گربه سیاه را روانه اکران کرد که در مقام تهیه کننده تولید کرده بود.
نظر اولیه منتقدان درباره فیلم علفزار کاظم دانشی
مرجان فاطمی
علفزار روایت سرگشتگی انسانی است که میان وظیفه، قانون، عرف، شرع و نهایتا انسانیت گیر افتاده است. کاظم دانشی در این فیلم یک جور بازی خیر و شر به راه میاندازد و شخصیت محوریاش را مثل یک محکوم همیشگی، میان این دو مفهوم سرگردان میکند. بازپرس پرونده درون دایرهای گیر افتاده است که هرچه میرود به انتهای مسیر نمیرسد. مدام روی دور تسلسل است. او که روزگاری همه چیز را با اصول و چارچوبی مشخص ارزیابی میکرده و قدم گذاشتن بیرون از این چارچوب را با معیار شلاق و جریمه مالی میسنجیده حالا در مواجهه با مسائلی قرار میگیرد که هیچکدام از این اصول پاسخگوی آن نیستند. او ابتدای فیلم به همدستی در یک قتل غیرعمد محکوم میشود، اما وظیفه حکم میکند پای غفلتی که توسط زیردستش انجام شده بایستد. حالا باید از محیط امن همیشگی فاصله بگیرد و برای تبرئه شدن از این ماجرا، در قضاوتش محتاطتر و گوش به فرمانتر باشد. این شرط احتیاط است که مجبورش میکند دست به عصا راه برود و چشمش را روی برخی موارد ببندد اما چالش با تضادهای درونی این امکان را از او میگیرد و تازه اینجاست که داستان به جریان میافتد.
فیلم با یک روایت اصلی و چند خرده روایت پیش میرود. در ظاهر ارتباطی میان این خرده روایتها با روایت اصلی شکل نمیگیرد اما با قرار گرفتنشان کنار هم، اتفاق مهمتری رقم میخورد: چالش بازپرس با زندگی و آیندهی چند کودک. دانشی در «علفزار»، نماینده قانون را با سرنوشت چند کودک یا به عبارت بهتر، نمایندههایی از نسل بعدی مواجه میکند. کودکانی که خونشان یا آیندهشان به نحوی در ارتباط با تصمیم اوست: یکی از آنها کودکی است که بدون هیچ دلیلی مورد اصابت گلولهی اشتباهی قرار میگیرد و مثل یک هواپیما سرنگون میشود. دیگری کودک نامشروع و بدسرپرستی است که طبق قانون، اجازهی تحصیل ندارد و نهایتا کودکی که در این سنوسال، شاهد تجاوز به مادرش و سکوت و لاپوشانی اطرافیان بوده است. حالا بازپرس است که باید در این میان، تصمیم بگیرد که براساس قانون نوشته شده و آنچه از بیرون به او دیکته میشود، حکم کند، یا چارچوبها را بهم بزند و به قانونی نانوشته تبعیت کند و منتظر تبعات سنگینش باشد.
جدای از پیوستگی میان بخشهای مختلف داستان فیلم، «علفزار» به لحاظ بازی بازیگرانش هم برگ برنده دیگری رو میکند. پژمان جمشیدی از قالب همیشگی بیرون میآید و به بازپرسی تبدیل میشود که مثل همه در وهله اول به فکر خودش است اما چیزی از درونش میجوشد که اجازه سکوت به او نمیدهد. این تضاد درونی، به خوبی در بازی جمشیدی نمایان میشود و با ضربههایی که به صندلی میکوبد به اوج میرسد. این قدرت در بازی سارا بهرامی هم دیده میشود. جایی که شخصیت سارا به خاطر هجوم بغض، توانایی حرف زدن را از دست میدهد و فقط با چند کلمه منظورش را میرساند اوج استیصال یک زن را در چنین موقعیتی به تصویر میکشد . این قدرتمنایی در کل فیلم جریان دارد و حتی به بازیگرانی کمتر شناخته شده هم سرایت کرده و مجموعهای کمنقص پیش رویمان گذاشته است.
۳ ویژگی فیلم علفزار:
- استفاده هوشمندانه از پروندههای قضایی
- شخصیت پردازی بازپرس
- بازی پژمان جمشیدی و سارا بهرامی و دیگران

رضا صائمی
علفزار به عنوان اولین فیلم بلند کاظم دانشی قابل قبول و تاثیرگذار است. یک درام دادگاهی که از طریق پیوند و گره زدن دراماتیک خرده داستانهایی که هر کدام ردی از یک جرم یا آسیب را به همراه دارند در نهایت به تکمیل پازل قصه کمک کرده که آغازی تلخ و تکان دهنده دارد و متاسفانه پایانی عقیم و ناتمام. در پس آسیبهای گوناگون رفتاری و اخلاقی و اجتماعی از جنایت و خیانت گرفته تا تجاوز و اعتیاد آنچه در کانون مرکزی درام قرار میگیرد قضاوت کردن درباره خود قضاوت است. اینکه یک بازپرس (پژمان جمشیدی) چطور تحت فشار دستهای پنهان قدرت در چالش اخلاقی با عدالت قرار گرفته است. اینکه چگونه مصلحتهایی فردی یا گروهی و طبقاتی میتواند قضاوت عادلانه را با چالش جدی مواجه کند. کشمکش بازپرس بین وجدان کاری و اخلاقی از یک سو و منافع و مصالح خود که با مصلحت اندیشی محقق میشود یک دوراهی سخت را در برابر او قرار میدهد. علفزار قصهای ملتهب دارد و با اینکه فضا و لوکیشن آن محدود است و بیشتر در فضای دادگاه میگذرد اما پر از شخصیت و کاراکتر است که در یک موقعیت درهم تنیده به هم وصل میشوند و در نهایت تصویری تلخ از جامعهای ترسیم میکنند که در آن هر کسی انگار التیام زخمهای خود را در زخم زدن به دیگری جستجو میکند. فیلم البته لحن و زبانی زنانه و مادرانه دارد و ما با مادرهایی مختلفی مواجه هستیم از مادر قاتل و مادر مقتول و مادر تجاوز شده تا مادر معتاد که هر کدام برای نجات فرزند خویش تلاش میکنند. علفزار از ریتم خوبی برخوردار است و قصهای پر فراز و نشیب و رمزگشایانه که مخاطب را با قصه خود درگیر میکند.
۳ ویژگی فیلم علفزار:
- سکانس افتتاحیه تکان دهنده و تاثیر گذار
- پایان عقیم و ناقص
- بازی خوب و متفاوت پژمان جمشیدی
سید آریا قریشی
یک پیش داستان ملتهب طراحی کنید؛ چند بخش از آن را حذف کنید؛ هر ده دقیقه یکی از این بخشهای حذف شده را فاش کنید تا تماشاگر شوکه شود و داستان پیش برود. این الگویی است که اصغر فرهادی در سینمای ایران تثبیت کرد. فیلمسازان فراوانی، بدون آن که توان خلق آثار عمیقی چون درباره الی… را داشته باشند، صرفا پوستهای سطحی از الگوی ذکرشده را برداشته و فیلمهایی میسازند که در انتهایشان چیز چندانی به جز چند متلک دست تماشاگر را نمیگیرد. علفزار نمونه چنین فیلمهایی است.
سوژه اولیه فیلم بسیار ملتهب و تأثیرگذار است: موقعیتی که هم بهسرعت علاقه دنبالکردن ماجرا را ایجاد میکند و هم پتانسیل فراوانی برای خلق شاخوبرگهای فراوان دارد. با این وجود، علفزار – با وجود چند لحظه گیرا – به یکی دیگر از ایدههای بالقوه جذاب اما هدررفته سینمای ایران تبدیل میشود. یک خردهداستان نهچندان مرتبط به خط اصلی – که قرار است به پرورش شخصیت بازپرس فیلم (پژمان جمشیدی) کمک کرده و بهشکلی به خط اصلی داستان هم مرتبط شود اما این ارتباط سست است – عملا در مواردی در مسیر حرکت روایت اخلال ایجاد کرده و هر از گاه برای دقایقی به محور فیلم تبدیل میشود. از سوی دیگر فیلم از مشکل نداشتن قطبنما رنج میبرد و میخواهد همزمان به چند معضل اجتماعی اشاره کند. بنابراین با فیلمی روبهرو هستیم که میان انتقاداتی از رفتارهای متحجرانه، آقازادهها، اراذل و اوباش، رفتارهای بیقیدوبند آدمهایی ظاهراً تازهبهدورانرسیده و مدیران محافظهکار معلق بهنظر میرسد.
با توجه به اینکه علفزار فیلم اول کاظم دانشی است، شاید نتوان چندان از او بهخاطر اجرای محافظهکارانهاش ایراد گرفت اما در نهایت بخش مهمی از فیلم شامل کات از نمای نزدیک یک بازیگر به بازیگر دیگر است. در این میان عملا «فضا»ی چندانی ساخته نمیشود. اجرای چند نمای شلوغ که در آن جایگاه بازیگران – علیرغم چیدهشدن دقیق آنها – طبیعی بهنظر میرسد هم، بیش از اینکه به نبوغ یا استعداد هنری احتیاج داشته باشد، نیازمند پشتکاری است که بهنظر میرسد در دانشی وجود دارد.
۳ ویژگی فیلم علفزار:
- تلاش فیلمساز برای نزدیکشدن به برخی از شخصیتهایی که طبق الگوهای سنتی طرد و بهراحتی قضاوت میشوند
- تلاش قابلتحسین پژمان جمشیدی در حفظ یکدستی لحن بازیاش در نقش کاراکتری مرتبط با نهادهای رسمی اما نزدیک به مردم
- یک بازی غافلگیرکننده از صدف اسپهبدی – یکی از باورپذیرترین و طبیعیترین شخصیتهای معتادِ سالهای اخیرِ سینمای ایران – که میتواند کشف جدید سینمای ایران باشد
علی نعیمی
اولین کلمهای که در مواجهه با اثر کاظم دانشی بر ذهن مخاطب متبادر میشود جسارت و شجاعت فیلمساز است. علفزار قصه پررنجی را از یک روز دادسراهای کشور به تصویر میکشد که درون آن انسانها برای رهایی از مجازاتهای قانون تن به هر کاری میدهند. شجاعت فیلمساز برای بیان برخی از حقایق که همواره در فیلمهای دیگر به صورت درگوشی و با ایما و اشاره بیان میشد میتواند علفزار را تبدیل به یک اثر شجاعانه کند که تغییر لحن فیلمسازی را در میان کارگردانهای جوان نشان میدهد. قطعا در آینده درباره کاظم دانشی بیشتر خواهیم شنید.
۳ ویژگی فیلم علفزار:
- بازی خوب و چشمگیر پژمان جمشیدی و سارا بهرامی
- سکانس بازپرس و جوان بزهکار و اعترافاتش
- زوج مهدی زمینپرداز و صدف اسپهبدی
کمال پورکاوه
اولین ساخته بلند کاظم دانشی ما را به حضور و ظهور یک کارگردان خوش ذوق و با استعداد دیگر در سینما امیدوار میسازد. ایده جسورانه فیلم که به راحتی مناسبات قضایی و روابط میان مسئولان و آقازادهها را به چالش میکشد، موضوع حساسیت برانگیزی است که تنها میتواند از ذهن یک کارگردان جوان، راهی به پرده برای خود بازکند.
فیلم علیرغم ضعفهایی که دارد، موفق میشود با ریتم مناسب و تمرکزی که بر روی سوژه اصلی دارد، تماشاگر را تا انتها با خود همراه سازد. اینکه هر کدام از شخصیتهای اصلی فیلم، دلایل و انگیزههای درونی خود را برای رضایت و گذشت و یا شکایت و انتقام پیدا میکنند، درام مرکزی فیلم را وارد مجموعهای از کشمکشهای پر از تعلیق مینماید که در کنار بازیهای درخور اعتنای بازیگرانش، آن را به اثری قابل اعتنا تبدیل کرده است.
کلید واژه آبرو و حفاظت از تصویر بیرونی خانواده، که مضمون اصلی فیلم را تشکیل داده است، با اتکا به قصهها و کاراکترهای فرعی که تاثیر چندانی در درام پیدا نمیکنند، آسیب زیادی دیده است.
ایده به هدر رفته دختر و پسر معتادی که به دنبال شناسنامه برای فرزند خود هستند، علیرغم بازی چشمگیر صدف اسپهبدی، تنها به بامزهتر کردن فضای فیلم کمک کرده است.
زندگی شخصی بازپرس و فشارهایی که از بیرون و درون سازمان متبوعش به او وارد میشود تا او را نسبت به تصمیمی که گرفته است دچار تردید نماید، آنقدر درگیر کننده و تاثیرگذار نیستند که او را بر سر یک دوراهی خطرناک و پر مخمصه قرار دهد.
۳ ویژگی فیلم علفزار:
- بازی غافلگیرکننده صدف اسپهبدی
- سوژه جسورانه
- موسیقی پر حجم فیلم که به فضاسازی مورد نظر فیلمساز کمک بزرگی کرده است
احمد شاهوند
تسلط بر اجزای صحنه، کنترل و هدایت بازیگران نقطه قوت کاظم دانشی در کارگردانی اثری است که فیلمنامه اش تکلیفش با خودش مشخص نیست و زاویه نگاهش مدام تغییر می کند. روایت، نمی داند با پژمان جمشیدی جلو برود یا با دو خواهر (سارا بهرامی و ستاره پسیانی( یا سمت خانواده شهردار بایستد یا حواسش به داستان به شدت وصله شده و نچسب مهدی زمین پرداز و ماجرای شناسنامه دختر ده ساله اش باشد و به همین دلیل در انتها نمی تواند به پایان بندی متمرکزی برسد.
پژمان جمشیدی بهترین نقش آفرینی کارنامه سینمایی اش را ایفا کرده است. سارا بهرامی و ستاره پسیانی همانی هستند که ازشان انتظار می رفت و مهدی زمین پرداز هم نشان داده که می خواهد در اجرای نقش های متفاوت توانش را بسنجد و در اینجا تا حدودی موفق عمل کرده است.
صدف اسپهبدی هم با آن گریم سنگین که البته تا حدودی یادآور نقش سارا بهرامی فیلم «دارکوب» است، وادارمان می کند تا منتظر دیگر نقش آفرینی هایش بمانیم.
بد نیست یادی هم کنیم از تدوین حمید نجفی راد و تصاویر هادی بهروز که در راستای ریتم و خلق فضای فیلم حرکت کرده اند و تلاششان شایسته تقدیر است.
با اینکه «علفزار» تا پایان روز دوم بهترین فیلم جشنواره است، اگر فیلمنامه جسارت نزدیک شدن به شخصیت قاضی پرونده را داشت و با شک و تردیدهای او جلو می رفت، می توانست یکی از شگفتی های جشنواره چهلم باشد.
۳ ویژگی فیلم علفزار:
- نقش آفرینی پژمان جمشیدی
- تسلط بر اجرای کاظم دانشی
- تدوین هوشمندانه حمید نجفیراد
خلاصه داستان فیلم علفزار
در خلاصه داستان فیلم سینمایی علفزار آمده است: بعضی رازها بهتره فاش بشن، برخی هرگز… باید دفن بشن یه جایی دور از دسترس، برای همیشه.
بازیگران فیلم علفزار
پژمان جمشیدی، سارا بهرامی و ستاره پسیانی بازیگران اصلی فیلم علفزار هستند. ترلان پروانه، مهدی زمین پرداز، مائده طهماسبی، فرخ نعمتی، رؤیا جاویدنیا، محمد معتضدی، یسنا میرطهماسب، سیروس همتی، مهران امام بخش دیگر بازیگران فیلم هستند.
عوامل فیلم علفزار
نویسنده و کارگردان: کاظم دانشی، مشاور فیلمنامه: علی زرنگار، مدیر برنامهریزی: سمیرا شکوری، دستیار اول کارگردان: علیرضا هاشمی، مدیر فیلمبرداری: هادی بهروز، مدیر صدابرداری: منصور شهبازی، طراح صحنه: بابک کریمی طاری، طراح لباس: شیما میرحمیدی، طراح گریم: مونا جعفری، تدوین: حمید نجفی راد، منشی صحنه: گل کوشان، مدیر تولید: مینا سنگ سفیدی
فیلم علفزار در جشنواره فیلم فجر
کاظم دانشی، کارگردان: من از دوستانم در سازمان سینمایی و قوه قضائیه بابت حمایتهایشان تشکر میکنم. حضور این اثر در جشنواره فجر، نشانگر از شجاعت عزیزان مسئول در جشنواره است. من درباره پروندههای زیادی تحقیق کرده بودم و چیزی که میبینید ترکیبی از چند پرونده و نتیجه تحقیقات من و بقیه عزیزانی است که نامشان بهعنوان فیلمنامهنویس آمده است.
بهرام رادان، تهیهکننده: بخشی از تحصیل من مربوط به رشته مدیریت است، به کار تهیهکنندگی علاقهمندم. من سال ۹۱ کارت تهیهکنندگی گرفتم. با توجه به وضعیت سینمای ایران بازگشت سرمایه خیلی مطمئن نیست، به ویژه برای من که از بخشی خصوصی هستم اما امیدوارم بتوانیم در این عرصه کار کنیم. برای ساخت فیلم با قوه قضاییه تعامل خوبی داشتیم سازمان سینمایی خالصانه و برادرانه با ما بود. جامعه به ساخت فیلمهای این چنینی نیاز دارد. این شجاعت و سعهصدر همه مسئولانی که باعث شد فیلم را روی پرده ببینید، قابل تحسین است، اعتقاد دارم ساخته شدن فیلمهای این چنینی در پیشگیری از وقوع جرم مهم است. حضور این فیلم در جشنواره شجاعتی از سوی جشنواره و شورای پروانه نمایش میخواست که از آنها تشکر میکنم نهادهایی که بیرون از سازمان سینمایی فشار میآورند، زیاد هستند اما این موضوعات به تعامل نیاز دارد برای فیلم ما وقت گذاشته و باعث شد امروز فیلم را ببینیم. امیدوارم فتح بابی باشد تا فیلمهای این چنینی را ببینیم. ما از یک پرونده نعل به نعل فیلم نساختیم، تحقیقات زیادی کرده بودم. ترکیبی از چند پرونده است، ما سعی کردیم اشتراکات را پیدا کنیم و فیلم بسازیم.